همایش گنو/لینوکس شیراز

من کی هستم ؟

قبل از اینکه حرفی بزنم بهتره خودم رو معرفی کنم. من عباس داورپناه هستم و ساکن شیرازم، از ۱۵ سالگیم وارد دنیای برنامه نویسی شدم و از همون سن مستقل شدم و ادامه تحصیل ندادم و مدرکم زیر دیپلمه و از اینکه دانشگاه نرفتم و ادامه تحصیل ندادم به شدت خوشحالم و هیچوقت پشیمون نشدم. در مورد خودم بیشتر بخوام بگم خیلی توی برنامه نویسی غرق هستم به شکلی که همه رفیقام برنامه نویس هستند و غیر ممکنه با یک نفر که برنامه نویس نباشه رفاقت کنم نمیدونم خوبه یا بد ولی من همینم؟ از سال ۱۴۰۰ کمبودی رو حس کردم که اگه از سن ۱۵ سالگیم باهاش آشنا میشدم خیلی موفق تر میشدم و اون مورد جامعه های برنامه نویسی بود، از همون سال شروع کردم به توسعه و اجرای کامیونیتی های برنامه نویسی در شهرم و این تنها حالتی بود که من از کد یکم دور میشدم.

اینجا بود که اولین جامعه برنامه نویسی را به صورت رسمی تشکیل دادم و اسمش رو هم گذاشتم فینگرکدر (دوست داشتی در مورد پیدایش فینگرکدر مطالعه کنی لینک زیر رو دنبال کن)

چگونگی تشکل جامعه فینگرکدر ؟؟


چی شد که راهبر شیرازلاگ شدم ؟

فینگرکدر خیلی خوب رشد میکرد، و در این جمع از عضو های شیرازلاگ هم حضور داشتند و من خیلی دلم میخواست به ارتقای جامعه های مختلف کمک کنم مخصوصا جامعه هایی که مرتبط به برنامه نویسی باشند. یه روز داخل گروهمون از طرف یکی از راهبران شیرازلاگ صحبت هایی شد به عدم پیشرفت و ضعف های شیرازلاگ که اینجا من پیشنهاد دادم که برای ارتقای این کامیونیتی حاضرم کنار فینگرکدر، راهبر شیرازلاگ هم باشم.

درخواست من برای راهبری شیرازلاگ در کانال شیرازلاگ
درخواست من برای راهبری شیرازلاگ در کانال شیرازلاگ

بابت اینکه میخواستم راهبر شیرازلاگ بشم در ابتدا با تیم اجرایی فینگرکدر به مشکل خوردیم که میگفتند چرا میخوایی بهشون کمک کنی که منم پاسخ های خودمو میدادم که ارتقای کامیونیتی ها برام اولویته و علاقه دارم بهشون کمک کنم ...

من پس از بررسی‌هایی که کردم در نهایت تصمیم گرفتم، راهبر شیرازلاگ بشم. من طبق دستور عمل، اساسنامه رو مطالعه کردم و به قصد اجرای نشست‌های شیرازلاگ و رفع مشکلات شیرازلاگ، از همون روزای اول نسبت به تغییرات در اساسنامه نظر می‌دادم و خیلی چیزای شیرازلاگ مشکل داشت که بخاطرش با بعضی از راهبر‌های شهر‌های مختلف، وارد میت می‌شدم و از تجربه هاشون استفاده می‌کردم. از همون روزای اول برای اجرای نشست های شیرازلاگ، خودم تنها بودم البته اولش قرار بود از سمت دانشگاه بهمون سالن بدن که متأسفانه مجوزش رو بهمون ندادن و بعدش خودم با مدیر خانه خلاق درخت آبی صحبت کردم و اون مکان که برای فینگرکدر استفاده می‌شد، برای شیرازلاگ هم موافقت شد تا نشست بزاریم، و چند تا نشست هم برگزار کردیم.

مرتبط به نشست ۲۱۳ شیرازلاگ
مرتبط به نشست ۲۱۳ شیرازلاگ



ایده اجرای همایش از کجا اتفاق افتاد ؟

من اینجا داشتم به عنوان راهبر شیرازلاگ، نشست ها رو برگزار میکردم در پی اجرای یکی از نشست ها گفتم حیفه داخل شیراز همایشی نداشته باشیم و رفتم داخل گروه راهبران به همه اعلام کردم که یک جلسه باید با هم داشته باشیم، دقیقا ۲۷ ام اردیبهشت ماه همزمان با اجرای نشست ۲۱۲ ام شیرازلاگ که محمد عابدینی در این نشست ارائه داشتند، رأس ساعتی که در گروه اعلام کردم جلسه شروع شد و جز منو محسن نظام الملکی و سعید بستان دوست شخص دیگه ای حضور نداشت و این جلسه ۴ ساعت طول کشید و کسی جز خودمون در میت نبود. به سعید گفتم من میخوام همایش گنو/لینوکس رو در شیراز اجرا کنم، سعید هم خیلی راهنماییم کرد و به من رامین فیاض زاده رو معرفی کرد و گفت با رامین هم جلسه بزار اون تجربش بیشتره، و جلسه رو تموم کردیم.

با بررسی هایی که انجام دادیم، داخل صفحات مجازیم اطلاع رسانی کردم که در حال طراحی چنین همایشی در شیراز هستیم.

مرتبط به جلسه ای که با سعید داشتیم
مرتبط به جلسه ای که با سعید داشتیم
استوری اطلاع رسانی که در پیج خودم گذاشتم
استوری اطلاع رسانی که در پیج خودم گذاشتم

من در گروه گزارش جلسه ای که با سعید داشتیم رو گذاشتم و به همه گفتم که قراره چیکار کنیم. و اینجا هیچ کسی چیزی نمیگفت و خودم تصمیم گرفتم ادامه بدم (هر چند که بشدت نیازمند راهنمایی بودم)

خوب منم وقتی دیدم دیگر افراد در شیرازلاگ، بخاطر مشغله های کاری نمیتونند کمکم کنند، منم رفتم دونه دونه به همه افرادی که میدونستم میتونند بهم کمک کنند پیغام دادم اولین نفر رامین فیاض زاده بود چون سعید زیاد تاکید کرد اول با رامین جلسه بزار.


جلسه با رامین فیاض زاده (انتخاب تاریخ)

من به رامین پیغام دادم و خودمو معرفی کردم و رامین یک جلسه آنلاین با من گذاشت، در اون جلسه رامین نشست و بررسی کرد و خیلی راهنماییم کرد و برای تاریخ، من مرداد ماه رو انتخاب کرده بودم که در این تاریخ محرم بود که رامین بررسی کرد و بهترین تاریخی که مناسب بود ۲۲ ام تیرماه بود و این تاریخ رو انتخاب کردیم و رامین گفت گروه هماهنگی میسازم و شماره محسن کریمی (برگزار کننده همایش گنو/لینوکس یزدلاگ) رو بهم داد و گفت با محسن هم صحبت کن.

مرتبط به جلسه با رامین فیاض زاده
مرتبط به جلسه با رامین فیاض زاده



روز بعد، من به محسن پیغام دادم و محسن قبول کرد، یک جلسه با من بزاره .

جلسه با محسن کریمی

محسن اومد و از تجربه های خودش برام گفت و خیلی راهنماییم کرد، و در مورد مجوزات و مدل اجرایی با من صحبت کرد و از چالش های برگزاریش تعریف کرد و پرسید عباس ظرفیت چقدر در نظر گرفتی؟ گفتم ۱۰۰۰ نفر که گفت حااااجی خیلی زیاده، حدااقل ۵۰ نفرر تیم اجرایی میخوایی که گفتم تیم رو میبندم و محسن تاکید داشت جوری برگزار کنیم که به اکوسیستم شهرهای دیگه، برای برگزاری چنین همایشی ضربه نزنیم چون برآورد هزینه من در روز اول ۶۰۰ میلیون بود که محسن گفت کمترش کن تا شهرهای دیگه ای هم که میخوان برگزار کنند، چالش تامیین مالی و اسپانسر نداشته باشند و در آخر شماره دانیال بهزادی رو بهم داد و گفت با دانیال هم جلسه بزار.

اینجا لازمه بگم براورد هزینه روز اول بخاطر عدم تجربه بسیار فضایی بود، و اینجا بچه ها راهنمایم میکردند
مرتبط به جلسه با محسن کریمی
مرتبط به جلسه با محسن کریمی



در همین حین من سالن سبز، تالار حافظ رو انتخاب کردم نمیدونستم چطوری باید رزرو کنم و الزاماتش چیه، اینجا رفتم سراغ مسئول سالن سبز تالار حافظ و گفتند برای مجوزات اول از یک شرکت ثبت شده نامه بزن به ما، تا ما نامه بزنیم به اماکن و دونه دونه اقدام کن و بعد بیا رزرو کن.

چالش اخذ مجوزات و نامه گرفتن از شرکت های ثبت شده

خوب اینجا اولین چالش بود چون شیرازلاگ هیچی نیست در حقیقت، و برای درخواست صدور نامه نیازمند این هستیم که شرکت ثبت شده داشته باشیم.

من رفتم سراغ چندین شرکت از هر جایی که درخواست میکردم جواب رد بهم میدادن که یکی از دوستانم که در شرکت پیشخوان ملی کار میکرد و منو میشناخت جلسه ای با من گذاشت و گفت دقیق بگو چیکار میخوایی بکنی؟ منم توضیح دادم بعدش گفت با مدیر شرکت صحبت میکنم و حتی احتمالش هست اسپانسر هم بشیم که من خیلی انرژی گرفتم چون خیلی جاها رو زدم و نشد، فرداش زنگم زد و گفت پیشخوان ملی حاضره همکاری کنه بیا و نامه بگیر و برو دنبال مجوزات و هزینه های سالن کامل با ما. من خیلی پر تلاش تر شدم و رفتم دنبال مجوزات و تک به تک کاراشو انجام دادم و تعهدات لازمه رو امضا کردم.

( اینجا داخل پرانتز لازمه بگم که اره از طرف دانشگاه میشد سالن های رایگان گرفت و حتی دانشگاه نامه بزنه برای مجوزات اما دانشگاه در بهترین حالت سالن ۴۰۰ نفری میتونست بهم بده و ما دوست داشتیم ظرفیت بیشتری برگزار کنیم )

من داخل گروه راهبران اعلام کردم که مجوزات رو دارم میگیرم و رسیدیم به نشست بعدی شیرازلاگ، که به همه اعلام کردم داریم چنین کاری میکنیم و نیازمند حمایت هستیم و کمک میخوام و فقط یک نفر برای سایت اعلام آمادگی کرد و بقیه هیچ، چند روز بعدش داخل فینگرکدر نشست داشتیم اونجا هم اعلام کردم که اینجا افراد بیشتری اومدن برای همکاری و من یک گروه زدم که اون موقع فقط ۵ نفر تعداد داشتیم در همین حین یک تیزر ساختیم و اعلام کردیم از صفحات مجازی‌مون که در حال برگزاری همایش گنولینوکس هستیم و در کنارش هم فراخوان های ارائه و کارگاه های تخصصی و اسپانسرها رو هم آپلود کردیم.

پوستر فراخوان
پوستر فراخوان



چند روزی گذشت در کنار انجام کارا، به دانیال پیغام دادم و دانیال اومد با هم جلسه ای گذشتیم

جلسه با دانیال بهزادی

اینجا با دانیال بهزادی وارد جلسه شدم دانیال هم پر انرژی نشست راهنماییم کرد و گفت برای این همایش حدااقل ۱۲ نفر سخنران فیکس کن و ساعتش رو جوری بزار که همه بتونند استفاده کنند و از تجربیات خودش هم برام تعریف کرد.

مربوط به جلسه با دانیال بهزادی
مربوط به جلسه با دانیال بهزادی



در ادامه ما از افراد مختلف دعوت به حضور میکردیم که لقمان آوند همون روز اول گفت من هستم و سعید بستان دوست و محمد نصیری و رامین فیاض زاده و محمد عابدینی و دانیال بهزادی از قبل بودند.

اینجا سهند حبیبی بهم پیام داد و اعلام امادگی کرد برای همکاری، من خوشحال شدم که سهند هم میخواد بیاد و یک جلسه هم با سهند گذاشتم.

جلسه با سهند حبیبی

جلسه شروع شد و سهند از تجربه هاش برام گفت، سهند خیلی تاکیید کرد روی منیج کردن زمان بندی ها دقت کنیم که با خطا رو به رو نشیم. و چند تا راه حل هم برای این مورد بهم معرفی کرد. و در زمانبندی همایش هم یه سری نکته ها بهم انتقال داد.

مرتبط به جلسه با سهند حبیبی
مرتبط به جلسه با سهند حبیبی



من در حین انجام کارها هر از گاهی به صورت تلفنی به رامین فیاض زاده و محمد عابدینی تماس میگرفتم و ازشون کمک میگرفتم، اینجا رامین گروه هماهنگی رو تشکیل داد و جادی هم اومد و گفت منم هستم و در همین حین بچه های شیرازلاگ هم مریم بهزادی و امین خرایی و رحیم فیروزی و پیمان لاری هم درخواست ارائه دادن و به ترتیب محمد مسلمی، حسین سیلانی، و محمد پروین و کیانوش عشایری زاده و دانیال سهیل هم اضافه شدند. و من باید لگو و پوستر و چیزایی که برای این همایش لازم بود رو اماده میکردم.

طراحی لگو

ما برای طراحی ها نیازمند یک لگو بودیم که رنگ بندی ها بر اساس لگو انجام بشه و من به طراح گفتم طرحی بزن که تلفیقی از گنولینوکس و شیراز باشه. که بعد از چند روز علی شهبازی طرح رو برام طراحی کرد و بعد از نظرسنجی با ارائه دهندگان و چند ویرایش خروجی کار شد این ؟؟

طرح لگو همایش
طرح لگو همایش
در واقع لگو تلفیقی از سرباز های هخامنشی هست که روی لگو لینوکس اعمالش کردیم و در طرح های بعدیش ستون های تخت جمشید هم پشت سرش نمایان میشد.

طراحی پوستر ها

اینجا برای پوسترها از گرادینت رنگی لگو استفاده کردیم و پوستر ها رو یکی از اعضای تیم اجرایی، تکمیلش میکرد. و نتیجه شد قالب زیر ؟؟

طرح پوستر همایش
طرح پوستر همایش

دعوت از صابر راستی کردار

پیشنهاد شد از صابر راستی کردار دعوت کنیم برای حضور در همایش، و با توجه به شرایط قرار بر این شد که اگر صابر نتونست حضوری شرکت کنه (میدونستیم غیرممکنه حضوری بتونه شرکت کنه)، به صورت آنلاین یه صحبتی داشته باشه برای جامعه، من با صابر صحبت کردم متاسفانه شرایط حضور، حتی به صورت آنلاین برای صابر مقدور نبود.

مرتبط به مکالمه با صابر راستی کردار پارت ۱
مرتبط به مکالمه با صابر راستی کردار پارت ۱
مرتبط به مکالمه با صابر راستی کردار پارت ۲
مرتبط به مکالمه با صابر راستی کردار پارت ۲
و جا داره اینجا از صابر تشکر کنم بابت زحماتی که برای جامعه نرم‌افزار آزاد کشید، و امیدوارم زودتر حالش خوب بشه و بهبودی خودش رو بدست بیاره❤️

پایگاه های خبری

پایگاه های خبری بهم اطلاع دادند برای پوشش خبری همایش و گفتند کاری که داری می‌کنی با این ظرفیت خیلی بزرگه و لازمه برای پوشش اولین خبر، خودت و تیمت با کت مشکی و لباس سفید در آرمگاه حافظیه حضور پیدا کنید برای عکس، و من در پاسخ گفتم ما جمعی از برنامه نویس ها هستیم، چطور توقع همچین پوشش رسمی ای از ما دارید و گفتند ما فقط میتونیم در این صورت همکاری کنیم، که گفتم حله درستش میکنم.

و داخل گروه ها و کانال ها اطلاع رسانی کردم و زمانش رو مشخص کردیم.

