در جستجوی بهترین طرح و ایده
۵ اصل مهم در تفکر طراحی انسانمحور برای توسعه سیستمهای iot
طراحی انسانمحور چیست
طراحیانسانمحور (Human Centered Design یا HCD) یکی از روشهای حلمسئله در اصولتفکرطراحی (Design Thinking) با تمرکز بر نیازهای انسانی و ایجاد حس همدلی (Empathy) برای شناخت عمیقتر نیازهای مورد نیاز انسان است. در این فرآیند از طرح پرسش از اشخاص (نه فقط کاربران هدف) تا طراحی پرسونا (Persona؛ طراحی شخصیتی خیالی برآمده از اشخاص واقعی با تمرکز بر نیازهای ضروری آنها، برای طراحی محصول) تمامی مراحل طبق دستورالعمل مشخصی که به نام الماس دوگانه (Double Diamond) معروف است مرحله به مرحله پیش میرود و در پایان هر چرخه، مجدداً هر مرحله تکرار میشود تا در نتیجه، محصول بهتری به مخاطبان ارائه شود (پیششرط توسعه پایدار محصول، نیازمند وفاداری همیشگی به این اصول است).
افزایش کارآمدی پروژههای اینترنت اشیاء
پروژههای درگیر با سیستم iot از همه جوانب در طول زمان دچار تغییرات و تحولات مختلفی میشوند. هرکدام از این تغییرات چهبسا کوچک و ناچیز، ممکن است تاثیرات بسزایی در روال کار ایجاد کرده و هزینه و بار اضافی بر دوش شما وارد کند. حتی اگر بر حسب تجربیات پیشین دلیل اصلی شکست ۷۵درصد پروژههای اینترنت اشیاء را بدانید نیز، باز باید فراتر از این موضوع قدم برداشته و کشف مشکلات پنهان را در دستور کار خویش قرار دهید. این مهم، تنها با ترسیم یک نقشه راه بیطرف و اصولی حاصل میگردد.
شرکت Twisthink، فعال در حوزه توسعه استراتژیهای دیجیتال، یک متدولوژی ثابت را برای هر پروژه اینترنتاشیاء در نظر میگیرد که در طی مسیر بررسی و تحقیق، بدون در نظر گرفتن ذات کار، انتظارات و نظرات شخصی و سلیقهای اهداف کار را به پیش میبرند. سرمایهگذاری در پروژه اینترنت اشیاء نباید پیرو غرایز حسی و ادراکی اعضای تیم باشد و تنها با اتکا به نتایج حاصله از فرآیندهای استاندارد درباره آن تصمیمگیری میشود. اصول طراحی انسانمحور (HCD) در حالت کلی به ۴ مرحله اصلی تقسیمبندی میشود، که با استقرار این سیستم در پروژه میتوانیم به مشتریان راهکاری پایا در توسعه پروژه ارائه دهیم.
با تمامی این تفاسیر، یک روش به تنهایی موفقیت ما را تضمین نمیکند. نحوه انتخاب تیم پروژه برای تحلیل-بررسی و اعمال هر مرحله در فرآیند کار بسیار مهم است. مشکلات اساسی همیشه در جزئیترین زوایای کار باقی خواهند ماند و باید آمادگی لازم را در مواجهه با آن داشته باشیم. در اینجا به معرفی پنج اصل مهم برای پیشبرد اهداف پروژه می پردازیم.
۱. یک تیم با تجربه و چند مهارتی (Cross-Functional) تشکیل دهید
پروژههای اینترنت اشیاء نباید صرفاً به مهندسان و توسعهدهندگان فنی واگذار شود (اما این دقیقاً همان کاری است که بسیاری از شرکتها انجام میدهند). آنها فناوری اطلاعات را در تنها در نصب و راهاندازی صرف اینترنت اشیاء میبینند و انتظار دارند که تنها مهندسان و تیم فنی راهحلها را بدانند. مهارتهای تیم تخصصی فنی آنها ضروری است، اما رویکرد آنها برای حل مسئله با طراحان تجربهکاربری، استراتژیستها، تیمهای فروش، مدیران پروژههای ارتباط با مشتری و بازاریابان (که هر یک بسته به نوع تخصص و حیطهکاری خود دیدگاه منحصر بهفردی دارند) متفاوت است. اینجاست که تفکر همگرا و واگرای تیم چندتخصصه راهکارهای خلاقانه و خارج از عرف مرسوم را به سایر اعضای تیم ارائه میدهد و همه اینها مکمل یکدیگرند.
