دانشجوی دکترای مهندسی برنامهریزی حملونقل، کارشناس مرکز تهران هوشمند
تحول در فرآیند برنامه ریزی حملونقل
اهمیت برنامهریزی (از سطح بلندمدت تا کوتاهمدت) به لحاظ تأثیری که بر ساماندهی فعالیتها، هزینهکردها و افزایش بهرهوری ایفا میکند، روشن است. اما به دلایل مختلف ازجمله عدم تهیه برنامهها به صورت واقعبینانه و فراگیر و عدم ارتباط برنامههای بلندمدت با برنامههای کوتاهمدت، حوزههایی نظیر مدیریت شهری را با کاستیهای عدیدهای مواجه نموده است. این نوشتار سعی بر آن دارد تا ارکان مختلف حملونقل هوشمند را برشمرده و تصویری جامع و کلی از باید ها و نبایدها در حوزه حمل و نقل شهری و همچنین رویکردهای نوین در این حوزه را برشمارد. یکی از مهمترین کارکردهای برنامه ریزی حمل و نقل بیان اولویت ها و ضرورت های اقدام در این حوزه است. در این نوشتار سعی خواهد شد نگرش کلی، اهداف کلی و اهداف جزئی در حوزه حمل و نقل شهری بیان شده تا بتوان متناسب با هر هدف و وضعیت موجود در شبکه بهترین و ضروری ترین اقدام صورت گیرد.
برنامه ریزی حملونقل فرآیندی است که در آن سیاستها و لیست اقدامات مورد نیاز جهت بهبود و ارتقاء عملکرد سیستم حملونقل به صورت کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت نگریسته میشوند. هدف از برنامهریزی حملونقل مواجهه مناسب با نیازهای آینده و درنهایت افزایش کیفیت زندگی شهروندان است. در دیدگاه قدیمی برنامهریزی حملونقل رویکرد مواجهه با مسائل حملونقل شهری عموما زیرساخت محور بوده و سعی بر توسعه سخت افزاری زیرساختها و امکانات جابهجایی بوده است. عموما مسائل حملونقل در دورههای مختلف مدیریتی با رویکردی متفاوت نگریسته شده و همین مسئله موجب شده است که نگاه جامع به مسائل شهری وجود نداشته و استفاده کنندگان حمل و نقل رضایت زیادی از خدمات ارائه شده نداشته باشند.
شهروندان عموما ایدهآلهای زیادی برای یک شهر انسان محور در نظر میگیرند. عواملی چون هوای سالم و پاک، میزان فضای سبز و انسان محور بودن زیرساخت های شهری بر نگرش آنها موثر است. فرآیند برنامهریزی حملو نقل فرآیندی سخت و دشوار است. برنامه ریزان اغلب با خواسته های متفاوت و گاها متنقاض از جامعه مواجه میشوند. به طور مثال حفظ کیفیت بالای زندگی در عین ایجاد محیط جذاب برای مشاغل، محدود کردن تردد در مناطق حساس در حالی که مانع از جابجایی لازم کالا و مردم نمیشویم. اطمینان از قابیلت تحرک پذیری برای همه اقشار در حالی که با محدودیت های مالی روبرو هستید. علاوه بر این، مسائل وسیع تری وجود دارد که باید در رابطه با بهداشت عمومی ، تغییرات آب و هوایی ، وابستگی به نفت ، صدا و آلودگی هوا و غیره مورد توجه قرار گیرد.
نیاز به فرآیندهای برنامه ریزی پایدار و یکپارچه به عنوان راهکاری جهت مواجهه با پیچیدگی های مذکور شناخته میشود. در این فرآیند مجوعه مناسبی از بسته های سیاستی به منظور توسعه متوازن همه بخش های حمل و نقل و تشویق به استفاد بیشتر از بخش های پاک پیشنهاد میشود. در هر فرآیند برنامهریزی حمل و نقل مسایل به صورت طولی در دو بعد زمان و ساختارها نگریسته میشوند. به طور کلی هرچه افقی طولانی تر مد نظر باشد سیستم مطلوب به صورت کیفی تر توصیف شده و هر چه ساختارها انبوه تر باشند ویژگیهای عام تری جهت توصیف مجموعه آنها در نظر گرفته میشود. جهت روشن تر شدن این مطلب عموما از چهار واژه چشمانداز (vission)، اهداف(goals)، اهداف عینی(objectives) و شاخص ها(indicators) استفاده میشود.