اطلاعیه من در مورد حضور علاقه مندان
اطلاعیه من در مورد حضور علاقه مندان
ولی خوب تا جایی که دیدیم کم پیش میاد یک برنامه نویس چنین پوششی داشته باشه مگه برای مراسم های خاص که همونم بسیار کم هست و به هزار سختی تونستیم برای اون تعداد افراد این پوشش رو محیا کنیم.
عکسی که تایید شد
عکسی که تایید شد


جمع کردن ۵۰ نفر تیم اجرایی

اینجا رفتیم برای تشکیل تیم، من فراخوان دادم که نیازمند ۵۰ نفر نیروی اجرایی هستیم و از سمت گروه شیرازلاگ هیچکس توجه ای هم نمیکرد چه برسه به همکاری و از فینگرکدر بود که ۳۰ نفر داوطلب رو جذب کردیم، که گروه اول رو گذاشتیم برای طراحی سایت که فروش بلیط روی سایت خودمون باشه و گروه های دیگه هم به ترتیب تیم بندی کردیم و برای هر تیم یک هد گذاشتیم و جلسه های مختلفی با تیم اجرایی برگزار کردیم و بچه ها خداییش خیلی تلاش میکردن و فشار کارا روی من کمتر شده بود.

فراخوان اسپانسر

اینجا اسپانسر ها هم داشتند درخواست میدادن و من پروپزال ارسال میکردم، که سهند حبیبی اومد و گفت از طرف دواپس یار میخواییم اسپانسر بشیم و به ترتیب مابقی اسپانسر ها هم اومدند ( اینجا لازمه یک نکته رو اشاره کنم برای اسپانسر شما ممکنه چندین جلسه بزاری فقط برای توضیح کاری که میخوایی انجام بدی حتی اگه اسپانسری مورد تایید جامعه نباشه، مشکلی نداره اگر با اونا جلسه بزاری به هر حال جلسه گذاشتن به معنای تاییدیه دو طرف نیست و مرحله اول هست، در هر صورت من به راهبرا و رامین و دیگر بچه ها اعلام میکردم چه شرکت هایی هستند )

چالش تالار حافظ

مدتی گذشت و مجوز های ما تایید شد.

رفتم سراغ پرداخت هزینه، که شرکت پیشخوان ملی هزینه رو کامل پرداخت کرد، و ما داخل همه پوسترا مکان رو تالار حافظ معرفی کرده بودیم.

⭕️ فرداش از تالار حافظ با من تماس گرفتند

  • مسئول تالار حافظ : ‌آقای داورپناه مدیر با اجرای همایش شما مخالفت کرده
  • من : یعنی چی ؟ چرا مخالفت کردند ما که مجوز گرفتیم.
  • مسئول تالار حافظ : والا حقیقتش روزی که مدیر نبودند من بجای ایشون نامه اماکن شما رو امضا کردم و ایشون از من ناراحت شدند و سره همین میگن با اجرای همایش شما مخالف هستند.
  • من : آقا یعنی چی این مشکل سیستمی خودتون بوده به من یا همایش چه ربطی داره چرا ما باید پاسوز این اتفاق بشیم همه جا اطلاع رسانی کردیم مکان رو، هزینه پرداخت کردیم از همه مهم تر این همه وقت دنبال مجوزش بودم.
  • مسئول تالار حافظ : بله متوجه هستم اما هیچ راهی نداره ما هر چی صحبت کردیم نتیجه نداشته. از بابت این اتفاق معذرت میخوام.

من حدود یک هفته به هر دری زدم از استانداری تا افراد مطرح که حرفشون میرسید به گوش مدیر تالار حافظ، هیچ نتیجه ای نداشت و در آخر پذیرفتم که مکان رو تغییر بدیم.

البته تالار حافظ مشکلات زیادی مثل عدم فضای پذیرایی برای ۱۰۰۰ نفر و عدم کارگاه های مناسب رو داشت و همین موارد با چالش های قبلی باعث شد بپذیرمش ولی خیلی عصبی کننده بود که بخاطر اشتباه بخش امور مالی ما پاسوز میشدیم ولی دیگه پذیرفتیمش، این تغییر خودش چالش بزرگی بود خصوصاا در بحث اخذ مجوزات و بازگشت وجه، چون قبلش شرکت ملی پی هزینه ها رو پرداخت کرده بود.

استریم

اینجا همزمان بامشکلات قبلی، چالش پلتفرم استریم هم داشتیم که برای بحث استریم آنلاین پیمان لاری اومد و گفت میتونیم همکاری کنیم و این مورد هم حل شده بود و اینجا بچه ها دونه دونه پوستر ها رو داشتند تغییر میدادند و ارائه دهندگان موضوعات خودشون رو انتخاب کرده بودند و کارا داشت خوب جلو میرفت، و اینجا بیشتر درگیر طراحی سایت بودیم.


چالش بزرگ شیرازلاگ ؟

قبل از هر چیزی گله ای که من داشتم این بود که اصلا گروه شیرازلاگ با ۴۰۰ ممبر اون زمانش با اون حجم درخواست و فراخوان برای همکاری داوطلبانه و ورود به تیم اجرایی خیلی استقبال نمیکردند فقط تعداد انگشت شمار بودند که برای طراحی سایت میخواستند همکاری کنند، که تیم طراحی سایت رو زودتر تکمیل کرده بودم و اکثریت این اعضا همگی یا از گروه فینگرکدر اومدن یا از استوری های خودم

حالا بریم سراغ شیرازلاگ

من برای تغییر مکان به بچه ها اطلاع داده بودم و اینجا داشتیم با اسپانسر ها صحبت میکردیم که داخل گروه موضوعات عدم شفافیت مطرح شد.

ببینید موضوع عدم شفافیت برای خوده من یخورده مبهم بود که منظور عدم شفافیت دقیقا چی هست کجا چه چیزی رو اطلاع ندادم؟ ببینید اعضای شیرازلاگ همونجور که هیستوری گروهشون هم هست در مقابل پیام های گزارش های من، درخواست های من، حتی احتیاجات من واکنشی نداشتند روز اول مثلا من در یک گروه اجرایی خوده شیرازلاگ میپرسیدم اکانت توئیتر دست کی هست بعد از ۵ روز هیچ جوابی داده نمیشد یا میگفتم یک زیر دامنه ایجاد کنید برای سایت هیچ واکنشی نشون داده نمیشد میمومدم میگفتم فردا میخواییم بریم حافظیه قراره از طرف رسانه های خبری ازمون عکس بگیرند نه واکنشی داده میشد نه کسی حضور پیدا میکرد، حتی نظرسنجی هم تعاملی نداشت من حتی این مورد رو به خودشون گفتم که آخه چه توقعی بوده وقتی این مدلی همکاری میکردید من مثلا برای طراحی سایت ازتون مشورت میگرفتم؟‌ اخه عدم حضورتون با حضورتون هیج کمکی بهم نمیکرد که من بخوام به صورت دموکراتی جلو ببرم کارو حتی یک راهنمایی یا یک نظر ساده هم بهم نمیداید یادمه حتی برای گرفتن عکس های مریم بهزادی و امین خزائی یک هفته هی یاداوری میکردم تا بلاخره برام ارسالش کردند از این مدل تعامل واقعاا ناراضی بودم و فقط تیمی که تشکیل داده بودم خوب عمل میکردند.

جلسه اول با شیرازلاگ

بلاخره بعد مدت ها دیدم که اع شیرازلاگ میخواد یک جلسه آنلاین بزاره و همه هم بیان و کمک کنند.

جلسه شروع شد یکی از سوالات امین خزائی این بود که چرا این همایش که به اسم شیرازلاگ جلو رفته وقتی هیچ یک از بچه های شیرازلاگ در اجرای این همایش دخیل نبود چرا یک نفر شیرازلاگی در تیم اجرایی وجود نداره و تیم اجرایی مستقل هست؟؟

منم جواب دادم که بار های مختلف فراخوان زدم اما جز ۲ الی ۳ نفر از شیرازلاگ، افراد دیگه ای نیومدند و بعد از منتشر شدن فراخوان در پیح شخصی خودم تیم تکمیل شد و خوب این مشکلش چیه؟‌ و امین میگفت نه مشکل جای دیگه هست و سوال جدید پرسید: ارائه دهندگان به چه شکل انتخاب شدند؟؟ خوب اینجا من جواب خودمو دادم که ارائه دهندگان همگی افراد مطرح بودند و به پیشنهاد سعید انتخابشون کردیم و برخی هم از طرف رامین وارد گروه شدند و همگی از سطح علمی و... مورد تایید هستند. اینجا امین پرسید خوب چه گزینشی برای انتخاب ارائه دهندگان داشتی ؟ که من تعجب کردم گفتم یعنی برای انتخاب لقمان آوند باید اول رزومه از لقمان میگرفتم تا برررسی میکردم که تاییدش کنم. اخه این چیه که داری بیان میکنی مگه خودتون که درخواست ارائه دادی کسی اومد رزومتون رو بررسی کرد؟‌ در همین حین هم مریم بهزادی اومد و گفت تو برای این همایش چرا با شیرازلاگ مشورت نگرفتی چرا رفتی با رامین صحبت کردی مگه تهران لاگ بوده؟ شیرازلاگ افراد خودشو داشته چرا با ما صحبت نکردی که در جواب گفتم روز اولی که داشتم اینکارو میکردم کم درخواست همکاری گذاشتم؟ کم جلسه گذاشتم؟ شما اصلا حضور نداشتید و منو محسن و سعید به عنوان راهبرای شیرازالاگ داشتیم کارو جلو میبردیم بعدش همایش استانی بوده چه عیبی داره از برگزارکنندگان لاگ های شهر های دیگه کمک گرفت، حالا که کار تموم شده شما اومدید و میگید چرا از ما کمک نگرفتید؟ خوب هنوز دیر نشده که الان بیا کمک کن اگه هدفت کمک کردنه، بحث به حاشیه رفت و آرمان قنبری یهو از من پرسید عباس هدفت از راهبر شیرازلاگ شدن چی بود؟ که گفتم از پیام داخل کانال شیرازلاگ هم مشخصه که اومدم شیرازلاگ رو به اوج خودش برسونم و فعالش کنم که این شخص برگشت با لحن تمسخر آمیز گفت شیرازلاگ نیازی به اوج نداره و تو کی هستی بخوایی به اوج برسونیش انقدر سال فعالیت داشتیم.

من چند دقیقه تو خودم موندم چی جوابش بدم اخه وقتی جامعه تشکیل دادی باید پایدار نگهش بداری و ارزش کامیونیتی به ادم هایی هست که واردش میشند نه به راهبراش و شیرازلاگ در سال جاری ۲ تا نشست هم نداشت.

‌ باز مریم بهزادی اومد و گفت نظرسنجی کارهایی که کردی کجاست؟‌ پرسیدم چه چیزی رو باید نظرسنجی میکردم؟ جواب داد همین اجرای همایش رو بچه ها موافقت کردند که اصلا چنین همایشی برگزار بشه؟ منم پاسخ خودمو بهش دادم و گفتم بله اون روزایی که جلسه میزاشتم و شما نبودید این نظرسنجی ها هم انجام شده بود و من طبق اساسنامه شیرازلاگ، من به عنوان یک راهبر با راهبر های دیگه این مورد رو جلو بردم. و بعدش اومدن به تیم اجرایی ایراد گرفتند که چرا از شیرازلاگ نبوده منم اسکرین نشون دادم که چندین بار تو کانال و گروه درخواست گذاشتم و بجز ۳ نفر شخص دیگه ای نیومد و چه فرقی میکنه تیم اجرایی از شیرازلاگ باشه یا نباشه چه اشکالی داره گروهی علاقه مند بیان داخل تیم اجرایی؟ در ادامه به سایت و راهبرا و خیلی موارد دیگه ایراد گرفتند و گفتند باید راهبر جدید اضافه بشه، گفتم الان وسط اجرای همایش هستم اگه اومدید کمک پس بپردازید به راه حل های جلو بردن همایش بپردازید. یهو امین خزائی برگشت گفت من با این همایش موافق نیستم چون به سیاست شیرازلاگ نمیخوره و درست جلو نرفته و تو اصلا شفاف نیستی و آبروی شیرازلاگ در خطره، من در اون لحضه خشکم زده بود که چی؟‌ کنسل بشه؟ چرا باید کنسل بشه؟ چرا امروز به این نتیجه رسیدی که باید کنسل بشه؟ این مدت این همه تلاش کردم این حجم استقبال و هزینه شکل گرفته، چرا امروز نتیجه گرفتی به کنسل کردن؟ که اینجا هم شخصی بنام صالح هم پشت امین خزائی اومد و گفت باید کنسل بشه و من انقدر عصبی شدم که داخل میت گفتم تحت هیچ عنوان نمیزارم کنسلش کنید. و از میت خارج شدم.

شب بدی بود برام، هیچ جوره متوجه نمیشدم مشکل چیه یا کجاست رفتم سراغ سعید گفتم اینجوری شده گفت بزار فردا جلسه بزاریم منم بیام صحبت کنم، و به اعضا های قدیمی که آقا بیاید صحبتی کنیم اینکه یهو تصمیم میگیرید که کنسل بشه اصلا درست نیست.

مکالمه منو سعید بعد از جلسه اول شیرازلاگ

فرداش رفتم به سعید و چند تا از بچه ها اطلاع دادم و گفتم بیاید این مشکل رو حل کنیم بچه ها دارن میگن همایش باید کنسل بشه که سعید گفت امشب یک جلسه میزاریم و درستش میکنیم.

مکالمه منو سعید در اون لحضه
مکالمه منو سعید در اون لحضه

جلسه دوم با شیرازلاگ

روز بعد رفتیم داخل میت، من سعی کردم اینجا اشتباهاتم رو بپذیریم شاید بچه ها راه حل هایی برای درست جلو رفتنش دارند و شاید من یه جاهایی رو اشتباه کرده باشم. جلسه شروع شد که اینجا گفتم مشکلتون چیه؟ گفتند اصول رعایت نشده و تو با ما شفاف نیستی گفتم خوب این اصول چیه بفرمایید تا رعایتش کنیم گفتند شفاف سازی شکل نگرفته، که اینجا ۱۷ مورد رو نوشتند که بچه های شیرازلاگ میگفتند و سعید مینوشت و منم تایید کردم به رعایت این ۱۷ مورد و گفتم حالا دیگه مشکلی نیست؟ که گفتند اگه اصول رو رعایت کنی مشکلی نیست.

مرتبط به جلسه دوم با شیرازلاگ
مرتبط به جلسه دوم با شیرازلاگ



انتخاب سالن جدبد

فرداش رفتم برای ادامه کارا و سالن تالار فرهنگیان رو انتخاب کردیم، برای ادامه کارا به مریم بهزادی سپردم برای مجوزات از شرکت خودشون اقدام کنند تا من مجبور نباشم باز برم نامه بگیرم که با بهونه های حقوقی گفتند نمیتونند اینکارو انجام بدند، که باز رفتم پیش مدیر پیشخوان ملی جریان رو گفتم و گفت اشکالی نداره باز نامه بهت میدم برو مجوز بگیر و من گزارش کارامو مو به مو داخل گروه میزاشتم حتی تماس تلفنی هایی که با اسپانسر ها داشتم. اینجا موضوع جالب اینه که یک شرکتی که نامش رو نمیبرم اومد با من تماس گرفت برای اطلاعات بیشتر در مورد همایش منم در فیلد خودم توضیحات رو دادم، و گزارش این جلسه رو رفتم داخل گروه گذاشتم، من خودم موافق این شرکت نبودم اما بخاطر اینکه باید تصمیم جمعی براش گرفته میشد گزارشش رو گذاشتم تا مشکلی نباشه اما بعدش با یک گارد بدی رو به رو شدم که تو چرا با این شرکت اصلا جلسه گذاشتی، واقعا جوابی نداشتم براشون من هر کاری میکردم یک ایراد ازم میگرفتند که گفتند بهشون جواب رد بده.

