اختراع دوباره ی چرخ: یک مغلطه ی ضد پیشرفت
این روزها بحث بر سر کاوشگر مریخ امارات و در کل مسیر پیشرفت و توسعه داغ شده است. در گفتگو با افراد مختلف می شنوم که روش امارات برای دستیابی به فضا را تایید و تحسین می کنند و آن ها را الگویی برای ما می خوانند. من در نوشته ی قبلی درباره ی کاوشگر مریخ امارات کمی در این باره توضیح دادم اما از آنجایی که فکر می کنم این مسئله نیاز به بحث بیشتری دارد، در این نوشته سعی می کنم به شکل مفصل این مغلطه را توضیح دهم.
در این نوشته ابتدا مفاهیم فناوری، پیشرفت و مغلطه را تعریف می کنیم سپس روند توسعه ی فناوری را بررسی می کنم و بعد به سراغ این سوال می رویم که چرا "اختراع دوباره ی چرخ" یک مغلطه و چرا ضد پیشرفت است؟
فناوری چیست؟
برای فناوری تعریف های مختلف و متعددی ارائه شده است. برای مثال Jacob Bigelow در سال ۱۸۲۹ فناوری را به صورت مقابل تعریف کرد: ”اصول، فرآیند ها و اصطلاحات مربوط به هنر های برجسته تر، به خصوص آن هایی که شامل کاربرد های علم می شوند و از طریق ترویج نفع جامعه به همراه کسب درآمد برای کسانی که به دنبال آن هستند، مفید محسوب می شوند.” یا در سایت ویکیپدیا تعریف فناوری به این شکل است: "فناوری یا تکنولوژی مجموع تکنیکها، مهارتها، روشها و فرایندهایی است که در تولید کالاها یا خدمات یا تحقق اهداف مانند تحقیقات علمی استفاده میشود. فناوری میتواند دانش تکنیکها، فرایندها و مواردی از این دست باشد، یا میتواند در ماشینها تعبیه شود تا بدون اطلاع دقیق از عملکرد آنها، امکان کار را فراهم کند. همانطور که مشاهده می کنید تعریف دقیق و جامعی که مورد تایید همه باشد از فناوری وجود ندارد. ما در این نوشته فناوری را به شکل زیر تعریف می کنیم:
فناوری ، مجموعه راه حل های علم محور منحصر به فرد برای یک دسته از مسائلی هستند که هدف خاصی را دنبال می کنند.
برای مثال فناوری یک خودکار مجموعه راه حل هایی است که مسائلی که بر سر ساخت یک خودکار قرار دارند را حل می کنند. برای ساخت یک خودکار چه مسائلی وجود دارد؟ خودکار نباید جوهر پس بدهد، خودکار باید به صورت روان بر روی کاغد حرکت کند، خودکار باید میزان جوهر باقی مانده را به کاربر نشان بدهد، خودکار باید بدون مشکل در دست همه ی افراد از کودکان گرفته تا بزرگسالان و افرادی که شاید مشکلاتی در استفاده از خودکار دارد قرار بگیرد، خودکار باید به راحتی در جامدادی یا کیف قرار بگیرد، خودکار یک وسیله ی عمومی است و در شرایط مختلفی قرار می گیرد و باید حداقل تاثیر را از تغییرات محیطی بپذیرد و... همانطور که مشاهده ی می کنید، مسائل در سر راه ساخت یک خودکار ساده بسیار زیاد است! و تلاش برای حل آن مسائل، خود مسائل دیگری را بوجود می آورد. آن هم خودکاری که ما آن را یک وسیله ی ساده و دم دستی می دانیم و آن را یک کالای فناورانه نمی دانیم! برای ساخت یک خودکار شما علاوه بر اینکه باید دارای فناوری های دیگری مانند ساخت جوهر، ساخت بدنه ی خودکار و... باشید، باید راه حل منحصر به فردی برای حل مسائلی که بخشی از آن را بیان کردم ارائه دهید، این راه حل ها می توان "فناوری ساخت خودکار" نامید و شما که این راه حل ها را ارائه دادید می توان "صاحب فناوری ساخت خودکار" دانست.
