دانش آموخته كارشناسي ارشد مديريت IT دانشگاه تهران / رئیس اداره خرید سازمان فاوا شهرداری تهران
مدیران ارشد فناوری اطلاعات درآمد زا: استراتژی های هوشمند برای رشد کسب و کار
مقدمه :
اگر شما یک مدیر ارشد فناوری اطلاعات هستید، احتمالاً در سالهای اخیر مأموریت شما از طرف مدیر عامل سازمان تان تغییر کرده است . مدیران ارشد فناوری اطلاعات مجموعه جدیدی از دستورات را دنبال می کنند زيرا رهبران سازمان اکنون خواستار ايجاد مزیت هاي رقابتی برای تجارت هستند. این به معنای یافتن راه هایی برای کسب درآمد از فناوری اطلاعات است. مدیران ارشد فناوری اطلاعات پیشرو، به جای کاهش هزینه ها بر ایجاد درآمد متمرکز هستند.
اگر می خواهید یک مدیر ارشد فناوری اطلاعات درآمدزا شوید، این گزارش چارچوبی را از طریق بینش ها و تجربیات عملی همتایان تان برای شما فراهم می کند تا به هدفتان برسید. امیدواریم این گزارش الهام بخش شما باشد، شما را در مسیر رو به جلو قرار دهد و یا استراتژی های موجود شما را تبیین نماید.
مدیران ارشد فناوری اطلاعات درآمد زا: استراتژی های هوشمند برای رشد کسب و کار
مدیران عامل به طور فزاینده ای می خواهند که مدیران ارشد فناوری اطلاعات به کسب درآمد برای سازمانشان کمک کنند. تقریباً دو سوم (64 درصد) از پاسخ دهندگان به نظرسنجی Harvey Nash/KPMG 2017 با بیش از 4600 مدیر ارشد فناوری می گویند که مدیر عامل آنها از سازمان فناوری اطلاعات می خواهد که به جای پس انداز بر روی نحوه کسب درآمد تمرکز کند. مدیران ارشد فناوری اطلاعات همچنان باید هزینهها را بررسی کرده و آنها را در برابر بازده احتمالی متعادل کنند. این امر مستلزم درک عمیق کسب و کار و نیازهای مشتریان سازمان آنها و همچنین ماندن در لبه آخرین روندهای فناوری است. مديران ارشد فناوری اطلاعات براي مشارکت هر چه بیشتر در ایجاد درآمد با بالاترين كيفيت، از IT در چهار زمینه بهره مي برند:
1- محصولات دیجیتالی و مدل های کسب و کار
2- عملیات دیجیتال
3-فروش نرمافزار
4-خدمات فناوری اطلاعات
در حالی که این چهار حوزه ممکن است متمایز به نظر برسند، اما اغلب در هم تنیده هستند. فروش نرم افزار و فروش خدمات در واقع زیرمجموعه ای از محصولات و مدل های تجاری جدید هستند، با این تفاوت که نرم افزارها و شرکت های تابعه خدمات فناوری اطلاعات بیشتر توسط مدیر ارشد فناوری اطلاعات اداره می شوند . شرکت هایی که آینده خود را بر روی محصولات دیجیتالی جدید و مدل های کسب و کار بنا کرده اند دریافتند که بدون تغییر در فعالیت های خود نمی توانند خیلی پیشرفت کنند. سازمانهای فناوری اطلاعات در همه صنایع اکنون در حال تغییر موقعیت و طراحی مجدد، برای فعال کردن راههای جدید انجام کسبوکار و ایجاد محصولات و قابلیتهای جدید مبتنی بر اطلاعات با قابلیت فروش در بازار هستند. میزان استقبال شرکت ها از فناوری اطلاعات درآمدزا بسته به بازار آنها متفاوت است. این خود فرصتی را جهت مشاهده تأثیر فناوری هاي جدید بر سایر صنایع که بیشتر در لبه پیشرفت هستند - مانند بانکداری، تجارت و خردهفروشی - فراهم کرده است. ایجاد تغییر با چشم اندازی از آینده شروع می شود. چشماندازی که با تعهد قوی پشتیبانی میشود. ایجاد تغییر در تولید درآمد مستلزم آن است که مدیران ارشد فناوری اطلاعات چهار کار را به خوبي انجام دهند. در بخش های زیر به این موارد پرداخته شده است.
1- اتخاذ ذهنیت محصول
سه جنبه اصلی برای اتخاذ ذهنیت محصول وجود دارد:
- مالکیت و مسئولیت پذیری فراتر از مرزهای معمول تحویل پروژه
- تمرکز بیشتر بر تجربه کاربر، اغلب با اتخاذ رویکرد تفکر طراحی
- معیارهای مختلف برای سنجش موفقیت
این به معنای درگیر بودن از اولین مراحل ایدهپردازی، مدیریت توسعه (به طور فزاینده به عنوان بخشی از یک تیم چابک چند منظوره) و ارائه خدمات و پشتیبانی مداوم برای کاربران مختلف به محض فعال شدن اساسی محصول و داشتن مالکیت کل چرخه عمر محصول نرم افزاری به روشی که تعداد کمی از سازمان های فناوری اطلاعات در گذشته داشته اند می باشد. یک پروژه آغاز و پایانی دارد، اما پروژه زمانی به پایان می رسد که محصول در اختیار کاربران قرار گیرد. محصولی درست که توسط مشتریان قابل قبول باشد.
