چرا نباید به شورای صنفی بپیوندیم؟

اخطار: لحن این نوشته قرار نیست رسمی باشه. همچنین قرار نیست با استفاده از یه تیتر جنجالی برعکسش رو بهتون اثبات کنم (مثل کارایی که روزنامه می‌کنه). قراره راست و پوست‌کنده بگم تو این خراب‌شده چی ‌‌می‌گذره و چرا نباید وقتمون رو با عضو شدن در شورای صنفی به تباهی بگذرونیم.

چرا دوست دارید به صنفی بیاید؟ آیا نسبت به دانشکده‌تون احساس مسئولیت می‌کنید؟ وضعیت درسا و استادا رو می‌بینید و با خودتون می‌گید عجب دانشکده‌ی مزخرفی اومدم؟! از خودتون می‌پرسید چرا دانشکده‌ای که نمی‌تونه برای دانشجوی خودش ریسورس تهیه کنه، درش رو مثل «یه جایی» باز‌ می‌ذاره و عین نقل و نبات ماینور - دورشته‌ای می‌گیره؟ از خودتون ‌می‌پرسید چرا هیچ‌کدوم از نمرات میان‌ترمم قبل از حذف دبلیو نیومده؟ یا ممکنه با استادی روبه‌رو شده باشید که اپسیلونی برای حقوق دانشجو ارزش قائل نیست و وقتی می‌خواید به برگه‌ی امتحانتون اعتراض بزنید بگه کارنامه کنکورت رو بیار... شاید از خودتون پرسیده باشید چرا هیچ قانونی نیست که جلوی این استاد رو بگیره؟!

هزاران هزار مورد دیگه می‌شه مثال زد. مواردی که بعضاً باعث می‌شه بچه‌های علاقه‌مند و مستعد ما وقتی باهاش روبه‌رو می‌شن، روحیه‌شون رو از دست بدن.

خب این مشکلات از کجا ناشی می‌شه؟ یه شورای صنفی بیخیال؟؟ یا مسئولینی که نظر دانشجو رو مهم نمی‌دونن؟

بذارید با ذکر چندتا مثال مسأله رو روشن‌تر کنم. اگه یادتون باشه دکتر دانشگر تصمیم گرفتن مبل‌های لابی رو جمع کنن! خیلی‌هاتون ما رو مقصر می‌دونید که ما کاری نکردیم وگرنه این کار رو نمی‌کردن. من از همون دفعه‌ی اولی که برداشتن به دکتر گفتم که آقای دکتر! بچه‌ها معترض‌ان. بچه‌ها توی دانشکده نیاز به فضایی دارن که بتونن کنار هم بشینن با هم تعامل داشته باشن. آخه حتی کتابخونه‌ی دانشکده هم به اندازه‌ی کافی جا نداره و حداقل تا وقتی جایگزینش رو می‌آری، مبل‌ها رو برگردون. ولی جواب چی بود؟ چیزایی مثل اینکه شما (صنفی رو می‌گه!) لازم نیست هرچی بچه‌ها می‌گن رو به من بگید! بچه‌ها که نباید برای من و دانشکده تعیین تکلیف کنن!! یه‌دفعه به بچه‌ها بگید بیان در مورد میز و صندلی اتاق من هم نظر بدن!! شما (بازم صنفی رو می‌گه) آتوریته‌ی این رو ندارید که در این زمینه‌ها نظر بدید!!!


شورا!
شورا!


(داستان کامل این قضیه رو می‌تونید توی کانال صنفی پیدا کنید) آخر کار هم پس از سلسله مذاکرات فشرده‌ی دبیر و ریاست قرار شد از کتابخونه مرکزی ۲۰تا صندلی چوبی قرض بگیرن و همچنین میزهایی که توی سالن مهری قرار داره به لابی منتقل بشه. خب شاید براتون جالب باشه که حتی این قول هم ۱۰۰ درصد انجام نشد و فقط ۱۰تا صندلی به لابی اضافه شد. وقتی هم که می‌گفتیم شما گفته بودید و ما هم نوشته بودیم ۲۰تا، آوردن ۱۰تا صندلی باعث خدشه‌دار شدن اعتماد دانشجو‌ها می‌شه، جوابی که گرفتیم این بود که «اگه کسی اعتراض کرد بگید بیاد پیش من». (آخه حتی تو این مورد هم، قبلاً سر همین قضیه گفته بودن هر کی اومد اعتراض کرد، بگید بیاد سراغ من و هر کسی هم که می‌رفت پیش‌شون می‌گفتن به صنفی مراجعه کنه. :) )

بذارید یه مورد دیگه از میانترم‌ها بگم. ترم پیش که می‌شه ۱-۹۸، صنفی مرکز یه مقاله نوشت در مورد اینکه نمرات میانترم کدوم درس‌ها هنوز نیومده و فرستادش برای روزنامه. تقریبا یه هفته بعد از چاپ اون مقاله، همون روز لعنتی که معلوم شد خودشون هواپیما رو زدن، ۸ صبح بعد از باز کردن در کتابخونه دیدم یکی از اساتید به من زنگ زدن. رفتم اتاق‌شون. مقاله رو به من نشون دادن و تا ۱۵دقیقه بعد داشتن نویسنده‌ی متن و صنفی رو مورد عنایت قرار می‌دادن. چرا؟ چون نمره‌ی اون درس رو همون روز حذف اعلام کردن ولی خب روزنامه قبلش چاپ شد وگرنه ما همون موقع که فهمیدیم به اون مسئولش گفتیم. همه‌ی اینا اضافات بود اصل قضیه اون‌جایی بود که سلطان گفت «دانشجویی که نمی‌آد سر کلاس من حق نداره برای من تعیین تکلیف کنه.»

