فلسفه شهر هوشمند

آرمانشهر
آرمانشهر


انسان ذاتا موجودی خلق شده است که به برخی امور اقبال و از برخی امور اعراض دارد. راز این اقبال و اعراض در فلسفه فکری افراد و در طبیعت امور نهفته است. اما اگر بخواهیم سرالاسرار این روند را دریابیم، باید به یک نکته توجه نماییم. به قول ادیب خردمند، دکتر شفیعی کدکنی: "برای انسان هیچ چیزی از تجربه زیبایی بالاتر نیست. بالاترین حد درک انسان زیبایی است. زیبایی است که فاتح نهایی همه مباحث جهان است." و طبیعتا میتوان نتیجه گرفت انسان، از زشتی و پلشتی و در یک کلام امور ملال آور فراریست. تمامی مکاتب فلسفی، هنری و حتی ارکان ادیان اختصاص به این نکته یافته است و همه آن ها به دنبال آن هستند تا انسان را به سمت زیبایی سوق داده و او را از ملال نجات دهند. این مقدمه را گفتم تا قدری ابعاد وجودی انسان را برای مخاطب عزیز متذکر شده و از این مفهوم استفاده نمایم تا بگویم ما در مفهوم "شهر هوشمند" و به تبع آن "حمل و نقل هوشمند" دنبال چه هستیم؟

من کیستم؟ برای چه هستم؟ چگونه می‌اندیشم؟
من کیستم؟ برای چه هستم؟ چگونه می‌اندیشم؟


شهر محل اجتماع انسان ها بوده و به عنوان اجتماعی جهت تعامل انسان ها شناخته می شود. به نظرم حق طبیعی انسان­ها است که شاهد جلوات بصری زیبایی باشند. از ابتدای تشکیل مدنیت شهری انسان های فرهیخته، دنبال تشکیل آرمانشهر بوده اند. طبعا این آرمانشهرها جلوه­گاه زیباترین چیزی بوده اند که می­اندیشیده­اند . یک سوالی را از مخاطب میپرسم. اگر انسان های آینده روزی از انسان امروزی بپرسند که شهر تهران را چگونه میبینند؟ چه جوابی خواهیم داد؟ شرم آور نیست که بگوییم شهری بود با ترافیک زیاد و ملال آور، با هوایی کثیف و آلوده، با ساختمان هایی آشفته و درهم برهم، کوتاه و بلند، پل­ها بتنی زشت و نخراشیده. انسان هایی در آن زیستند که باغ ها و درختان را نابود کردند و در آن غول های بتنی و آهنی سبز کردند. آیا انسانی که در چنین اتمسفری زیست میکند، روزانه با مظاهر عدیده ای از زشتی و آشفتگی و تشتت رو به رو نمی­شود؟ حافظ غزلسرای بی بدیل و زیبا آفرین که چیزی جز زیبایی در اشعار او متجلی نیست، 600 سال پیش به توصیف و تحسین شیراز پرداخته است.