من گفتم جلسه به معنی تاییدیه دو طرف نیست و اون شرکت هم هیچوقت پیگیری نکرد برای اسپانسر شدن اما همین مورد شد بهونه ای که هنوز که هنوزه دارن بیانش میکنند به شکل های که به نفع خودشون تموم بشه.

مشکلات سایت

گذشت تا با چالش های مختلف اعم قطع شدن درگاه شاپرک و سرویس پیامکی، سایت همایش گنولینوکس بالا اومد و ما اطلاع رسانی کردیم و ثبت نام ها شروع شد. اره اعتراف میکنم سایت مشکلات زیادی داشت ولی بچه ها داشتند حلش میکردند.

اما فرداش سایت قطع شد که طراح سایت میگفت مشکل ssl داریم (طبق بررسی هایی که کرده بودند ظاهراا ساب دامنه قطع شده بود یعنی قطع‌ش کردن اعضای محترم شیرازلاگ ) در همین حین هم اینمادمون به دلیل رعایت نکردن قوانین، تعلیق شد که دلیلش هم این بود که اینماد بنام من بود و باید در فوتر سایت اطلاعات شخصی من وارد می‌شد که شیرازلاگ میگفت ما اطلاعات شخصی هیچ‌کسی رو در فوتر قرار نمیدیم.

مشکلات زیاد شد و برای حل این مشکلات ما باز همون شب یک جلسه گذاشتیم.

جلسه سوم با شیرازلاگ

جلسه شروع شد و اینجا بچه ها اومدن برای حل مشکلات سایت جلسه ای گذاشتند تا چاره بجوییم که چی شده و چیکار کنیم، رفتم تو جلسه و سعی کردم انتقادات رو بپذیرم، شاید اره من اشتباه کرده باشم. جلسه شروع شد اینجا شاهد حضور رحیم فیروزی در جلسه بودم و برام جالب شد تمامی افرادی که روزای اول خبری ازشون نبود، الان سر از لاک بیرون کردند و رخ نشون دادند. رحیم فیروزی اومد بالا و گفت این سایت آبروی ما رو برده، اصلا برای ما زشته که یک جامعه نرم‌افزار آزاد هستیم و در طراحی سایت اینجوری به باگ خورده باشیم و ازم پرسید طراح های سایت چه افرادی بودند و چرا از ما کمک نگرفتی؟ جواب دادم از تیم اجرایی بودند و رزومه اوکی داشتند و اینکه ۱۰۰ بار مطرح کردم برای همکاری اون روزا کجا بودید شما؟ رحیم فیروزی گفت طراح سایت بگو بیاد داخل میت و توضیح بده.

امیر خلیلی اومد و گفت ssl قطعه و دیگر توضیحات که رحیم به این شخص چندین بار گفت مبتدی و سابقه ۲۷ ساله خودشو بیان میکرد و ازش ایراد میگرفت.

یهو موضوعات تغییر کردند و بجای حل مشکلات سایت پرداختند به اینکه چرا سایت اوپن سورس نیست، چرا با شرکت ایکس جلسه گذاشتی چرا حسین نوح پیشه داخل ارائه ها نیست و به مسئله های مالیات و حساب دو نفره و چک ۲ امضا و... پرداختند و بجای حل مشکلات، مشکلات رو دو برابر کردند که یهو باز صالح گفت بنظرم این همایش باید کنسل بشه چون با این مشکلات و با محدود بودن زمان اصلا برگزاریش غیر ممکن هست با این وضعیت، و بازم امین خزائی پشت این شخص اومد و به ترتیب آرمان قنبری و رحیم فیروزی و مریم بهزادی هم اومدند و گفتند باید کنسل بشه یهو مریم بهزادی اومد گفت عباس جان با توجه به اینکه تو بنیان‌گذار فینگرکدر هستی، هدفت چی بود اومدی شیرازلاگ و من باز بازگو کردم که اومدم شیرازلاگ رو به اوج خودش برسونم که گفت عاشق چشم و ابروی شیرازلاگ بودی این همه مدت سختی به خودت دادی قطعاا منافعی برات داشته. که اینجا این حرف به حدی منو عصبی کرد که ادامه جلسه رو یادم نیست، فقط پیرو این توهینی که بهم شد گفتم باشه کنسلش کنید، و لفت دادم از میت

مرتبط به جلسه سوم با شیرازلاگ
مرتبط به جلسه سوم با شیرازلاگ


حال خوبی نداشتم خیلی عصبی شدم از این حرف، اولین بار بود بجای تشکر از زحماتم بهم توهین میکردند از عوض شدن رنگ این افراد و خراب شدن تصورات‌شون توی ذهنم بشدت عصبی و شوک بودم.

رفتم سراغ گروه شیرازلاگ و پیام گذاشتم که همه شرکت کنندگان همایش گنولینوکس به من پیام بدید همون موقع از گروه بیرونم کردند و گروه رو بستند و در همین فاصله دسترسی منو به کلیه شبکه های مجازی قطع کردند که من بجای گروه اجرایی شیرازلاگ، به اشتباه رفتم داخل گروه تیم اجرایی همایش گفتم (این چیزی بود که خودتون خواستید باشه همایش کنسله) و لفت دادم. که این مورد نگرانی های زیادی رو از سمت تیم اجرایی تشدید کرده بود رفتم سریع پی‌وی سعید بستان دوست و گفتم چی شده، و گفتم همایش کنسله و داخل اینستاگرامم و مابقی شبکات مجازی‌م شیرازلاگ رو آنفالو کردم و یادمه داخل توئیتر، توئیتی زدم و ازهمه بابت لینک کردن این همایش با شیرازلاگ عذرخواهی کردم موقع نوشتنش حس خوبی نداشتم چون شیرازلاگ یه روزی برام خیلی ارزشمند بود ( همین الانشم ارزشمنده برام، ولی آدماش... )

پیام من در صفحات مجازی ام
پیام من در صفحات مجازی ام
استوری من و آنفالو کردن شیرازلاگ
استوری من و آنفالو کردن شیرازلاگ
توئیت من و ابراز پشیمونی
توئیت من و ابراز پشیمونی

مکالمه من با محسن نظام الملکی و لغو نشست ۲۱۴

به محسن نظام الملکی پیغام دادم و گفتم چی شده و ازش خواستم نشست این هفته شیرازلاگ رو کنسل کنه که اونم دسترسیش رو گرفته بودند و گفت به آرمان اعلام میکنه که کنسل کنند نشست رو، یا جای دیگه برگزارش کنند حس خوبی نداشتم به هر حال شیرازلاگ همون جامعه ای بود که روز اول وقتی انتخاب شدم داخلش، از جون و دل براش مایه میزاشتم تا رشد کنه و امروز....
مکالمه منو محسن نظام الملکی پارت ۱
مکالمه منو محسن نظام الملکی پارت ۱
مکالمه منو محسن نظام الملکی پارت ۲
مکالمه منو محسن نظام الملکی پارت ۲

من اون شب حال بدی داشتم از این اتفاق‌ها گوشیمو خاموش کرده بودم و جواب هیچکس رو نمیدادم افراد زیادی پیگیر بودن که آقا چی شده چرا شیرازلاگ‌و آنفالو کردی، چرا این توئیت رو زدی، بیا حلش کنیم، ولی من تحت هیچ عنوان حاضر نبودم با مریم بهزادیی رو به رو بشم، بهم برخورده بود چرا با این همه تلاشی که کردم بهم میگه منفع طلب من که حتی از جیب خودم گذاشتم برای این همایش چرا اینجوری فکر میکنند، سعید بستان دوست حال منو میدونست و به تیم اجرایی و دوستم محمد اکرمی وضعیتم رو عنوان کرده بود تا بیشتر هوامو داشته باشند و کنارم باشند.

اما من اون روز حتی جواب خودم‌و نمیدام یادمه شب‌ش به حدی حالم بد بود که نفهمیدم ۵ ساعت داشتم تو خیابون دور دور میکردم و با زرد شدن چراغ بنزین ماشینم متوجه شدم کیلومتر ها از شهر خارج شدم.
مرتبط به شب جلسه سوم
مرتبط به شب جلسه سوم

مکالمات من با مهدی مهاجر و فرو پاشی تیم اجرایی

فردای اون روز واقعا با چالش های زیادی رو به رو بودم از تماس های شرکت کننده ها بگیر تا اسپانسر ها که آقا چی شده بیایید توضیح بدید، تا نگرانی تیم اجرایی، و خیلی از اعضا های قدیمی شیرازلاگ خصوصاا مهدی مهاجر که سعی میکرد آرومم کنه، اومدن با من صحبت کرند که آقا بیا مشکل‌و حلش میکنیم، درست میشه، این بحث ها همیشه بوده و غیره اما برام پذیرفته نبود با مریم بهزادی رو به رو بشم.

تیکه از پیام های تیم اجرایی در خصوص  اون اتفاقات
تیکه از پیام های تیم اجرایی در خصوص اون اتفاقات
مکالمه من با مهدی مهاجر پارت ۱
مکالمه من با مهدی مهاجر پارت ۱
مکالمه من با مهدی مهاجر پارت ۲
مکالمه من با مهدی مهاجر پارت ۲
مکالمه من با مهدی مهاجر پارت ۳
مکالمه من با مهدی مهاجر پارت ۳

مکالمه من با رحیم فیروزی بعد از جلسه سوم

رحیم فیروزی هم اومد و گفت جدا شدنه این ابعاد آسیب رو داره و غیره که گفتم پیشنهاد کی بود این موارد؟ کجا بودند این افراد روز اول؟ چرا به فاز توهین کردن رسیدند و...

مکالمه من با رحیم فیروزی پارت ۱
مکالمه من با رحیم فیروزی پارت ۱
مکالمه من با رحیم فیروزی پارت ۲
مکالمه من با رحیم فیروزی پارت ۲
رحیم فیروزی کلا آدم جالبیه تو پیاماش فاز مشارکت بر میداره، و میره به بچه ها میسپاره منو آروم کنند و وآنمود میکنه خیلی ناراحته از این اتفاقا، ولی اصلی ترین آسیب ها رو تا الان همین شخص به ما وارد کرد.

مکالمه منو سعید بعد از جلسه سوم شیرازلاگ

و سعید هم اومد با من صحبت کرد و سعید گفت ساعت ۱۰ شب جلسه هست و راضی‌م کرد که بیام داخل جلسه.

مکالمه من با سعید بستان دوست پارت ۱
مکالمه من با سعید بستان دوست پارت ۱
مکالمه من با سعید بستان دوست پارت ۲
مکالمه من با سعید بستان دوست پارت ۲
مکالمه من با سعید بستان دوست پارت ۳
مکالمه من با سعید بستان دوست پارت ۳
مکالمه من با سعید بستان دوست پارت ۴
مکالمه من با سعید بستان دوست پارت ۴



جلسه چهارم با شیرازلاگ

جلسه چهارم شروع شد، داخل اون جلسه خیلی زیاد بودیم حتی کیانوش عشایری زاده و دیگر بچه ها حضور داشتند که بعضی ها رو اولین بار بود آشنا میشدم باهاشون، آقای امیرحسین جفره بین دو طرف ما پرسش پاسخ کرد قشنگ مشخص بود شیرازلاگی ها باهاش بشدت صحبت کردند و ماجرا رو خوب میدونست، بعدش آقای جفره ۴ تا قوانین دو طرفه نوشت، برای همکاری مجدد با اینکه پذیرش بعضی از این قوانین هم برام سخت بود، ولی پذیرفتم‌شون و شیرازلاگ هم به همین صورت، رفتیم به رأی گیری که آیا این همایش ادامه پیدا کنه یا کنسل بشه من اولش رأی منفی دادم به جدایی، اما آخرش رأی خودمو مثبت کردم که در پی مثبت شدن رأی من چند نفر دیگه هم رأی مثبت دادند اما رأی منفی بیشتر بود و به همین راحتی با رأی اکثریت همایش کنسل شد. به همین راحتی

بعد از تمام شدن همه چیز در همون جلسه، از من پرسیدند خوب عباس تکلیف چیه گفتم مشخصه برگزارش میکنم. و دیگه به اسم شیرازلاگ جلو نمیریم امین خزائی اومد گفت باید بیانیه بزنیم و توضیح بدیم و تو باید کل هزینه های اون ۲۷۷ نفری که تا الان ثبت نام کردند رو استرداد کنی، گفتم خوب چرا استرداد کنیم من که قراره برگزار کنم، گفت نه این افراد به اسم شیرازلاگ ثبت نام کردند و تو باید هزینه برگردونی و اون افراد اگه خواستند به اسم جامعه تو یا اون گروه ثبت‌نام مجدد کنند. کلیه خسارت ها و هزینه ها رو هم بنویس ما پرداخت میکنیم، و ساعت ها گذشت از اینکه شرط توافق چیه و حتی تاکیید کردند که ما با این همایش مشکلی نداریم و به عنوان ارائه دهنده حضور خواهیم داشت و نشستند نصیحت کردند که اینکارو کن اونکارو نکن.

بعد از جلسه واقعا دیگه حوصله خودمو نداشتم ساعت ها داشتم فکر میکردم و بشدت پشیمون بودم.
سعید بستان دوست و بعضی بچه فقط دلداری میدادن بهم، ولی من شوک این اتفاقا بودم فقط
پیام سعید بعد از جلسه چهارم
پیام سعید بعد از جلسه چهارم




روز بعد من قرار شد با تیم اجرایی جلسه ای بزارم و گروه جدیدی ساختم و گفتم ترجیحاا همه حضوری بیایید، همون روز هم نشست شیرازلاگ بود که من گفتم کنسل بشه، ولی نمیدونم به گوش ادمین ها رسید یا نه

اینجا هم کیانوش عشایری زاده اومد و گفت تیم اجرایی رو بسپار به من و تو کارای دیگه رو انجام بده، با هم جلو میبریمش نگران نباش
که واقعاا دمش گرم خیلی زحمت کشید❤️

جلسه با تیم اجرایی و توضیحات چرایی جدایی شیرزالاگ و دیگر اتفاقات

رفتیم تو جلسه، موضوع رو برای تیم توضیح دادم و اعلام کردم به شدت عقب هستیم و باید سریع کارا بره جلو، مثلا ما باید پیج و کانال جدید بزنیم و از ۰ شروع کنیم برای تبلیغات و انتشار ها، خوب واقعاا کار سختیه بالا اوردن از ۰ شبکات مجازی، اینجا از بچه ها خواستم بیشتر فعالیت کنند و حال منو درک کنند و حاشیه درست نکنید داخل گروه شیرازلاگ، اگه اعلام شده ما تیم بدی هستیم اشکال نداره پاسخ ندید تمرکز کنید روی تیم و همایش.

ولی خوب اعتراض ها وجود داشت خصوصا از طرف بچه های طراح سایت که این همه وقت گذاشتیم و هزینه کردیم ( ولی نمیشد در این مدت کم بهش پرداخت و دامنه جدید بگیریم و... )

واسه من شروع مجدد اصلا سخت نیست اما این مورد پذیرا نبود، شیرازلاگ بخاطر حاصل تلاش من به ظرفیت ۲ برابری ممبر ها رسیده بود، البته هیچوقت یک جامعه بخاطر ممبر و ویو برتر شناخته نمیشه و وظیفه من بود که به عنوان راهبر شیرازلاگ رو ارتقا بدم، اما اونا حتی حاضر نشدند شبکات ارتباطی جدید ما رو معرفی کنند. ( و همین موارد ناخوداگاه بچه ها رو عصبی میکرد که کیانوش بچه ها رو مدیریت میکرد )

جلسه شفافیت با تیم اجرایی همایش
جلسه شفافیت با تیم اجرایی همایش

شب همون روز رفتم مرکز نوآوری درخت آبی و یهو دیدم بچه های شیرازلاگ همگی اونجا هستند و رویا رویی با این افراد برام سخت بود چون از دستشون به شدت شاکی و عصبی بودم، اونا اومده بودند اونجا، که مثلا حسن نیت خودشون رو به من نشون بدن هر چند که شرط میبندم داخل گروه اجرایی‌شون اجبار کردند حتماا همگی بیایید اونجا که مثلا عباس به حسن نیت ما شک نکنه این تئوری های مسخره فقط از دست رحیم فیروزی بر میاد.

