منطقه نوآوری و پهنه هوشمند در شهرهای هوشمند
مفهوم نواحی شهری و تقسیم یک شهر به ناحیههای مختلف، مفهوم جدیدی نیست. این تقسیمبندی به منظور تمرکز بر نیازهای منحصر به فرد هر ناحیه انجام شده است. امروزه، با گسترش مفهوم شهر هوشمند و استفاده از فناوری در ارائه خدمات شهری به شهروندان، شاهد بهبود ارائه خدمات با استفاده از فناوری و نوآوری هستیم و این نکته باعث افزایش «مناطق نوآوری» و یا «پهنههای هوشمند» در شهرها شده است. در این مقاله، میخواهیم به این سؤال پاسخ دهیم که: «تفاوت منطقه نوآوری با پهنه هوشمند چیست؟» و نمونههای موفقی از هر یک را معرفی کنیم.
مناطق شهری
شهرها غالباً براساس ویژگیهای اقتصادی و اجتماعی خود به مناطق مختلفی تقسیم میشوند و هدف آنها پاسخگویی به نیازهای محلی و ایجاد احساس اجتماعی در شهروندان است. بسیاری از «مناطق و نواحی» براساس همین ویژگی تقسیمبندی، نامگذاری میشوند، مانند: منطقه بازار. این در حالی است که در طی چند سال گذشته، این مفهوم گستردهتر و توسعه یافتهتر شده است و اکنون بسیاری از شهرها دارای «منطقه تجاری[1]»، «منطقه تاریخی و میراث فرهنگی» و «مرکز شهر» هستند.
در زندگی شهرنشینی، مرزهای مناطق مختلف شهری در حال تغییر است. زیرا برخی از مناطق مطلوبتر شده و برخی دیگر در جهت مخالف حرکت میکنند. این تغییرات باعث شده است که مناطق مختلف شهری با یکدیگر تفاوت داشته باشند و شاهد این نکته هستیم که قیمت خانهها در مناطق مختلف تا حدود 50 درصد در هر یک کیلومتر با یکدیگر اختلاف دارند. اما رهبران و مدیران شهری باید به گونهای سیاستگذاری نمایند که هیچ منطقهای از دریافت خدمات یکسان محروم نشوند و توجه به مناطق شهری به یک میزان صورت گیرد.
مناطق نوآوری
در طی چند سال گذشته، شاهد استراتژی خاصی در برخی از شهرهای هوشمند جهان هستیم که در آن به معرفی «مناطق نوآوری» پرداختهاند. در این استراتژی، مدیران شهرهای هوشمند به دنبال ایجاد تحرک و به عبارتی جوانسازی مناطق شهری با عملکرد ضعیف یا کم استفاده میباشند.
براساس تعریف ارائه شده توسط مؤسسه بروکینگز در خصوص منطقه نوآوری، «منطقه نوآوری، یک منطقه جغرافیایی تعریف میشود که مؤسسات و شرکتهای برجسته در آن تجمع کرده و با استارتاپها، انکوباتورهای تجاری و شتابدهندهها ارتباط برقرار میکنند. آنها همچنین از نظر ساختاری جمع و جور، قابل دسترسی و ارائهدهنده خدمات مختلف و خرده فروشی هستند».
یکی از نمونههای مطرح این استراتژی، پروژه «آزمایشگاه پیادهرو» در شهر تورنتو است. این پروژه به دنبال ایجاد «محلهای ساخته شده براساس اینترنت» بوده و میکوشید تا نوآورترین منطقه در جهان را ایجاد کند. در این پروژه سعی شده است تا از شرکتهای مختلف فناوری در ایجاد و ارائه سرویسهای شهری به شهروندان استفاده شود. در معرفی این پروژه آمده است: «شهرهای در حال رشد، با چالشهای زیادی از تغییرات آب و هوایی گرفته تا افزایش اجارهها روبرو هستند. به همین خاطر، از نوآوریهای شهری برای استفاده از فناوری و طراحی مجدد شهر استفاده میشود تا کیفیت زندگی در شهرها بهبود یابد. آزمایشگاههای پیادهرو (Sidewalk Labs) یک شرکت نوآوری شهری است که تلاش میکند با اتخاذ یک رویکرد جامع، شهرها را برای همه شهروندان، پایدارتر و مقرون به صرفهتر کند. در این راه، سرویسهای جدید ایجاد و از استارتاپها و شرکتهای نوآور حمایت میکند.»
