کارشناس تولید محتوا و مشارکتهای بینالملل/ مترجم
استراتژی دوچرخهسواری در کپنهاگ؛ شهر دوستدار دوچرخه
شهرهای پایدار در آینده، شهرهایی هستند که سیستم حملونقل و جابهجایی در آنها مبتنی بر وسایل نقلیه غیرموتوری و پاک است. در این میان، شهر کپنهاگ در دانمارک، یکی از شهرهای موفق در این زمینه بوده است.
شهر کپنهاگ در زمینه توسعه زیرساختهای مورد نیاز برای افزایش استفاده از دوچرخه در سیستم حمل و نقل، در جهان پیشرو است و بیش از 450 کیلومتر مسیر مخصوص دوچرخهسواری در این شهر ایجاد کرده است و به طور روزانه حدود 150 هزار نفر از دوچرخه برای ترددهای درونشهری خود استفاده میکنند.
بیتردید توسعه دوچرخهسواری، مزایای چشمگیری برای حملونقل شهری در پی دارد که از آن جمله میتوان به کاهش ترافیک، بهبود کیفیت هوا، افزایش فعالیتهای فیزیکی و کاهش تصادفات اشاره کرد که سه مورد آخر، تأثیر بسزایی بر سلامت عمومی جامعه نیز دارد.
در سال 2007، شهر کپنهاگ، سند «اکوشهر: چشمانداز 2015 کپنهاگ»[1] را منتشر کرد که از 11 هدف مندرج در این چشمانداز، 3 هدف به حوزه دوچرخهسواری مربوط میشد. یکی از این اهداف این بود که شهر باید تا سال 2015، سهم دوچرخهسواری در سفرهای روزانه به محل کار و موسسات آموزشی را به 50 درصد برساند و دو هدف دیگر به کاهش تصادفات تا 50 درصد و کاهش مرگومیر و جراحات جدی مربوط میشود؛ این اهداف تقریبا محقق شده است. البته طیهای سالهای اخیر، تمرکز سیاستگذاریها بر چالشها و مسائل حوزه دوچرخهسواری، افزایش یافته است و این شهر زیرساخت لازم برای توسعه دوچرخهسواری را از طریق راهاندازی «مرکز و دبیرخانه دوچرخهسواری»[2] تسریع کرده است که این امر، نتایج ذیل را در پی داشته است:
- توسعه زیرساخت لازم: یک شبکه متصل از مسیرهای دوچرخهسواری (با پهنای 2.2 متر) در کنار تمام خیابانهای شهر (حد واسط پیادهروها و مسیر خودروها) ایجاد شده است که از برخی ویژگیهای شاخص آن میتوان به نصب علائم ترافیکی یکپارچه (همانند «موج سبز»- سبز شدن متوالی چندین چراغ راهنمایی برای روان شدن ترافیک)[3] و یا نصب ابزار کمکی در کنار چراغهای راهنمایی برای قرار دادن پا و حفظ تعادل دوچرخهسوار هنگام توقف[4] اشاره کرد.
- توسعه اِلمانهای نمادین: همانند توسعه پُل هوایی Cykelslangen[5] که مخصوص پیادهروی و دوچرخهسواری است.
- فرهنگسازی: عادیسازی و ترغیب استفاده از دوچرخه میان تمام گروههای سنی و اقشار مختلف جامعه با استفاده از استراتژیهایی همچون توسعه وبلاگهای ترغیبکننده دوچرخهسواری با نمایش و فروش آخرین مد و استایل و وسایل جانبی در این حوزه و نشان دادن تصاویری از افراد مختلف حین دوچرخهسواری در زندگی روزمره همانند توسعه وبلاگ Cycle Chic
اما سوالی که اینجا پیش میآید این است که چه دلیلی باعث شده است تا گزینه اول شهروندان کپنهاگ برای جابهجایی روزانه حتی در آب و هوای بارانی و برفی، استفاده از دوچرخه باشد. آیا بیشتر سایر شهرها دوستدار محیط زیست هستند؟ آیا بیشتر از سایرین به فکر سلامتی خود هستند؟ یا دوچرخهسواری جزیی از ژنتیک آنها است؟ باید جواب داد: نه دقیقا! نتیجه بررسیها نشان میدهد که سه عامل اصلی در این امر دخیل است: زیرساخت ساده، زیرساخت ایمن، زیرساخت متصل.