یکی از شکایت‌هایی که بچه‌ها دارن در مورد تنوع دروسه. در هر دو رشته‌ی سی‌اس و ریاضی تنوع دروس به شدت کمه. اگه دروس ارشد نبودن نمی‌شد سبد‌های مربوط به دروس رو پر کرد! اما خب به گفته‌ی دکتر دانشگر مهم‌تر از تنوع اینه که درسایی که ارائه می‌شن پر باشن!!

هزاران هزار مورد دیگه مثل این رو من در طول این شورای صنفی تجربه کردم. هیچ‌کدوم، تَکرار می‌کنم هیچ‌کدوم، از اساتید حال حاضر دانشکده به دانشجو اهمیت نمی‌دن. حتی اون‌هایی که خیلی سعی می‌کنن خودشون رو کول نشون بدن! همونا وقتی پای مسائل صنفی وسط می‌آد جوابتون رو نمی‌دن، به جاش به بچه‌های انجمن علمی زنگ می‌زنن حالشون رو می‌پرسن یا تو گروه‌های درسی تولد ملت رو تبریک می‌گن.

خلاصه‌ی کلام: دانشجو در نگاه دانشکده هیچ ارزشی نداره و تو هیچ تصمیمی نظراتش دخیل نمی‌شه.

خب آیا تو این شرایط شورای صنفی می‌تونه تاثیرگذار باشه؟ از تجربه‌ی خودم می‌تونم بگم خیر، ما نتونستیم هیچ‌کدوم از مشکلات ذکرشده رو کاملاً حل کنیم. در مورد نمرات میان‌ترم‌ها حتی وضعیت بدتر هم شد چون یکی از اساتید که اول ترم می‌گفتن «من نمره‌ی میان‌ترم رو با پایان‌ترم می‌دم و همین اول کار می‌گم تا بعد مشکلی پیش نیاد!» تصمیم گرفتن میان‌ترم نگیرن و ۱۸ نمره از درس رو گذاشتن برای پایان‌ترم که خب این حرکت اصلاً به نفع دانشجوها نیست.

تو این شرایط واقعاً عضویت در شورای صنفی یک فشار و حرص زیاد برای اون فرد داره. فشار و حرص زیاد در حالی که فقط یه تعداد کمی از اکثریت دانشکده به صنفی واقعاً اهمیت می‌دن (و شرایطی رو که توش هستی درک می‌کنن)، و این وقتی بدتر می‌شه که ریاست محترم دانشکده می‌گه «شما آتوریته نظر دادن ندارید». خب حالا که از منظر هیئت رئیسه ما کارمون در حد همون صندوق پیشنهادات انتقادات در لابیه که معلوم نیست کلیدش دسته کیه، شاید واقعاً بهتر باشه شورایی تشکیل نشه و مسئولین مجبور بشن هزینه‌ی کارهایی رو که می‌کنن با بی‌آبرو شدن توی روزنامه بدن.

تنها نکته‌ی مثبت شورای صنفی آشنا شدن با تعداد زیادی از آدمای دانشکده / دانشگاهه، به خصوص بقیه‌ی بچه‌های صنفی که انصافاً اون‌ها پای کار بودن و کم‌تر از من به شرایط غر زدن.

خلاصه‌ی کلام این که اگه از من می‌پرسید، هیچ وقت درگیر کار صنفی نشید. بشینید یه گوشه درس‌تون رو بخونید نمره‌ی خوب بگیرید (یادم رفت بگم! صنفی به شدت روی درس خوندن‌تون تأثیر می‌ذاره، به شخصه خودم معدلم توی ترمی که توی صنفی بودم ۳ نمره کم‌تر از ترم قبلش شد و یه درس رو افتادم). روابطتون با اساتید رو محکم کنید (یه چیز دیگه این که نگاه‌تون به استادا و رابطه‌تون باهاشون به شدت تغییر می‌کنه) تا بتونید یه جای خوب اپلای کنید و حداقل توی تحصیلات تکمیلی جایی نباشید که توی حوزه مورد علاقه‌تون حتی یه استاد هم نباشه...

والسلام علیکم و رحمت‌الله و برکاته.

عضوی از شورای صنفی دانشکده‌ی علوم ریاضی که نخواست اسمش فاش شود، دوره‌ی ۹۹-۹۸. (این نوشته لزوماً موضع همه‌ی اعضای شورای صنفی در قبال مسائل مطرح‌شده نیست.)

مردادماه ۱۳۹۹