باغ ارم شیراز
باغ ارم شیراز


خوشا شیراز و وضع بی‌مثالش خداوندا نگه دار از زوالش

ز رکناباد ما صد لوحش الله که عمر خضر می‌بخشد زلالش

میان جعفرآباد و مصلّی عبیرآمیز می‌آید شمالش

بشیراز آی و فیض روح قدسی بجوی از مردم صاحب کمالش

که نام قند مصری برد آنجا که شیرینان ندادند انفعالش

صبا زان لولی شنگول سرمست چه داری آگهی چونست حالش

گر آن شیرین پسر خونم بریزد دلا چون شیر مادر کن حلالش

مکن از خواب بیدارم خدا را که دارم خلوتی خوش با خیالش

چرا حافظ چو می‌ترسیدی از هجر نکردی شکر ایّام وصالش


با استناد به شعر بالا میتوان دریافت درک زیبایی و مظاهر آن ربطی به تکنولوژی نداشته است و قدمای ما بدون داشتن چنین ابزاری خالق تصاویر بدیعی از زیبایی بوده اند. حال که در قرن 21 مرزهای علم و دانش و تکنولوژی به پیشرفت شگرفی دست یافته است باید سعی نمود با استفاده از این ابزار صحنه های بدیعی از زیبایی در محیط شهری خلق نمود و تا حد امکان هر جا که آثاری از ملال و نازیبایی وجود دارد برطرف نماییم. در واقع اگر آسیب شناسی عمیق بر روی فلسفه تکنولوژی صورت گیرد درخواهیم یافت که در خیل کثیری از موارد تکنولوژی در کنار محاسن بی نظیر آن میتواند ملال آور بوده و تاثیر منفی بر روح و روان انسان ها بگذارد. در واقع باید به این نکته توجه نمود رباتی کردن انسان امروزی امری بسیار خطرناک و به دور از طبیعت ذاتی انسان است. ما از تکنولوژی انتظار داریم در خدمت انسان بوده و زمینه ساز رشد روحی و کمالات فردی افراد باشد و تا حد امکان از کمیت و کیفیت امور ملال آور بکاهد.


انسان رباتی یا ربات انسان نما
انسان رباتی یا ربات انسان نما


مفهوم شهر هوشمند مفهوم بدیع و تازه ای است که در ادبیات مدیریت و توسعه پایدار جوامع و شهرها مورد تاکید قرار گرفته است. به صورت عمده ارکان اصلی شهر هوشمند را در چندین حوزه طبقه بندی میکنند. یکی از ارکان اصلی شهر هوشمند، حمل و نقل هوشمند است که هدف آن سهولت امر دسترسی و مدیریت شبکه حمل­ونقل با استفاده از تکنولوژی های جدید همچون زیرساخت های حمل و نقل هوشمند، اینترنت اشیاء و فناوری داده است. با توجه به مقدمه قبلی باید در نظر داشته باشیم در کوچکترین و ریزترین ساختارهای شهر، باید مفهوم خلق زیبایی و حذف ملال و زشتی را در نظر داشته باشیم. در واقع اگر بخواهم در حوزه حمل و نقل مظاهر این زشتی و امور ملال آور را ذکر کنم توجه مخاطب را به دو مثال ذکر میکنم:

مترو: در نگاه ابتدایی و سطحی مترو به عنوان یکی از ارکان اصلی توسعه شهرها نگریسته میشود. در کنار مزایای زیاد مترو همچون کاهش ترافیک و تسهیل عبور و مرور و ..... ما باید به مفهوم مترو با نگاه درمان بنگریم. در واقع در کلانشهرها به علت وجود مشکل ازدحام به ناچار به رشد و توسعه خطوط مترو فکر شده است. اما همین مترو گاهی نیز میتواند به مشکل دامن زده شرایط را بدتر کند. به عنوان مثال رشد و توسعه شهرهای حاشیه ای، تبعیض طبقاتی در سطح شهر و رشد فزاینده جمعیت در شهرهای جاذب میتواند به عنوان یک مشکل نگریسته شود.

تونلهای شهری: شکی نیست که تونل به عنوان راهکاری موقت میتواند به کاهش ازدحام و ترافیک در سطح شهر کمک کند اما این ابزار به خودی خود هیچ گونه زیبایی نداشته و بالعکس بسیار زشت و نازیباست. به طور مثال تونل نیایش شهر تهران نه تنها بار ترافیکی منطقه را نکاسته است بلکه روزانه در ساعت های خاصی شاهد ترافیک بسیار سنگین در این تونل هستیم که میتواند موجب ناراحتی روحی افراد و شهرنشینان شود.


نمونه‌هایی از مظاهر ملال آور شهری
نمونه‌هایی از مظاهر ملال آور شهری


به طور کلی مولفه اصلی و اثرگذار بر مدیریت و توسعه حمل و نقل، عامل تقاضا است. تقاضا هم نشئت گرفته از سیاست های کلان دولتی و شهری است. بنابراین باید یک پله قبلتر از مدیریت حمل و تقل به مفهوم توسعه پایدار و برنامه ریزی پایدار توجه خاص نمود.

در انتها اگر بخواهم جمع بندی از مطالب داشته باشم، باید بگویم تکنولوژی به خودی خود منفعت یا ضرر ذاتی ندارد، بلکه باید با استفاده از این ابزار بستری را فراهم کرد که انسان ها بتوانند تجربیات زیباتر و بهتری داشته باشند و از ملال و خستگی به دور باشند. حمل و نقل نیز مستثنی از این روند نبوده و باید از نگرش ایجاد زیرساخت های زشت و نخراشیده به سمت توسعه و رشد زیرساخت های پایدار، سبز و متناسب با ویژگی­های روحی انسان حرکت کنیم.


حمل‌ونقل سبز و پایدار
حمل‌ونقل سبز و پایدار