این در حالی است به دلیل مشکلات مالی ایجاد شده با شیوع ویروس کرونا، این پروژه با مشکل مواجه شده و Google نیز در سال 2020 اعلام کرد که دیگر توسعه برنامهریزی شده خود (با نام آزمایشی Quayside) را در پورتلند تورنتو پیش نخواهد برد و با این پروژه همکاری نخواهد کرد. برای آن دسته از افرادی که در موضوع نوآوری شهری فعالیت میکنند، این شکست، باعث ایجاد تفکر در اتخاذ استراتژیهای آیندهنگر و تعیین گامهای استفاده از نوآوری در شهر شده است.
پهنه هوشمند
اما این سؤال پیش میآید که «پهنه هوشمند» چیست؟ آیا «پهنه هوشمند» با «منطقه نوآوری» متفاوت است؟ برای شروع، به تعریف ارائه شده در خصوص «پهنه هوشمند» میپردازیم.
براساس تعریف ارائه شده توسط مؤسسه بروکینگز در خصوص پهنه هوشمند، «پهنه هوشمند به عنوان یک منطقه جغرافیایی که در آن، از تست سریع و آزمایشی راهحلهای ارائه شده برای حل چالشهای شهری استفاده میشود، تعریف شده است. اغلب پهنه هوشمند، بستری را برای تعامل با شرکتهای نوآور در یک محیط چابک در اختیار شهر قرار میدهد».
منطقه نوآوری و پهنه هوشمند
با تعاریف ارائه شده در خصوص منطقه نوآوری و پهنه هوشمند، بلافاصله میتوان تفاوتهای مشخصی را برای هر دو منطقه نوآور و هوشمند، تعیین کرد. اما در این بخش به تفاوتهای خاص این دو اشاره میشود:
· «منطقه نوآوری» بر ایجاد یک اکوسیستم از مبتکران و نوآوران متمرکز است که روی همه موضوعات از MedTech گرفته تا شهرهای هوشمند و حتی FinTech کار میکنند.
· «پهنه هوشمند»، زیرمجموعهای از مناطق نوآوری است که به طور خاص بر روی چالشهای شهر شهروندان آن پهنه تمرکز میکنند.
· در «پهنه هوشمند» در یک محیط فیزیکی خاص، بیشتر از نوآوری برای بهبود فضای فیزیکی شهر و منطقه مورد استفاده میشود و در «منطقه نوآوری» به دنبال افزایش تعداد نوآوران در یک منطقه و ایجاد زمینههای همکاری بین آنها هستند.
· «پهنه هوشمند» اغلب توسط مشارکت دانشگاه و شرکتهای صنعتی ایجاد شده و توسط مقامات شهری هدایت میشوند ولی در «منطقه نوآوری»، جامعه وسیعی از نوآوران و مبتکران در یک شهر هستند که دانشگاه میتواند در آن نقش داشته باشد یا نداشته باشد.
· «پهنه هوشمند» با هدف بهبود شرایط فیزیکی یک منطقه ایجاد میشود ولی «منطقه نوآوری» اگر چه از نظر فیزیکی در یک منطقه واقع است اما به دنبال ارائه خدمات نوآورانه تمام شهری است.
با در نظر گرفتن موارد بیان شده بالا، اهداف شهر در زمان ایجاد یک پهنه هوشمند یا منطقه نوآور، به عنوان یک عامل تعیینکننده در تمایز بین این دو شناخته میشود. منطقه نوآوری بر توسعه اقتصادی و ایجاد اشتغال تمرکز دارد در صورتی که «پهنه هوشمند» تمرکز خود را بر حل چالشهای شهری با استفاده از راهحلهای تعامل و استفاده از فناوری گذاشته است. لازم به ذکر است که نوآوری در «پهنه هوشمند» وجود دارد و «منطقه نوآوری» نیز باید هوشمند باشد. اما این دو، دو موضوع و نهاد جداگانه هستند که براساس نیاز یک شهر به آنها پرداخته میشود.
از سویی دیگر، در بسیاری از شهرها، اصطلاحاتی چون «آزمایشگاه زندگی (Living Lab)» و یا «آزمایشگاه شهری (City Lab)» نیز استفاده میشود که در بیشتر موارد، به «پهنه هوشمند» اشاره دارند. در شکل زیر نشان داده شده است که چگونه شهرها، از پروژههای کوچکتر و متمرکزتر به عنوان ابزاری برای رسیدن سریعتر به شهومندی شهری، استفاده میکنند.