چشم انداز: منظور از چشم انداز توصیفی کیفی از وضعیت مطلوب کل سیستم حملونقل است. چشم انداز حوزه حملونقل معمولا بیانگر آرمان افراد جامعه است. این آرمان میتواند شامل عباراتی همچون رضایت خدا، ارتقای فرهنگی اجتماعی، گسترش عدالت و ...... باشد. چشم انداز مسیر کلی حرکت را سازماندهی کرده و به فعالیت ها جهت دهی میکند. به طور مثال چشم انداز اصلی کشور ما جمهوریت، اسلامیت، استقلال و آزادی است و به تبع آن تمام سیاست های اصلی کشور باید ذیل پرچم این شعار قرار گیرند. با توجه به این مهم چشم انداز سیستم حمل و نقل به صورت زیر تعریف میشود: "توسعه پایدار و افزایش بهرهوری سیستم حمل و نقل شهری با استفاده از تکنولوژی های جدید و هوشمندسازی فعالیت نظارت و عملکرد."
اهداف: منظور از اهداف در فرآیند برنامهریزی حمل و نقل در نظر گیری ابعاد مختلف و گاها متفاوت چشم انداز سیستم حمل و نقل است. این ابعاد باید جامع و مانع باشند. در واقع این ابعاد باید به گونهای در نظرگرفته شوند که بتوان توصیف دقیقی از چشم انداز داشت و از برداشت های متعدد و متفاوت جلوگیری نمود. در نظرگیری اهداف به عملیاتیتر شدن آرمان های مطلوب استفاده کنندگان کمک میکند. با تعریف اهداف حوزه اصلی فعالیت ها مشخص شده و چارچوب و شالوده اصلی کار مشخص میشود. از جمله اهدافی که میتوان برای سیستم حمل و نقل در نظر گرفت شامل سهولت دسترسی، ایمنی، استطاعت مالی استفاده کنندگان، میزان راحتی، میزان کارایی و ... میتوان اشاره کرد.
اهداف عینی: اهداف عینی در واقع تصویری واضح تر از اهداف کلی است. در واقع در این اهداف سعی میشود ابعاد گوناگون اهداف کلی در نظر گرفته شود و مسئله به صورت عملیاتی تر نگریسته شود. به طور مثال در زمینه میزان راحتی استفاده از شبکه حمل و نقل پارامترهایی همچون سهولت استفاده برای معلولین، راحتی استفاده از سیستم پرداخت، سرویس های الکترونیک و .... استفاده میشود.
شاخصها: شاخصها ابزار کمیسازی اهداف عینی هستنند. شاخصها میزان مطلوبیت بخشهای مختلف سیستم حملونقل را به صورت کمی نشان میدهند. به طور مثال کیلومتر مسیر طی شده به ازای هر سفر، میزان انتشار سالانه گاز های گلخانه ای، سهم سفر دوچرخه و .... از شاخصهایی هستند که میتوان با استفاده از آنها وضعیت هر یک از اهداف مطلوب را به صورت کمی توصیف کرد.
هدف از معرفی چشم انداز، اهداف، اهداف عینی و شاخصها ایجاد سازوکاری شفاف و قابل سنجش و ارزیابی برای سیستم حملونقل است. این سازوکار، اندازه گیری عملکردی نامیده میشود. در این چارچوب تمام برنامهریزیها و پروژهای حوزه جابهجایی باید با رویکرد عملکردی تعریف شده تا به صوت پیوسته و دینامیک میزان دستیابی به اهداف اندازه گیری شده و در نتیجه عملکرد کل سیستم بهبود یابد.
مطلبی دیگر از این انتشارات
تحلیلی بر نیاز به نیروی انسانی متخصص در حوزه هوش مصنوعی
مطلبی دیگر از این انتشارات
«شهر 15 دقیقهای»؛ رویکردی برای ایجاد محلههایی پایدارتر و زیستپذیرتر
مطلبی دیگر از این انتشارات
هر آنچه که باید از شهر هوشمند بدانیم - بخش دوم: چرا شهر هوشمند لازم است؟