پرونده سردبیر: قسمت اول - قالب پستهای وبلاگمان چگونه باشد؟
روزی روزگاری، مردم خواندن و نوشتن بلد نبودند. بعدهها روزنامه، نماد فرهیختگی و متعلق به شازدهها بود. روزی برتری تلوزیون بر رادیو را شاهد بودیم. و امروز عنان گسیتخگی محتوی و برده داری مدرن رسانههای موبایلی را شاهدیم. حداکثر زمان تمرکز مخاطب بر محتوی، به زیر یک دقیقه رسیده، و مخاطب امروز بیشتر از هر روز دیگری در گذشته تنوع طلب است. پس به قول شاعر «در پی قافیه و واژه نباش! واژههای امروزی، بگذر از دلسوزی.» با من همراه باشید برای خواندنِ متدِ پیشنهادی برای اینکه چگونه بنویسیم.
شناخت مخاطب
مخاطب اگر استاد دانشگاهی است که عادت به متن بلند علمی، فرمول و نمودار دارد، متفاوت است با آن اهل هنر که عادت به جملات بلند و کلام موزون دارد. همچنین نوجوانی که روزی حداقل ۲ ساعت را در اینستاگرام سپری میکند، با محتوای بدون تصویر تُرش میکند. یکی از مزایای محدود کردن و یا سفارشی کردن پلتفرم محتوا، شناختن بهتر مخاطب است.
مشخص است که در ادامه در رابطه با نوشتن برای مخاطب دانشجو صحبت خواهیم کرد.
ساختار بلاگ پست
عنوان
عنوان دلیل خوانده شدن پست است؛ و دلیل نخوانده شدن آن. عنوان باید صریح، کوتاه، و رو راست باشد. منظور را دقیقا برسانید. «کسب درآمد با سئو چیست؟» یا مثلا «آموزش حل معادلات دیفرانسیل برنولی».
پاراگراف پیش قراول
از لفظ «پیش قراول» استفاده میکنم چرا که واقعا نشاندهندهی محتوای شماست. خیلیها ترجیح میدهند بیشتر از یک پاراگراف جلو نروند. فراموش نکنید که مخاطب جوانی دم دمی مزاج را باید در هر چند جمله و به صورت منظم از «لذت ترشح دوپامین» بهرهمند کرد.
متن
اگر مخاطب از عنوان و پاراگراف اول گذشت و دلش خواست که متن شما را هم بخواند، ترجیح میدهد که دقیقا چیزی را بخواند که انتظارش را دارد و قولش را به او دادید. متن شما باید نظم، ریتم، و هارمونی مناسب داشته باشد. مثل یک قطعهی موسیقی که راوی یک قصه است، یک قصه را روایت کنید و مخاطب را همراه متن ببرید. متن باید پیوستگی داشته باشد و اجازه بدهید که گاهی مخاطب پیشبینی انجام دهد و گاهی شگفتزده شود. علائم نگارشی را درست رعایت کنید. از لیستها و نمودارها به درستی استفاده کنید. به قول یکی از وبلاگهای منبع، پُست شما مثل یک جاده است و این علائم، علامتهای رانندگی هستند.
call-to-action
منبع میگوید: «تا وقتی که درخواست نکردهاید انتظار دریافت چیزی را نداشته باشید». قصهی همان بانک و امامزاده است که ابتدا باید حساب باز کرد و بعد دخیل بست به امید برنده شدن در قرعهکشی.
اگر میخواهید پاسخ سوالی را در کامنتها دریافت کنید، از مخاطب بخواهید. اگر شرکت در نظرسنجی یا هرچیز دیگری را هم میخواهید، از آنها میخواهید تمرین داشته باشند یا ... باید از ایشان بخواهید.
منابع
برای نوشتن این نامه کوتاه، از مطالعات قبلی، تجربهی میدانی و منابع زیر استفاده کردهام که مطالعهی آنها را توصیه میکنم:
مطلبی دیگر از این انتشارات
پرونده دانشجویی: قسمت اول - ز کجا آمده ام؟ آمدنم بهر چه بود؟
مطلبی دیگر از این انتشارات
صدای ساریاب
مطلبی دیگر از این انتشارات
پرونده دانشجویی: قسمت سوم - برنامه نویسی را از کجا شروع کنیم؟