در واقع ساخت یک خودکار به خودی خود اصلاً ساده نیست، بلکه فناوری امروز ما آنقدر پیشرفته است که وسایلی سخت تر از خودکار را ساخته است و مسائلی سخت تر را حل کرده است و مسائل ساخت خودکار در برابر آن ها ساده به نظر می رسد. اگر شما همین خودکار را که به سادگی در تمام جهان قابل دسترس، و برای ما بدیهی است را به زمان باستان می بردید، از نظر مردم آن زمان چیزی در حد معجزه بود و صاحب آن می توانست ادعاها کند، زیرا علم آن زمان از شناخت ماهیت خودکار عاجز است و همین دلیل فناوری آن زمان از حل مسائل پیش روی ساخت آن ناتوان! این پیشرفت علوم و فناوری بوده است که ساخت خودکار را برای ما ممکن و سپس بدیهی کرده است.
پیشرفت چیست؟
پیشرفت در لغت به معنای حرکت رو به جلو در راستای دستیابی یک هدف مشخص است. می توانیم در این نوشته همین معنا در ملاک قرار دهیم. واضح است که "پیشرفت یک مفهوم مقایسه ای است" و بدون مقایسه ،پیشرفت معنایی ندارد. اما آن چیزی که در ذهن عموم مردم از معنای پیشرفت وجود دارد با این معنا متفاوت است. به دلایلی که سعی می کنم در آینده در یک نوشته ی دیگر توضیح دهم، پیشرفت از نظر عموم جامعه، حضور کالاها و دستاوردهای مملموس با فناوری بالا (از نظر خودشان) در زندگی عموم جامعه است. این چیزی است که به آن پیشرفت می گویند و به جامعه ای که در این موقعیت باشد "پیشرفته" می گویند.
باید توجه کرد که پیشرفت یک معنای به هم پیوسته در همه ی حوزه ها نیست، یعنی مثلاً پیشرفت علمی الزاماً به معنای پیشرفت صنعتی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی اخلاقی و... نیست. پیشرفت در هر حوزه نمی تواند ثابت کننده ی چیزی غیر از آن باشد. اما مغلطه ی بزرگ دیگری در این زمینه وجود دارد: در ذهن عموم جامعه پیشرفت علمی، به دلیل پیشرفت فرهنگی یا اخلاقی است. مثلاً علت پیشرفته بودن اروپا، رنسانس و پیشرفت فکری از طریق کنار گذاشتن دین از معادلات (سکولاریسم) بوده است. این یک مغلطه بزرگ است اما در این نوشته موضوع ما مغلطه ی دیگری است!
اما معنایی که ما به صورت اختصاصی در این نوشته آن را با کلمه ی "پیشرفت" معرفی می کنیم، پیشرفت فناورانه یا پیشرفت فناوری است. پیشرفت فناورانه به معنی زیر است:
میزان راه حل های در اختیار شما که برای مسائل ساخت یک کالای فناورانه و بهیه بودن آن ها نسبت به دیگران است.
هر چه شما را حل های بیشتر و بهینه تری داشته باشید، شما از فناوری پیشرفته تری برخوردار هستید. منظور از بهینه بودن راه حل، کم هزینه تر بودن آن نسبت به راه حل های مشابه است. برای مثال دو خودرو را در نظر بگیرید، یکی در هر 100 کیلومتر 10 لیتر بنزین می سوزاند و یکی دیگر 6 لیتر در مسافت مشابه. می توان گفت خودروی دوم از فناوری پیشرفته تری برخوردار است زیرا راه حل آن برای مسئله ی "تبدیل انرژی پتانسیل سوخت شیمایی به انرژی مکانیکی قابل استفاده برای حرکت خودرو" بهینه تر از خودروی اول است. همچنین یک خودروی هیبریدی که از سوخت شیمیایی و الکتریکی همزمان استفاده می کند، پیشرفته تر از خودرویی است که صرفاً از سوخت شیمیایی استفاده می کند. زیرا خودروی هیبریدی از دو راه حل برای حرکت دادن خودرو استفاده می کند و این دو راه حل را در یک خودرو ترکیب و پیاده سازی کرده است.
