کارشناس تولید محتوا و مشارکتهای بینالملل/ مترجم
«شهر 15 دقیقهای»؛ رویکردی برای ایجاد محلههایی پایدارتر و زیستپذیرتر
مقدمه
امروزه، سادهترین و اولین روشی که برای کاهش تولید دیاکسیدکربن حاصل از وسایل نقلیه به ذهن خطور میکند، اجرای روشهایی برای ترغیب افراد به کاهش استفاده از وسایل نقلیه موتوری و افزایش پیادهروی یا دوچرخهسواری است. اما در مکانهایی که نیاز به رانندگی هست به خصوص در کلانشهرها و مسیرهای طولانیتر چطور؟ پس روشهای بهتر یا به عبارتی دیگر، روشهای قابل اجراتر که اقبال عمومی را هم در پی داشته باشد چیست؟
برای تحقق بهتر هدفی همانند کاهش قابل ملاحظه استفاده از وسایل نقلیه موتوری، نیاز است که افراد در مناطقی زندگی کنند که دوچرخهسواری یا پیادهروی، روشی مناسب برای رفتوآمدهای روزانه باشد. اجرای راهکار «شهر 15 دقیقهای»[1] میتواند به تحقق این امر کمک کند، چراکه به میزان قابل ملاحظهای به کاهش دیاکسید کربن و متعاقبا تغییرات اقلیمی منجر میشود و افراد میتوانند به جای استفاده از وسایل نقلیه شخصی و حتی عمومی؛ دوچرخهسواری یا پیادهروی کنند.
«شهر 15 دقیقهای» چیست؟
این مفهوم کاملا ساده است؛ به این ترتیب که هر آنچه یک نفر در زندگی روزمره نیاز دارد، در فاصله 15 دقیقهای از محل زندگی یا کار آن فرد (در صورت پیادهروی یا دوچرخهسواری) قابل دسترس باشد. بنابراین باید محلههایی ایجاد شود که در عین حال که به حفظ و نگهداشت محیط زیست توجه دارند، تمام گزینههای مورد نیاز افراد آن محله را نیاز تأمین کنند.
بنابراین، این راهکار بر رویکرد محلهمحوری و تقویت ارتباطات اجتماعی در محلهها و حتی توسعه ساختمانها چندمنظوره متمرکز است. برای مثال، ممکن است ساختمان مدارس در این محلهها، در آخر هفتهها میزبان فعالیتهای اجتماعی متنوع باشند. در مجموع، اجرای چنین راهکارهایی به تقویت هویت محلهها و افزایش رضایتمندی ساکنین آن منجر میشود.
این مفهوم برای اولین مرتبه در ماه مه 2020 توسط کارلوس مورنو[2] استاد دانشگاه سوربن فرانسه، به عنوان راهکاری برای مقابله با بحران زیستمحیطی و چالشهای حاصل از بحران همهگیری کووید 19 مطرح شد و شهردار پاریس در کمپین انتخاباتی خود از اجرای این راهکار به عنوان یکی از برنامههای آتی خود نام برد که به شناختهتر شدن این مفهوم کمک کرد.
ممکن است که بخشی از مفهوم «شهر 15 دقیقهای» در تقابل با الگوهای برنامهریزی شهری سنتی در یکصد سال اخیر باشد که بر توسعه فضاهای مسکونی مجزا از فضاهای تجاری و تفریحی متمرکز است. اما بسیاری از ایدهها و اصول این راهکار جدید نیستند و ممکن است شهرها شامل فضاهایی باشند که مبتنی بر اصول «شهر 15 دقیقهای» (گرچه حتی به صورت تصادفی و بدون برنامهریزی) توسعه یافتهاند. اما همانطور که اشاره شد، در سال 2020 و با اوجگیری همهگیری کرونا، این راهکار به عنوان روشی برای مقابله با بحرانهای این چنینی و کاهش ترافیک و آلودگی مطرح شد و در مرکز توجه قرار گرفت.