در سال 2018، مرکز فناوری و کارآفرینی هاروراد میزبان یک شتابدهنده شهر هوشمند دوبلین بود که بر روی پهنه هوشمند تمرکز داشت. بحثهای دو روزه مدیران این دو مرکز، به مجموعهای از اصول با عنوان «اعلامیه پهنه هوشمند» منتهی شد. براساس این اصول، «پهنه هوشمند» منطقهای است که:
1- براساس نیاز افرادی که در آن منطقه زندگی و یا کار میکنند، طراحی و ایجاد شده باشد.
2- به ارزشها، فرهنگها و جامعه آن منطقه احترام بگذارد.
3- منجر به تشویق یادگیری و آزمایش راهحلها در منطقه شود.
4- زیر نظر شهرداری منطقه ایجاد شود .
5- امکان استفاده مؤثر و دسترسی به دادهها را ایجاد کند.
6- حریم خصوصی فیزیکی و دیجیتالی را در نظر گرفته و امنیت شهروندان را تضمین کند.
7- فرآیندها شفاف، بیطرفانه و فراگیر باشد.
8- براساس استانداردهای باز ایجاد شده باشد.
9- دارای ارتباطات متصل باشد.
10- فرصتهای جدید اقتصادی را ایجاد کند.
11- براساس مقیاس محلی و شهر به شهر طراحی شده باشد.
12- از اهداف توسعه پایدار منطقهای، ملی و بینالمللی پشتیبانی کند.
اگر چه همه این اصول میتوانند در هر بخش از توسعه شهر هوشمند اعمال شوند اما در تمایز بین منطقه نوآوری و پهنه هوشمند مهم هستند. تمرکز بر ایجاد اتصال و استفاده از دادهها برای بهبود زندگی و خدمات شهری با عنصر «هوشمندی» در هر نقطه از شهر یا منطقه همسو و همراستا است.
نمونههای موفق
1- منطقه نوآوری Here East (لندن)
منطقه نوآوری Here East در پارک المپیک ملکه الیزابت لندن واقع شده است که از مبتکران، نوآوران و افراد دارای ایده دعوت کرده است تا در ایجاد نوآوریهایی که به تغییر یک روند منتهی میشوند، مشارکت داشته باشند. منطقه نوآوری Here East با شعار «الگویی برای تغییر» و با عنوان یک کاتالیزروی برای سرعت بخشیدن به تغییرات و ایجاد نوآوری ایجاد شده است. در این منطقه یک فضای اختصاصی برای مبتکران، نوآوریان و افراد خلاق ایجاد شده است تا بتوانند ایدهها و محصولات خود را برای ارائه به بخشهای مختلف ایجاد نمایند. آنچه منطقه نوآوری Here East را منحصر به فرد ساخته است نوآوری، آموزش، مشارکت و تشویق است.
2- منطقه نوآوری Waterfront (بوستون)
هنگامی که شهردار بوستنون منطقه نوآوری Waterfront را در منطقه بندرگاه این شهر افتتاح کرد، اعلام نمود «یک رویکرد جدید در این منطقه ایجاد شده است که هم آگاهانهتر است و هم تجربیتر و باید با کمک هم، زمینه را برای اشتغال بیشتر و استفاده از دانش در ارائه خدمات فراهم کنیم». هدف از ایجاد این منطقه نوآوری، با سرمایهگذاریهای بزرگ در حمل و نقل منطقه، رشد منطقه سریعتر شود. این کار، منجر به ایجاد بیش از 50 کسب و کار و 2000 شغل جدید در منطقه شد که باعث جوانسازی قابل توجه منطقه گردید.
3- پهنه هوشمند Smart Docklands (دوبلین)
پهنه هوشمند Smart Docklands یک آزمایشگاه منحصر به فرد شهر هوشمند در مرکز داکلند است. بودجه آن توسط شورای شهر دوبلین و مرکز تحقیقات CONNECT تأمین میشود. این پهنه، اولین نمونه پهنه هوشمند در ایرلند و جهان است که با همکاری مشترک شهرداری و دانشگاه ایجاد شده و به دنبال آن است که با عنوان یک «کارگزار» با دولت، فناوران، استارتاپها، صاحبان مشاغل، دانشگاهها، مراکز تحقیقاتی و شهروندان همکاری نماید. در این پهنه از همکاری و مشارکت شرکتهای بینالمللی مانندGoogle ،IBM ،AT&T ،Accenture ،Dense Air ،Microsoft ،Vodafone ، Autodesk ،Mastercard ، Intel و Softbank نیز استفاده میشود. در این پهنه، دستورالعملی برای ایجاد تعامل با ذینفعان مختلف تهیه شده است که در آن با طیف متنوعی از گروههای ذینفع از جمله شرکتهای زیرساختی، ارائهدهندگان خدمات، توسعهدهندگان املاک، مالکان ساختمانها و ساکنان محلی از نزدیک تعامل و همکاری میشود تا چالشهایی را که از طریق فناوری و برنامههای جدید شهر هوشمند قابل حل است، شناسایی نمایند. در پهنه هوشمند Smart Docklands، چالشهای محلی شناسایی شده و با همکاری ذینفعان مختلف، راهحلهایی پایدار در زمینههایی چون نظارت بر محیط زیست، مدیریت پسماند و حمل و نقل هوشمند ارائه و آزمایش میشود.