ولی با این کارا حتی با اعمال اون حسن نیت چه چیزی قرار بود عوض بشه ؟

این حجم آسیب به من و تیمم غیر قابل جبران و پذیرش بود ؟

خلاصه جلسه اول در گروه تیم اجرایی
خلاصه جلسه اول در گروه تیم اجرایی

همون شب ساعت ۱۰ یک جلسه برای توافق بیانیه و هزینه ها با شیرازلاگ داشتیم

جلسه پنجم با شیرازلاگ

قرار شد فعلا برای حفظ اکوسیستم شهرمون که بخاطر کنسل شدن این همایش بهش آسیب وارد شده بود فقط به کاربرا بگیم شیرازلاگ تمایل نداشت برگزار کنه و تیم ما که اسمش رو گذاشتیم گروه طرفداران گنولینوکس این همایش رو برگزار میکنه و شیرازلاگ مشکلی با این همایش نداره.

( البته ما برای ساخت و ارتقای اکوسیستم یک شهر خیلی کوچیک هستیم و اصلا اکوسیستمی وجود نداره مگه توی ذهن خودت خلقش کنی چه برسه به اینکه بهش آسیب بزنی یا باعث رشدش بشیم )

و همچنین قرار شد من کل اون ۲۷۷ پرداختی رو همزمان استرداد کنم ولی آخه کجا دیدید همزمان در یک بازه زمانی ۲۷۷ تراکنش یهویی استرداد کنند، غیر ممکن بود.


چالش های استرداد وجه ثبت‌نامی ها

استرداد وجه ها هم شامل چالش بود، مورد اول از سمت پرداخت یار بود که باید حسابم رو شارژ میکردم تا استرداد اتوماتیک انجام میشد، اما بجای کیف پول تراکنش، کیف پول کارمزد رو ۳۳ میلیون شارژ کردم که طبق قوانین نه پولو بهم میدادن نه قابل استفاده بود مگر در قسمت کارمزد ها و من ۴ روز به هزار بدبختی راضی‌شون کردم استرداد کنند این مبلغ رو،‌ و چالش بعدی این بود که پرداخت یار فقط ۱۴۵ تا از اون ۲۷۷ تراکنش رو میتونست خودش استرداد کنه و مابقی رو باید خودم کارت به کارت میکردم،‌که در مورد کارت به کارت کردن بخاطر خطای بانکی برای ۳۶ حساب، به اشتباه ۲ بار اون مبلغ واریز شد و من هر کاری کردم، بانک کاری برام نکرد و وقت پیگیری نداشتم و ۵۰ درصد اون افراد که متوجه شدند برگشت زدند و مابقی رو بیخیال شدم و اینجا هم ضرر کردیم و از جیب جبرانش میکردیم.

متن اطلاعیه من در این مورد در اینستاگرامم
متن اطلاعیه من در این مورد در اینستاگرامم


محکوم شدن من به عدم رعایت توافقات

با همه چالش ها، من ۱۴۵ تراکنش رو از سمت پرداخت یار استرداد زدم و مابقی رو با همراه بانکم دونه دونه اد کردم که در بازه های ۳ روزه کامل قرار بود استرداد بشه، ولی خوب از همون روز اول استارت خورده بود اینجا داخل گروه شیرازلاگ کاربرا داشتند اعلام میکردند که پولشون برگشت خورده و چی شده آیا واقعا همایش کنسل شده که اینجا شیرازلاگ(رحیم فیروزی) منو محکوم کرد به عدم رعایت توافق نامه، در همین بازه هم شیرازلاگ بیانیه خودشو زد و منم لیست پرداختی ها رو بهشون دادم تا این مورد براشون شفافیت ایجاد کنه و هرگز خسارتی ازشون نگرفتم چون خودم نخواستم پولی از این افراد بگیرم.


انصراف کلیه اعضای شیرازلاگ از ارائه در همایش گنولینوکس

خوب بعد از اون اتفاقات و جدایی ها، من تقریبا با همه ارائه دهندگان به صورت چت موضوع رو در میون گذاشته بودم و اونا هم راه حلی نداشتند چون جدایی ها اتفاق افتاده، با توجه به اینکه شیرازلاگ اعلام کرده بود مشکلی با همایش نداره، و در این همایش به عنوان ارائه دهنده حضور پیدا میکنند، منم در قالب تغییر کامیونیتی و برگزارکننده، موضوع رو با ارائه دهندگان مطرح کرده بودم،‌ که یهو داخل گروه ارائه دهندگان ابتدا از رحیم فیروزی، مریم بهزادی، امین خزائی، اعلام انصراف از ارائه رو مطرح کردند و از گروه خارج شدند و همگی به دلایل مشکلات شخصی گفتند ارائه نمیتونیم بدیم که کاملا من این مورد رو رد و تکذیب میکنم. خلاصه بعد از انصراف شیرازلاگی ها نگرانی های ارائه دهندگان تشدید شد و خواستار یک جلسه برای شفافیت اتفاقاتی که افتاده بود شدند.

پیام انصراف رحیم فیروزی در گروه ارائه دهندگان
پیام انصراف رحیم فیروزی در گروه ارائه دهندگان
پیام انصراف مریم بهزادی در گروه ارائه دهندگان
پیام انصراف مریم بهزادی در گروه ارائه دهندگان
پیام انصراف امین خزائی در گروه ارائه دهندگان
پیام انصراف امین خزائی در گروه ارائه دهندگان
درخوست جادی برای جلسه شفافیت
درخوست جادی برای جلسه شفافیت


ما قرار شد یک جلسه آنلاین بزاریم و من برم به امین خزائی، مریم بهزادی، و رحیم فیروزی بگم که فلان روز و فلان ساعت بیاید داخل جلسه و توضیح بدید در مورد چرایی انصراف‌تون و چرایی جدایی ها به کلیه ارائه دهندگان.

جلسه شفافیت شیرازلاگ و چرایی انصراف شیرازلاگی ها از ارائه با حضور کلیه ارائه دهندگان

خوب من هماهنگی ها رو انجام دادم و جلسه رو شروع کردیم یخورده طول کشید تا همگی بیان بالا من در این جلسه یکی از دوستامو آورده بودم.