اصول و مزایای اجرای چنین راهکاری چیست؟
سوالی که اینجا مطرح میشود این است که به چه دلیل پیادهسازی چنین ایدهای در شهرها مفید است. در ادامه به برخی از مهمترین دلایل آن اشاره شده است:
· مسلما یکی از مهمترین و بارزترین تبعات آن، افزایش پایداری در شهرها و حفاظت از محیط زیست است. ساکنین محلهها میتوانند از هوای پاک و فضاهای سبز و تفریحی بهرهمند شوند. چراکه در این راهکار، دوچرخهسواری و پیادهروی به جای استفاده از وسایل نقلیه موتوری و یا استفاده از روشهای حملونقل اشتراکی به حداکثر میرسد و در نتیجه، آلودگی هوا به حداقل میرسد.
· افزایش سهولت دسترسی به خدمات و کالاها و در نتیجه، کاهش استرسها و افرایش رضایتمندی شهروندان از زندگی شهری از دیگر نتایج اجرای این راهکار است. نیاز به سفرها و ترددهای روزانه غیرضروری کاهش مییابد، چراکه فضاهای عمومی برای پیادهروی و دوچرخهسواری افزایش مییابد که به کاهش ترافیک و افزایش زیستپذیری در محلهها منجر میشود.
· شرایط برای توسعه مسکنهای مقرونبه صرفه متناسب با توانایی تمام اقشار جامعهها در تمام محلهها فراهم میشود. در تمام محلهها، انواع مختلف ساختمانها با سایزها و قیمتهای مختلف و حتی ساختمانهای چندمنظوره وجود دارد و همین امر به کاهش مسافت میان محل سکونت و محل کار شهروندان و حتی انجام دورکاری منجر میشود.
· توسعه این محلههای چندمنظوره به افزایش تابآوری و انعطافپذیری کمک میکند. وجود ساختمانهای اداری کوچک، فروشگاههای متنوع به منظور انجام خریدهای محلی، فضاهای کاری مشترک، فرصتهای برابر کسبوکار و زندگی و پذیرش فرهنگها و اقشار مختلف در یک محله، همگی از ارکان اصلی زندگی تابآور هستند.
چگونه میتوان اجرای موفقیتآمیز این راهکار را تضمین کرد؟
بر اساس آنچه تا اینجا توضیح داده شد، برای اجرای موفق این راهکار باید شرایط تحقق اصول فوقالذکر فراهم شود: تضمین دسترسی سریع به خدمات شهری و امکانات رفاهی؛ توسعه ساختمانهای چندمنظوره با سایزها و قیمتهای متنوع جهت تسهیل سکونت افراد نزدیک به محل کارشان؛ توسعه فضاهای سبز عمومی جهت تضمین هوای پاک؛ توسعه ساختمانهای اداری و تجاری کوچک مقیاس و فضاهای کار مشترک جهت نزدیکتر شدن محل کار به محل سکونت یا حتی انجام دورکاری؛ ایجاد مسیرهای مناسب دوچرخهسواری یا پیادهروی جهت کاهش استفاده از وسایل نقلیه موتوری (برای مثال، میتوان به یکطرفه کردن خیابانها در بارسلونا یا حذف فضاهای پارکینگ خودرو در پاریس و آمستردام اشاره کرد).
البته ممکن است در برخی شهرها، اجرای این راهکار که گاهی به عنوان «شهر فشرده»[3]نیز نام برده میشوند، به تغییرات گسترده و هزینههای بالا نیاز داشته باشد و همین امر، مستلزم پذیرش و مشارکت گسترده محلهها است و در همین راستا، باید مزایای اجرای این راهکار برای شهروندان مشخص شود.
همچنین، باید تمرکززدایی در ارایه خدمات کلیدی ایجاد شود، به خصوص خدماتی که دسترسی به آنها ممکن است به ترافیک سنگین در شهرها منجر شود. برای مثال، در شهر لاگوس در نیجریه در دوران قرنطینه کووید 19، مدارس تعطیلشده به بازارهای کوچک محلی تبدیل شدند و بنابراین ساکنین محلهها به غذا و دارو در نزدیکی محل سکونت خود دسترسی داشتند. چنین تمهیداتی به کاهش سفرهای روزانه طولانی و تجمع جمعیت در برخی مکانهای تجاری مرکزی در شهر میشود.