مغلطه چیست؟
مَغلَطِه یا مُغالِطِه ، در لغت به معنای به غلط انداختن است و معنای مفهومی آن "دلیل آوردن اشتباه یا غیرمجاز برای استدلال است". به بیان ساده تر ارتباط برقرار کردن بین دو یا چند موضوع است که ارتباطی با هم ندارند. بیشتر مغالطه ها رابطه ی عِلّی (علت و معلول) ایجاد می کنند. برای مثال جمله ی
"باران آمده پس زمین خیس است"
یک جمله ی درست است اما اگر بگوییم
"زمین خیس است پس باران آمده است"
یک مغلطه است. زیرا ممکن است دلیل خیس بودن زمین باران آمدن نبوده باشد و دلیل دیگری داشته باشد. ممکن است دلیل خیس بودن زمین باران آمدن "هم" باشد اما این به آن معنی نیست که باران آمدن تنها دلیل ممکن است.
مغلطه ای که مثال زدم یک مغلطه ی ساده و ابتدایی است. بسیاری از مغلطه هایی که امروز پذیرفته ایم بسیار پیچیده، در هم تنیده و در لایه های پایین ناخوداگاه انسان قرار دارند. بعضی از مغلطه ها طبیعی هستند و از سر نا آگاهی یا قرارگرفتن در فضای میان فکری طبیعی بوجود می آید و برخی دیگر مصنوعی هستند به این معنا که عمداً توسط برخی انسان ها برای دستیابی به اهداف خاص ساخته شده اند مانند همین مغلطه ی مورد بحث ما که جلوتر آن را توضیح می دهیم. بسیاری از مردم متوجه مغلطه بودن بسیاری از باورهایی که فکر آن ها را شکل داده است نیستند و همواره انسان در مقابل پذیرش اشتباه آن هم اشتباه بودن زیر ساخت های فکری مقاومت می کند در نوشته ی ما چه طور فکر می کنیم؟ به صورت خلاصه درباره دلیل این مقاومت توضیح داده ام. این حضور و اعتبار مغلطه که از زمان افلاطون در یونان باستان تا کنون و در آینده در ذهن مردم یک قابلیت بی بدیل برای افرادی است که بلد هستند با آن کار کنند. بسیاری از ابزارهایی که امروز مردم در مقیاس وسیع را مجاب به انجام و یا عدم انجام یک کار می کنند، بر اساس مغلطه کار می کنند. و رسانه به صورت عمدی توسط سانسور غیر عامل مانع از مطرح شدن این مغلطه ها و حل شدن آن ها در ذهن عموم مردم می شوند.
اکنون کمی روشن می شود که چطور یک مغلطه می تواند مانع پیشرفت شود.
روند پیشرفت فناوری:
بعد از آشنا شدن با مفهوم فناوری و پیشرفت، برای بررسی مغلطه ی مورد بحث، هنوز باید یک مفهوم مهم دیگر را بررسی کنیم و آن "روند پیشرفت فناوری" است. چگونه می توان فناوری را به دست آورد یا به عبارت بهتر چگونه می توان برای مشکلات راه حل ها ارائه کرد؟ اجازه دهید با یک مثال بررسی کنیم:
فرض کنیم شما می خواهید کالسکه بسازید، تا به حال کالسکه در کشور شما ساخته نشده است و شما می خواهید ابتدا چرخ کالسکه را بسازید. بنابراین مثال را با چرخ ادامه می دهیم.خب اندازه ی چرخ چقدر باید باشد؟ جنس آن چه چیزی باید باشد؟ تحمل وزن آن چقدر باید باشد؟ شما هیچ جوابی برای این سوالات ندارید اما چند راه حل پیش روی شما است
1- چرخ را از کشوری که قبلاً ساخته است آماده بخرید! چرا می خواهید وقت خود را صرف ساخت چرخ کنید؟ همین وقت را صرفه جویی می کنید و صرف ساخت بقیه ی کالسکه می کنید.
2- از یک سازنده ی چرخ از یک کشور دیگر دعوت می کنید در ازای دریافت مبلغی، خط تولید چرخ را در کشور شما راه اندازی کند و شما در ساخت آن شریک می شوید.
