برخی از اخبار و یا مطالب مرتبط با دانشکدهٔ علوم ریاضی دانشگاه صنعتی شریف و شورای صنفی در اینجا منتشر خواهد شد.
درباب شورای صنفی علوم ریاضی
آیا از شورای صنفی گذشته راضی بودید؟
من از وضعیت شورای صنفی در مجموع راضی نیستم و معتقدم وضعیت مناسبی ندارد. این به این معنی نیست که مقصر این وضعیت، تماماً اعضای شورای صنفیاند، یا به این معنی نیست که شورای صنفی کار مؤثری نکرد. فعالیتهای شورای صنفی و نتایج آن را میتوانید در کانال [1] شورای صنفی یا بهاختصار در اینفوگرافیکی که تهیهشده مطالعه کنید. نتایج بعضی از این کارها محدود به همان زمان و همین دورهای بود که گذشت مثل مشکلات تأسیسات یا نظرسنجی دربارهی دروس ترم بعد؛ اما بعضی دیگر، مثل راهاندازی کتابخانهی دانشجویی دانشکده (کتابخانهی صنفی) یا فیلمبرداری گسترده از کلاسهای درس حداقل تا چندین سال آثار مثبت خودشان را خواهند داشت.
نقاط ضعف و قوت شورای صنفی
نقطهی قوت شورای صنفی ما وجود بعضی افراد بود که بهمثابه «ارتش یک نفره» عمل میکردند! گاه همهی بار یک مسئولیت را بهتنهایی به دوش میکشیدند (و گاه تاوانش را هم میدادند) مثلاً امید [2] و متین [3] در وظایفشان همهی مسئولیتها را به دوش میگرفتند حتی اگر به قیمت از دست رفتن آسایششان یا افت تحصیلیشان تمام شود، یا حنانه [4] چنان مسائل آموزشی را بهصورت خودجوش دنبال میکرد و از جوانب مختلف آموزش آگاه بود که وقتی دست به عمل میزد گویی سالهاست معاون آموزشی دانشکده بوده! به نتایج مثبت این دوره در بند قبل اشاره کردم.
وضعیت نامناسبی که پیشتر در مورد شورای صنفی دانشکده مدعی شدم، دو جنبه دارد: ضعف اعضای شورا و ضعف اساتید و مسئولان دانشکده در استفاده از پتانسیلها و احقاق حقوق دانشجویان.
ضعف اعضای شورا: اعتراف میکنم که خود بنده از نقاط ضعف شورا بودم، کاهلی در انجام مسئولیتها و عدم آشنایی با مسائل و مشکلات دانشکده از نقاط ضعف بارز من بود. همچنین، اعضای شورا گاه در برقراری تعادل میان مسئولیتشان در شورای صنفی و دیگر جنبههای زندگی به مشکل میخوردند. علاوه بر این اعضای شورا در انجام بهینهی اعمال روتین «صنفیگری» هم ضعف داشتند؛ اعمالی مثل مشورت به شکل بهینه و در جای لازم، ارائهی واکنش متناسب در زمان مناسب و مدیریت بهینه جلسات (به کمک همه اعضا). همچنین ما بهمثابه یک «تیم» عمل نمیکردیم شاید چون اکثراً «مهارت کار تیمی» نداشتیم. شخصاً در کار تیمی بهتر از فردی عمل میکنم اما فکر میکنم لازمهی کار تیمی این است که همهی افراد تیم این مهارت را داشته باشند.
ضعف مسئولان دانشکده: استادان و مسئولان دانشکده عمدتاً دانشجویان را واجد حقوق خاصی نمیدانند و شاید اگر بعضی قوانین نبود دست از رعایت همین حقوقی که نصفه و نیمه رعایت میشوند هم برمیداشتند. البته بسیاریشان «خیرخواهی» برای دانشجویان را از وظایف خود میدانند اما این موجب نمیشود که حقوقی برای دانشجو قائل شوند. به بیان دیگر، اساتید و مسئولان دانشکده با تصمیماتشان مستقیماً بر معیشت دانشجویان تأثیرگذارند اما حاضر نیستند برای دانشجویان در چنین تصمیماتی «حق دخالت» قرار دهند. لذا شنیدن نظرات دانشجویان را نه امری ضروری بلکه امری میدانند که «اگر باشد بد نیست، خوب است» مشروط بر این که «خاطر کسی هم مکدر نشود» و «توقعی هم نداشته باشند که نظراتشان را اثر دهیم» تا جایی که بعضی ممکن است بگویند «اگر شورای صنفی نباشد، آنچنان هم مشکلی ایجاد نمیشود؛ چهبسا بعضی مشکلات ما رفع شوند». این عبارات نقل قول مستقیم از کسی نیست بلکه حرفهای ناگفتهای است که در پس اعمال وجود دارند. در واقع اساتید و مسئولان دانشکده ترجیح میدهند که نقش یک «فرمانروای خیرخواه» را بازی کنند تا اینکه در کنار دانشجویان، عنصری از فرایند تصمیمگیری دربارهی دانشجویان باشند.