دیگر اینکه باید به جای رویکرد «منطقهبندی تفکیکی» به سمت اجرای رویکرد «منطقهبندی همهشمول» پیش رفت؛ به این معنی که شرایط برطرف شدن شکاف طبقاتی و اجتماعی در مناطق و محلات فراهم شود و به خصوص، در زمینه اجرای طرحهای توسعه مسکنهای مقرون به صرفه اقدام شود و به این ترتیب، امکان سکونت تمام قشار در تمام محلات و مناطق فراهم میشود. در نهایت اینکه در این شهرها استفاده انعطافپذیر و متنوع از فضاها و تسهیلات شهری در اولویت قرار میگیرد تا حداکثر منفعت از زیرساختهای شهری حاصل شود و مشارکت محلهای افزایش یابد.
نمونه موردیها
- پاریس- فرانسه
شهر پاریس اولین شهری بود که به سمت اجرای این راهکار گام برداشت و هدف خود را ایجاد هوای تمیزتر و زندگی شهری خوشایندتر اعلام کرد. شهردار فعلی این شهر[4] قصد دارد که پاریس را به شهری بدون کربن تبدیل کند و همین ایده، یکی ازدلایل اصلی برای اجرای این راهکار بوده است؛ تمرکز اصلی این طرح بر این که است. در همین راستا، شهردار پاریس اعلام کرده است که شهرداری قصد دارد 350 میلیون یورو برای توسعه فضاهای پیادهرو سرمایهگذاری کند که تمرکز آن بر توسعه یک لاین دوچرخهسواری در تمام خیابانها و جمعآوری 60 هزار پارکینگ حاشیهها خیابانهای است. همچنین، میتوان به ممنوعیت استفاده از وسایل نقلیه موتوری در یک یکشنبه در هر ماه و رانندگی کنار رودخانه سِن اشاره کرد.
تمرکز برنامه این شهر بر دو مقوله «کاهش حداکثری مسافتهای تردد» و «توسعه محلات چندمنظوره» است. در همین راستا نیز سعی شده است که مسیرهای ماشینرو تا حد قابل ملاحظهای کاهش یابد تا فضای کافی برای دوچرخهسواری و پیادهروی وجود داشته باشد و همچنین، از فضاهای عمومی همچون مدارس روزانه برای ارایه سایر خدمات همچون امکانات ورزشی استفاده شود.
برای مثال، میتوان به یکی از نمونههای اجراشده در این زمینه اشاره کرد که ایجاد یک پارک عمومی به جای یک محوطه پارکینگ در کنار سربازخانه قدیمی Minimes است. در همین راستا، حدود 12.3 میلیون یورو نیز صرف بازسازی ساختمانهای اطراف و تبدیل آنها به مجمتمعهای مسکونی مشتمل بر فضاهای تجاری همانند ادارات، امکانات مراقبتی روزانه، یک کلینیک و یک کافه که کارمندان آن افراد اوتیسم هستند. بنابراین، دسترسی کاملا محلی به برخی سرویسهای روزانه مورد نیاز و امکان تردد پیاده یا با دوچرخه برای افراد محله ایجاد شده است.
- ملبورن- استرالیا
اولویت شهر ملبورن در برنامهریزی شهری، بر زیستپذیری و پایداری متمرکز است. در سال 2017، یک برنامه راهبردی بلندمدت (2050-2017) معرفی شد که تمرکز آن بر محلهمحوری است. بر این اساس، تمام نیازهای روزانه شهروندان در فاصله 20 دقیقهای از خانه در دسترس قرار میگیرد. این طرح در سال 2018 به عنوان بخشی از «برنامه آزمایشی محله 20 دقیقهای» راهاندازی شد و در دو مرحله در سالهای 2018 و 2019 به صورت آزمایشی در برخی محلهها اجرا شده است.
- استکهلم- سوئد
در حالیکه شهرهای اقصی نقاط جهان در پی تحولات شهری بر اساس طرحهای محلهمحوری همانند شهرهای 15 یا 20 دقیقهای هستند، سوئد کمی فراتر رفته است و در پی اجرای یک طرح فرامحلهای (شهر یک دقیقهای) است.