3- از یک سازنده ی چرخ از یک کشور دیگر دعوت می کنید در ازای دریافت مبلغی، فناوری ساخت چرخ (راه حل ها) را در اختیار شما قرار دهد. و شما چرخ را بر اساس فناوری او تولید می کنید
4- شما یک نمونه از چرخ از یک تولید کننده ی خارجی می خریدو دقیقاً یک نمونه مشابه آن می سازید و سعی می کنید با آزمایش و آزمون خطا، فناوری آن را بدست آورید یعنی متوجه شوید سازنده ی آن چه راه حل هایی بکار برده است.
5- شما به نمونه چرخ های ساخته شده در کشور های دیگر و چرخ های آن نگاه می کنید، سعی می کنید از آن ها الگو بگیرید و راه حل هایی برای ساخت چرخ خود بیابید. سپس با آزمایش و آزمون خطا، چرخ خود را بهینه می کنید.
هر کدام از این راه حل ها مزایا و معایب مختص خود را دارند ولی می توانند چرخ کالسکه ی شما را تامین کند. اما اجازه دهید شرایط دیگری را بررسی کنیم. بعد از ورود کالسکه ی شما به بازار، معادن به آن علاقه مند شده اند و از شما می خواهند یک واگن برای حمل و نقل روی ریل در معادن بسازید. چرخ واگن هم مانند چرخ کالسکه در نهایت چرخ است اما اهدافی که باید براورده کند بسیار متفاوت از چرخ کالسکه است. اکنون اجازه دهید شرایط جدید را با هر کدام از راه حل ها که در مرحله ی قبل بیان کردیم بررسی کنیم:
1- شما چرخ را از کشور دیگری خریده اید و هیچ دیدی ندارید چگونه می توان یک چرخ دیگری برای استفاده در واگن ساخت. بهینه ترین راه حل شما خرید چرخ واگن از سازنده ی خارجی است.
2- شما خط تولید چرخ کالسکه را در کشور خود دارید، اما برای واگن نیاز به چرخ دیگری است. ممکن است سازنده ی چرخ کالسکه بتواند چرخ واگن هم بسازد، ممکن هم هست که نتواند. اما راه اندازی خط تولید چرخ واگن مسئله ی دیگری است.
3- شما فناوری ساخت چرخ را از سازنده ی خارجی دریافت کرده اید، اما او به شما اجازه نمی دهد از آن برای ساخت چرخ های دیگر استفاده کنید. همچنین ممکن است فناوری او برای ساخت چرخ واگن به اندازه ی کافی پیشرفته نباشد. و یا شاید اصلاً این فناوری را نداشته باشد.
4- شما چرخ کالسکه را با کپی کردن و آزمون و خطا ساخته اید. چرخ واگن اشتراکاتی با چرخ کالسکه دارد. شما می توانید از راه حل هایی که برای چرخ کالسکه دارید در جاهایی که اشتراک وجود دارد استفاده کنید. اما در نهایت باید یک چرخ واگن معدن پیدا کنید و آن را کپی کنید.
5- شما چرخ کالسکه را با الهام گرفتن از چرخ های دیگر ساخته اید. چرخ واگن اشتراکاتی با چرخ کالسکه دارد. شما می توانید از راه حل هایی که برای چرخ کالسکه دارید در جاهایی که اشتراک وجود دارد استفاده کنید. برای سایر مسائل که اشتراک ندارد باید چرخ های واگن دیگر را ببینید و از آن ها الهام بگیرید و دوباره راه حل هایی بیابید و با آزمون خطا آن ها را بهینه کنید.
راه هایی که بیان شد به ترتیب آسان به سخت مرتب شده اند. باید توجه کرد موارد خاص مانند اینکه با شما کار نکنند یا فناوری را به صورت ناقص در اختیار شما دهند برای ساده سازی مثال، در نظر گرفته نشده اند. اما اجازه دهیم هر یک از این راه حل ها را از جهت دسترسی به فناوری بررسی کنیم
1- راه حل اول هرگز باعث پیشرفت فناوری شما نمی شود و شما صاحب فناوری نمی شوید و حداکثر از محصولات فناورانه ی کشور خارجی بدون دسترسی به فناوری آن بهره مند می شوید.
