مجله موفقیت تارنوشت رسانهای است برای ارتقای سبک زندگی، رشد و توسعهی فردی و آموزش رازها و راههای رسیدن به موفقیت در زندگی و کسبوکار
با ۱۰ دشمن موفقیت کاری آشنا شوید
اسرار موفقیت کاری و راههای رسیدن به آن، بر خلاف چیزی که به نظر میرسند، چندان هم پیچیده نیستند. گاهی برای یافتن بهترین مسیر کسب موفقیت، کافی است دشمنان موفقیت را بشناسیم.
بسیاری از باورهای سنتی در مورد شغل و کسبوکار، امروزه اعتبار پیشین خود را از دست داده و قابل اعتماد و اتکا نیستند. هر چند علم نتوانسته است تعریف دقیق، جامع و یکپارچهای از کار، بیکاری و ثبات شغلی ارایه نماید؛ با این حال توانسته نگرش انسان را نسبت به بهرهوری، یادگیری، موفقیت و مراقبت و خودباوری در محیطهای کاری تا حد زیادی روشن نماید.
باورهای پوسیده در مورد موفقیت کاری
این روزها حرف و حدیثهای زیادی در مورد موفقیت میشنوید؛ اما بیایید صادق باشیم؛ هر چیزی که در این مورد میشنوید را نباید باور کنید. همچنین به چیزهایی که در گذشته شنیدهاید هم نباید چندان اعتماد کنید. در واقع علم به سرعت در حال رشد بوده و پیوسته در حال رد بسیاری از باورهای کهنه در مورد موفقیت است که از گذشته در ذهن ما حک شده است.
علم ثابت کرده است که هر کسی میتواند چیزهایی تازه بیاموزد، فارغ از سن و سال و محدودیتهای دیگر. یا مثال دیگر این که خیلیها فکر میکنند، تنها دیوانهها هستند که با خود حرف میزنند در حالی که روانشناسی نوین نشان داده است که ندای درون یا همان سخن گفتن با خود بهترین ابزار برای ایجاد شفافیت ذهنی و یکی از بهترین راهها برای یافتن راه حلهای خلاقانه در مسایل مختلف به ویژه در محیطهای کاری است.
در واقع علم جدید تعاریف و باورهای جدیدی برای ما به ارمغان آورده است که کمک میکنند تا آن موفقیتی را که به دنبالاش هستیم به دست بیاوریم. پس در گام نخست، بیایید تمام آن باورها و پیشفرضها نخنما شده را دور بریزیم و پس از آن همراه ما باشید تا ۱۰ دشمن بالقوهی موفقیت کاری را به شما معرفی کنیم.
۱. انجام همزمان کارها (چند وظیفهای بودن یا چند کاره بودن)
این مورد یکی از همان باورهای قدیمی است که عدهای فکر میکنند انجام همزمان کارها که اغلب به عنوان مولتی تسکینگ از آن یاد میشود، کلید طلایی برای رسیدن بهرهوری و موفقیت در کار است.
ممکن است فکر کنید چند وظیفهای بودن راه رسیدن به موفقیت در کار است، اما امروزه کارشناسان نظر دیگری دارند. مطالعاتی که در دانشگاه میشیگان انجام شده نشان میدهد وقتی شما در آنِ واحد از این وظیفه به آن وظیفه میپرید، در واقع مغز خود را وادار میکنید مدام در تلاش برای متمرکز شدن روی مسایل مختلف باشد که این کار باعث میشود بهرهوری شما تا ۴۰ درصد کاهش پیدا کند.
در واقع چند وظیفهای بودن نه تنها بهرهوری را کاهش میدهد، بلکه کیفیت نتیجه و اثربخشی را نیز کمرنگ میکند. با انجام همزمان کارها، شما تنها چند پروژهی کم قوام دارید که میتوانند در شما استرس و خستگی ایجاد کند. دانشمندانِ دانشگاه استنفورد نیز دریافتند افراد چندوظیفه نمیتوانند به مقدار کافی تمرکز کرده و اطلاعات نامرتبط را کنار هم بگذارند و همچنین چند وظیفهای بودن باعث انقطاع افکار، ناتوانی در تمرکز و خستگی مغز میشود.
