دیجیتال مارکتینگ چیست؟
مدت زمان آنلاین بودن مردم نسبت به ۱۲سال گذشته دوبرابر شده است , و چه باور کنید و چه نکنید تعداد افرادی که آنلاین می شوند هنوز رو به افزایش است. هر روزه این جمله را می شنویم که “شکل خرید مردم تغییر کرده است”، به این معنا که بازاریابی سنتی یا همان بازاریابی آفلاین (Offline Marketing) به اندازه گذشته کارآمد نیست.
بازاریابی همواره به معنای ارتباط با مخاطبان در مکان و زمان درست است. بازتعریف این مفهوم در دنیای امروز یعنی برآورده کردن احتیاجات مردم در اینترنت یعنی همان جایی که بیشتر زمان خود را در آن سپری می کنند. پس به دنیای دیجیتال مارکتینگ یا بازاریابی آنلاین (Digital Marketing) خوش آمدید، انواع روش های بازاریابی اینترنتی موضوع مورد بررسی ما در این مقاله است.
در حوزه ی بازاریابی همیشه سوالات زیادی وجود داشته است که بازاریابی چیست ، تبلیغات چیست و دیجیتال مارکتینگ یا اینترنتی آنلاین چیست؟ حتی شاید روزانه زیاد با این مفاهیم سر و کار داشته باشید اما ممکن است در هنگام تعریف هریک از این موارد، ندانید از کجا باید شروع کرد. به راستی تعریف درست هریک از این موارد چه میتواند باشد! ما در این مقاله صرفا به تعریف بازاریابی اینترنتی خواهیم پرداخت.
دیجیتال مارکتینگ
بازاریابی ربایشی (Inbound Marketing) و بازاریابی دیجیتالی عملا مشابه یکدیگر هستند ولی چند تفاوت کوچک نیز میان آنها وجود دارد. شاید تنها پس از صحبت با بازاریابان و صاحبان کسب و کار در ایالات متحده، انگلستان، آسیا، استرالیا و نیوزلند قادر به فهم این تفاوت های کوچک در سرتاسر جهان باشید. آیا تفاوت این دو رویکرد را می دانید؟ اگر نه، ادامه مقاله را بخوانید تا با مقایسه بازاریابی جاذبه ای یا درونگرا با بازاریابی دیجیتال به این تفاوت ها پی ببرید.
دیجیتال مارکتینگ دقیقا به چه معناست؟
دیجیتال مارکتینگ چتریست که تمام تلاش های بازاریابی آنلاین شما را پوشش می دهد. کسب و کارها از کانال های ارتباطی دیجیتالی مانند موتور جستجوی گوگل، شبکه های اجتماعی، ایمیل و وب سایت ها به عنوان اهرمی برای دستیابی به مشتریان فعلی و آتی خود استفاده می کنند. پس بازاریابی دیجیتال به معنی استفاده گسترده از تاکتیک های دیجیتالی و کانالها برای ارتباط با مشتریان در فضای آنلاین (جایی که بیشتر مشتریان وقت خود را سپری می کنند) است. از وب سایت شرکت گرفته تا دارایی های آنلاین برندینگ کسب و کار مانند تبلیغات دیجیتالی، بازاریابی ایمیلی، بروشورهای آنلاین و… طیف عظیمی از دارایی ها و تاکتیک ها هستند که زیر چتر دیجیتال مارکتینگ قرار می گیرند.
بازاریابان دیجیتال حرفه ای به خوبی می دانند که هر دارایی یا تاکتیک چگونه و کدام یک از اهداف گسترده آنان را پوشش می دهند.
در این قسمت به توضیحی کوتاه و مختصر درباره برخی از دارایی ها و تاکتیک های رایج دیجیتال مارکتینگ می پردازیم :
دارایی ها در دیجیتال مارکتینگ
وب سایت
پست های وبلاگ
کتاب های الکترونیک (Ebooks) و مقاله سفید یا وایت پیپرها (Whitepapers)
اینفوگرافیک ها (Infographics)
ابزارهای تعامل
کانال های شبکه های اجتماعی (Facebook، LinkedIn ،Twitter،Instagram و…)
کسب پوشش آنلاین (روابط عمومی (PR)، شبکه اجتماعی و بررسی ها)
بروشورهای آنلاین و کاتالوگ های آنلاین ( Lookbook)
دارایی های برندینگ (لوگوها، فونت ها و …)
دارایی های دیجیتال مارکتینگ
تاکتیک ها در بازاریابی اینترنتی
با توجه به اهداف و استراتژی بازاریابی سازمان، بازاریابان می توانند به وسیله کانال های رایگان و پرداختی در دسترس خود از یک کمپین بزرگتر حمایت کنند. به عنوان مثال تولید کننده محتوا می تواند یک سری پست برای وبلاگ تهیه کند و برای کتاب الکترونیکی جدیدی که شرکت به تازگی منتشر کرده است مشتری ایجاد کند و سپس مدیر شبکه های اجتماعی شرکت می تواند این پست ها را از طریق تبلیغ پولی یا انتشار در اکانت های شبکه های اجتماعی خود شرکت تبلیغ کند، در نهایت بازاریابان ایمیلی می توانند کمپین ایمیلی برای کسانی که اطلاعات بیشتر در مورد کتاب الکترونیکی را از سایت دانلود کرده اند راه بیاندازند.