2- مشابه راه حل اول است ممکن است گفته شود با ایجاد خط تولید، کم کم فناوری کشور میزبان رشد می کند و در آینده می تواند فناوری خود را داشته باشد، اما این تحلیل صحیحی نیست. زیرا اولاً نحوه ی تولید انبوه، بخشی از فرایند تولید است نه همه ی آن! حضور مهندسان و کارگران کشور میزبان در خط تولید هم اطلاعاتی ناقص و نا پیوسته به آن ها می دهد که نمی توان آن را فناوری نامید. این راه حل هرگز نمی تواند باعث انتقال فناوری شود.
3- راه حل سوم به نظر راه حل خوبی می آید اما یک اشکال بزرگ دارد که به آن خواهیم پرداخت.
4- راه حل چهارم باعث می شوند شما صاحب فناوری شوید و پیشرفت فناورانه داشته باشید و بتوانید کالای فناورانه را تولید کنید. اما مشکل بزرگ آن این است که شما حداکثر می توانید به فناوری آن چیزی که کپی کرده اید دست پیدا کنید نه هیچ چیز بیشتر! اگر کالای مشابه دیگری با فناوری دیگری ساخته شده باشد، شما از آن بی اطلاع هستید و برای دسترسی به فناوری آن باید کالای دوم را هم کپی کنید.
5- راه حل پنجم مشابه راه حل چهارم است با این تفاوت که راه حل های شما، ابداعی خود شماست و شما می توانید راه حل های ابداعی خودتان را به کار ببرید
6- اجازه دهید راه حل ششم را اینجا معرفی کنیم: این راه حل ترکیب راه حل چهارم و پنجم است. هر کجا که دانش شما اجازه داد،الگو بگیرید و راه حل های خود را پیاده سازی کنید و هر کجا که نتوانستید، از مهندسی معکوس استفاده کنید.
اما مشکل راه حل سوم چیست؟ اینجا باید با مفهموم هرم فناوری آشنا شویم:
در این هرم با چندین سطح مواجه هستیم
- علوم پایه: همه ی ما با آن ها آشنا هستیم: ریاضی، فیزیک، شیمی، زیست شناسی و...
- فناوری بنیادین: فناوری هایی که در طول دروان حیات بشر بر اساس علوم یا تجربه پیشرفت کرده اند
- فناوری میانی: فناوری هایی که بر پایه ی فناوری های بنیادین توسعه پیدا کرده اند و بسیاری از محصولاتی که امروز در زندگی ما استفاده می شوند را بوجود آورده اند.
- فناوری پیشرفته: فناوری هایی که اصطلاحاً Hi-Tech نامیده می شوند و برای تولید محصولات فناوری بالا نیاز است. دسترسی به این فناوری ها نیازمند تسلط گسترده ای بر فناوری های میانی و بنیادین است.
- لبه ی فناوری: حداکثر دستاوردهای فناورانه ی بشر در زمان حال
همانطور که در هرم قابل مشاهده است با حرکت به سوی نوک هرم که ما آن را بالا رفتن از هرم فناوری می نامیم، ابعاد هر بخش کم می شود. در واقع شما برای بیشتر کردن ابعاد فناوری پیشرفته، باید فناوری های میانی را توسعه دهید و برای این کار باید فناوری های بنیادین و علوم پایه را گسترش دهید. توسعه ی سطوح متفاوت فناوری هم ارز یک دیگر نیست، به عبارت دیگر با توسعه ی 10 واحدی علوم پایه، سطوح بالاتر هم 10 واحد توسعه پیدا نمی کنند بلکه هر چه به سمت بالا حرکت می کنیم، سطوح با نسبت کمتری توسعه پیدا می کنند.