۲. تجسمی کامل از پروژه در اختیار همکاران و مشتریان قرار دهید
یک طرح بصری خوب از آغاز پروژه تا نهایی شدن اهداف اصلی کار، میتواند به درک بیشتر مشتری و نتیجتاً افزایش همکاری مساعی بین تیمی کمک کند. برای تصمیمگیریهای مهم پروژه میتوان از ابتدای نقشه سفر مشتری (Customer Journey Map) تا راهحلهای پیشنهادی و کشف مسئله اطلاعات ارزشمندی را در اختیار همتیمیها و مشتریان قرار داد. علاوه بر این موضوع، تجسم بصری میتواند به افزایش خلاقیت و ایدهپردازی بهتر کمک شایانی نماید.
۳. حصول اطمینان از در دسترس بودن مشتریان
قدم اول برای این مورد این است که شما بدانید دقیقاً برای چه جامعه هدفی محصول یا پروژه را تعریف یا پایهریزی کردهاید. آیا برای برطرف کردن نیاز جدیدی از مشتریان فعلی است؟ یا برای توسعه بازارهای جدید؟ شما هرچقدر هم که در کار خود مهارت تخصصی داشته باشید باز هم باید ملزم به رعایت این امر باشید که در تعاملی پایاپای از نظرات و بازخوردهای مشتری قرار بگیرید. اهمیت این موضوع به شفافیت و همدلی (Empathy) بیشتر منجر شده، که باعث افزایش کیفیت کار و جلوگیری از تحمیل هزینههای ناشی از مشکلات احتمالی در ادامه پروژه به شما میشود.
۴. در خلاقیت منعطف باشید
الگوبرداری از کار دیگران و ساختن نمونه مشابه (یا حتی کمی بهتر) همیشه به موفقیت شرکت شما منجر نخواهد شد؛ این روش ممکن است برای شما جدید باشد یا در کوتاه مدت باعث سودآوری شود، اما برای مشتریان شما یا بازار مدنظرتان، جدید نیست! با تکیه بر تجربیات و آموختههای خود آنچه که شایسته و مطلوب ذینفعان است را بسازید و از آن پشتیبانی کنید.
۵. سعی کنید در ادامه و روند کار نیز با ذهنی باز پیشروی کنید
تحقق یک پروژه کارآمد اینترنت اشیاء کاری زمانبر و مستلزم ممارست پایدار در مواجه با مشکلات غیرقابل پیشبینی است (که البته با تفکر طراحی کمتر خواهد شد). با طرح پرسشهایی با عبارت «چه میشد اگر...» میتوانیم با کمک همتیمیهایمان با ایجاد طوفان ذهنی (Brainstorming) ایدههای بهتری را بدست آورده و فراتر از ساختار سنتی، نوآوری کنیم.
به طور قطع هر سازمانی دستورالعملهای خود را در روند کار اتخاذ میکند و ترجیحاً در تصمیمگیریهای خود همان روشهای پیشین را در پی می گیرند؛ اما باید در نظر داشت این رویکرد همیشه موفقیت کار را تضمین نمیکند. سازمان یا شرکتها همیشه خواهان یک دستورالعمل ثابتشده هستند و در قبول یک نقشه راه مفهومی ممکن است از خود مقاومت نشان دهند؛ اما این نکته حائز اهمیت است که بدانیم راهحلهای پروژههای IoT و دیگر نوآوریها بهطور محض وابسته به مهارتهای فنی تیم نیست، بلکه میتوان با اتخاذ روشهای نوین و مهارتهای نرم، ایدههای جایگزین را به عنوان راهحل ارائه کرد. طراحی انسانمحور (HCD) نیاز به درک و همدلی عمیق کاربر دارد، تا بتوان نیازها، نقاط درد و خواستههای ایشان را برآورده نمود. این بینشها به پیدا کردن راهحل، فیچرهای جدید و نقشه راه کمک شایانی میکند. اگر ارزشی که طراحی انسانمحور در توسعه پروژهی IoT ایجاد میکند به درستی شناخته شود، می تواند بهترین نتیجه را برای ایشان به ارمغان بیاورد.
منابع:
1. https://twisthink.com
2. Norman DA. The Design of Everyday Things.
مطلبی دیگر از این انتشارات
شهرهای هوشمند آینده: حمل و نقل هوشمند - بخش اول
مطلبی دیگر از این انتشارات
تحول دیجیتال در ارتباط با دولت الکترونیک و دولت هوشمند (مثال کشور کره)
مطلبی دیگر از این انتشارات
مهاجرت ابری! چیستی، مزایا و هزینهها (قسمت دوم)