پرونده دانشجویی: قسمت دوم - از عشق، از امید، از فردا نمی‌ترسی!

حقایقی که استاد‌ها به شما نمی‌گویند.

۱- شما یک شهروند آزاد، توانمند و مسول در مقابل زندگی خود و دیگران هستید. شما حق دارید از همین الان به فکر ساختن زندگی رویایی خودتان باشید. اصولا اگر جوان آرزو نکند، خیال‌پردازی نکند، به فکر آینده خودش، مشهور شدن، پول دراوردن، کار خیر کردن، امر خیر کردن و ... نباشد، چه کسی باید باشد؟ شما باید زلزله باشید. آرام و قرار نداشته باشید. خیالتان راحت، یک روز می‌رسد که همه با خیال راحت هرچقدر دلمان بخواهد می‌خوابیم. پس این روز‌ها سعی کنید پرواز کنید!

۲- شما ممکن است از استاد خودتان باهوش‌تر، با‌سواد‌تر و حتی با تجربه تر باشید. اما دلیل نمی‌شود که دور بردارید. یک دلیل اینکه شما هیچ وقت از سرگذشت هیچ کس کاملا خبر ندارید. حتی خودش هم خبر ندارد. دومین دلیل اینکه احترام و حرمت استادی و شاگردی جای خود. سوما اینکه ممکن است استاد درس تخصصی و مورد علاقه‌ی خودش را با شما ارائه نکرده باشد. اما لازم است این حقیقت را بدانید. این مهم است که انگیزه خود را از دست ندهید و در ضمن به عنوان یک دانشجو، کمی هم خود را همکار استاد بدانید که وظیفه دارید در محیط دانشگاه به پیشرفت علم، فراگیر شدن و دسترس‌پذیر شدن آن کمک کنید.