4- پهنه هوشمند CityVerve (منچستر)
در پهنه هوشمند CityVerve، افراد خلاق و ارائهدهندگان سرویسهای اینترنت اشیا در کنار یکدیگر جمع شدهاند تا مفهوم هوشمندی در شهر را تغییر داده و آنرا در متن شهر ایجاد نمایند. هدف از ایجاد پهنه هوشمند CityVerve و شهر منچستر باهوشتر و متصلتر، ایجاد شهری است که از فناوری برای پاسخگویی به نیازهای مردم شهر استفاده میکند. CityVerve بر پنج اصل استوار است:
1- ایجاد یک سکوی باز برای ارائه خدمات
2- شناسایی فرصتها توسط ذینفعان
3- امکان ایجاد مشارکت افراد جامعه و شهروندان
4- ایجاد نوآوری براساس پلتفرم باز ایجاد شده
5- ارزیابی دقیق از اینکه آیا نتیجه مطلوب حاصل شده است یا خیر و تأیید اینکه آیا از نظر تجاری و اقتصادی سودمند است.
در این مثالها نیز تفاوت بین مناطق نوآوری و پهنههای هوشمند در شهرهای هوشمند مشخص است. یکی به دنبال ایجاد راهکاری جهت تعامل به مراکز دانشگاهی و علمی است و دیگری به دنبال یافتن راهحلی برای چالشهای شهری و ارائه خدمات بهتر به شهروندان بوده و بر جوانسازی شهری و توسعه اقتصادی تمرکز دارد.
شهر هوشمند و منطقه نوآوری و پهنه هوشمند
حال این سؤال مطرح است که یک شهر به چند منطقه نوآوری و پهنه هوشمند نیاز دارد؟ و آیا این دو با یکدیگر سازگاری و همزیستی دارند؟
بررسیها نشان میدهد که وجود این مناطق در شهرهای هوشمند، منجر به رشد اقتصادی چشمگیری شده است. این در حالی است که در شهرهایی که به منطقه نوآوری و پهنه هوشمند توجه نداشتهاند، در حال حل مشکلات محلی خود هستند. یک مثال مناسب برای گسترش استفاده از پهنههای هوشمند، رویکرد استراتژیک شهر هوشمند دوبلین است. شهر هوشمند دوبلین دارای پنج پهنه هوشمند با مناطق متمرکز متفاوت است. یکی از آنها مرکز آزمون مرکز شهر و دیگری پارک تجاری خارج از شهر هستند. شهر هوشمند دوبلین اعلام کرده است که این رویکرد محلی توزیع شده یک روش هدفمند و کارآمدتر برای حل چالشهای شهر میباشد. ضمن اینکه میتواند مزیت اضافی در ایجاد دانش نیز ایجاد کند. جالب اینجاست که پهنه هوشمند Smart Docklands Dublin در همان منطقه جغرافیایی قرار دارد که منطقه نوآوری به نام Grand Canal Innovation District در آن قرار دارد. دو مفهوم با اهداف کاملاً متفاوت که در یک منطقه شهری قرار دارند و در برخی موارد میتوانند با یکدیگر مشارکت داشته باشند، اما هر کدام برنامه و اهداف مختلفی را دارند.
مرجع:
https://cityinnovatorsforum.com/innovation-district-vs-smart-district-whats-the-difference/
[1] Central Business District (CBD)
مطلبی دیگر از این انتشارات
ساختار اکوسیستم شهر هوشمند برای توسعه شهرهای پایدار
مطلبی دیگر از این انتشارات
مهاجرت ابری! چیستی، مزایا و هزینهها (قسمت دوم)
مطلبی دیگر از این انتشارات
مشارکت شهروندی: از حرف تا عمل