مشکل بزرگ راه حل سوم اینجاست که کشور های صاحب فناوری، بخشی از فناوری پیشرفته را در اختیار سایر کشور شما قرار می دهند بدون آنکه فناوری میانی و بنیادین و حتی علوم پایه را در کشور خواستار فناوری رشد دهند! اگر یک بار دیگر به هرم نگاه کنید، هر سطح از فناوری بر پایه ی سطوح پایینتر از خود است. شما نمی توانید به فناوری سطح بالا دسترسی داشته باشید اما به سطوح پایین تر کاری نداشته باشید. وقتی شما به فناوری پیشرفته دسترسی دارید اما فناوری میانی و بنیادین شما در حد و اندازه ای که باید باشد، نیست، اتفاقی که می افتد این است که بخش های پایینی نمی توانند بخش های بالاتر را تغذیه کنند و برای جبران آن شما، وابسته به وارد کردن محصولات فناوری میانی و بنیادین می شوید و به سراغ فناوری این سطوح نمی روید و اگر به سراغ دریافت فناوری های سطوح پایین بروید به شما نمی دهند و اگر بدهند طوری می دهند که در کشور شما هرم فناوری تبدیل به یک شکل بی قواره شود به عبارت ساده تر آن بخش های پایینی فناوری، نتوانند به شکلی که در کشور های صاحب فناوری سطوح بالاتر را تغذیه می کند، باعث رشد فناوری پیشرفته ی وارداتی شما شود. در واقع راه حل سوم همانطور که بعداً توضیح خواهیم داد، نه برای پیشرفت شما که اتفاقاً برای عقب نگه داشتن شما طراحی شده است. به همین دلیل کشوری مانند کره جنوبی که به شکل گسترده از راه حل سوم استفاده می کند هرگز نمی تواند از آمریکا که یک کشور صاحب فناوری است جلو بزند و همواره یک "دنباله رو فناورانه" باقی خواهد ماند. اما چین که از راه حل چهارم استفاده می کند، علاوه بر اینکه دنباله رو نیست، این شانس را دارد که روزی تبدیل به یک کشور پیشرو فناوری شود و دیگران دنباله روی آن شود.
بنابراین از هرم فناوری می توان بالا رفت، نمی توان بخشی از آن را خرید و از آن پایین آمد!
اختراع دوباره ی چرخ:
اکنون می توانیم به اصل مطلب بپردازیم. فناوری برای کشور های صاحب آن در وهله ی اول یک فضیلت یا ابزار فخر فروشی نیست. فناوری برای آن ها دلیل برتری و ممکن کننده ی تحمیل اراده ی خود به دیگران است. آن ها هرگز نمی خواهند این امتیاز بسیار بزرگ را که با صرف هزینه های بسیار بالای انسانی، مالی، زمانی طی چندین قرن بدست آورده اند را مفت در اختیار دیگران قرار دهند. اما شما و سایر کشور ها میل به پیشرفت دارید، برای ارضا این میل آن ها کالاهای فناوری محور را به وفور در اختیار شما قرار می دهند (راه حل اول)، اما این همه ی میل پیشرفت ملت ها را ارضا نمی کند بنابراین آن ها با تاسیس خط تولید کالاهای فناوری محور به شما توهم صاحب فناوری بودن می دهد (راه حل دوم) و در صورتی که میل شما برای پیشرفت بیشتر از این حرف ها باشد بخشی از فناوری پیشرفته را در اختیار شما می گذارند (راه حل سوم) تا اجازه ندهند هرم فناوری در کشور شما شکل بگیرد و شما بتوانید از آن هرم بالا بروید! و صد البته به ازای استفاده ی شما از هر کدام از این راه حل ها، حداکثر سود خود را لحاظ می کنند. آن ها همه ی این کار ها را انجام می دهند تا با مهار میل پیشرفت شما، به اهداف زیر دست پیدا کنند:
- پیشرفت علوم پایه را در کنترل خود داشته باشند
- پیشرفت فناوری را در کنترل خود داشته باشند
- بازار جهانی کالاهای فناوری محور را در انحصار خود نگهدارند
- کشور شما را از لحاظ سیاسی، اقتصادی، فناوری و... به خود وابسته کنند
- پیشرفت کشور شما را از لحاظ فناوری کنترل کنند
- از تبدیل شدن شما به یک رقیب فناورانه و اقتصادی جلوگیری کنند
و مهمترین دلیل آن ها
- توجیه توسعه ی بومی فناوری در کشور شما را از بین ببرند
و مغلطه ی "اختراع دوباره ی چرخ" بخشی از تلاش آن ها برای منصرف کردن شما از توسعه ی فناوری بومی است. این مغلطه می گوید:
وقتی دیگری چرخ را ساخته است، چرا ما باید از ابتدا آن را اختراع کنیم؟
مغلطه اینجاست که قرار نیست شما اساس کار چرخ را از اول ابداع کنید! شما می خواهید "چرخ خودتان را بسازید" چرخی که فناوری ساخت آن متعلق به شماست و شما بر اساس آن می توانید چرخ کالسکه، واگن، خودرو و هواپیما و... خودتان را بسازید.