راه حل چیست؟
شاید به نظرتان با عقل جور نباشد، اما مطالعات نشان دادهاند که اگر سرعت خود را در کارها کاهش داده و در هر زمان تنها روی یک وظیفه و کار تمرکز کنید، اثربخشی و بهرهوری خود را افزایش داده و در نتیجه شانس موفقیت خود را بیشتر میکنید. با این روند، از خسته نمودن مغز اجتناب میکنید که خود یکی از کلیدهای موفقیت است.
۲. بازی در منطقهی امن
مطالعات نشان دادهاند که بیشتر افراد امنیت خود را در روزمرگی و کارهای تکرای پیدا میکنند. اگر شما از آن دست افراد هستید که همیشه از تغییر یا چیزهای ناشناخته و موارد پیشبینی نشده دوری میکنند؛ خوب است بدانید که پیشرفت هرگز در حصار منطقهی امن شما رخ نخواهد داد.
مطالعات، همچنین نشان میدهند که شانس موفقیت کاری شما با خطرپذیریِ بیشتر، افزایش مییابد. پس اطیمنان داشته باشید که راه رسیدن به موفقیت از منطقه امن نمیگذرد.
راه حل چیست؟
خودتان را تکان دهید، بندهایی که برای خود ساختهاید را پاره کنید و از منطقهی امن خود بیرون بیایید. به جای آن که از کارهای ناشناخته دوری کنید خود را به محدودههای ناآشنا و پیشبینیناپذیرتر وارد کنید. از هر چیز جدیدی استقبال کنید تا خود را مقاومتر سازید.
خودتان قضاوت کنید که همین امروز در شغل و کسبوکار خود تا کجا میتوانید پیش بروید؟ چه اندازه میتوانید بالهای خودتان را باز کنید و از چه حصارهای پیشبینیناپذیری میتوانید بپرید؟ تصمیمی قاطع و جسورانه بگیرید و مرزهای حریم امنتان را بیاعتبار کنید.
۳. ساعات کار طولانی
این هم یکی از آن باورهای قدیمی است که توسط علم زیر سوال رفته است. دانشمندان نسبت به این ایده که هر چه سختتر، طولانیتر و سریعتر کار کنید بهرهوری بیشتری خواهید داشت؛ به شدت ابراز تردید کردهاند. در واقع آنها دریافتهاند که مدیران کارآمد، کمترین ساعات کار ممکن در هفته را کار میکنند و مدیران با بهرهوری کمتر، بیشترین ساعات کار ممکن در هفته را مشغول هستند.
شما نیز بهتر است برای رسیدن به موفقیت کاری، بیشتر کردن ساعات کار را فراموش کنید. امروزه به اثبات رسیده است که مدیرانی که ساعات طولانی کار میکنند، مشکلات جسمی و ذهنی بیشتری دارند و احتمال سکته در آنها نیز بیشتر است. راز موفقیت در فکر و بدن سالم است.
راه حل چیست؟
کار کمتر اما هوشمندانهتر، این گونه هم کارتان سریعتر پیش میرود و هم کیفیت بالاتری دارد. خودتان نیز سالمتر میمانید و مسیر شغلی پایدارتری خواهید داشت. کار کم ولی هوشمندانه یکی از بهترین راههای رسیدن به موفقیت است.
۴. تمرکز روی مشکلات
در همهی ما غریزهای نهفته است که باعث میشود خودمان را از خطرها و آسیبها دور نگه داریم تا بقایمان حفظ شود، دانشمندان به این غریزه تعصب منفی میگویند.