در ادامه به بررسی نقش هر یک از این تاکتیک های دیجیتال مارکتینگ خواهیم پرداخت ولی همواره به یاد داشته باشید که نتیجه مناسب تنها با یکپارچگی میان این تلاش ها حاصل می شود.
بهینه سازی موتور جستجو (SEO)
فرایند بهینه سازی وب سایت یا سئو (SEO) به معنای دستیابی به رتبه های بالاتر در صفحات نتایج موتور جستجو است که در نهایت منجر به افزایش ترافیک ارگانیک (یا رایگان) سایت شما می شود. کانال های مورد استفاده در این بخش عبارتند از : وبسایت ها، وبلاگ ها و اینفوگرافیک ها.
بیشتر بخوانید: ثبت سایت در گوگل وبمستر
بازاریابی محتوا (Content Marketing)
خلق و ارتقای محتواهای ارزشمند با هدف ایجاد آگاهی از برند، رشد ترافیک، جذب مشتریان فعلی و بالقوه را بازاریابی محتوا گویند. نیاز، سبک زندگی مخاطبان و ویژگی ها و لحن برند خود را مشخص کنید و با توجه به این موارد اقدام به تولید محتوای با کیفیت کنید، کارآمدی این رویکرد برای کسب و کارهای بیشماری ثابت شده است. از جمله کانال های ارتباطی مورد استفاده در این بخش می توان به پست های وبلاگ ها، کتاب های الکترونیک، اینفوگرافیک ها و بروشورهای آنلاین اشاره کرد.
بازاریابی شبکه های اجتماعی (Social Media Marketing)
به فرایند ارتقای برند و محتوا از طریق کانال های شبکه های اجتماعی به منظور افزایش آگاهی از برند، جذب ترافیک و جذب مشتری برای کسب و کار بازاریابی شبکه های اجتماعی گویند. کانال های مورد استفاده در این شکل بازاریابی فیسبوک، توییتر، لینکدین، اینستاگرام، تلگرام، پینترست و گوگل پلاس هستند.
پرداخت به ازای کلیک (PPC)
به راهکار جذب ترافیک به وب سایت از طریق پرداخت به ناشران به ازای هر بار کلیک تبلیغ شرکت در سایت ناشر، پرداخت به ازای کلیک می گویند. این روش در واقع نوعی تبلیغات آنلاین محسوب میشود که افراد را به صفحات فرود سایت فرامیخواند.
یکی از متداول ترین روش های پرداخت به ازای کلیک، گوگل ادوردز (Google Ad Words) است که به شما این امکان را می دهد که با پرداخت مبلغی به ازای هر کلیک در جایگاه های بالاتری در نتایج سرچ گوگل ظاهر شوید .پست های حمایتی در لینکدین یا تبلیغات پرداختی در فیسبوک از جمله دیگر انواع PPC هستند.
بازاریابی وابسته (Affiliate Marketing)
نوعی از تبلیغات مبتنی بر عملکرد است که در آن شما به ازای تبلیغ و ارتقای محصولات و خدمات دیگری در وب سایتتان، کمیسیون دریافت می کنید. به عنوان مثال پست کردن لینک های وابسته به اکانت های شبکه های اجتماعی شرکت یک نوع بازاریابی وابسته است.
تبلیغات بومی یا همسان (Native Advertising)
تبلیغات بومی یا همسان به تبلیغاتی اشاره دارد که به شکل محتوا در پلتفرم در کنار سایر محتواهای غیرپرداختی ظاهر می شوند به عنوان مثال یکی از انواع تبلیغات همسان پست های دارای اسپانسر هستند. ولی بسیاری تبلیغات در شبکه های اجتماعی مانند تبلیغات فیسبوک و اینستاگرام را نیز در این دسته قرار می دهند.
اتوماسیون بازاریابی(Marketing Automation)
منظور از اتوماسیون بازاریابی نرم افزارهایی است که با هدف اتوماتیک و خودکار کردن فعالیت های بازاریابی به وجود آمده اند. بسیاری از دپارتمان های بازاریابی می بایست وظایف تکراری مانند بازاریابی ایمیلی، شبکه اجتماعی و دیگر فعالیت های مربوط به وب سایت خود را خودکار کنند.