آن ها این مغلطه را ساخته و در ذهن مردم کشورها شایع کرده اند تا با تاثیر در بخش اقتصادی و سیاسی و اجتماعی، توسعه ی فناوری بومی را اتلاف منابع برای چیزی که اکنون وجود دارد و در دسترس است جلوه دهند و آن بخش ها مانع از حرکت کشور شما به سمت راه حل های چهارم و پنجم و ششم شود. اگر شما به سوی توسعه ی فناوری بومی خودتان حرکت کنید، دیر یا زود انحصار آن ها خواهد شکست و برتری آن ها در جهان به چالش کشیده خواهد شد. آن ها نمی توانند جلوی پیشرفت فناوری شما را بگیرند، اما می توانند شما را از ورود به مسیر آن منصرف کنند. این دلیل فروش گسترده ی کالاهای فناوری محور توسط صاحبان فناوری به کشور شما است. نه تمایل آن ها به پیشرفت شما. آن ها تمام تلاش خود را برای پیشرفت نکردن شما می کنند و اگر نتوانند، سعی در کنترل کردن پیشرفت شما انجام می دهند. دسترسی شما به فناوری بومی شکست آن ها است. زیرا نظم مورد نظر آن ها یعنی پیشرو/دنباله رو را که در آن خودشان پیشرو باشند و شما دنباله رو را بر هم می زند.
کشورهای صاحب فناوری:
سوالی که اکنون پیش می آید این است که کشورهای صاحب فناوری چگونه به این موقعیت رسیده اند؟ آن ها فناوری هایی که وجود نداشته اند را چگونه بوجود آورده اند؟ واقعیت این است که آن ها از هرم فناوری بالا رفته اند و شرایطی که آن ها در آن قرار داشته اند، آن ها را مجبور به این کار کرده است. شرایطی مانند حضور در جنگ جهانی اول و دوم، محاصره و تحریم اقتصادی و صد البته توجه به علوم پایه و توسعه ی فناوری بومی و بعضاً کار های غیر اخلاقی مانند اغوا و جذب متخصصان کشور های دیگر، هک و دزیدن فناوری و... که موضوع بحث این نوشته نیست.
در واقع کشور های صاحب فناوری، دقیقاً خلاف توصیه ای که به سایر کشور ها عمل می کنند یعنی با وجود اینکه دیگر کشور های صاحب فناوری بسیاری از کالاهای فناورانه را ساخته اند، این دسته از کشور ها می روند همان کالا ها را با توسعه ی فناوری خودشان می سازند. و به آن افتخار می کنند و هرگز هم کسی نمی گوید چرا چرخ از اول ساخته شد! بلکه می گویند فلان کشور به فلان فناوری پیشرفته دست پیدا کرد!
*پی نوشت: آیا امارات برای دستیابی به کاوشگر مریخ که یک کالای فناورانه در لبه ی فناوری است، از هرم فناوری بالا رفته است؟ آیا علوم پایه، فناوری های بنیادین و متوسط و پیشرفته را توسعه داده است؟ آیا مسیری که کشورهای صاحب فناوری در طی چند صد سال پیموده اند، در زمانی فشرده پیموده است؟
خیر! آن ها فقط از راه حل اول استفاده کرده اند، و طوری جلوه داده اند که گویی از هرم فناوری بالا رفته اند! این چیزی است که به آن "عوام فریبی" می گویند.
*پی نوشت 2: باید توجه کرد وقتی می گوییم کشوری صاحب فناوری است به این معنی نیست که در همه ی فناوری ها از هرم بالا رفته است، منظور این است که در فناوری های مهم، در سطح پیشرفته یا لبه است.
مطلبی دیگر از این انتشارات
چرا هواپیما می فروشند؟
مطلبی دیگر از این انتشارات
دنیایی که نمی بینیم/2: خفقان غیر عامل
مطلبی دیگر از این انتشارات
شادترین، بهترین، پیشرفته ترین...