جلسه شروع شد

  • اول از همه مریم بهزادی شروع به صحبت کرد، و اعلام کرد به عنوان ارائه دهنده در این جلسه حضور داره و اگه در مورد چرایی جدایی شیرازلاگ سوالی دارید بهتره نماینده‌مون اقای جفره به این سوالات پاسخ بدند.
واقعاا عجیب بود برام شیرازلاگ الان صاحب نماینده شده اخه مگه آقای جفره بجز یک جلسه، جلسه دیگه ای با من داشته همه این اتفاقا رو خودتون اجرا کردید، چرا همون روزا آقای جفره به عنوان نماینده با من صحبت نمیکرد، اصلا با من صحبت کردید در مورد پذیرش آقای جفره به عنوان نماینده شیرازلاگ برای دو طرف؟ بگذریم در هر حال ما آقای جفره رو به جلسه اضافه کردیم و ایشون در مورد چرایی خروج شیرازلاگ اینطور بیان کردند.
  • آقای جفره به عنوان نماینده شیرازلاگ اومد بالا و خودشو به عنوان یکی از بنیان گذارهای شیرازلاگ معرفی کرد، که در جلسه احضار کرد که امین خزائی و مریم بهزادی بهش پیام میدن و میگن در اجرای یک همایش به مشکل خوردیم و آقای جفره میاد تا با صحبت بهشون کمک کنه.
  • محمد عابدینی : من یک سوال دارم از آقای جفره، چه اتفاقی افتاده و چرا شیرازلاگ چرا جدا شده ؟
  • امیرحسین جفره : شیرازلاگ یک ۴ چوبی داره و اعضا موظف هستند به رعایت این ۴چوب قوانین، هر اتفاقی که قراره در شیرازلاگ بیوفته باید بررسی بشه با اعضای شیرازلاگ، و یه سری افراد که به عنوان راهبر انتخاب شدند، فقط باید امور رو اجرایی کنند و رهبر یا تصمیم گیرنده نیستند. و این امور در شیرازلاگ رعایت نشده و یکی از اسپانسرها شرط تعیین کرده به عدم حضور یکی از اعضای شیرازلاگ برای عدم ارائه با توجه به اینکه شیرازلاگ متصل به جایی نیست و نباید جایی براش تصمیم بگیره و اسپانسر باید همسو با نرم افزار آزاد باشه، و چرا سایت این مشکلات رو داشته، و مسئله های مالی هم اصلا شفاف نبوده.
خوب اینجا لازمه یه سری نکته رو اضافه کنم همونجوری که در قبل اشاره کردم شرکت پیشخوان ملی برای اخذ مجوزات به ما نامه داد و فقط از من خواست که تابع قوانین کشور هر چی بهت گفتند انجام بده تا خدای نکرده مسئله های حقوقی برای شرکت ما پیش نیاد، من قبل از این شرکت سراغ یک مرکز نیمه دولتی هم رفته بودم که قرار بود بهم نامه بده و وقتی اسم یکی از اعضای شیرازلاگ رو شنید به موضوعات امنیتی این شخص اشاره کرد و بهم اخطار داد، من این موضوع رو از همون روز اول، چندین بار گزارش داده بودم هم به اعضای شیرازلاگ، هم اون شخص و حتی بهش میگفتم، میخوایی برو اون مرکزی که اشاره کردم ببین آیا چنین مشکلی هست شاید سره لجبازی این حرفو زدند، به هر حال من سعی کردم از حاشیه، همایش رو دور کنم. و هیچ اسپانسری در تصمیم گیری های همایش دخالتی نکرد و خط قرمزی وجود نداشته، و اینکه کلیه مسئله های مالی در اختیار شیرازلاگ گذاشتم بعد از جلسه سوم، و با توجه به اینکه امین خزائی و مریم بهزادی قصه رو به شکل دیگه برای آقای امیرحسین جفره تعریف کردند، و اونم خبر نداشت و به شدت خطای صحبت هاش در جلسه حس میشد که داشت از حفظ یه سری حرفا رو میزد آخه این شخص اصلا در هیچ جلسه ای با من صحبت نکرده.
  • محمد عابدینی : عباس روز اول که خواستی اینکارو انجام بدی بچه ها در جریان بودند و آیا از فیلتر شیرازلاگ رد شد یا نه.
  • جواب من :‌ اره، ولی به نظر شیرازلاگ چنین چیزی نبوده و من اینکارو نکردم، اما بنظر خودم همش‌و انجام دادم.
  • سعید بستان دوست در پاسخ به سوال محمد عابدینی : استارت دقیق همایش از یک ماه پیش (اردیبهشت ماه) اتفاق افتاد و تقریبا چند مدت پیش که سایت بالا اومد بخاطر مشکلات ssl و... و چالش های مختلف شیرازلاگ شاکی میشه.....
همینجا که سعید داشت حرف میزد رحیم فیروزی پرید وسط حرفش و میگه سعید از طرف خودت صحبت کن نماینده شیرازلاگ اینجا هست فقط امیرحسین جفره میتونه در مورد شیرازلاگ صحبت کنه
  • سعید در جواب رحیم فیروزی : نه باید بگم به هر حال اومدیم برای شفاف سازی باید صحبت کنم منم.
مجدد رحیم فیروزی پرید وسط صحبت های سعید و گفت : سعید از سمت خودت حرف بزن
سعید توجه ای نکرد و ادامه داد.
اینجا هم مریم بهزادی کامنت کرد که نماینده شیرازلاگ اقای جفره هستند و در جلسه حضور دارند و لطفا از طرف خودت صحبت کن.
و باز رحیم فیروزی پرید وسط حرف سعید و گفت از طرف خودت صحبت کن و احضار داشت چون خودش از ارائه انصراف داده میتونه در مورد شیرازلاگ صحبت کنه و سعید فقط باید از طرف خودش صحبت کنه.
  • جواب سعید به رحیم فیروزی : باشه اگه قراره از سمت خودم حرف بزنم، من مشکلی با این همایش ندارم و به عنوان ارائه دهنده حضور دارم.
  • رحیم فیروزی : سعید یه حرفایی رو غیر واقعانه داره میزنه.
  • سعید بستان دوست : حقیقت چیه؟ شما بیاید حقیقت رو به ما بگید شاید ما اشتباه میکنیم
  • رحیم فیروزی : روزی که سایت مشکل پیدا کرد ما از بچه ها خواستیم یک جلسه بزاریم، و راهبرا بیان توضیح بدند چه اتفاقی افتاده، و روز جلسه متوجه شدیم که هیچ‌کدوم از اصول های شیرازلاگ پیش نرفته حتی یکی از راهبرا منع شده از ارائه، و تیم اجرایی یک نفر از شیرازلاگ داخلش نباشه و دیکتاتوری از طرف عباس شکل گرفته بهمون گفته شیرازلاگ همکاری نکرده که ۱ نفر از بچه ها به عباس پیام داده بوده که عباس اعلام کرده فراموش کردم بیارم داخل تیم اجرایی و الان شیرازلاگ فاقد راهبره، با شورا میره جلو و عذرخواهی میکنم از تندروی هایی که داشتم و دیگه حرفی ندارم.
  • محمد عابدینی : آیا اون ۴چوب رعایت بشه، شیرازلاگ برمیگرده ؟
  • من در جواب سوال محمد : شیرازلاگ ۱۷ مورد نوشت که گفت اگه این ۱۷ مورد رو رعایت کنی ما مشکلی باهات نداریم و از فرداش من با رعایت این ۱۷ قوانین کارو جلو بردم ولی بازم خودشون نخواستند همکاری کنند.
  • جادی : بنظر من عدم تجربه و سرعت بخشیدن به کارها و... باعث این اختلاف ها شده و به نظرم مشکلات جوری بزرگ نیست که بخواد جدایی اتفاق بیوفته.
  • من در جواب جادی :‌ طی جلسات بسیار فشرده هر کاری کردم و به هر ساز شیرازلاگ رقصیدم اصلا درست نشد که نشد و الان جدایی ها اتفاق افتاده و کلیه هزینه ها رو برگشت زدیم و بیانیه این اتفاق منتشر شده
  • لقمان آوند : چه اتفاقی بیوفته شیرازلاگ برمیگرده ؟
  • امیرحسین جفره : طی جلسات قبلی قرار بود اینکارو انجام بدیم اما ما به این نتیجه رسیدیم که عباس یه اشتباهاتی کرده که بهش گزارش دادیم و امکان برگشت نبود.
  • لقمان آوند : جلسات همفکری بزارید تا مشکلات رو حل کنیم و راهکار بدیم.
  • من در جواب لقمان : خودمو به هر دری زدم نشد که نشد.
  • رحیم فیروزی در جواب لقمان : ما همه نرم‌افزار آزادی هستیم و تفکراتی داریم و اگه از این تفکرات فاصله بگیریم معنی نمیده بگیم چنین تفکری داریم. تیم اجرایی یک نفر اعضای شیرازلاگ داخلش نیست، و عباس دیکتاتوره و اومده از فینگرکدر تیم جمع کرده اگه بخواییم برگردیم باید تیم اجرایی تغییر کنه و در بحث انتخاب ارائه ها روال دموکراتی بزاریم و با رأی گیری میریم جلو و اینکه در مورد اسپانسر یک مورد خاص داشتیم که اگه به عباس گوشزد نمیکردیم تا الان این شرکت اسپانسر بود و من ترجیح میدم اسم این شرکت رو نیارم.
  • من در جواب رحیم فیروزی : همه در جریان این هستند یک جلسه با اون شرکت داشتم و اینکه جلسه به معنی تاییدییه دو طرفه نیست.
  • رحیم فیروزی : ما میتونیم و توان اجرایی داریم که یک ماهه این همایش رو برگزار کنیم اما تموم راه های رفته باید خراب بشه که ما ترجیح دادیم کنسلش کنیم. و ما با این همایش موافقیم.
  • من در جواب رحیم فیروزی : من اشتباهات خودمو پذیرفتم اما روز اول کدوم یک از این اعضا در روال نظرسنجی همکاری کردند؟ همین شخص رحیم فیروزی و آقای جفره به تازگی اصلا متوجه شدند همایشی وجود داره چیزی که من نزدیک ۲ ماهه دارم جلو میبرمش، من از روز اول فراخوان تیم اجرایی گذاشتم و هنوز پیاماش داخل شیرازلاگ هست شما بیایید داخل اکانت تلگرام من نگاه کنید هیچکدوم از درخواست کنندگان شیرازلاگی نبودند، اره درسته شیرازلاگی ها هم چند نفر بهم پیام دادند و من سین نکرده بودم، اما بعدش از همه خواستم که بیایید اینجا به بعد همکاری کنید که نتیجه شد این.
  • مریم بهزادی : ما به تیم برگزار کننده هیچ نقدی نداریم و تیم فعال و خوبی هست و عباس جان ماشالله قدرت اجرایی و مدیریت خوبی دارند روی این تیم، ولی ما نمیتونیم در مدت یک ماه چهارچوب رو اصلاح کنیم. و غیرممکن هست اصلاح سیستم و بهترین راهکار خروج شیرازلاگ بود.
  • رحیم فیروزی : ما داخل همایش حضور داریم اما تحت شیرازلاگ نیست، و قوانینش رو نمیتونیم زیر پا بزاریم و سیستم شیرازلاگ دموکراتی هست.
  • لقمان آوند : یه موردی هست .......
در ادامه صحبت های لقمان آوند رحیم فیروزی با لحنی بسیار بد و عصبی صحبت های لقمان رو قطع کرد و در مورد علت حضور یکی از دوستانم از من میپرسه
  • رحیم فیروزی : عباس، آقای رضا رضائی اینجا چیکار میکنند
  • من در پاسخ : ایشون از طرف من اومدند قراره بجای من در مورد یه سری موضوعات با ارائه دهندگان صحبتی داشته باشند.
  • رحیم فیروزی : همین الان اخراجش کن
  • من در پاسخ : چرا باید اخراجش کنم ؟
  • رحیم فیروزی : عباس میگم اخراجش کن اسم اسپانسر میارم برات شرررر میشههه اخراجش کن
ٖدر این بخش از جلسه، به شکلی رحیم فیروزی داد میزد و عصبی بود که برای حفظ آبرو مجبور شدم دوستم رو از میت اخراج کنم، شاید این شخص با ۲۷ سال سابقه یکم آروم بشه.
  • من در پاسخ : این همه خشونت چه دلیلی داره؟ در چنین جلسه ای خودتو کنترل کن، حله اخراجش کردم.
  • من : لقمان جان شما داشتید صحبت میکردید، ادامه بدید.
  • لقمان آوند : بله من داشتم میگفتم که کم تجربگی رو از روز اول برام قابل روئیت بود و سوالی که عباس ازت دارم اینه درون خودت اینو میبینی بتونی این همایش رو اجرا کنی و ظرفیتش رو پر کنی؟
  • من در پاسخ : من سابقه برگزاری چنین همایش هایی داشتم حالا نه در این ابعاد اما میتونم تضمین کنم که تا روز همایش کل ظرفیت رو تکمیل کنم و همه چی رو تا آخرش درست اجرا کنم حالا اگر جایی تجربه نداشته باشم از بچه ها کمک میگرم.
  • سهند حبیبی : با این همه زحمت هایی که برای این همایش کشیده شده، این همایش اتفاق خوبیه و از این به بعد دوستان با تجربه بیان انتقال دانش انجام بدند تا در آینده این اتفاقا نیوفته.
  • رحیم فیروزی : دلیل عصبانیتم، بخاطر حضور دوست عباس اینه، که این شخص گروه شیرازلاگ رو منفجر کرده و من در پاسخ دوست عباس کوچیکش کردم. همکاری باید دو جانبه باشه من در آینده یک بیانیه کامل تر میزنم تا مسائل کامل تر روشن بشه و اگه الان اینکارو نمیکنم بخاطر حفظ آبروی همایش هست. و عباس غیر واقع هست چیزی که در مورد عدم حضور یکی از اعضای لاگ داره میگه به من به شکل دیگه ای گفته و در مورد شرکتی که بهش تذکر دادیم به جز اون جلسه بازم پیگیر این شرکت بوده و جلسه دیگه ای هم با این شرکت گذاشته، و احتمال داره اون شرکت هم اسپانسر بشه چون عباس فوق العاده غیر واقعانه حرف میزنه.
  • کیانوش عشایری زاده : رحیم جان من از بعد جدایی شیرازلاگ دارم کمک عباس میکنم برای جلو بردن کارها، من منع کردم اعضای تیم اجرایی رو که داخل گروه شیرازلاگ حرفی بزنند و حواسم همه مدله هست به تیم و میتونم تضمین کنم هیچ یک از تیم اجرایی ما در گروه شیرزالاگ هیچ حرفی نزدند و رضا رضائی دوست عباس که در این جلسه اخراج شد اصلا جزو تیم اجرایی ما نیست و مجدد ضمانت میکنم حواسم بوده که هیج یک از بچه های تیم اجرایی در گروه شیرازلاگ حرفی نزنند.
  • امیرحسین جفره : همه هم و غم شیرازلاگ اینه که این همایش درست اجرا بشه،‌ هر کمکی باشه انجام میدیم و ما تعهد اخلاقی داریم به شرکت کنندگان و ما به عنوان شیرازلاگ اگه خروج کردیم چون اگه این تعهد درست اجرا نشه، به اعتبار شیرازلاگ ضربه میخوره و شیرازلاگ از این همایش حمایت میکنه.
  • مریم بهزادی :‌ عباس تو در ابتدای صحبت هات گفتی اسپانسر هیج خط قرمزی تعیین نکرده و جلوتر میایی میگی بله اسپانسر گفته فلان ارائه دهنده مشکل سیاسی داره و اجاره نداره، ببین داخل همین جلسه ۳ تا جمله متناقض داشتی، خودت قضاوت کن!
  • کیانوش عشایری زاده :‌ خانم بهزادی عباس اصلا نگفت اسپانسر اینکارو کرده، گفت سازمانی که مراجعه کرد بهش این حرفو زد.
  • مریم بهزادی : ‌طی جلساتی که با عباس داشتیم ظاهراا شرکت پیشخوان ملی این خط قرمز رو مشخص کرده
  • من خطاب به مریم بهزادی :‌ نه تا جایی که یادمه گفتم شرکت پیشخوان ملی گفت مراقب باش و بارها تکرار کردم هیچ اسپانسری حق نداشته خط قرمز برامون بکشه با توجه به اینکه دوست دارید این مورد رو بزرگ کنید من میتونم مدیر این شرکت رو بیارم در این جلسه تا مدیر اون شرکت پاسخ این سوال رو بدند اونا همچین حرفی نزنند باشه من درغگو بزارید مدیر اون شرکت رو بیارم صحبت کنند.
  • مریم بهزادی : نه تو کلا حرفات تناقض داره.
  • من : باشه اصلا همه حرفای من دروغ، مدرک بیارم نشون بدم هر چی این مدت ازم خواستید براتون فرستادم در مورد مجوز بیام عکساشو باز بفرستم؟‌ هر چی تحت شفافیت خواستید در اختیار تون گذاشتم دیگه چی لازمه تا در اختیارتون بزارم ؟
اینجا رحیم فیروزی در کامنت میت نوشت به ما هم همین حرفا رو میزده مطمعن باشید که مجوز گرفته عباس هیچ چیزیش واقع نیست و در همین لحضه صفحه چت منو خودشو شیر کرد و گفت ببینید عباس به من برای عدم حضور یکی از اعضای شیرازلاگ چیز دیگه ای گفته این شخص فریبکاره مراقبت کنید.
و از میت خارج شد.
  • سعید بستان دوست :‌ خوب بنظرم به اندازه کافی شفافیت هایی که همگی میخواستید بدونید رو مطلع شدید و بنظرم یه جمع بندی کنیم تمومش کنیم.
  • رامین فیاض زاده : سلام به همگی، عباس همه شفافیت ها رو بنظرم انجام داد و تصمیم گیری رو بزار به عهده خودمون تا بررسی کنیم که ادامه بدیم یا نه، اگه خانم بهزادی و امین خزائی و رحیم فیروزی به دلیل مشکلات شخصی کناره گیری کردند، دلیل نمیشه شیرازلاگ کناره گیری کنه با بچه ها صحبت کنید اگه امکان داشته باشه حدااقل همکاری کنه، ما همگی دلمون میخواد با کمترین هزینه ها جلو ببریم کارها رو، و خودت رو درگیر اسپانسر ها نکنی ما میخواییم شهر های دیگه هم که میخوان برگزار کنند دغدغه هزینه های اجرایی نداشته باشند.
  • من : اره من دارم دایکیومنت هزینه ها رو تکمیل میکنم تا موارد غیر ضروری رو ازش کسر کنم.
  • رامین فیاض زاده :‌ عالیه اگه کسی پیشنهادی داره ارائه کنه.
  • لقمان آوند : عباس متفاوت فکر کن اگه اسپانسر هست،‌ استفاده کن و روی ورودی کیفیت همایش هزینه کن. و یه نکته رو اضافه کنم احساس میکنم همگی یک نقطه اشتراکی داریم به انجام یک کار، اما اختلاف هامون بیشتر روی چگونگی انجام شدن کار ها هست اگه از این به بعد با چنین مواردی رو به رو شدی به من اطلاع بده و بعد از این جلسه بیا باهات صحبت کنم عباس
  • من : مرسی از شما، بچه ها اگه سوالی هست بپرسید پاسخ میدم اگه نیست دیگه جلسه رو ببندیم
خوب جلسه هم تموم شد، و بعدش با لقمان آوند جلسه گذاشتم


جلسه با لقمان آوند

لقمان آوند در این جلسه خیلی راهنماییم کرد و اشکلاتم رو گرفت و تاکیید کرد از اهرم ها استفاده کن و اینجوری مدیریت کن،‌ و کارها رو بسپار به افراد تیم‌ت و خودت روی کیفیت تمرکز کن هر کمکی هم خواستی من هستم که واقعاا لقمان آوند خیلی در این پروسه حمایت و کمکم کرد ❤️


پاسخ به احتمال برگشن شیرازلاگ به ارئه دهندگان

بعد از جلسه ای که داشتیم داخل گروه ارائه دهندگان خیلی صحبت شد که اگه میشه با شیرازلاگ مجدد صحبت کنی شاید برگردند، که بچه ها در جریان جلسات فوق فشرده من با شیرازلاگ نبودند، و برگشت شیرازلاگ باز خودش حاشیه بدی میشد، در پاسخ این سوالات کیانوش عشایری زاده و سعید بستان دوست از تجربه های جلسه های که با شیرازلاگ داشتند گفتند که هر کاری کردیم بشه و نشد.

پیام من در جواب برگشت شیرازلاگ
پیام من در جواب برگشت شیرازلاگ
پیام کیانوش و انتقال تجربه حضور در جلسه چهارم با شیرازلاگ پارت ۱
پیام کیانوش و انتقال تجربه حضور در جلسه چهارم با شیرازلاگ پارت ۱
پیام کیانوش و انتقال تجربه حضور در جلسه چهارم با شیرازلاگ پارت ۲
پیام کیانوش و انتقال تجربه حضور در جلسه چهارم با شیرازلاگ پارت ۲
پیام سعید و انتقال تجربیات پارت ۱
پیام سعید و انتقال تجربیات پارت ۱
پیام سعید و انتقال تجربیات پارت ۲
پیام سعید و انتقال تجربیات پارت ۲
اینجا با پیام سعید بستان دوست، همه متوجه شدند که برگشت شیرازلاگ غیرممکنه و با همفکری اسم جامعه فعلی رو گذاشتیم هوادارن گنولینوکس ایران (که بعد از همایش اسم این جامعه شد، جامعه لینوکسی شیراز که لاگ نیست osn(open source network) هست )

تحریم تیم اجرایی و هر کسی که از همایش دفاع میکنه در گروه شیرازلاگ

روز بعد اعضای تیم اجرایی بهم گفتند فاقد هیچگونه ارسال پیامی، در گروه شیرازلاگ مسدود شدیم در واقع شیرازلاگ هر کدوم از بچه ها رو که میدونست عضو تیم اجرایی همایش هست و در گروه شیرازلاگ حضور داره مسدودش میکردند، حتی اکانت ادمین فینگرکدر رو هم مسدود کردند، بعدش گزارش های کاربران به دستم رسید که مثلا شرکت کننده اومده بود سوالی در مورد همایش بپرسه مسدودش کرده بودند و با بررسی هایی که انجام دادیم طبق تجربه هر کسی از من یا همایش دفاع کنه حق نداره در گروه شیرازلاگ باشه این همون جامعه ای هست که شعار آزادی میده و بعدش میگند فلان کاربر اگه مسدود شد چون قصد ترول رو داشته و جالبیش اینه پیام هایی که به نفع خودش هست و جنبه ترول رو داشته رو پاک نمیکنند. طبق گزارش های کاربران تا الان شیرازلاگ ۲۷ نفر از شرکت کنندگان همایش گنولینوکس رو فقط بخاطر پرسش سوالی در مورد همایش مسدود کردند، این فقط آماری هست که کاربران به ما دادند و گرنه مطمعنم بیشتر از این حرفا بوده.


خداحافظی من از شیرازلاگ

من پس از تکمیل موارد های مالی شیرازلاگ،‌ که از قبل براشون ارسال کردم در قالب چند جمله دلخوریمو بهشون منتقل کردم و از این جامعه لفت دادم.

پیام من در گروه اجراایی شیرزالاگ پارت ۱
پیام من در گروه اجراایی شیرزالاگ پارت ۱
پیام من در گروه اجراایی شیرزالاگ پارت ۲
پیام من در گروه اجراایی شیرزالاگ پارت ۲
پیام من در گروه اجراایی شیرزالاگ پارت ۳
پیام من در گروه اجراایی شیرزالاگ پارت ۳

جلسه با امید حکایتی

بعد از جدایی ها و تغییرات درون سیستم، امید حکایتی بهم پیام داد و براش تعجب اور بود چطور بعد از توافق اولیه به اجرای همایش، مجدد رأی گیری اتفاق افتاده و یک جلسه با هم دیگه گذاشتیم.

جلسه شروع شد و من همه چیو برای امید حکایتی تعریف کردم و به امید پیشنهاد دادم با خروج کلیه اعضای شیرازلاگ از ارائه، اگه علاقه داشتی بیا برای ارائه دادن در همایش و امید حکایتی هم قبول کرد و به گروه ارائه دهندگان و گروه تیم اجرایی اضافه شد تا کمکم کنه و ممنونم ازش❤️

کسر مبلغ های غیر ضروری از برآورد هزینه ها

با همفکری با ارائه دهندگان، لیست های غیر ضروری که برای اجرای همایش هزینه زیادی رو خرج میکرد رو حذف کردیم یکی از این موارد ها دفترچه و خودکار بود که بسیار هزینه زیادی براش میرفت و به ترتیب موارد های غیر ضروری حذف شدند از لیست و براورد هزینه رو ۵۰ درصد کاهش دادیم.

اضافه شدن محسن نظام الملکی و دلآرام غلام پور به لیست ارائه دهندگان

با توجه به انصراف شیرازلاگی ها ما ۴ نفر دیگه جا داشتیم که از قبلش امید حکایتی وارد شده بود و محسن نظام الملکی هم گفت عباس میخوام ارائه داشته باشم و دلارام غلام پور با پیشنهاد امید حکایتی وارد شد و گروه تکمیل شده بود دیگه

انجام از اول اطلاع رسانی ها و عملکرد چند برابری تیم اجرایی با تقسیم وضایف ها

بچه ها داشتند پوسترا رو از اول طراحی میکردند و هر جا لگو شیرازلاگ بود حذف میشد، تا در شبکه های مجازی مون منتشر کنیم و همه شبکه های مجازیمون همشون از صفر ساخته شدند و رویه تبلیغات بسیار سخت بود که اینجا لاگ های شهر های مختلف با معرفی شبکه مجازی های جدیدمون از ما حمایت میکردند و برخی از کامیونیتی ها هم که در جریان بودند این حمایت رو انجام میدادند تا در این مدت زمان کم بتونیم کاربرامون رو مجدد جذب کنیم.