در سال 2020، یک طرح پایلوت با نام Street Moves توسط نهاد نوآوری ملی سوئد Vinnova و اتاق فکر ArkDes اجرا شد که تمرکز آن بر فضای بیرونی روبروی ساختمانها و همسایگان آنها در یک خیابان است و در چهار مکان در استکهلم اجرا شده است. بر اساس این طرح، ساکنین ساختمانهای در خیابان از طریق برگزاری ورکشاپها و نظرسنجیها، خودشان تصمیم میگیرند که از فضای خیابان چگونه استفاده شود و به چه چیزی تخصیص داده شود.
البته هدف این طرح این نیست که همه چیز در فاصله یک دقیقهای در دسترس قرار گیرد، بلکه در نحوه بهرهبرداری از فضاهای خیابان در مجاورت خانهها مجددا بازنگری شود و به فضای ارتباط میان افراد محله تبدل شود و فقط فضایی برای رفت و آمد نباشد. اگر این اجرای پایلوت موفقیتآمیز باشد، اجرای آن در سطح ملی از سال 2030 آغاز خواهد شد.
سخن آخر
تا قبل از دوران همهگیری کرونا، سفرهای روزانه طولانیمدت و ترافیک، آلودگی هوا و عدم زمان کافی برای گذراندن وقت با خانواده به امری طبیعی در زندگی روزمره شهرها تبدیل شده بود. اما با شروع قرنطینهها مشخص شد که امکان اجرای «استانداردهای جدید» نیز وجود دارد: استفاده بهینهتر از زمان، توجه بیشتر به سلامتی و محیط زیست و توجه به محلهها و اجتماعهای کوچکتر. این همان مفهومی است که اساس راهکار «شهر 15 دقیقهای» است و به زندگی پایدارتر، ایمنتر و فراگیرتر در شهرها منجر میشود.
در شهر یا محله 15 دقیقهای دسترسی به خدمات و کالا در کمترین زمان ممکن و به سهولت فراهم است؛ جایگاهی برای تمام اقشار جامعه وجود دارد؛ دسترسی به مسکنهای متنوع و مقرون به صرفه وجود دارد؛ امکان کار کردن نزدیک محل سکونت یا دورکاری وجود دارد؛ مشارکت همه در محلهها فراهم است.
حال این سوال پیش میآید که با توجه به اینکه برای مدتی، اکثر شهرها یک نرمال جدید زندگی شهری را تجربه کردهاند و جوانب آن آزموده شده است، آیا میتوان به دوران قبل بازنگشت و با اجرای رویکردهایی شبیه شهر 15 دقیقهای به تغییر و تحول اساسی در شهرها کمک کرد. شاید پاسخ به این سوال برای هر شهر متفاوت باشد و نیاز به پیششرطهای مختلف متناسب با شرایط بومی داشته باشد، اما مسلما، مشارکت همه ذینفعان و به خصوص شهروندان در این امر بسیار تأثیرگذار است.
و اما در خصوص کلانشهری همچون تهران، گرچه تحقق شهر 15دقیقهای میتواند با چالشهای اقتصادی مواجه بوده و نیازمند مطالعه علمی در حوزههای مختلف از زیرساختها گرفته تا حوزه اجتماعی است، اما میتوان با تمرکز بر قابلیت طرحهایی همچون طرحهای هوشمندسازی مبتنی بر مشارکت شهروندی نظیر طرح محلهمحوری و مشارکت شهروندی «باهم»[5]، از نظرات و خواستههای شهروندان برای تعیین اولویتهای هر محله بهره برد. این امر، اتفاقاً اقدامی کلیدی در راستای تحقق مفهوم شهر 15دقیقهای است، گامی مهم در جهت بهبود شرایط و کیفیت زندگی ساکنین محلهها متناسب با نیاز آنها است.
[1]. 15-Minute City
[2]. Carlos Moreno was selected as the winner of the Leadership Award of the World Smart City Award 2021.
[3]. Compact City
[4]. Anne Hidalgo
[5]. Smart Tehran’s BAHAM Project was selected as one of three finalists for the Project Category (Governance & Economy) of the World Smart City Award 2021.
مطلبی دیگر از این انتشارات
آشنایی با مراکز نوآوری و فناوری شهر هوشمند
مطلبی دیگر از این انتشارات
هوشمندسازی معاملات با امضای دیجیتال
مطلبی دیگر از این انتشارات
به مدل کسبوکار نیاز داریم؛ نه فناوری!