از جمله وظایفی که می توان با استفاده از اتوماسیون بازاریابی انجام داد عبارتند از : ایمیل خبرنامه، برنامه ریزی پست ها در شبکه های اجتماعی، به روزرسانی لیست مخاطبان و ردگیری و گزارش دهی کمپین ها.
بازاریابی ایمیلی (Email Marketing)
شرکت ها از بازاریابی ایمیلی به عنوان راهی برای ارتباط با مخاطبانشان استفاده می کنند. ایمیل اغلب برای تبلیغ یک محتوا، تخفیفات یا رویدادها مورد استفاده قرار می گیرد و همچنین شامل لینکی است که مردم را به وب سایت کسب و کارها هدایت می کند. از جمله ایمیل هایی که می توان در کمپین های ایمیل مارکتینگ ارسال کرد عبارتند از:
خبرنامه برای خوانندگان وبلاگ، ایمیل های پیگیری برای بازدیدکنندگان وبسایت که چیزی دانلود کرده اند، ایمیل های خوشامدگویی برای مشتری، تخفیفات مناسبتی برای اعضای وفادار و ایمیل ها و نکات سریالی برای جذب و نگهداری مشتریان.
روابط عمومی آنلاین (Online PR)
روابط عمومی آنلاین عمل تامین امنیت به دست آمده از پوشش آنلاین به وسیله نشریات دیجیتالی، وبلاگ ها و سایر وب سایت های مبتنی بر محتوا است. بسیار شبیه روابط عمومی سنتی است ولی در محیط مجازی شاهد آن هستیم.
برخی از کانال هایی که تلاش های روابط عمومی آنلاین را حمایت می کنند عبارتند از : تماس با خبرنگاران از طریق رسانه های اجتماعی، تعامل با بررسی ها و مقالات آنلاین مربوط به شرکت در فضای مجازی مثل کامنت گذاشتن و درج نظرات و کامنت در وبسایت یا وبلاگ خود شرکت.
یک بازاریاب دیجیتال چه می کند؟
بازاریاب دیجیتال مسئول دستیابی به آگاهی از برند و ایجاد مشتری از طریق کلیه کانال های دیجیتالی رایگان و پرداختی در دسترس شرکت است. این کانال ها شامل رسانه های اجتماعی، وبسایت خود شرکت، رتبه بندی موتور جستجو، ایمیل، تبلیغات نمایشی و وبلاگ شرکت است.
بازاریابان دیجیتال برای هر کانالی معمولا بر روی شاخص های کلیدی عملکرد (KPI) مختص آن کانال تمرکز می کنند تا عملکرد شرکت را در هر یک از آنها بسنجند.
بازاریاب دیجیتال
به عنوان مثال بازاریاب دیجیتال مسئول سئو (SEO) ترافیک ارگانیک (ترافیک حاصل از بازدیدکنندگان وبسایت که صفحه ای از وبسایت شرکت را از طریق جستجو در گوگل پیدا کرده اند) وبسایت شرکت را می سنجد.
امروزه دیجیتال مارکتینگ توسط سمت ها و نقش های گوناگونی در شرکت ها انجام می شود. در شرکت های کوچک ممکن است یک نفر کلیه تاکتیک های دیجیتال مارکتینگ را که پیش از این به آن اشاره کردیم به شکل همزمان انجام دهد. در صورتی که در شرکت های بزرگ متخصص های گوناگون بر روی یک یا دو کانال دیجیتالی برند تمرکز می کنند.
در ادامه برخی از این سمت ها و نقش ها آورده شده است.
مدیر سئو (SEO)
KPI های اصلی : ترافیک ارگانیک
به طور خلاصه مدیر سئو رتبه ی شرکت را در جستجوی گوگل بالا می آورد. این فرد با استفاده از رویکردهای متفاوت بهینه سازی موتور جستجو ممکن است مستقیما با تولیدکنندگان محتوا برای اطمینان ازعملکرد مناسب محتوای تولیدی در گوگل در ارتباط باشد، حتی اگر این محتوا در شبکه های اجتماعی پست شده باشد.
متخصص تولید محتوا
KPI های اصلی : مدت زمان سپری کردن در صفحه، ترافیک کلی وبلاگ، دنبال کنندگان صفحات شرکت در فضای مجازی
متخصصان تولید محتوا، تولیدکنندگان محتوای دیجیتالی هستند. این افراد اغلب تقویم وبلاگ نویسی شرکت را پیگیری می کنند و استراتژی محتوای شرکت را تعیین می کند که استراتژی ویدئو مارکتینگ را هم شامل می شود. این متخصصان اغلب با افراد سایر دپارتمان ها در ارتباط اند تا مطمئن شوند که محتوای تبلیغاتی هر یک از کانال های دیجیتالی با محصولات و کمپین های ارائه شده از سوی کسب و کار همسو باشد.