این منفینگری زمینهای بسیار طولانیتر از مثبت اندیشی دارد، به همین دلیل ما همیشه تمایل داریم در مورد تهدیدهای شغلی اغراق کرده و تواناییهای خود را برای غلبه بر آنها دست کم بگیریم. منفی بافی و تمرکز روی مشکلات بار بسیار سنگینی دارد و برای خنثی کردن بار یک فکر منفی به طور متوسط لازم است که سه اندیشه مثبت را جایگزین آن کنیم.
حقیقت دارد؛ این منفینگری یک ویژگی طبیعی است که به عنوان ضامن بقای شما عمل میکند، اما مراقب باشید چرا که همزمان میتواند مانع بزرگی برای دستیابی و رسیدن شما به موفقیت کاری باشد. تمرکز بر سختیها و مشکلات نگرش و چشمانداز شما را محدود ساخته و تواناییتان برای در نظر گرفتن امکانهای مختلف کاهش داده و در نهایت شما را از خودباوری و ایمان به خودتان دور میکند.
مطالعات علمی ثابت کردهاند که افراد بدبین در مقایسه با خوشبینها شانس و اقبال کمتری برای بالا رفتن از نردبان شغلی دارند.
راه حل چیست؟
در تمام امور تا جایی که امکان دارد جنبههای مثبت را در نظر بگیرید. دست از تمرکز بر مشکلات برداشته و به جای آن بر روی راهحلها تمرکز کنید. در هر سختی و مشکلی به دنبال فرصتها بگردید؛ در واقع تنها مشکلی باید روی آن تمرکز داشته باشید این مساله است که دستیابی دوباره به فرصتها چه قدر سخت خواهد بود و فرصتها چقدر زود ممکن است از دست بروند.
۵. تحقیر کردن و کوچک شمردن خود
اگر از آن دست افرادی هستید که وقتی مدیرشان از ایده یا عملکردتان ناخشنود میشود، با انتقاد و تمسخر خویش به دنبال راهی برای عملکرد بهتر میگردند؛ خبر بدی برایتان داریم؛ مطالعات دقیقا عکس این مطلب را ثابت کردهاند!
میان حس مهربانی نسبت به خود و موفقیت کاری رابطهای مستقیم وجود دارد. این که پس از هر شکست خود را محکوم کنید، تنها شانس خود را برای دوباره برخاستن از روی زمین کاهش میدهید. خودانتقادی امری دردناک است به طوری که میتواند برای پایان دادن به شکستها شما را وادار به تسلیم نماید. این در حالی است که انتظار میرود وقتی اوضاع خوب پیش نمیرود و حس ناامیدی به سراغتان میآید، خودتان آخرین فردی باشید که خود را سرزنش میکند، چون این مساله هیچ کمکی به شما نمیکند.
راه حل چیست؟
برای رسیدن به راز موفقیت کاری، شخصیت عیبجوی درونتان شناسایی و این دهانِ خود ویرانگر را ببندید. با خود مهربان باشید و به نرمی صحبت کنید. به خودتان میزان عاقلانهای مهربانی هدیه کنید. تاییدگر خود باشید و در مورد خود به شکلی متفاوت و مثبت صحبت کنید. برای خود چشماندازهایی تشویقکننده و انگیزهبخش مشخص کنید و به خود جایزه بدهید. در یک کلام خود را عزیز بدارید تا هدف و راه رسیدن به موفقیت برایتان روشن شود.
۶. خود فراموشی در مسیر موفقیت کاری
به عنوان یک انسان شرقی، از کودکی آموختهایم که قربانی کردن خود یک فضیلت بوده و قرار دادن خود در انتهای صف، نشان از قدرت شخصیت ما دارد. شاید این حرف خودخواهانه به نظر برسد، اما باید بگوییم که این شیوهی تفکر به هیچ وجه درست نیست. اکنون که به بزرگی رسیده و با دنیای واقعی پیرامونمان آشنا شدهایم، دریافتهایم که همیشه خود را در پایان صف قرار دادن تنها میتواند رسیدن به هدف و موفقیت کاری را زایل ساخته و در پایان تنها اندوه و نارضایتی شدید را برایمان باقی بگذارد.
