کتونی شیپوری و رسیدن به آقای گلی!
بعضی آدما هستن انقدر به یه چیزی عشق و علاقه دارن که واقعا اون علاقمندی همیشه و هر لحظه همراهشونه و حتی وقتی سن و سالی ازشون میگذره به نحوی خودشون رو به اون چیزی که بهبش علاقه دارن نزدیک میکنن. یعنی هر چیزی رو میخوای ازشون بگیر ولی عشق و علاقهشون رو ازشون نگیر.
این مسئله برای منم صدق میکرده و از وقتی یادم میاد و خودم رو خوب شناختم دارم فوتبال بازی میکنم. از اون موقعی که بچه محلهای بزرگتر از خودم منو میذاشتن توپ جمعکن و دروازهبان تا همین الان هر وقت تونستم فوتبال بازی میکردم. یعنی تموم زندگی و عشق و علاقم شده فوتبال ولی بابام به این شرط میذاره بازی کنم که به درسهام برسم و برای همین هیچ وقت نشده جدی برم تو یه تیم بازی کنم. حتی برای یه تیم خوب تست دادم و حاضر شدن باهام قرار داد ببندن ولی بابام اجازه نداد.
یادمه اون بچگیها برای منم مثل خیلی از بچههای دهه ۶۰ همه چیز برای فوتبال بازی کردن به تابستونا و خرید کتونی میخی و کتونی اسپورتکس ختم میشد که دیگه وقتی میخواستیم بریم مدرسه هیچی ازش نمونده بود. البته بعدها که بزرگتر شدیم مدلهای دبل و تایگر اومد و کمکم دیگه اوضاع عوض شد. اما تو اصل موضوع تغییری ایجاد نمیشد و کوچکترین فرصتی که داشتیم رو میرفتیم سراغ فوتبال.
ولی خوب همه چیز به همین جا ختم نمیشد. اگه بگم چقدر کتونی تا حالا خریدم شاید باورتون نشه. راستش یه جورایی عشق کتونی دارم و دلم میخواد مدلهای مختلفی رو داشته باشم. وقتی بزرگتر شدیم باید دو مدل کتونی میخریدیم. یکی برای فوتبال بازی کردنمون و یکی هم برای اینکه تیپ بزنیم و بیرون بریم. خوب به هر حال دوران نوجوانی و جوانی رو باید خوش گذروند.
اما همیشه همه چیز به این خوبی و خوشی که میگیم انجام نمیشه و مشکلات زیادی هم وجود داره. مثلا همیشه باید لباس ورزشی یا وسایل دیگه رو خودمون میخریدیم و جایی نبود که بهمون کمک مالی کنه. دیگه این اواخر که به صورت حرفهایتر بازی میکردم این هزینهها بیشتر شده و همش دنبال لباسها و کتونیهای مارک دار هستم. دلم میخواد چه تو فوتبال چه تو بیرون پیش بقیه همیشه مارک بپوشم که چیزی کم نداشته باشم.
از اونجایی که استفاده من از کتونی خیلی زیاد بود مجبور بودم تند تند پول بدم یه مدل بخرم. یه کم بعد هم مجبور بودم یه مدل برای بیرون از فوتبال بخرم که دیگه واقعا از عهدهی هزینههاش بر نمیومدم. معمولا کتونیهای مارک دار و اصل قیمتشون بالاست و مجبور بودم برم دنبال مدلهای فیک و ارزون قیمت که اونا هم خیلی زود به زود خراب و پاره میشد. واقعا مونده بودم چیکار کنم. دانشگاهم قبول شده بودم و هزینههای اونم اضافه شده بود و بیشترین هزینهی فوتبال بازی کردن و پوشاک عادی منو هزینه کتونی تشکیل میداد که کمکم داشت مجبورم میکرد که از عشق و علاقهام بگذرم.
تا همین چند وقت پیش واقعا اوضاع روحی و روانی بدی داشتم. تا اینکه دوستم بهم پیشنهاد داد میشه کتونی دست دوم هم خرید. خیلی از مغازهدارها هستن مدلهای مختلف رو هم اصلش رو دارن، هم فیکش رو و هم تمیز و کارکردش رو. رفتیم یه روز چند تا از این مغازههای کتونی فروشی یا لوازم ورزشی فروشی رو دیدیم. واقعا گرون میگفتن و میخواستن یه جورایی بیشتر از قیمت واقعی محصولاتشون رو بهمون بفروشن.
نا امید برگشتیم ولی همچنان تو فکر خرید یه محصول دست دوم بودیم. به هر حال اگه میتونستیم یه مدل اصلی، تمیزش رو پیدا کنیم خیلی بهتر از این بود که یه جنس تقلبی و بی کیفیت بخریم. داشتیم تو اینترنت میگشتیم که به یه مطلب جالب رسیدیم. مقالهای بود با عنوان «یه کتونی گرون که مونده رو دستم!» که تو وبلاگ شیپور منتشر شده بود. وقتی خوندیمش و رفتیم تو سایت شیپور دیدیم اپلیکیشن هم دارن که بشه روی گوشی نصب کرد. خیلی جالب بود. کلی کالای نو و کارکرده خیلی راحت خرید و فروش میشد.
باورمون نمیشد. حتی بعضیها کتونیهای نو رو که بهشون اندازه نبود، کادو گرفته بودن یا به کارشون نمیومد رو با قیمت خیلی پایینتر گذاشته بودن برای فروش. مدلهای مارک داری که هم میشد روزمره استفاده کرد هم تو فوتبال. بعضیها هم یه نمونههایی رو برای فروش گذاشته بودن که خیلی تمیز و کم کار بودن و میشه گفت واقعا به کار من و دوستم میومدن. واقعا دغدغهمون داشت بر طرف میشد. یه چند روزی منتظر شدیم و تو سایت و اپلیکیشن شیپور گشتیم تا اینکه دو تا مدل خوب و نو پیدا کردیم که برای یه نفر از خارج از کشور آورده بودن و به پاش اندازه نبود. جفتش رو با قیمت خیلی خوبی ازش گرفتیم و حالا با انگیزهی بیشتر فوتبال بازی میکنیم.
راستی به لطف شیپور و کتونی که از توش خریدم تونستم آقای گل مسابقات دانشجویی بشم.
مطلبی دیگر از این انتشارات
چهار توصیه کلیدی برای مدیریت دفتر املاک
مطلبی دیگر از این انتشارات
چطور بازدید آگهیمان را در شیپور بالا ببریم؟
مطلبی دیگر از این انتشارات
گزارش فصلی بهار 99 بازار خودروی شیپور منتشر شد