مدیر شبکه های اجتماعی
KPI های اصلی : Follow ها، Impression ها، به اشتراک گذاشتن ها
نقش یک مدیر شبکه های اجتماعی از عنوانش مشخص است ولی اینکه چه شبکه های اجتماعی را مدیریت کند وابسته به صنعتی است که شرکت در آن فعالیت می کند. از همه مهم تر مدیران شبکه های اجتماعی یک برنامه مشخص برای پست محتوای بصری و نوشتاری شرکت تنظیم می کنند.
این کارمند نیز ممکن است با سایر متخصصان بازاریابی محتوا کار کند تا بتواند یک استراتژی مناسب برای نوع محتوا و شبکه اجتماعی مورد استفاده تدوین کند. (نکته : در KPI های ذکر شده در این بخش Impression به تعداد دفعاتی که پست های شرکت برای یک کاربر نشان داده شده است اشاره دارد.)
مدیریت شبکه های اجتماعی
هماهنگ کننده اتوماسیون بازاریابی
KPI های اصلی : نرخ باز کردن ایمیل، نرخ کلیک کمپین، نرخ تبدیل
هماهنگ کننده اتوماسیون بازاریابی به انتخاب و مدیریت نرم افزارهای مربوط به شناخت رفتار مشتریان و اندازه گیری رشد کسب و کار برای کل تیم بازاریابی کمک می کند.
از آنجایی که بسیاری از عملیات های بازاریابی بالا به شکل جدا از هم صورت می گیرند باید فردی وجود داشته باشد تا این فعالیت های دیجیتالی را جمع و در غالب یک کمپین واحد درآورد و عملکرد هر کمپین را پیگیری کند.
چه تفاوتی میان دیجیتال مارکتینگ و بازاریابی ربایشی وجود دارد؟
در ظاهر این دو مفهوم شبیه هم هستند : هر دو در محیط آنلاین رخ می دهند و بر روی ایجاد محتوای دیجیتالی برای استفاده مردم تمرکز دارند. پس تفاوت در چیست؟
واژه دیجیتال مارکتینگ هیچ تفاوتی میان تاکتیک های بازاریابی کششی (Pull) و فشاری (Push) یا همان چیزی که امروزه با عنوان روش های درونگرا (Inbound) و برونگرا (Outbound) شناخته می شوند قایل نمی شود. هر دو این روش ها در زیر چتر بازاریابی دیجیتالی قرار می گیرند. تاکتیک های بازاریابی برونگرا به دنبال آن است که پیام را مستقیما در برابر بیشترین تعداد افرادی که در فضای مجازی حضور دارند (صرف نظر از اینکه فرد مقابل چقدر مرتبط یا خواهان آن است) قرار دهد.
به عنوان مثال تبلیغات بنری پرزرق و برقی که در بالای بسیاری از وب سایت ها می بینید که سعی دارند محصولی را تحمیل کنند یا برای افرادی تبلیغ کنند که لزوماً ربطی به آن محصول ندارند، در این زمره قرار می گیرند. از سوی دیگر بازاریابانی که تاکتیک های بازاریابی درونگرا یا ربایشی را به کار می بندند از محتوای آنلاین برای جذب مشتریان هدف خود به وبسایتشان بهره می گیرند.
یکی از ساده ترین و همچنین قدرتمندترین ابزار بازاریابی ربایشی وبلاگ است. وبلاگ به سایت شما این امکان را می دهد که بر روی لغات موردپسند مشتریانتان سرمایه گذاری کنید. نهایتا بازاریابی ربایشی یا درونگرا روشی است که از دارایی های دیجیتال مارکتینگ برای جذب و تبدیل مخاطب آنلاین به مشتری بالقوه و سپس مشتری و بعد از آن هواخواه استفاده می کند. Attract، Convert ،Close ،Delight از طرفی بازاریابی دیجیتال یک واژه کلی است که شامل کلیه تاکتیک های بازاریابی اینترنتی (صرف نظر از درونگرا یا برونگرا بودن آنها) می شود.
منبع مقاله novincompany
مطلبی دیگر از این انتشارات
دو کار مهم بعد از خرید سرور وبسایت برای دیتابیس - این کارها را انجام بدهید تا بعدا پشیمان نشوید! - فعالسازی utf8mb4 و نصب mariadb 10 برای دایرکت ادمین
مطلبی دیگر از این انتشارات
معرفی ۷ استارتاپ موفق در سال 2020
مطلبی دیگر از این انتشارات
قیف بازاریابی و فروش Marketing and Sales Funnel