ساختارها، زایندهی وضعیت کنونی
من معتقدم که نهتنها دانشجویانی که عضو شورای صنفی میشوند دانشجویانی مخلص و پاکنیت هستند که -حتی اگر ندانند چگونه- حاضرند بیمزد و منت برای بهبود دانشکدهٔشان بکوشند بلکه استادان و مسئولان دانشکده هم از درونِ شعلههای اهریمنیِ خودکامگی زاده نشدهاند! برعکس، برخلاف بعضی دانشکدهها (و نه بهخوبی بعضی دیگر)، استادان دانشکده ما، مخصوصاً آنها که جوانترند، باب گفتوگو را باز میگذارند و سعی میکنند در «خیرخواهیشان» مطلوبات دانشجویان را هم لحاظ کنند؛ لذا، من وضعیت نامطلوب فعلی را بیشتر نتیجهی نبود ساختارهای مناسب یا ضعف ساختارهای فعلی میدانم.
اول و مهمتر از همه، نبود بستر مناسب برای ورود دانشجویان به شورای صنفی است. برای اینکه منظور من از بستر مناسب را متوجه شوید به این نکته توجه کنید: شورای صنفی دانشکده علوم ریاضی شخصیت مشخص و پایداری ندارد. مثلاً پس از هر مرتبه انتخابات، رفتار شورا ممکن است بهکلی تغییر بکند، ارتباطات شورا از کانالهای ارتباطیاش، با الحان و شدت متفاوت و ناپایداری صورت میگیرد. سازوکارهای درون صنفی بهکلی عوض میشود. اعضای شورا در جلسات، بسیاری از مشکلات درونشورایی را که در دورههای قبل با زحمت در جهت رفعشان تلاش شده است، از نو شروع به حل و مقابله میکنند. برای فهم بهتر موضوع شورای صنفی دانشکده را با کانونهای جاافتادهی فرهنگی دانشگاه مقایسه کنید، در چالشها و زمانهایی که نیاز به واکنش این گروههای فرهنگی هست، واکنش آنها تا حدودی قابل پیشبینی است، خواستهها، چالشها، اهداف، اولویتها و نیازهایشان درگذر زمان مشخص است و تغییرات بهآرامی شکل میگیرد. در این گروهها، مجموعه اقداماتی که در هر دوره باید تکرار شوند، دستورالعمل واضح و ثابتشدهای دارند تا وقت و انرژی اعضای دوره دوباره بر سر این مسائل صرف نشود. بهطور خلاصه، این گروهها شخصیت مشخص خودشان را دارند. درواقع، تفاوت این گروهها با شورای صنفی ما این است که افرادی که وارد حلقهی مرکزی تصمیمگیری این گروهها میشوند، در دورههای قبل با گروه در ارتباط نزدیک بودهاند و در فعالیتهای گروه شریک بودهاند. لذا اعضا، برای ورود به حلقهی مرکزی تصمیمگیری گروه، از قبل آموزشهای لازم را میبینند و مهارتهای لازم را تمرین میکنند. درنتیجهی این ساختار است که پس از مدتی، رفتار این گروهها شکل مشخص و قوامیافتهای مییابد. در چنین شرایطی است که فرصت آموزش مهارتها و رفع ضعفهای فردی اعضا پیش از موعد فراهم میشود. چنین بستری در شورای صنفی وجود ندارد. در دورهی ما ارتباط ما با صنفی سابق تنها پس از ورود به شورا و در قالب جلساتی محدود یا بعضاً ارتباطات شخصی با بعضی اعضای قبلی شورا بود.