راه حل چیست؟
برای خودتان زمان صرف کنید. مراقب خودتان باشید، این خودمراقبتی استفاه از زمان را بهینه میکند. به طور کلی در مورد سلامت، تغذیه، ورزش و استراحت کافی حساس باشید چرا که به شما در مواجهه با چالشهای شغلی توان و ارادهی کافی را میدهد. ورزشها و سرگرمیهایی را که ذهن و نیروی خلاقیتتان را تقویت میکند، حتما در برنامه بگنجانید. اگر در درجهی اول مراقب خودتان باشید، به طور حتم، توان بیشتری برای تمرکز روی هدف و حرکت به سمت موفقیت کاری خواهید داشت.
۷. شک و تردید
مسیر رسیدن به موفقیت سخت و طولانی است. به همین دلیل همیشه این احتمال وجود دارد که بذر شک به خود و به هدف در ذهنتان جوانه بزند. همیشه صداهایی وجود دارند که آماده هستند در گوشتان زمزمه کنند که شما بازنده هستید، حتا پیش از آن که کاری را شروع کنید. وقتی نهال شک در مسیر شما رشد کرد، احتمال توقف شما وجود خواهد داشت، بدون آن که سفر خود را در آن مسیر شروع کرده باشید. شک و تردید بر حقایق درونی شما سایه میاندازد، این که چه کسی هستید و چه تواناییهایی دارید. اما باید بدانید خودآگاهی و توان و ارادهی حرکت به سمت موفقیت، همواره در بیرون از سایهی شک و تردید خودش را نشان میدهد.
راه حل چیست؟
برای رسیدن به هر شکلی از موفقیت، به ویژه موفقیت کاری، باید شک و تردید را کنار بگذارید و از زیر سایهی سنگین آن خارج شوید. اگر چشماندازی منفی دارید، آن را حتما با یک چشمانداز مثبت جایگزین کنید و اطمینان حاصل کنید که برای مثبتاندیشی از طریق واقعگرایی گام بر میدارید.
۸. ترس از شکست
ترس از شکست همواره باعث ترس از موفقیت میشود، اما بدانید که ترس هیچ مشکلی را از شما حل نمیکند. تنها افراد سختکوش میتوانند از پس فراز و فرودهای این دنیا بر بیایند.
روانشناسی جدید این مساله را که چرا برخی نسبت به سایرین موفقتر هستند را این گونه توضیح داده است؛ زیرا آنها یک چارچوب ذهنی برنده دارند که به «طرز فکر رشد» معروف است. اگر شما صاحب چنین طرز فکری باشید، اعتقاد خواهید داشت که موفقیت و شکست را در یک بسته عرضه میکنند و احتمال هر دو رویداد را به یک اندازه میپذیرید چرا که میدانید هیچ سربالایی بدون سرپایینی و هیچ پیشرفتی بدون پسرفت و هیچ راستی بدون چپ وجود ندارد؛ در این صورت شما یک انسان واقعگرا هستید.
راه حل چیست؟
پس متوجه شدید که ترس از شکست برای افرادی غیرواقعگرا است که فاقد طرز فکر رشد هستند. باید بدانید که مهم نیست شکست چه قدر بزرگ یا کوچک است، چه قدر دردناک و آزاردهنده است؛ شکست همیشه وجود خواهد داشت و اگر شما مانند افراد موفق، دارای طرز فکر رشد باشید، از آن با آغوش باز استقبال خواهید کرد و آن را به چشم درسی میبینید به شما چیزهای بسیاری برای رسیدن به موفقیت میآموزد.
شکست را با آغوش باز بپذیرید، از آن بیاموزید و این دیدگاه را داشته باشید که شکست به نفع شماست نه به ضرر شما. چنین نگرشی به احتمال فراوان شما را به سمت موفقیت کاری رشد خواهد داد.