زمانی که فناوری اطلاعات شروع به ایجاد درآمد کند، اولویت ها تغییر می کنند. این چالش سازمان ها را به سمت اتخاذ رویکرد تفکر طراحی برای توسعه فناوری اطلاعات سوق داده است، مفهومی که توسط شرکت طراحی IDEO عمومی شده است و بر سه حوزه اصلی تمرکز دارد: مطلوبیت یک محصول برای مشتریان، امکانپذیری آن از منظر فنی، و قابلیت اجرای آن به عنوان یک سرمایه گذاری تجاری.
با افزایش نقش فناوری اطلاعات در رقابت پذیری، تمرکز آن به طور فزاینده ای بر بیرون از سازمان خواهد بود. اتخاذ ذهنیت محصول و اجرای IT بیشتر شبیه یک موجودیت تجاری است که همچنین مستلزم تنظیم معیارها و تفکر در مورد هزینه ها به روشی جدید است. در یک بازار رقابتی، اگر کیفیتی برابر یا بهتر داشته باشید و همچنین یک ارائه دهنده ارزان قیمت باشید، رقابت با شما برای دیگران بسیار سخت است.
2- افزایش سرعت توسعه و تحویل
عامل دیگر در این تغییر به سمت فناوری اطلاعات تجاری، پذیرش رو به رشد مفهوم حداقل محصول قابل عرضه (MVP) هنگام راه اندازی نوآوری های جدید است. ایده این است که حداقل محصول قابل عرضهرا بسازیم، آن را در دست کاربران قرار دهیم، از آنها بازخورد بگیریم و سپس تغییرات را انجام دهیم. این به وضوح یک تغییر از طرز فکر سنتی پروژه محور و یک بار برای همیشه است. در واقع، روشهای چابک(agile)و DevOps (رویکردی برای توسعه و تحویل نرمافزار که بر سرعت و همکاری بین گروههای قبلاً مجزا تأکید میکند)، برای ارائه حداقل محصول قابل عرضه، راه حل های اصلی هستند. وقتی صحبت از نوآوری می شود، تیم های کوچک و متنوع می توانند سریعتر از سازمان های مستقر حرکت کنند. اکنون برای شرکت های سنتی مرسوم است که مراکز و گروه های نوآوری جدا از فعالیت های روزانه کسب و کار راه اندازی کنند. نوآوری بیشتر در مورد آزمایش و کشف است تا استراتژی . راه اندازی یک دفتر نوآوری با بهترین و باهوش ترین کارکنان ، با ماموریت آزمایش و شکستن قوانین، یکی از مهم ترین کارهایی است که یک مدیر ارشد فناوری اطلاعات می تواند در نقش مولد درآمد انجام دهد.
به موازات چنین تلاشهایی که به نوآوری اختصاص داده شده، بسیاری از سازمانهای بزرگ در تلاش هستند تا فرهنگ کل سازمان را به فرهنگ سرعت و نوآوری تبدیل کنند. این به معنای تجدید ساختار فناوری اطلاعات و اتخاذ رویکردی چابک تر برای توسعه نرم افزار ، با تکیه بر تیم های کوچک و چند رشته ای که همیشه با هم کار می کنند، است که مالک محصول هر تیم یک بخش جداگانه از کسب و کار خواهد بود. سازمانهایی که تحقیقاتMIT آنها را بهعنوان Digital Master معرفی کرده است، راهی برای همکاری واحدهای تجاری و فناوری اطلاعات پیدا کردهاند که طبق گفته وسترمن این به معنای تغییرات در بخش های تجاری و فناوری اطلاعات است. برای فناوری، این به معنای آگاهی بیشتر از کسبوکار و تحویل سریعتر و بهتراست که اغلب به شکل دو وجهی خواهد بود.
