اندر مزایای مراقبت

من آدمی بودم که در سال‌های زندگی‌م به دنبال مقصرهای زیادی می‌گشتم. اینکه چرا فلان اتفاق نیفتاد یا اینکه چرا فلان اتفاق باید برای من می‌افتاد. همه این‌ها چیزهایی بود که تقصیر خودم یا بقیه می‌دونستم و به خاطرشون خودم یا بقیه رو سرزنش می‌کردم. خاطره خیلی شفافی دارم که روز بعد از اعلام نتایج کنکور یک برگه آچهار رو به خودم تمرین دادم که روش بنویسم تقصیر هیچ کس نیست جز خودم.

سرزنش برای من مثل یک رفیق همیشه همراه بوده نه اینکه بگم همیشه نتایج بدی داشته اتفاقا بعضی وقت‌ها باعث شده زور بیشتری بزنم و بهتر بشم. اما بعد از بهتر شدن هم وقتی میاد کنارت میشینه بهت میگه، این چیزی که بدست آوردی بعد از این همه تلاش مال تو نیست و برآیند اتفاقات شانسی بوده.

همین قضیه باعث میشه خودتو نبینی. باعث میشه همه جا به اندازه "کافی" نباشی. همه جا این فکر توی ذهنت هست که تو کمی، بی‌لیاقتی و همه این چیزهایی که داری رو همه میتونند داشته باشند. همینجا مقایسه خودت با بقیه یا خودت با قبل خودت یا خود آرمانیت دیوونه ات می‌کنه و یه بند بغل گوشت داره نوحه می‌خونه. مقایسه باعث میشه دوباره سرزنش خودت رو شروع کنی و بیفتی توی یه دایره حلزونی منحوس.

خیلی‌ها میان کنارت و بهت یادآوری می‌کنند که فلانی تو خیلی خفنی، تو خیلی می‌فهمی، تو خیلی خوبی ولی این نوحه دائمی کنار گوشت نمی‌گذاره این‌ها رو بشنوی و توی صداهای ذهن خودت غرق میشی. کاملا طبق پیش بینی جلو میری. با آدم‌هایی دوست میشی که مطابق نوای منحوس دم گوشت همسرایی کنند. با کسایی همکار میشی که دنبال اشکال‌هات باشند و مثل موفق‌ترین برنامه جهان به سمت بدترین هدف خودت به سرعت داری پیش میری و به تمامی خواسته‌های رفیق قدیمیت میرسی.

حالا بیا و عوض شو…

دیدین توی فیلما میخوان یکیو بیدار نگه دارن چون اگه خوابش ببره میمیره… آدم‌های سرزنشگر هم همینند. باید چندتا محکم بزنی توی گوشش تا بیدار بمونه و اونی که داره بغل گوشش اشعار مذموم زمزمه میکنه رو رها کنه. بعد از اولین اخراجت یا اولین قطع رابطه یا اولین ضربه مهلکی که نوش جون کنی تازه به هوش میای. این تجربه شاید اولین نباشه،‌ ممکنه بعد از ده تا رابطه به این نتیجه برسی یا بعد از ۵ تا کار عوض کردن. بستگی داره چقدر مصرانه حرف‌های اون رفیقت رو دنبال کردی. یا اینکه چقد با خودت لجبازی داشتی و خواسته‌هاتو ندیدی. در هر صورت اون اتفاق باعث میشه به خودت بگی " من لیاقتم این نیست".

نه! راستش رو بخوای لیاقت تو این نیست. لیاقتت این نیست که اینقدر خودت رو دست کم بگیری. لیاقت تو این نیست که بقیه برات بشوند هدف و تو بخواهی تمام عمرت اونا رو راضی نگه داری. هدف تو توی زندگیت فقط و فقط توسط خود تو مشخص میشه. پس یه هدف بالا، یه هدف که وقتی بهش میرسی احساس رضایت از خودت چند برابر میشه رو پیدا کن.

اینجا همین جاییه که مراقبت مهم میشه. اینجا همین‌جاییه که باید مراقب این حس دوست داشتنی لایق بودن باشی تا یک وقت دوباره مسحور اون نوای لعنتی نشی و برنگردی پله اول. اولش اون رفیق قدیمیت پشت هر آدمی که داره باهات صحبت می‌کنه وایساده و داره ریز ریز عیب‌های طرف رو توی گوشت رو خونی می‌کنه. اولش دیدن خوبی‌های بقیه خیلی سخته. اولش مقایسه نکردن برات غیر ممکنه. ولی یه وقت فکر نکنی اگه مقایسه کردی آدم بدی هستی و دوباره خودت رو سرزنش کنی، این میشه غول دو سر مرحله دوم که داره با احساس گناه مسخره، تو رو به بازی خودش بر می‌گردونه.

هفته های اول، سه تا چهار روز هفته مغلوب اون حس منحوسی. احساس اشتباه کردن می‌کنی و به دنبال این هستی که کسی بیاد بهت بگه آره داری اشتباه میکنی تو اینقدرها هم نمی‌ارزی. دنبال تایید بقیه میری. همونجا بازم مقایسه میاد تو ذهنت. خودتو با دوست دختر جدید اکست مقایسه میکنی و میگی اگه تو ام فلان چیزو داشتی اون ولت نمی‌کرد یا اگه فلان کارو جور دیگه ای انجام داده بودی اخراجت نمی‌کردند. دوباره باید مراقب باشی. باید هر روز که از خواب بیدار شدی به خودت بگی چقدر خودتو قبول داری. خودت رو لایق یه صبحانه حسابی بدونی و ازش لذت کافی رو ببری.

بعد از یکی دوماه، لبخند لذت بخشی رو لبهات هست. حس درونی احترام به خودت رو انگار،آروم، آروم، تازه داری درک می‌کنی. حس اینکه اصلا نیازی نیست چیزی رو به کسی اثبات کنی. داری صلح رو تجربه میکنی. این هفته ها ممکنه یکی دو روز بازم مغلوب بشی. ولی صدا کم شده. صدا دیگه اون رمق قبلی رو نداره. کم کم باید آماده خداحافظی با رفیقت باشی.

مراقب باش!

مراقبت کن. از اینکه به خودت ارزش بدی خوشت بیاد. از اینکه خودت رو ستایش کنی، خجالت نکش. از اینکه خودت رو لایق بهترین‌ها بدونی نترس و احساس گناه نداشته باش. به حرف‌های خوبی که در موردت می‌زنند گوش بده و لذت ببر. بذار آدما نوازشت بکنند. اگه در مقابل تعریف بقیه از خودت، سر خم کردی و ادای تواضع در آوردی بدون که اون حرف رو قبول نداری. همه موفقیت هاتو ببین و به خودت بگو دمت گرم. قدردان خودت باش. مراقب ارزش خودت باش. قدردان بدنت، فکرت، اخلاقت، ذهنت و رفتارت باش. به خودت استراحت بده و بذار خودت یک نفس راحت بکشه. بذار آروم چشم‌هاش رو روی هم بذاره و همین لحظه رو درک کنه. یک نفس عمیق.

هیچ تلاش اضافه ای نیاز نیست.