۳- برنامه نویسی و دست به گوگل بودن، مهم‌ترین توانایی‌های شما به عنوان دانشجوی مهندسی کامپیوتر - گرایش فناوری اطلاعات در درس‌های تخصصی و زندگی حرفه‌ای آینده است . همچنین توانایی حل تمرین و هنر مدیریت حوصله برای یادگرفتن چیز‌های جدید، مهم‌ترین توانایی شما در درس‌های پایه، ریاضیاتی و پژوهشی است. شاید باور نکنید که از ساختمان داده و طراحی الگوریتم گرفته تا پایگاه‌داده، سیستم عامل، حضرات برنامه سازی پیشرفته و مقدماتی، ریز پردازنده، تجارت الکترونیک، هوش مصنوعی، همه را می‌توان با درک خوبی از برنامه نویسی، با نمره‌ی بسیار خوبی گذراند. اینکه حرف از نمره می‌زنم به این دلیل نیست که نمره را معیار خوبی برای شعور می‌دانم بلکه به این دلیل است که نمره برای آن‌هایی که درک متفاوتی از شعور دارند بسیار مهم است. درس‌های ریاضی از همین مشتق و انتگرال شروع می‌شود. اگر با دیدن آن S کشیده، رنگ از رخسارتان می‌پرد، بدانید که در درس‌های ریاضی ۱ (مشتق و انگرال توابع تک متغیره)، ریاضی دو (مشتق و انتگرال توابع دو متغیره)، معادلات دیفرانسیل (معادلاتی که باید برای پیدا کردن جواب دقیق‌ترشان، مقدار مشتقشان را هم مشخص کرد یا همان معادلاتی که مشتقشان را به دنبال خود می‌کشند)، ریاضیات مهندسی (ریاضیاتی که برای درک پدیده‌های پیچیده مهندسی مثل سینگال‌های ماهواره‌ای از آن استفاده می‌شود)، درس مدار الکتریکی، سیگنال‌ها و سیستم‌ها و ... با آن رو به رو خواهید بود. باور کنید که این درس‌ها با تمام شیرین بودنشان (که فقط درصورت فهمیدن می‌فهمید چقدر شیرینند) بیشتر از یک بار سر کلاس نشستن برای این درس‌ها ستم است. و درس‌های معماری. درس‌های معماری که از مدار منطقی شروع می‌شود و با معماری کامپیوتر ادامه پیدا می‌کند، با سیستم عامل همراه می‌شود و در نهایت در گرایش‌های درست و حسابی ارشد، ضریب درست و حسابی می‌گیرد. معماری اصولا شعور تفکر باینری (صفر و یک) است. اینکه بتوانید به زبان صفر و یک حرف بزنید. کنار آمدن با این درس‌ها اصلا کار سختی نست. فقط باید بدانید که به دنیای کاملا جدیدی وارد می‌شوید و سعی کنید پایه درس مدار منطقی را محکم بریزید. زیاد تمرین حل کنید و کاربرد‌های آن را جستجو کنید. مدار منطقی پایه‌ی میکرو کنترلر‌ها است که در درس ریز پردازنده و اسمبلی با آن بیشتر آشنا می‌شوید. بعضی درس‌ها هم به خودی خود شیرینند مثل یکپارچه سازی که اینجا هم برنامه نویسی بالای سفره می‌نشیند. اقتصاد مهندسی هم خوب است. مخصوصا این روز‌ها که همه به بورس حمله کرده اند می‌شود آن را آغازی بر هوش مالی دانست که در زندگی خیلی به کارتان می‌آید و حتی درس‌هایی که مربوط به محاسبه نقطه سر به سر است و تخمین‌هایی که از آینده‌ی پول شما می‌زند را خوب یاد بگیرید با این امید که فردا روزی از آلوده شدنتان به حق الناس و یا کله پا شدن شرکتی که در آن کار می‌کنید یا تاسیس کردید جلو گیری کند. و شبکه و امنیت. سلاطین درس‌های کامپیوتر مدرن. چرا علم‌های چند هزار ساله و چند ده ساله را مدرن می‌نامم؟ چون واقعا این درس‌ها هیچ وقت قدیمی نمی‌شوند. فقط بدانید که دانش گراف، کمی دست به کابل بودن، راحت بودن با ضرب و تقسیم ماتریکس‌ها و حوصله برای مطالعه‌ای جذاب و صد البته پیگیری کردن سرتیفیکیت‌های شرکت‌ها برای لذت بردن از این درس‌ها مورد نیاز است. در رابطه با درس‌های عمومی هم خودتان را اینطوری دلداری بدهید که این درس‌ها را دانشجویان ام‌آی‌تی یا پرینستون پاس نمی‌کنند، و این شاید باعث شد کمی کمتر حوصله‌تان سر برود. اما بدانید که لازم دارید تاریخ مملکت خودتان و جهان را بدانید و عبرت بگیرید. بدانید که احتیاج دارید در رابطه با همسر داری بدانید. لازم دارید که از اعتقادات خود دفاع کنید. هرچند این‌ها را کم یا زیاد به شما بگویند یا نگویند. بدانید که احتیاج دارید که این‌ها را دقیق شوید. شاید دیدن تاثیر مستقیم فلان فرمول فیزیک در زندگی برای همه‌مان سخت باشد، اما قطعا اینکه بدانید چگونه همسری را برگزینید، یک قرار حداقل پنجاه ساله‌است که هر روز نتیجه این تصمیم را جلوی چشمانتان خواهید دید و امیدوارم همیشه یک لبخند بر روی لب‌هایتان شکل بگیرد. پس از مطالعه‌ی درست و حسابی در رابطه با مهارت‌های زندگی دست بر ندارید. هیچ وقت. هرگز.

آخرش چه می‌شود؟

خوب اما جواب. آخرش تمام می‌شود. پس سوال درست این است که آخرش رو چطوری تمام می‌کنید؟ حقیقت این است که هیچ تغییری یک شبه رخ نمی‌دهد. باید بدانید که تک تک همین روز‌هایی که در حال گذر هستند و همین ساعت‌هایی که توی تلگرام و اینستاگرام هدر می‌دهید، همان ساعت‌هایی هستن که باهاش می‌توانید پول دربیاورید یا کاری کنید که توی یک شغل خوب بازدهی بیشتر داشته باشید یا فردا توی زندگی مستقل، پدر یا مادر یا همسر یا رئیس یا کارمند یا تکنسین بهتری باشید. که از یادگرفتن مهارت اوریگامی گرفته تا آماده شدن برای آزمون آیلتس که از سال اول و دوم واقعا دسترس پذیر هستند و در کیفیت زندگی تاثیر چشم گیری دارند.

پس یاد بگیرید در خودتان انگیزه ایجاد کنید.