ما مجبور بودیم برای جلو بردن کارا در روز،‌ روزی ۴ تا پست آپلود کنیم(همون پست های قبلی) و بچه های تولید محتوا و طراحی پوستر با برنامه داشتند جلو میرفتند و واقعا اگه همکاری و عملکرد این افراد نبود من واقعا در این بازه زمانی گیر میکردیم در جلو بردن کارا.

یه جا داخل یکی از پست های اینستاگرام کنار همه لاگ هایی که تگ میشدند، شیرازلاگ رو هم تگ کردیم تا شاید حمایت انجام بشه از ما، ولی بعدش شیرازلاگ تگش رو روی پست ما حذف کرد و من میرفتم به محسن کریمی یا محمد عابدینی و دیگر لاگ ها درخواست حمایت میکردم داخل متن هام هم سخت بود که از شهر خودم مورد حمایت هم قرار نمیگرفتیم که دیگه کلا بیخیال این جامعه شدیم.

مهدیه پناهیان جزو یکی فعال ترین اعضای تیم اجرایی بود، که حال منو درک میکرد و سعی میکرد با پیام های انگیزشی و فعالیت چند برابری خودش و ارتباط با همه بچه های تیم فشار عصبی منو کم کنه و کارا پر سرعت و درست جلو ببرند و مابقی بچه ها هم با الویت بیشتری کارا رو جلو میبردن

پیام مهدیه پناهیان برای من
پیام مهدیه پناهیان برای من

چالش کناره گیری یکی از اسپانسر ها و چالش اسکان ارائه دهندگان

اینجا منم داشتم به اسپانسرا میپرداختم و یکی از اسپانسرا که نامش رو نباید بیارم بخاطر انصرافش، در جلسات مختلفی که با من گذاشت تایید کرد که میخواد اسکان ارائه دهندگان رو تامیین کنه و منتظر نامه تاییدیه هست که از تهران قرار بود بیاد، و به من گفت با توجه به اینکه ۲ هفته مونده به همایش و ممکنه اسکان ها پر بشه برو یک بوم گردی مناسب رو انتخاب و رزرو کن خوب منم اینکارو کردم و هتلی که درخواست داده بودند و قیمتشون مناسب بود رو انتخاب، و رزرو کردم و پیش پرداخت هم واریز کردم و اطلاع دادم هم به ارائه دهندگان هم به اون شرکت

بعد از ۳ روز با من تماس گرفتند

  • مسئول هماهنگی اون شرکت : سلام آقای داورپناه، راستش مدیر شرکت موافقت نکردن برای اسپانسر شدن در همایش شما چون سابقه ای ندارید و رد شد.
  • من : آقا من شما خودتون تایید کردید و گفتید جا رزرو کنم، من به ارائه دهندگان اطلاع داده بودم و هزینه پرداخت کردم.
  • مسئول هماهنگی اون شرکت : میدونم منم خودم تعجب کردم و دست من نیست، و خدانگهدار موفق باشید
منم بیخیال این شرکت شدم و دنبال دیگر اسپانسرا رفتم تا این هزینه ها تامین بشه و اگه اسپانسری هم جور نمیشد خوده ارائه دهنده هزینه مکانش رو میداد ولی سعی داشتم اینجوری نشه که در ادامه بهش میپردازیم.


چالش تایید کردن عام المنفعه بودن همایش به تالار فرهنگیان

۱۰ روز مانده به همایش مسئول تالار همایش با من تماس گرفت.

  • مسئول : سلام آقای داورپناه عرض شود خدمتتون که مجوز شما از شرکت تجاری هست و با بررسی هایی که کردیم همایش شما تجاری هست. و شما باید هزینه بیشتری برای سالن پرداخت کنید.
  • من : آقا یعنی چی ما از طرف دانشگاه هم قرار بوده نامه بزنند تا همین هزینه رو هم کمتر بگیرید از ما، الان میگید باید بیشتر پرداخت کنیم، چه ربطی داره ما اومدیم از اسپانسر نامه گرفتیم برای مجوز، و تجاری نیستیم میتونید سرچ کنید.
  • مسئول : به ما ثابت کنید که عام المنفعه هستید و حضوری تشریف بیارید برای عقد قرارداد.

واقعا به مرز سکته کردن رسیده بودم واقعا نمیدونستم چیکار کنم و با مسئول دانشگاه شیراز ( آقای طباطبایی ) تماس گرفتم، گفتم چنین اتفاقی افتاده، شما میتونید بهم کمک کنید و گفتند چون سالن برای آموزش پرورش هست، نامه های ما رو قبول نمیکنند، و ازت خواستند ثابت کنی که عام المنفعه هستی و با نامه ما پذیرا نمیشند.

طبق معمول عصبی بودم هی میگفتم تهش نشد مجبورم گوشیمو بفروشم بدم برای هزینه سالن، و از این مدل فکرا که میگفت نباید متوقف بشی.

تا یادم افتاد به ستار ستودگان، بنیان گذار خانه خلاق درخت آبی، باهاش تماس گرفتم.

  • من : سلام ستار به مشکل خیلی بدی خوردم، اینجا بهم میگن شما تجاری هستید بخاطر اینکه مجوزتون رو از شرکت تجاری گرفتید و باید هزینه بیشتری پرداخت.
  • ستار ستودگان : من الان مسافرتم ولی نگرانش نباش خودم میام درستش میکنم.
  • من : ستار من دارم میمرم از استرس،‌ چطور میتونی درستش کنی؟
  • ستار ستودگان : نگران نباش وقتی میگم درستش میکنم خیالت راحت باشه.

و من یکمی آروم شدم ولی استرسش رو داشتم.

چند روز دیگه ستار ستودگان اومد و با هم رفتیم اونجا و ستار قبلش به بنیاد های مختلف سپرده بود تاییدیه عام المنفعه بودن همایش رو برای مدیر تالار فرهنگیان ارسال کنند و خودشم اومد صحبت کرد و همه چی تایید شد و من پیش پرداخت انجام دادم و خیالم راحت شد و واقعا ممنونم از ستار خیلی زحمت کشید کلا برای اجرایی سازی این همایش از همون اولش ❤️



جلسات حضوری با تیم اجرایی همایش

با توجه به اتفاقاتی که افتاد ما سعی میکردیم جلسات بیشتری با تیم اجرایی بزاریم و فیلد هر کسی رو مشخص کنیم و برای هر بخش یک سرپرست بزاریم تا کارا درست جلو بره و هر سری سعی میکردیم در حالت آزمایشی قرار بگیریم تا روز همایش هیچ مشکلی نباشه. ما بر اساس اولویت ها تیم ها رو به شکل زیر تعیین کردیم.

  • تیم ورودی ۱
  • هماهنگی با خبرنگاران
  • تیم پذیرایی و تدارکات
  • تیم اتاق فرمان
  • تیم فیلمبرداری و عکاسی
  • تیم صحنه
  • تیم ورودی ۲
  • تیم مدیریت کارگاه ها
  • تیم سالن طبقه پایین
  • تیم سالن طبقه بالا
  • تیم حمل و نقل ارائه دهندگان
  • تیم پخش کننده جوایز
  • تیم مدیریت حوادث
  • تیم مدیریت پوشش ها
مرتبط به جلسه با تیم اجرایی پارت ۱
مرتبط به جلسه با تیم اجرایی پارت ۱
مرتبط به جلسه با تیم اجرایی پارت ۲
مرتبط به جلسه با تیم اجرایی پارت ۲
مرتبط به جلسه با تیم اجرایی پارت ۳
مرتبط به جلسه با تیم اجرایی پارت ۳
مرتبط به جلسه با تیم اجرایی پارت ۴
مرتبط به جلسه با تیم اجرایی پارت ۴
بعد از تعیین سمت ها،‌ و جایگاه هر شخص، لازم بود چند جلسه هم حضوری بریم سالن همایش تا تمرین ها رو انجام بدیم و بچه ها همگی مسلط باشند به مکان
تمرین تیم اجرایی در سالن همایش
تمرین تیم اجرایی در سالن همایش




چالش عدم بلیط هوایی و کمبود بلیط زمینی

کارا جلو میرفت تا اینکه متوجه شدیم برخی از شرکت کنندگان، بخاطر عدم وجود بلیط قصد کنسل کردن بلیط هاشون رو داشتند، این اتفاق عجیب بود آخه هیچوقت ما کمبود بلیط نداشتیم تا با مراجعه به ترمینال ها متوجه شدیم کلا قبل از شروع ماه محرم خیلی از خطوط مسافربری رو میبرند سمت عراق و کمبود بلیط ها به این دلیل بود، خدایا حالا چیکار کنم.

مسئله اونجا بزرگ شد که متوجه شدیم حتی برای ارائه دهندگان هم بلیط گیرمون نمیاد مگر از بازار سیاه، با قیمت بیشتر تهیه کنیم اومدیم ۱۰ نفر از اعضای تیم اجرایی اختصاص دادیم به این مورد که کل سایت ها رو بگردن هر روز، و بلیط پیدا کردند رزرو کنند هم برای شرکت کننده هم ارائه دهندگان و ما به هر سختی بود بلیط رفت ارائه دهندگان رو تهیه کردیم ولی برای برگشت شون اصلا برای روز جمعه بلیطی نبود و باید تا شنبه شیراز میموندن تا شنبه برگردند به شهرشون و شرکت کننده هایی که بلیطی رفت و آمد گیرشون نمیومد، مجبور بودیم هزینه هاشون رو برگشت بزنیم و بلیط همایش شون رو لغو کنیم.

اسپانسر های جدید

به ترتیب شرکت ایرانسرور، شرکت جهان اطلاعات ایمن سرو، شهر فافا، ابردراک با امتیاز و خدمات مختلف برای همایش وارد شدند و از قبل هم پیشخوان ملی و دوآپس یار هم حضور داشتند. و تایید حضور این اسپانسرها رو به گروه ارائه دهندگان اطلاع میدادم.

برنامه زمان بندی همایش

خوب ما نزدیک به تاریخ اجرای همایش بودیم. و باید زمانبدی ها رو انجام میدادیم من و محمد عابدینی با الویت های موضوع برنامه زمان‌بندی رو از ساعت ۹ صبح تا ۹ شب ست کردیم. و در گروه، به ارائه دهندگان اطلاع دادیم.

مرتبط به جلسه زمان بندی با محمد عابدینی
مرتبط به جلسه زمان بندی با محمد عابدینی

تغییر برنامه زمان بندی همایش

پس از اینکه زمانبندی رو داخل گروه گذاشتیم رامین اعتراض کرد که عباس ۱۳ ساعت همایش بخدا خسته میشن شرکت کننده ها، بیا با برگزاری کارگاه ها و ارائه ها همزمان زمان رو کاهش بده و تا ساعت ۱۸ تموم‌ش کنیم. و بعد از نظر سنجی ها ما زمانبندی ها رو تغییر دادیم و تا ساعت ۱۸ برنامه تموم میشد.


چالش محدود بودن منابع مالی و معرفت تیم اجرایی❤️

۲ روز مونده به همایش، و همه کارا رو داشتیم جلو میبردیم تا اینکه از تالار فرهنگیان با من تماس گرفتند که آقای داورپناه باید همین امروز کامل تسویه حساب کنید و لیست غذا ها رو بدید و قابل تمدید نیست. گفتم حله و داخل ایوند نزدیک ۶۰۰ تا ثبت نامی بود که باید ثبت نام رو متوقف میکردم چون دیگه اضافه کردن تعداد غذا بعد از تسویه امکان پذیر نبود، درخواست زدم که پول ها تسویه بشه و متوجه شدم دقیق یک روز بعد از همایش پول ها واریز میشد و تماس گرفتم با تالار فرهنگیان که آقا نمیشه بعد از همایش تسویه کنم یه چیزی گرو بزارم که گفتند غیر ممکنه و اگه امروز تسویه نکنی ما طبق قرارداد همه چیو کنسل میکنیم.

بازم استرس بدی گرفتم تقریبا ۵۰ میلیون کم داشتم و باید کل مبلغ رو تسویه میکردم دیگه زدم به سیم آخر و گوشیم رو آگهی کردم برای فروش، راه حل دیگه ای نداشتم قبل از فروش به بچه ها اطلاع دادم که اگه دارید یه گوشی موقت بدید دست من باید گوشیمو بفروشم و دقیقا سر معامله زمانی که مشتری میخواست پول واریز کنه پارسا شفیعی زنگم زد گفت فقط بگو چقدر کم داری و سریع برام واریز کرد و بهم قرض داد و نزاشت گوشیمو بفروشم و تیم اجرایی همگی درخواست داشتند که کمک میکنند، تا مبلغ تامیین بشه که واقعا دمشون گرم ❤️

اطلاع از قروش گوشیم در گروه تیم اجرایی
اطلاع از قروش گوشیم در گروه تیم اجرایی
درخواست یچه های برای کمک
درخواست یچه های برای کمک
اطلاعیه عدم فروش گوشیم و کمک پارسا در گروه تیم اجرایی
اطلاعیه عدم فروش گوشیم و کمک پارسا در گروه تیم اجرایی

عصر اون روز باید تسویه میکردم و هنوز ۲۵ میلیونی کم داشتیم، داخل تیم اجرایی درخواست گذاشتم که هر کسی در حد توانش اگه میتونه به من مبلغی رو قرض بده تا بعد از همایش وقتی ایوند با من تسویه میکنه برگشت بزنم براش.

درخواست کمک مالی در تیم اجرایی
درخواست کمک مالی در تیم اجرایی

بچه ها همگی زحمت کشیدند با مبلغ های مختلف اومدن تا این چالش رو حل کنند حتی بعضی هاشون هم که پول نداشتند رفتند از اقوامشون قرض کردند و به من پرداخت کردند تا کارا جلو بره و واقعاا از همشون ممنونم همه مدله پشت همایش بودند❤️


عدم اسپانسر برای هزینه اسکان

خوب همونجوری که قبلا عرض کردم ما یک اسکانی گرفتیم که بعدش اسپانسر مربوطه کنار کشید. و ۲ روز مانده به همایش و اسپانسری برای این مورد نداشتیم داخل گروه مطرح کردم و خواستم بخشی از هزینه ها رو ارائه دهندگان پرداخت کنند که واقعا سخت بود برام مطرح کردنش چون ما شیرازیاا داخل رسممون نباید مهمان هزینه جاشو بده، بعد از مطرح کردنش سهند حبیبی اومد گفت بزار برسم شیراز درستش میکنم شاید مبلغ اسپانسری از سمت دواپس یار رو بیشتر کنیم و نگران این موارد نباش و برو کارای همایش رو انجام بده که واقعا خیلی دمش گرم❤️

تکمیل کردن ظرفیت خالی سالن همایش

خوب من در گروه اعلام کردم که برای ۵۷۵ نفر ( بدون محاسبه تعداد کل ارائه دهندگان و اسپانسرا که با اونا من برای ۶۳۰ نفر پرداخت کرده بودم) ظرفیت قرداد امضا کردم و هزینه پرداخت شد. که کیانوش ازم پرسید عباس مگه ظرفیت اونجا ۸۰۰ نفر نیست اینکه کمه، منم گفتم اره ولی بخاطر نبود بلیط رفت و آمد خیلی ها انصراف دادند و این ظرفیت ثابت بوده که بعد از قرارداد نمیتونم برای بقیه غذا اختصاص بدیم.