۹. تعیین ضربالاجلهای بیهوده
خیلی وقتها پیش میآید که برای زمان پایان یک کار ضربالعجل تعیین میکنیم اما بسیاری از این ضربالعجلها از هیچ منطق پذیرفته شدهای پیروی نمیکنند. در زبان انگلیسی به این ضربالعجلها deadline (دِد لاین یا خط مرده) میگویند که اصطلاح شایستهای است. به احتمال زیاد شما نیز به عنوان یک نیروی کار امروزی خودتان را میکشید تا از ضربالعجلهایی غیرواقعی که گاه ساخته و پرداختهی خودتان هستند و گاه کارفرمایان عبور نکنید. اما خوب است این مساله را در خاطر داشته باشید که اگر بمیرید دیگر نمیتوانید به اهداف شغلی خودتان دست پیدا کنید و آن گاه باید موفقیت کاری را با خود به گور ببرید.
راه حل چیست؟
زندگی و کار خود را نه بر اساس این ضربالعجلها بلکه بر اساس فعالیتهای حیاتبخش پیش ببرید. در انگلیسی به این فعالیتها lifeline (لایف لاین یا خط نجات) میگویند. اینها فعالیتهایی هستند که کمککننده به بقا و سلامتی شما هستند.
برای رسیدن به موفقیت کاری کمی ترمز را بکشید، نه آن قدر که متوقف شوید، تنها آن قدر که اندکی از سرعت خودتان کم کنید. در میان کارهای روزانهتان زمانی را به خوردن یک میان وعدهی دلچسب اختصاص دهید. در طی روز کمی از پشت میزتان خارج شوید، قدمی بزنید و از پنجره بیرون را تماشا کنید و فراموش نکنید که خودتان را برای کار نکشید.
۱۰.پرهیز از ذهن تنبل
اگر از آن دسته افرادی هستید که میخواهند راحت به موفقیت برسند و نردبان ترقی را یک شبه طی کنند، باید بدانید که به شدت درگیر ذهن تنبل هستید که این مساله فقط به درگیری بیشتر ذهنی و درجا زدن منجر میشود. در چنین شرایطی فاصلهی میان شکست و موفقیت کاری بسیار ناچیز است.
اما پژوهشهای بسیاری در دانشکدههای معتبر جهان انجام شده است که نشان میدهند در لحظاتی که ذهن به هیچ چیز فکر نمیکند (لحظاتی که ذهن به امور آگاه است اما درگیر هیچ عجله و ضربالعجلی نیست) سلامت جسمی و ذهنی فرد بیشتر، سیستم حافظه قویتر شده و فرد احساس شادی بیشتری کرده و در به موفقیت نزدیکتر خواهد شد.
راه حل چیست؟
تلاش کنید در طی کارهای روزمرهی خود به سکوت ذهنی برسید؛ لحظاتی هیچ کاری انجام ندهید، اگر توانستید زمانی را برای یک خواب کوتاه نیمروزی، مراقبه یا فکر کردن به طبیعت اختصاص دهید. این هیچ کاری نکردن در واقع فاصلهی بسیار مهمی است به شما در تصمیمگیریها برای رسیدن به موفقیت کاری کمک میکند.
در واقع در این فرصتی که به هیچ چیز نمیاندیشید، در ذهن خودتان شفافیت و خلاقیت را پرورش میدهید تا در اهداف کاری خود از آنها بهره برده و با رسیدن به کامیابی و موفقیت شغلی این اهداف را در آغوش بگیرید.
لینک کوتاه این مطلب: tncom.ir/0gtl
مطلبی دیگر از این انتشارات
من صاحب استارتاپ هستم ...
مطلبی دیگر از این انتشارات
معرفی و آموزش افزونه Elementor، صفحه ساز وردپرس
مطلبی دیگر از این انتشارات
اکسترکت کردن فایل با پسوند zst یا .tar.zst در ویندوز - اکسترکت فایل بکاپ دایرکت ادمین