3- استخدام، توسعه و حفظ استعدادهای خاص در حوزه فناوری
شرکت ها برای رقابت در استفاده از فناوری اطلاعات به مهارت های فنی خاص نیاز دارند. در عین حال، انگیزه سرعت به این معنی است که متخصصان فناوری اطلاعات باید طیف وسیع تری از مهارت ها را داشته باشند. به عنوان مثال، یک توسعه دهنده نرم افزار نیز باید بتواند محصول را آزمایش کند. کلمه اختصاریACT برای این گونه تیم ها بکار برده می شود: مسئولیت پذیری برای انجام تعهدات (Accountability )، همکاری نزدیک با همکاران تجاری و مشتریان (Collaboration ) و سرسختی (Tenacity).کیفیت بالای استعدادها بیش از هر زمان دیگری حیاتی است. استعدادهایی که دیگر فقط مهندسان بزرگی نیستند. آنها تفکر خلاق دارند و به اهداف تجاری فکر می کنند و مشکلات را به روش های جدید و نوآورانه حل می کنند. این پتانسیل های بالا اغلب به طور موثر در روابط تجاری کسب و کارهای خود مشارکت کرده و تأثیر گذار هستند. خبر خوب این است که مدیران ارشد فناوری اطلاعاتی که این گذار را انجام می دهند، در رقابت برای جذب استعدادهای برتر، موفقیت بیشتری کسب می کنند. مدیران ارشد فناوری اطلاعات در مورد پیام استخدام خود بر روی سه چیز تمرکز می کنند. 1- تاکید بر مهارت فنی واحد فناوری اطلاعات و تمرکز بر تجاری سازی 2- تاکید بر مأموریت و تأثیر شرکت 3- ایجاد محیطی چالش برانگیز و پاداش دهنده از نظر حرفه ای و احساسی .
4- همکاری عميق با صاحبان مشاغل و مديران دیجیتالی
امروزه سازمان ها باید رهبری روشنی برای تحول دیجیتال داشته باشند. گاهی اوقات مدیر ارشد فناوری اطلاعات این نقش را بر عهده میگیرد، اما اغلب، بهویژه در سازمانهای بزرگ، مدیر ارشد فناوری اطلاعات دست در دست افسر ارشد دیجیتال و همچنین سایر رهبران کسبوکار فعالیت میکند، زیرا آنها از فناوری اطلاعات به روشهای جدید و متفاوتی برای پیشبرد کسبوکار خود استفاده میکنند. فارغ از اینکه چه نقشهایی در آن دخیل باشند، همکاری از بالاترین سطح شروع می شود و در سراسر سازمان ادامه می یابد. نقش مدیر ارشد فناوری اطلاعات در رشد درآمد بسته به تخصص مدیران اجرایی درگیر متفاوت است اما نکته کلیدی این است که واقعاً درک کنید که چگونه اتحادهای بسیار قوی ایجاد کنید، چگونه بتوانید گفتگوهای باز و صریح با همتایان خود داشته باشید . وقتی در مورد یک مدیر ارشد فناوری اطلاعات درآمدزا بودن حرف می زنیم، تفاوت چندانی از لحاظ اهمیت بین کسب و کار یا دانش فنی وجود ندارد اما دانش عمیق فناوری چیزی است که مدیر ارشد فناوری اطلاعات را از سایر رهبران شرکت متمایز می کند. برای اینکه یک مدیر ارشد فناوری اطلاعات درآمدزا باشید همچنین نیاز به تغییر در تفکر و زبان مورد استفاده برای صحبت در مورد اینکهIT چه کاری انجام می دهد و برای چه کسی این کار را می کند، دارید. مدیران ارشد فناوری اطلاعات از اصطلاح «مشتری» را برای صحبت در مورد مشتری نهایی سازمان بکار می برند، نه ذینفعان داخلی. مشتریان در مرکز همه کارهایی هستند که انجام میشود - از راهحلهایی که ارائه می گردد تا فرآیندها و فناوریهایی که دنبال و اجرا می شود.- در یک سازمان هدف محور، مهم کار تیمی جهت حصول اطمینان از برآورده شدن نیازهای مشتری است.
نتیجه
توصیه به اداره کردن فناوری به شکل یک کسب و کار چیز جدیدی نیست، اما معنای آن در چند سال گذشته به طور اساسی تغییر کرده است و امروزه به معنای توسعه نرم افزارها و سیستم هایی برای استفاده توسط موجودیت خارجی، با تمام این الزامات است. این به معنای مالکیت چرخه عمر "محصول" و ادامه تکامل آن با قابلیت های جدید با تغییر نیازها و انتظارات و درک زمان سرمایه گذاری و نحوه سنجش هزینه ها و بازده از دیدگاه تجاری است. و همچنین به معنای تعمیق روابط با همتایان تجاری و کار مشترک از سطح C به پایین است.
کمکهای درآمدزای فناوری اطلاعات فقط به محصولات و مدلهای تجاری جدید مرتبط نیست. مدیران ارشد فناوری اطلاعات کسب و کار خود را قادر می سازند تا به روش های بنیادی جدید فعالیت کنند. بسته به نوع سازمان، نقش مدیران ارشد فناوری اطلاعات در ایجاد درآمد متفاوت خواهد بود، اما چه تمرکز بر فروش محصولات تجاری جدید باشد و چه توانمندسازی کسب و کار برای فعالیت به روش های جدید، مدیر ارشد فناوری اطلاعات در واقع تبدیل به قهرمان قابلیت های رقابتی دنیای کسب و کار شده است.
مطلبی دیگر از این انتشارات
از الکامپ تا تهران هوشمند
مطلبی دیگر از این انتشارات
نشست مرکز تحقیقات شهر هوشمند ایران با کشور اکراین و اتحادیه اروپا
مطلبی دیگر از این انتشارات
4 الگوی موفق در تحول دیجیتال