صحبت های برادر صابر راستی کردار


صابر راستی کردار ۲۰ آذر ۱۳۶۵ در بندرعباس متولد شد. در دوران کودکی، خانواده‌اش به دلیل شغل پدر که به عنوان مدرس هنرستان در رشته برق و الکترونیک فعالیت می‌کرد، در شهرهای مختلفی زندگی کردند. صابر دوران دبستان را در دبستان پوشینه بافت شیراز و دوره راهنمایی را در مدرسه نمونه دولتی اندیشه شیراز گذراند.


در دبیرستان نمازی شیراز سال اول دبیرستان را گذراند، اما برای سال دوم تصمیم به ادامه تحصیل در هنرستان‌ نمازی در رشته الکترونیک گرفت. صابر در بخش‌های نظری و عملی الکترونیک بسیار موفق بود و به گفته همکلاسی‌ها و مدیران شاگرد اول بود و در کارگاه‌هایی مثل برق و الکترونیک بسیار برجسته عمل کرد. در سومین سال تحصیلی خود، صابر تصمیم گرفت به رشته کامپیوتر تغییر جهت دهد. این تغییر با مخالفت‌هایی همراه بود، اما با اصرار خود به این تغییر موفق شد. در تابستان همان سال دروس سال دوم رشته کامپیوتر را به صورت فشرده و با موفقیت گذراند و از ابتدای سال سوم وارد رشته کامپیوتر شد و آنجا نیز به عنوان شاگرد اول بسیار موفق ظاهر شد.


برادر صابر، امین، در مورد این دوران می‌گوید: "صابر ۵ سال از من کوچکتر بود. او از همان دوران هنرستان با دنیای اپن سورس (متن‌باز) عمیقاً عجین شد و همیشه به جای ویندوز، از لینوکس و نرم‌افزارهای Open Source استفاده می‌کرد. همزمان من در دانشگاه نرم افزار میخواندم و بحث های تخصصی و چالشی که در خانه با صابر داشتیم برای من بسیار لذت‌بخش بود و از او یاد میگرفتم. به خاطر پافشاری روی اصول و ارزش‌هایی که صابر از همان زمان هنرستان داشت، به او افتخار می‌کردم."


پس از فارغ‌التحصیلی از هنرستان، صابر در دانشگاه باهنر شیراز در مقطع کاردانی نرم‌افزار و سپس در دانشگاه شمسی پور تهران در مقطع کارشناسی ناپیوسته تحصیل کرد. در هر دو مقطع، او همواره در حال توسعه پروژه‌های متنوع نرم‌افزاری بود.


پس از پایان تحصیلاتش در تهران، صابر راستی کردار دیگر به شیراز بازنگشت و بقیه عمر خود را تا زمان درگذشت در محله جیحون تهران سپری کرد.


صابر شخصیتی ساده‌زیست، کم‌حرف و بدون ادعا در زندگی شخصی و حرفه ای داشت. این خصوصیات به قدری برجسته بودند که حتی خانواده و نزدیکانش تازه پس از شروع بیماری او و در نهایت درگذشت او، به ارزش و اهمیت فوق‌العاده فعالیت‌هایش پی بردند. دغدغه مهم او سربلندی ایران بود.


در شروع بیماری‌اش تابستان 1401، همزمان مادرش نیز برای درمان و عمل جراحی در بیمارستان شیراز بستری بود. صابر تصمیم گرفت به تنهایی و بدون آگاهی خانواده، درمان خود را پیگیری کند تا نگرانی‌ها معطوف به مادرش باشد. او در روزهای ابتدایی به تنهایی و بدون درخواست کمک به بیمارستان مراجعه کرد و دوره پرتو درمانی و سپس شیمی درمانی را شروع کرد. در اوج ناتوانی به پسر عمه خود اطلاع داد و از او برای رفت آمد و نیازهای اولیه کمک گرفت و تنها زمانی که از بهبودی مادرش اطمینان حاصل کرد، به پدر خود اطلاع داد.


یکی از اصولی که صابر تا آخرین لحظه به آن وفادار ماند، احترام به حقوق دیگران بود. او هیچگاه اجازه نمی‌داد که خود یا نزدیکانش در صف‌های پذیرش بیمارستان یا نوبت دکترها، از دیگران اجازه بگیرند برای پیشی گرفتن، حتی زمانی که شرایط و درد بسیار طاقت فرسایی را تحمل میکرد. صابر هیچ وقت اجازه نداد که به خاطر شرایط سختش، از طریق آشناها برای گرفتن نوبت‌های زودهنگام تلاش شود.


صابر در دوران بیماری گفته بود توسعه فونت‌های فارسی تنها بخشی از فعالیت‌هایش بوده و پروژه‌های بزرگتری در حال توسعه داشته که برای تکمیل آن‌ها اشتیاق بسیار زیادی داشت. حتی در ماه‌های پایانی بیماری، به پدر خود ابراز داشته که اگر پاهایش بهتر شود و فقط بتواند پشت سیستم بنشیند، بلافاصله به ادامه کارهایش می‌پردازد، اما متاسفانه این فرصت برای او فراهم نشد و پس از ماه ها مبارزه با بیماریش، در آغوش مادرش چشم از جهان فرو بست.




پی نوشت: جزئیات بیشتری از فعالیت‌های برجسته صابر راستی کردار پس از فارغ‌التحصیلی در پروژه های مختلف ، که در آن‌ها نقش کلیدی داشته، هنوز دریافت نشده است. در تلاشیم تا با همکاران سابق وی ارتباط برقرار کنیم و اطلاعات بیشتری در این زمینه بگیریم.


این متن توسط امین، برادر صابر راستی کردار، در تاریخ اول آذرماه ۱۴۰۲ خورشیدی پس از مصاحبه با پدرش تهیه شده است.