ایده یابی به آسانی

گاهی هنگام نوشتن احساس ناتوانی می کنیم . با خود فکر میکنیم که خدایا چی بنویسیم؟

زمانی که هیچ ایده ای در ذهنمان نداریم چه بنویسیم ؟

گاهی ساعت ها فکر میکنیم ولی به نتیجه نمیرسیم . چطور یک ایده عالی برای نوشتن پیدا کنیم ؟

در این نوشته به جواب این سوالات خواهید رسید . دفترچه و خودکار برای یاداشت برداری نکات مهم فراموش نشود .

اولین چیزی که میتوانیم از آن برای ایده یابی رمان استفاده کنیم فیلم هایی است که در گذشته تماشا کردیم .

فیلم هایی مثل افسانه دونگی افسانه جومونگ سرزمین آهن سرنوشت یک مبارز رویای فرمانروای بزرگ و .....

این فیلم ها الگو های جذابی برای ایده گرفتن به انسان می دهند . برای مثال فیلم دونگی روایتگر داستان دختر بچه ای فقیر اما باسواد است که با ورود به قصر به عنوان خدمت کار تلاش میکند بی گناهی پدرش را ثابت کند . جالب است که او سالها به دنبالی زنی از دربار می گشت . زمان داستان مربوط به دوره ای می شود که فقط اشراف حق تحصیل داشتند با این وجود دختری با طبقه ضعیف با تلاش زیاد به بالاترین درجه می رسد . یعنی به مخاطب ثابت میکند که موفقیت بدون ثروت هم ممکن است . در کنار تمام این مفاهیم روابط عاشقانه فرمانروا و همسرانش نیز به زیبایی در این فیلم به نمایش گذاشته شده است .

همچنین فیلم اخر در این این لیست در مورد اشراف زاده کره ای است که تصمیم میگیرد با کمک دوست صمیمیش سه سرزمین کره ای را با هم متحد کند . او اول به عنوان مشاور به امپراطوریس کشورش راهنمایی های مفید ارایه میداد . با اینکه اطرافیانش در برهه ای از زمان به او پیشنهاد فرمانروایی دادند همه را رد کرد . این مفهوم مقابله با حس جاه طلبی برای افرینش یک رمان خوب کافی است .

دومین چیز خاطرات شیرین یا تلخ شما است . کسی مجبورمان نمیکند که از تلخی های گذشته بنویسیم .

برای تبدیل خاطره به داستان باید تغییراتی در خاطره به وجود بیاوریم تا شاهد یک زندگی نامه نباشیم.

خاطرات به ما نزدیک اند برای همین به خوبی می توانیم صحنه های حوادث را با کلمات به نمایش در آوریم .

سومین چیز خواب ها یک تکنیک جذاب در این باره وجود دارد که نویسنده ماجرایی را با آب و تاب تعریف میکند . در اخر می نویسد که شخصیت داستان از خواب پرید . یعنی همه این ها خواب بود . آن وقت است که خواننده شگفت زده می شود . برای اینکه خواب ها را به رمان تبدیل کنیم باید مانند خاطره نویسی تغییراتی در ماجرای اصلی ایجاد کنیم . برای مثال در خواب دیده ای که همه دندان هایت میریزد . تو از این خواب می توانی رمانی بنویسی با این ماجرا که ویروسی جدید باعث ریزش دندان های مردم شهر شده است . شخصیت اصلی داستان دندانپزشکی جوان و ماهر است که به دنبال راهی برای درمان این بیماری می گردد .

چهارمین چیز بازی های ویدیویی در این مورد توجه داشته باشید که برخی از بازی ها خودشان داستان مخصوص به خودشان را دارند .مانند لاکپشت های نینجا.
البته یک سری از بازی ها هم داستان مشخصی ندارند. مانند ماینکرفت.

آنهایی که خودشان داستان دارند برای ایده برداری باید تغییرات زیادی در انها به وجود بیاوریم . در کل بهتر است از بازی های بی داستان استفاده کنیم . برای مثال از بازی ماینکرفت میتوان رمانی با مفهوم سفر به دنیا های موازی نوشت یا رمان های علمی تخیلی با ایده گرفتن از انواع ساخت و ساز ماینکرفت نوشت.

پنج مطالعه رمان های دیگران.

برسی رمان های برتر و تحلیل کردن آنها یکی از بهترین روش های ایده یابی و یادگیری رمان نویسی است . یعنی مهندسی معکوس بهترین رمان ها را با استفاده از تحلیل هر بخش از رمان انجام داد . برخی از بهترین فناوری ها با مهندسی معکوس ساخته شده است.