زیرساخت ساده
کلا سبک و طراحی هلندی، مبتنی بر سادگی و کاربردپذیری است؛ چه در مورد طراحی یک صندلی صحبت کنیم یا ساخت و ساز آپارتمان. این امر در مورد توسعه زیرساخت دوچرخهسواری نیز صدق میکند و سادگی و کاربردی بودن آن، اصل اولیه است. چهار نوع مسیر دوچرخهسواری، در عین سادگی، در این شهر مشاهده میشود: خیابانهایی که با استفاده از سرعتگیر یا سرعتکاه روند جابهجایی در آنها کندتر شده است؛ لاینهای دوچرخهسواری رنگشده، مسیرهای دوچرخهسواری مجزا و مسیرهای سبز.
معمولا در خیابانهایی که آرامتر و مسکونیتر هستند، سعی شده است که با استفاده از سرعتگیرها یا باریکتر کردن مسیرها، سرعت وسایل نقلیه کاهش یابد تا مسیر برای تردد هر دو نوع وسایل نقلیه موتوری و غیرموتوری مناسب باشد و معمولا حداکثر سرعت مجاز در این خیابانها 30 کیلومتر و ترجیحا 20 کیلومتر در ساعت است.
در خیابانهای محلی که شلوغتر هستند، معمولا لاینهای دوچرخهسواری به صورت مسیرهای ساده رنگشده نشان داده شده است. این راهکار در شرایطی خاص مناسب است و نشاندهنده فضای مجاز برای جابهجایی وسایل نقلیه مختلف است، البته این مسیرها همهجا نیز پاسخگو نیست زیرا لازمه کاربردی بودن آن، پایبند بودن رانندگان به آن است. بنابراین اکثر خیابانهای شهر دارای مسیرهای دوچرخهسواری مجزا، البته با طراحی ساده، است که مسیر دوچرخهسواری، پیادهروی و رانندگی کاملا تفکیک شده است. در واقع، نقطه عطف شبکه مسیرهای دوچرخهسواری در این شهر، همین مسیرها هستند.
و اما در خارج از مرکز شهر و حومه (در حاشیه پارکها، اسکلهها، خطوط ریلی و بزرگراهها) مسیرهای سبز برای استفاده دوچرخهسواران ایجاد شده است که البته غالبا برای دوچرخهسواری تفریحی نیز مناسب است و البته همانند موارد قبلی، مجزا از مسیر رانندگی است.
زیرساخت ایمن
افرادی از هر قشر و با هر سن در کپنهاگ دوچرخهسواری میکنند نه تنها به این دلیل که دوچرخهسواری در این شهر ایمن است، بلکه درک و تصور عمومی هم آن را ایمن میداند و نتایج یک نظرسنجی نشان میدهد که حدود سهچهارم شهروندان، دوچرخهسواری در این شهر را ایمن میدانند. البته تصور عمومی از ایمن بودن کاملا شکننده است و هر لحظه ممکن است تغییر کند، بنابراین حتما اقداماتی در راستای حفظ آن انجام میشود. طراحی چهار نوع مسیر فوقالذکر خود دلیلی بر توجه به ایمنی دوچرخسواران است.
البته وقتی بحث چهارراهها میشود، به توجه و اقدامات بیشتر نیاز است چراکه معمولا مکانهایی آسیپپذیر برای دوچرخهسواران هستند. معمولا در سطح خیابانهای این شهر در چهارراههایی که نزدیک به مناطق مسکونی هستند، اولویت تردد با افراد پیاده و دوچرخهسواران است به گونهای که امکان تردد بدون توقف برای آنها وجود دارد و رانندگان خودروها و کامیونها ملزم هستند که قبل از ورود به چهارراهها سرعت خود را کاهش دهند و بدین ترتیب، چهارراهها همانند خطی دفاعی برای افراد محلههای مسکونی محسوب میشود.