پیام کیانوش در گروه ارائه دهندگان پارت ۱
پیام کیانوش در گروه ارائه دهندگان پارت ۱
پیام کیانوش در گروه ارائه دهندگان پارت ۲
پیام کیانوش در گروه ارائه دهندگان پارت ۲

بعدش از طرف ارائه دهندگان مطرح شد که چرا وقتی فضای خالی هست ثبت نام رو ببندیم اگه نمیشه بهشون ناهار داد مشکلی نیست با قیمت کمتری ثبت نام رو باز بزارید، و جادی پیشنهاد کرد که بعد از انجامش بگو تا من توئیت کنم تا ظرفیت پر بشه.

خوب مشکلی که بود، تعداد فالوده ها بود که اسپانسر قرار بود ۶۰۰ تا تهیه کنه و من گفتم بزارید با اسپانسر صحبت کنم ببینم اضافه کردن ۲۰۰ تا فالوده دیگه براش امکان پذیر هست، تا بعدش تصمیم بگیریم و بعد از تایید اسپانسر به همه اوکی دادم، قرار شد با مبلغ ۲۰ تومن ۱۵۰ تا ظرفیت اضافه کنم چون ما گیاه خوارا رو داشتیم و ۶۰۰ تا تکمیل بود که با اضافه کردن ۱۵۰ نفر دیگه ظرفیت رو تکمیل میکردیم.

تایید اضافه شدن ۱۵۰ بلیط
تایید اضافه شدن ۱۵۰ بلیط
اینحا من بلیط جدید تعریف کردم و ۲۰ تومن هزینه قید کردیم که کمتر از ۱ ساعت بعد از توئیت جادی ظرفیت تکمیل شد، که همین موضوع چالش بدی رو اعمال کرد که در ادامه بهش میپردازیم که چرا ۱۵۰ نفری که بلیط بدون ناهار داشتند بازم سمت سالن غذاخوری رفتند و ناهار گرفتند. و اشتباه کجا بود؟

یک روز قبل از همایش

خوب رسیدیم به یک روز قبل از همایش و اینجا بچه ها رو چیده بودم که تمامی ارائه دهندگان رو با ماشین های شخصی شون تا هتل همرایی کنند و خودم قرار بود با محمد اقبال بریم آنتن اینترنت رو و خیلی از بنر و میکسدزون و غیره رو نصب کنیم، و خیالم از بچه ها راحت بود.

مرتبط به چیدمان بنر ها
مرتبط به چیدمان بنر ها

چالش اینترنت

ظهر گرما بود و هوا بشدت گرم به هر سختی که بود چند ساعتی طول کشید تا با محمد اقبال آنتن رو نصب رسیدیم پایین که تست کنیم محمد گفت عبااااااس یه مشکل بسیار بد گفتم چیه؟ گفت اینجا دکل اینترنت فاصله زیادی داره و نمیتونیم اینترنت بگیریم با رادیو، وااااای خداایااا چیکار کنم الان آخه چرا برای چنین سالنی با همچین ظرفیتی چطور هیچ دکل اینترنتی در نزدیکی‌ش نیست من چیکار کنم که محمد همیشه راه حلی داشت و گفت نگران نباش با تی دی ال تی درستش میکنیم چند تا کنار هم میزاریم با اینترنت فوروارد انجامش همون موقع هم ابردراک زنگ زد و برای استریم اعلام امادگی کرد و گفت مشکلی نیست با همون مودم انجامش میدیم.

محمد اقبال بعد از ساعت ها تلاش برای تست استریم
محمد اقبال بعد از ساعت ها تلاش برای تست استریم



خوب اینجا بچه ها دونه دونه اومدن و داشتند بنر ها و میکسدزون ها رو متصل میکردن و اسپانسرا هم غرفه هاشون میچیدن و در امور اجرایی به بچه ها کمک میکردند.

چالش دیرکرد چاپ تیشرت ارائه دهندگان

همون موقع چاپخونه بهم زنگ زد

  • مسئول چاپخونه :‌ سلام آقای داورپناه، متاسفانه سفارش شما بخاطر دیرکرد پیک مربوطه جمعه آماده تحویل میشه.
  • من : (من اون لحضه در حد سکته) شووخییی میکنییی آقا یعنی چی جمعه، من پنج شنبه همایش دارم.
  • مسئول چاپخونه :‌ میدونم ولی آخه پیک بدقولی کرد
  • من :‌ من این حرفا حالیم نیست هر جوریه برام چاپش کنید من قبلا با شما شرط کردم
  • مسئول چاپخونه : حله اقا اگه موضوع مهمی هست از همکار جور میکنم
  • من : آقا هر جوریه امشب برام جورش کنید از همکار از بازار از هر جا که فکر میکنید فقط امشب برسونید به دستم فردا همایش داریم.
  • مسئول چاپخونه : باشه درستش میکنیم
و به هر سختی که بود، چاپخونه این چالش رو حل کرد ولی خیلی زنگ زدیم و پیگیر شدیم تا آخر شب تیشرت ها رسید دستمون



عصر اون روز همه کارا تموم شد و چشمام دیگه داشت سیاهی میرفت از خستگی رفتیم هتل، شام دورهمی داشتیم با ارائه دهندگان که قرار بود برای روز همایش هماهنگی داشتنه باشیم با هم، که سهند با من در مورد هزینه های اسکان صحبت کرد و ۲۵ میلیون به رقم اسپانسری دوآپس یار اضافه کرد که دمش گرم ۹۰ درصد هزینه ها تامیین میشد و مشکلی نداشتیم برای اجرا

شبش پرواز جادی و علی امام علی نژاد تأخیر خورد که به بچه ها گفتم برید استراحت کنید و برای فردا انرژی داشته باشید خودم میرم دنبالشون، که تا علی و جادی رو رسوندم هتل ساعت ۲ شده بود و هر چی تلاش کردم بخوابم خوابم نمیبرد همش استرس داشتم نکنه موردی اتفاق بیوفته و غیره که ساعتای ۴ خوابم برد و ۵ بیدار شدم رفتم سمت سالن همایش هیچ‌جوره آروم نمیگرفتم و به شدت استرس داشتم.


روز همایش گنولینوکس

خوب رسیدیم و بچه ها زودتر اومدن و سریع تیشرت هاشون رو میپوشیدند و هر کسی طبق تمرینات قبلی در محدوده خودش قرار گرفت.

چالش تجهیزات اسپانسر

هنوز شروع نشده چالش ها اومدن سمتم، تیم صحنه بهم اعلام کرد عباس لب‌تاب هایی که فلان اسپانسر تهیه کرده برای پیشخوان و ورودی، مشکل گرافیکی دارن و به پرژکتور وصل نمیشه و اون یکی برای دوران قاجاره، ای خداااا رفتم سریع سمت اسپانسر مربوطه آقا این چه وضعشه این چیه دادید به ما ما خودمون برنامه نویسیم هر کدوم کم کم دو تا لب‌تاب داریم اگه گفتم لب‌تاب بیارید خواستیم با سرعت بیشتری به کارا بپردازیم و سرو کله زدن با اسپانسر و عصبی شدنم به حد بد، که امیر خلیلی یکی از اعضای تیم اجرایی لب‌تاب خودشو اختصاص داد برای سالن و ما لبتاب های اسپانسر رو دادیم به خودشون بدردمون نمیخورد.


چالش پذیرش شرکت کنندگان

رفتم سراغ در ورودی و دیدم خدایاا صف بسیار طولانی شکل گرفته، بچه ها چرا دست تنها هستید گفتند لب‌تابی که اسپانسر داده به ما، هم خرابه و فقط با یک لب‌تاب پذیرش میکنیم که دیگه خیلی عصبی شدم و سریع بچه ها لب‌تاب های خودشون رو گذاشتند تا کارا زودتر جلو بره و این مشکل هم حل شد ولی عصبی بودم و استرس بدی داشتم از این اتفاقا

مرتبط به بخش پذیرش
مرتبط به بخش پذیرش

چالش میکسر سالن

خوب محمد عابدینی به عنوان مجری همایش زودتر از همه رسید و استریم رو بچه ها شروع کرده بودند رفتم روی سن دیدم ای وای میکروفن سیمی بهمون دادند و میکسر ورودی صدا از لبتاب به بلندگو نداره سریع رفتم سمت مدیریت، آقا این چه وضعی هست به من اعلام کردید میکروفن بی‌سیم هست و میکسر ورودی داره که صدا رو از لبتاب بگیریم اگه اینجوری بود میگفتید میکسر اجاره میکردم که در آخرش به این نتیجه رسیدم که چاره ای نداریم جز اینکه با همین تجهیزات جلو بریم و کیانوش گفت عباس نگران نباش صدای لبتاب رو با نزدیک کردن میکروفن به بلندگو لب‌تاب پخش میکنیم داخل بلندگو های سالن و من عصبی میگفتم آخه کیانوش روز اول به من باید میگفتند تا من به فکر باشم میکسر جور کنم و کیانوش میگفت کاریه که شده انقدر حرص نخور بسپار به من

چون ما ارائه آنلاین هم داشتیم که سعید بستان دوست بود و از انگلیس لایو قرار بود ارائه بده که سره ارائه سعید، کیانوش از طریق نزدیک کردن میکروفن به بلندگوی گوشیش صدای سعید بستان دوست رو میداد به بلندگو سالن

تغییرات برنامه زمانی

ارايه دهندگان همگی رسیدند و سهند بهم گفت عباس تایم ارائه منو تغییر بده میخوایم وقتی تیمم میرسه ارائه بدم و سهند رو با امید حکایتی تعویض کردم و بعدش زمان بندی ها هر کدوم با اختلاف های زمانی رو به رو شد. که قابل مدیریت بود


چالش تیم پذیرش

گوشیم زنگ خورد

  • تیم پذیرش : عباس یه سری ها اومدن میگن شیرازلاگ ثبت نام کرده بودیم و در جریان جدایی ها نیستند و بلیط ندارند.
  • من : ای خدا لعنت کنه شیرازلاگ و عواملش رو که تا روز همایش همچنان تاثیرات بدش باید باشه
رفتم دیدم یه تعدادی اصلا در جریان جدایی ها نبودن و مجبور شدم بگم برن در دسته های شرکت کنندگان فاقد ناهار


چالش تیم کارگاه تخصصی

بازم اینحا گوشیم زنگ خورد

  • تیم کارگاه : عباس جون هر کسی میپرستی برس به داد ما
  • من :‌ چی شده چه اتفاقی افتاده ؟
  • تیم کارگاه : حاجی سره کارگاه خانم اشرفی با جمعیت باور نکردنی رو به رو شدیم مجبور شدم درو ببندیم ولی اینجا ازدحام بدی شکل گرفته
  • من : حله الان بچه ها رو میفرستم کمکتون
مرتبط به کارگاه خانم اشرفی
مرتبط به کارگاه خانم اشرفی
کارگاه خانم اشرفی مورد استقبال شدید قرار گرفته بود و ظرفیت کارگاه ها ۱۵۰ نفر بیشتر نبود که حدود ۲۵۰ نفر اونجا حجوم اورده بودند که مجبور شدیم یه سری ها رو راه ندیم اونجا بود، که به شدت انتقاد های زیادی در این مورد شکل گرفت که واقعا راه‌حلی نداشتیم اون لحضه براش

به وقت ناهار

ارائه ها و کارگاه های تخصصی ها داشت درست جلو میرفت و تیم اجرایی همگی درست کاره خودشون رو انجام میدادند رسیدیم به وقت ناهار که بعد از ارائه لقمان آوند بود.

ما باید در ۲ سانس ۴۰۰ نفره ناهار میدادیم و غذاهای گیاهی هم جدا گرفته بودیم که محمد عابدینی پیشنهاد کرد یه سری که گشنه تر هستند رو زودتر بفرست برن ناهار و مابقی هم جادی رو نگه میداریم که با جادی عکس بگیرند این مدلی مدیریتش میکنیم.

گفتم حله، و به همین شکل این تغییرات اعمال شد.

مرتبط به اون لحضه
مرتبط به اون لحضه


چالش ازدحام جمعیت برای ناهار

بازم گوشیم زنگ خورد

  • مسئول تالار :‌ آقای داورپناه این چه وضعشه ازدحام به شکل خیلی بدی اتفاق افتاده
  • من : آقا من به تعداد فرستادم و ۱۵ نفر تیم اجرایی من اونجا هستند خوب زودتر غذا بدید دیگه
  • مسئول تالار :‌ ما یکی از سالن هامون رو نشد اختصاص بدیم برای پذیرایی
  • من : اقا به من چه، روز اول مگه لیست بهتون ندادم کارو راه بندازید لطفاا
  • مسئول تالار : پاشو بیا جمعیت رو ببین یکاریشون کن دارن از شورا دارن میان اینجا حجاب ها هم رعایت نشده دردسر میشه
  • من : حله الان میام
واقعا با جمعیت زیادی رو به رو شدم و فقط تیم رو اوردم که صف رو جوری بچینند که کارا جلو بره و مستقیماا به بچه ها بگم حجاب رو رعایت کنند.

عدم هماهنگی در مورد حضور بادیگارد ها از سمت اسپانسر

دوباره گوشیم زنگ خورد

  • تیم پذیرایی : عباس جمعیت خیلی شدید زیاد شده بیا لبتاب های ما رو اکانتت رو روشون تنظیم کن تا سریع کارا رو انجام بدیم بره
  • من : حله الان میام
در حال ست کردن اکانت ها بودم و مدیریت جمعیت، که یهو گوشیم باز زنگ خورد
  • تیم سالن : عباس عباس فقط بدو بیا مأمور ریخته داخل سالن
  • من : چیییی مأمور براییی چیییی
  • تیم سالن : من خودمم نمیدونم احتمالا ازدحام جمعیت زیاد بوده اومدن

من اون لحضه شوک به تمام معنا به سرعت رفتم برسم به سالن و اینجا یه تنه خیلی بدی زدم به یکی از شرکت کننده ها که فرصت نشد ازش عذرخواهی کنم و بچه های تیم اجرایی ازش معذرت خواهی کردند اگه متن منو داری میخونی اینجا ازت معذرت میخوام اون لحضه حال مناسبی نداشتم.

به سرعت داشتم میرفتم سمت سالن و به شدتی عصبی و استرس داشتم که یه جا از طبقه دوم سالن غذا خوری پریدم پایین اون لحضه هیچی برام معنی نداشت جز اینکه برسم به سالن و ببینم چی شده و برام مهم نبود ارتفاع چقدره فقط مغزم میگفت بپر ازش ؟

رسیدم به سالن و دیدم چند نفر کت و شلوار پوشیده و با بیسیم اونجان

  • من : چه مشکلی پیش اومده
  • اونا : به تو مربوط نیست
  • من : حاجی تیم ما برگزار کننده هست چه مشکلی پیش اومده
  • اونا : اع شما آقای داورپناه هستید، ما بادیگارد هستیم و از طرف فلانی اومدیم بهتون کمک کنیم.
  • من : حاجی این چه وضعشه، در مورد شما با من هماهنگی نشده بود و این چه طرز برخورد کردن هست بچه ها به حد مرگ ترسیده بودن از این مدل پاسخ شما به سوالات
  • اونا : عذرخواهی میکنم ولی خوب به ما گفتند فلان ساعت بیاییم اینجا
  • من : خوب میدونم ولی نباید بگید فلانی بیاد هر کسی هر چی پرسیده اینجوری جوابش دادید و بچه ها ترسیدند
  • اونا :‌ ما اومدیم کمک تون کنیم
  • من : والا ما نیازی به بادیگارد نداشتیم ولی حالا که اومدید برید سمت جادی ازدحام جمعیت رو مدیریت کنید.
و واقعا این قسمت به مرز مرگ رسیده بودم
مرتبط به بعد از حضور بادیگارد ها
مرتبط به بعد از حضور بادیگارد ها


چالش کمبود غذا

هنوز چالش های قبلی وجود داشت که باز باهام تماس گرفتند

  • مسئول رستوران : آقای داورپناه غذا کم اومده
  • من :‌ مگه میشه من بیشتر از ظرفیت موجود غذا سفارش دادم
  • مسئول رستوران : کم اومده ازدحام به شکلی بوده که من به تیم اجراییت گفتم لبتاب هاشون رو جمع کنند هر کی اومد ناهار بدیم احتمالا کسایی که بلیط نداشتند اومدن غذا خوردند
  • من : آقا این چه وضعی بوده چرا تیم اجراییم رو رد کردی؟ حالا چند نفر دیگه مونده؟ غذا بدید بره و اینکه غیر ممکنه بچه هایی که بلیط ناهار نداشتند بیان سواستفاده کنند بچه ها این مدلی نیستند
  • مسئول رستوران : ازدحام به شدت زیاد بوده و من باید اینکارو میکردم و نگران نباش همه رو غذا میدیم و بعد حساب کنید
  • من :‌ حله
ادامه همایش داشت شروع میشد که با من تماس گرفتند بیا تسویه کن کارتم رو دادم به یکی از تیم اجرایی گفتم برو حساب کن

بدهی ۲۹ میلیون تومانی حاصل کمبود غذا

دوباره گوشیم زنگ خورد

  • محمد اکرمی : عباس کلا شده ۹ میلیون
  • من : خوب حله حساب کن ۹ تومن شده دیگه ؟
  • محمد اکرمی : عباس اشتباه شنیدی گفتم شده ۲۹ میلیون
  • من : چیییییییی!! ۲۹ میلیون مگه چقدر غذا کم اومده بوده
  • محمد اکرمی : والا اینجوری که دارن حساب میکنند میشه ۲۹ میلیون
  • من : نه پرداخت نکن فعلا بیا تا ببینم چی شده

اینجا دیگه رسماا افتادم خدایا من هنوز بدهی های قبلیم جور نشده، ۲۹ میلیون بدهی جدید چطوری پرداختش کنم حتی گوشیمو کناره لبتابمم بفروشم جبران این بدهی ها نمیشه.