هرچند من بهطورکلی در مسائلی که مستقیماً معیشت دانشجو را تحت تأثیر قرار میدهد (مثل مسائل آموزشی، رفاهی و غیره در دانشگاه) حق دخالت را برای دانشجو قائلم، اما معتقدم در شرایط فعلی که شورای صنفی دانشکده شخصیت پایدار و الزاماً اعضای آموزشدیده ندارد، دخالت مستقیمش در مسائل ممکن است نتایج خوبی نداشته باشد؛ شاید برای همین است که مسئولین دانشکده نهایتاً به شنیدن نظرات دانشجویان و شورای صنفی بسنده میکنند و نسبت به دخالت دادن آنان در تصمیمگیریها چندان مشتاق نیستند. فلذا چکیدهی بند پیشین این است که:
من معتقدم لازمهی اینکه شورای صنفی توانایی بالقوهی شرکت در تصمیمگیریها را داشته باشد، داشتن شخصیت مشخص است که این شخصیت، از وجود بستر مناسب برای ورود دانشجویان به شورای صنفی حاصل میشود. در سایهی این بستر است که مشکل «ضعف اعضای شورا» که در بخش نقاط ضعف ذکر کردم به شکل ساماندهیشده قابلحل است.
اما حتی اگر این مشکل ساختاری حل شود. مشکل دومی وجود دارد: ساختار حقوقی وزارت علوم در مسائل آموزشی (که مخصوصاً در دانشگاه ما از اهمیت فوقالعادهای برخوردارند) حقوق بسیار ناچیزی برای دانشجو قائل است. لذا حتی اگر توانایی بالقوهی شورای صنفی برای شرکت در تصمیمات وجود داشته باشد، هیچ تضمینی نیست که این توانایی بالفعل شود. لذا باز باید چشم امیدمان به استادان و دانشجویانی باشد که صرفاً از سر خیرخواهی و نه از سر الزام، حقوق دانشجو را رعایت میکنند.
راهحل
من نقاط ضعف شورای صنفی را به دو قسمت «ضعف اعضای شورا» و «ضعف مسئولان دانشکده» تقسیم کردم. برای ضعف اعضای شورا، راهحل من «ایجاد بستر مناسب برای ورود دانشجویان به شورا» است. اما نمیدانم چه مسیری برای پیگیری این راهحل باید انجام شود. شاید دورهی جدید بتواند با درگیر کردن گستردهی دیگر دانشجویان در جریان فعالیتهای شورای صنفی به این بستر دست یابد. شاید یک دوره تشکیل نشدن شورای صنفی بتواند در دورهی بعد همدانشکدهایهای خارج از شورا را دغدغهمند و درگیر فعالیتهای شورای صنفی بکند و این بستر فراهم شود؛ شاید هم، حضور دوبارهی بخشی از اعضاء فعلی در شورای صنفی آینده بتواند تا حدودی این بستر را فراهم کند.
برای قسمت ضعف مسئولان دانشکده، راهحل من در درجهی اول همان حل مشکل «ضعف اعضای شورا» و در ادامه «تغییر قانون به نفع حمایت از حقوق دانشجو» است. بهطوریکه شورای صنفی قانوناً بیش از یک صندوق انتقادات و پیشنهادات باشد. متأسفانه بازهم مسیر محقق شدن این راهحلها را نمیدانم. شاید اصلاً تغییر قانون وزارت علوم به این شکل ممکن نباشد. شاید هم بتوان در سطح دانشگاه یا دانشکده خودمان چنین قوانینی را برقرار کرد.
امیدوارم در آیندهی نه چندان دور ایدههایی از این دست مورد تأمل و پیگیری قرار گیرند. خوشحال میشوم اگر نظراتتان را در این باره از طریق ایمیل من یا آی.دی تلگرام @sorooshbagheri به دست من برسانید.
رضا باقری - عضو شورای صنفی دانشکده علوم ریاضی، دورهی ۹۹-۹۸
مردادماه ۱۳۹۹
[1] https://t.me/Sharif_Senfi_MathCS
[2] امید نوریعابد
[3] متین حاجیان
[4] حنانه یعقوبیزاده
مطلبی دیگر از این انتشارات
آشنایی با حمیدرضا منتصری، نامزد انتخابات صنفی ۹۹ علوم ریاضی
مطلبی دیگر از این انتشارات
آن چند نفر
مطلبی دیگر از این انتشارات
آشنایی با ساجد کریمی، نامزد انتخابات صنفی ۹۹ علوم ریاضی