اما در چهارراههای شلوغتر به جزییاتی بیشتر برای حفظ ایمنی نیز توجه شده است. یکی از خطرناکترین موقعیتها، گردش به راست خودروها است که ممکن است باعث تصادف با دوچرخهسوار در نقطه کور آنها شود. بنابراین تمهیداتی برای آن در نظر گرفته شده است. یکی از آنها این است که علائم ترافیکی مخصوص دوچرخهسوارها به گونهای تنظیم شده است که حدود چند ثانیه زودتر از خودروها حرکت کنند و همین امر باعث خارج شدن آنها از نقطه کور دید راننده میشود. یکی دیگر از تمهیدات این است که خط ایست دوچرخهسوارها در تقاطعها در حدود 5 متر جلوتر از خودروها است. دیگر اینکه در برخی از تقاطعها، میلههای کمککننده دوچرخهسوار در کنار چراغ قرمز تعبیه شده است که نه تنها به دوچرخهسوار کمک میکند تا هنگام توقف از آن به عنوان زیرپایی برای حفظ تعادل و استراحت استفاده کند، بلکه در هنگام سبز شدن چراغ به دوچرخهسوار کمک میکند تا به عنوان یک نیروی شتابدهنده برای شروع حرکت بهره ببرد.
زیرساخت متصل
ساده و ایمن بودن زیرساخت به عنوان مراحل اولیه و لازم برای توسعه یک شبکه کاربردی دوچرخهسواری است، اما مسلما برای تداوم و همهگیر شدن آن نیاز است که یک شبکه متصل ایجاد شود.
شهری را در نظر بگیرید که چهار خط مترو دارد و هر کدام نیز دو ایستگاه و این خطها کاملا مجزا از هم هستند. این سیستم حملونقل، چندان کاربردی نیست. این موضوع در مورد خطوط دوچرخهسواری نیز صدق میکند؛ باید تمام خطوط در قالب یک شبکه متصل به هم باشد تا کاربرد لازم را داشته باشد؛ چنین شرایطی در کپنهاگ مهیا شده است و امکان دسترسی به تمام نقاط شهر از طریق این شبکه جابهجایی وجود دارد. در بسیاری از نقاط نیز که امکان اتصال مسیرها وجود ندارد، سعی شده است از راهکارهای جانبی همچون ایجاد پلها بهره برده شود.
بیتردید، دوچرخهسواری تأثیری مثبت بر سلامتی افراد، آبوهوا و ترافیک دارد و میزان دوچرخهسواری شاخصی برای تعیین کیفیت زندگی در شهرها محسوب میشود و به همین دلیل است که شهر کپنهاگ در مقایسه با اکثر شهرهای جهان، منحصر به فرد و جذابتر به نظر میرسد.
در مجموع، زمانی میتوان منفعت واقعی توسعه شبکه دوچرخهسواری را متوجه شد، که ساعت شلوغی در بعدازظهر در این شهر را مشاهده کرد. چراکه با صحنهای کاملا متفاوت از شهرهای دیگر مواجه میشویم که نشاندهنده پیامد واقعی سرمایهگذاری در زیرساخت دوچرخهسواری ساده، ایمن و متصل است. این مورد، فینفسه فقط به ارزش خود دوچرخهسواری مربوط نمیشود، بلکه به ایجاد شهری پایدارتر و شهروندانی سالمتر و شادتر مربوط میشود که فارغ از اینکه جوان باشند یا مسن، از زندگی روزمره خود لذت میبرند.
[1] Eco-Metropolis: Our Vision for Copenhagen 2015
[2] Eco-Metropolis. Our Vision for Copenhagen 2015
[3] Green wave
[4] Bike railing and footrest at traffic lights
[5] Cycle Snake
https://use.metropolis.org/case-studies/docharkheh-app
مطلبی دیگر از این انتشارات
اخلاق در هوش مصنوعی؛ یک شعار یا یک نیاز واقعی؟
مطلبی دیگر از این انتشارات
ابهامزدایی و بازشناسی نقشها در نوآوری شهری
مطلبی دیگر از این انتشارات
چرا باید برای استفاده از AI تنظیم مقررات داشته باشیم؟