رفتم پیش سهند، سهند گفت مگه میشه شرکت کننده ای که غذا نداشته بره غذا بگیره کاش ژتون میدادیم و هزار کاش و چرا که فایده نداشت.

مرتبط به او لحضه
مرتبط به او لحضه
سهند بررسی کرد و گفت عباس مگه میشه ۱۵۰ نفر فاقد بلیط ناهار برن ناهار بگیرند کاش این احتمال رو میدادیم و جلوشو میگرفتیم
یخورده مبهم بود برامون این موضوع


رفتم پیش ستار ستودگان و ستار گفت بزار شاید بشه تخفیف بگیرم و نزدیک ارائه جادی بودیم و ستار گفت برو به جادی موضوع رو بگو و یک لینک دونیت بزارید شاید اونایی که بلیط بدون ناهار داشتند، از این موضوع مطلع نبودند.

مرتبط به او لحضه
مرتبط به او لحضه


درخواست دونیت برای جمع آوری بدهی ۲۹ میلیونی در همایش

اینجا رامین فیاض زاده و تیم اجرایی مطلع شدن از این موضوع، و همگی دنبال راه‌حل و علت این موضوع بودیم حتی نشستیم لیست شرکت کنندگان و فیلم های ضبط شده رو چک کردیم و تصمیم گرفتیم اعلام کنیم برای دونیت

رفتم به جادی گفتم همچین اتفاقی افتاده جادی گفت عجیبه، ولی نگران نباش لینک دونیت بساز من آخر ارائه اعلام میکنم و اگه جمع نشد ما و اسپانسرا مبلغی میزاریم روی هم تا تامیین بشه.

منم لینک رو ساختم و به مدیر تالار گفتم آقا فعلا ندارم چند روز بهم مهلت بدید من که فرار نکردم.

جادی آخر ارائه‌اش، موضوع رو اطلاع داد و لینک دونیت قرار دادیم و از اسپانسرا هم درخواست کمک کردیم و در ادامه لیست دریافتی مبلغ دونیت رو براتون قرار دادم


اختتامیه همایش گنو/لینوکس

خوب رسیدیم به اختتامیه تا اینجا خداروشکر با همه چالش های شخص خودم و تمامی چالش هایی که اعضای تیم اجرایی داشتند رسیدیم به اختتامیه همایش گنولینوکس با تقدیر از تیم اجرایی، بلاخره این همایش رو با موفقیت و با رضایت عمومی شرکت کنندگان تمومش کردیم .

مرتبط به اختتامیه همایش گنولینوکس
مرتبط به اختتامیه همایش گنولینوکس

و من به همراه ۵۰ نفر اعضای تیم اجراییم از شروع برنامه تا آخرش با تمامی چالش ها، برنامه رو به اتمام رسوندیم و جا داره از تمامی اعضای تیم اجرایی اینجا هم تشکر کنم خصوصاا اعضای تیم استریم و اتاق فرمان و تیم کارگاه مهدیه پناهیان و امیر خلیلی که فشار و استرس زیادی کشیدند برای این همایش، این تیم فاقد دریافت هیچگونه هزینه ای کاملا دواطلبانه از روز اول برای این همایش زحمت کشیدند.

اعضای تیم استریم
اعضای تیم استریم


جا داره اینجا به این نکته اشاره کنم که بخاطر رفتار غیرحرفه ای خودم در طول این همایش، با برخی از اعضای تیم اجرایی متاسفانه بعد از همایش، برخی اعضا رو از دست دادم و حق کاملا با این افراد بود و من دیگه نتونستم این افراد رو به دایره ارتباطم اضافه کنم و برای خودم متاسفم بابت عدم درک این موارد و براشون آرزوی موفقیت دارم، زحمت ها و تلاش هاشون در این همایش قابل تقدیر بوده و هست❤️

لیست اعضای تیم اجرایی همایش گنو/لینوکس شیراز

آلبوم عکس های همایش گنو/لینوکس شیراز

ویدیوهای همایش گنو/لینوکس شیراز

کانال تلگرامی جامعه لینوکسی شیراز


نظر ارائه دهندگان، در مورد همایش گنو/لینوکس شیراز

نظر دانیال سهیل در مورد همایش گنو/لینوکس شیراز
نظر دانیال سهیل در مورد همایش گنو/لینوکس شیراز
نظر کیانوش عشایری زاده در مورد همایش گنو/لینوکس شیراز
نظر کیانوش عشایری زاده در مورد همایش گنو/لینوکس شیراز
نظر لقمان آوند در مورد همایش گنو/لینوکس شیراز
نظر لقمان آوند در مورد همایش گنو/لینوکس شیراز
نظر دانیال بهزادی در مورد همایش گنو/لینوکس شیراز
نظر دانیال بهزادی در مورد همایش گنو/لینوکس شیراز
نظر دلآرام غلام پور در مورد همایش گنو/لینوکس شیراز
نظر دلآرام غلام پور در مورد همایش گنو/لینوکس شیراز
نظر محمد عابدینی در مورد همایش گنو/لینوکس شیراز
نظر محمد عابدینی در مورد همایش گنو/لینوکس شیراز
نظر امید حکایتی در مورد همایش گنو/لینوکس شیراز
نظر امید حکایتی در مورد همایش گنو/لینوکس شیراز
نظر فهیمه اشرفی در مورد همایش گنو/لینوکس شیراز
نظر فهیمه اشرفی در مورد همایش گنو/لینوکس شیراز
نظر سهند حبیبی در مورد همایش گنو/لینوکس شیراز
نظر سهند حبیبی در مورد همایش گنو/لینوکس شیراز
نظر محمد مسلمی در مورد همایش گنو/لینوکس شیراز
نظر محمد مسلمی در مورد همایش گنو/لینوکس شیراز
نظر علی امام علی‌نژاد در مورد همایش گنو/لینوکس شیراز
نظر علی امام علی‌نژاد در مورد همایش گنو/لینوکس شیراز
نظر رامین فیاض زاده در مورد همایش گنو/لینوکس شیراز
نظر رامین فیاض زاده در مورد همایش گنو/لینوکس شیراز
نظر جادی میرمیرانی در مورد همایش گنو/لینوکس شیراز
نظر جادی میرمیرانی در مورد همایش گنو/لینوکس شیراز
نظر محمد پروین در مورد همایش گنو/لینوکس شیراز
نظر محمد پروین در مورد همایش گنو/لینوکس شیراز
نظر علی باقرنیا در مورد همایش گنو/لینوکس شیراز
نظر علی باقرنیا در مورد همایش گنو/لینوکس شیراز


دونیت ارائه دهندگان برای همایش

بعد از همایش با توجه به بدهی هایی که برای همایش داشتم، در گروه ارائه دهندگان، بچه ها اومدن و هر کدوم با مبلغی حمایت کردند تا من بخاطر سنگینی بدهی ها مجبور نشم چیزی رو بفروشم و اینجا از همه ارائه دهندگان هم تشکر میکنم با همه مشکلاتی که بود بازم پشت این همایش بودند و همه مدله حمایت کردند ❤️

چرا غذا کم اومد وقتی بیشتر از ظرفیت غذا گرفته بودیم

خوب چند روزی گذشت رفتیم به بررسی چرایی این اتفاق همونجوری که قبلا خدمتتون عرض کردم با نظرسنجی ما اومدیم برای ۱۵۰ نفر بلیط ۲۰ تومنی فاقد ناهار تعریف کردیم، تا ظرفیت رو پر کنیم اما من در ایوند بلیط رو از نوع بلیط قبلی تعریف کردم و فقط در عنوان بلیط زدم فاقد ناهار اما گزینه های الزام انتخاب نوع غذا رو حذف نکرده بودم (بخاطر مشغله های کار های همایش اون روز اصلا حواسم نبود چک کنم) خوب اینجا خیلی ها به عنوان دقت نکرده بودند و برای ثبت نام باید نوع غذا رو انتخاب میکردند و همین موضوع باعث شد خیلی ها که بلیط ۲۰ تومنی داشتند فکر کنند ناهار هم شامل شون میشه و به وقت ناهار به سمت سالن های غذا خوری رفتند که نوش جون‌شون این خطا از سمت من بود و با حمایت شرکت کننده ها و ارائه دهندگان دغدغه این مبلغ رو نداشتیم که در ادامه توضیح میدم که این بدهی رو کلا پرداختش نکردیم و با خدمات دیگه ای که از سمت رستوران به ما تعلق نگرفت ما هزینه مازاد پرداخت نکردیم.

عدم پرداخت بدهی به رستوران بخاطر اخذ حق سرویس

خوب ما بعد از چند روز رفتیم برای بررسی اتفاقات و پرداخت بدهی خوب من بدهی های دیگه ای هم داشتم و تقریبا ۲۵ میلیون دیگه بجز بدهی رستوران، بدهی داشتم. و در زمینه های مختلف سعی داشتیم تخفیف بگیریم از تالار مربوطه، که بعد از بررسی قرارداد و مرور تعداد غذاها به موردی خاصی رسیدیم در قرارداد بنام حق سرویس که مبلغ زیادی رو به خودش اختصاص داده بود تقریبا ۲۵ میلیون بود. که بعد از مشورت با چندین وکیل و سرچ، متوجه شدیم که حق سرویس فقط مخصوص رستوران هایی هست که زیر نظر میراث فرهنگی هستند، و از سال ۹۳ گرفتن حق سرویس جرم تایید شده، که با مطلع کردن مدیر تالار از این موضوع و تندروی های مختلف توافق کردیم به عدم پرداخت بدهی بجای شکایت و غیره.

و این مدلی تونستیم هزینه ای که الکی از ما گرفته بودند رو در این زمینه خرج کنیم و با مابقی پول هامون بدهی های دیگمون رو پرداخت کنیم که بازم یه ۲ تومنی کم اوردیم و از جیب دادیمش مشکلی نبود.


چالش های بعد از همایش

خوب چالش ها هم بعد از همایش دست از سرم بر نمی‌داشتند.

چالش پرداخت انصرافی هایی که یادشون رفته بود بهم اطلاع بدند

بعد از همایش با پیام های مختلفی از استرداد هزینه رو به رو شدم که احضار داشتند داخل ایوند اعلام انصرافی کردن بجای مراجعه مستقیم به خودم. اخه من پیام های صندوقچه ایوند رو وقت نمیکردم چک کنم و در آخر برای این افراد هم استرداد وجه کردم

چالش عدم تحویل فیلم های همایش از طرف اسپانسر

اکثریت اسپانسر ها هم برای خودشون عکاس و فیلبردار داشتند و برخی هاشون از برخی از ارائه ها کامل فیلم گرفته بودند، که بعد از درخواست کردن به یکی از اسپانسرا در جهت دریافت ویدیو های همایش مسئول مربوطه به من گفت اجازه نداریم دیتا های ضبط شده از طرف شرکت رو در اختیارتون بزاریم. آقا یعنی چی دیتای شرکت ما این حرفا اولین باره که میشنوم ما ویدیو ها و عکس ها رو میخواییم و دلیلی که آوردید اصلا مورد تایید نیست اکثریت این فایل ها دست شرکت شماست، و با هزار تا بحث بلاخره راضی شدند ویدیو ها رو بهمون تحویل بدند.

چالش تدوین ویدیو های همایش

رسیدیم به بخش تدوین ویدیو ها و دیدم واای صدا و تصویر به کیفیت خوده استریم ضبط شده وای حالا چیکار کنیم که تیم تدوین بعد از هفته ها تلاش تا حد خوبی این موارد رو اصلاح کردند.

شفافیت های مالی همایش گنولینوکس

شفافیت هزینه های همایش به شرح زیر می‌باشد

خوب لازمه توضیحی بدم، لیست اول کلیه خرج کرد های همایش هست، لیست هایی که اسپانسر ها تهیه کردند، در لیست اول با نام شرکت مربوطه رو جلوش نوشتیم و در لیست دوم هزینه های دریافتی و ضرر های مالی شیرازلاگ عنوان شده که با جمع هزینه های لیست اول با ضرر های مالی شیرازلاگ و کسر از هزینه های دریافتی تقریبا با اختلاف مبلغ ۲ میلیون تومان کسری، شفافیت انجام شده.

لیست خرج‌کرد های همایش
لیست خرج‌کرد های همایش
لیست هزینه های دریافتی و ضرر مالی
لیست هزینه های دریافتی و ضرر مالی


حرف های آخر

اول اینکه خیلی ممنونم که تا اینجا اومدی و مطالعه کردی، بابت بد بودن جمله بندی هام و برخی غلط های املایی احتمالی عذرخواهی میکنم. من اصلا نویسنده خوبی نیستم

من از دل این جامعه ها رشد کردم و وقتی عدم وجود این جامعه ها رو دیدم، دست زدم به اجرا سازی این جامعه ها، درسته خیلی جاها با مشکل و اشتباه جلو رفتم ولی هدف اصلی من اصلاح این موارد بوده و به دلیل وجودیت خطا، دلیل نمیشه که انجام نداد. باید تجربه کنی تا مسیر درست رو برای بار بعدی پیدا کنی. من هنوز از طرف شیرازلاگ متهم هستم به دروغگویی و فریب کاری و آسیب به این جامعه و خیلی حرفای دیگه هستم که قضاوتش رو گذاشتیم به عهده مخاطب و توجهی ندارم به این صفت ها، زمان ثابت کننده درستی و تاثییر گذار بودن جامعه ها یا فرد هست و من و تیمم هیچوقت قصد آسیب زدن به هیچ جامعه ای رو نداشتیم و همیشه در تعامل با دیگر جامعه ها بودیم و هستیم و اگه کسی ضعف مدیریتی خودش رو که باعث آسیب به جامعه خودش شده رو گردن من میندازه حاصل تعصب خودش هست که پذیرای ایرادات خودش نیست و فکر میکنه هر نابغه برنامه نویسی میتونه تشکیل جامعه بده فاقد اصول مدیریتی و ارتباط با تیم اجرایی و راهبرا


با تشکر از تمامی عوامل ها و حامیان برگزاری همایش گنو/لینوکس شیراز ❤️

به امید روزی که هیچ برگزارکننده ای با چالش هایی که ما داشتیم برای برگزاری چنین همایش هایی رو به رو نشند و هیچوقت دغدغه های مالی مطرح نشه و از این همایش ها در ایران بیشتر داشته باشیم؟


تیر ماه - ۱۴۰۲

پایان