دیجیتال مارکتینگ چیست؟ جامع ترین و کامل ترین مقاله در مورد دیجیتال مارکتینگ در سال 2022

دیجیتال مارکتینگ چیست؟ جامع ترین و کامل ترین مقاله در مورد دیجیتال مارکتینگ در سال 2022
دیجیتال مارکتینگ چیست؟ جامع ترین و کامل ترین مقاله در مورد دیجیتال مارکتینگ در سال 2022


دیجیتال مارکتینگ که به آن بازاریابی آنلاین نیز می گویند، به تمام تلاش های بازاریابی که در اینترنت انجام می شود اشاره دارد.

کسب‌وکارها از کانال‌های دیجیتالی مانند موتورهای جستجو، رسانه‌های اجتماعی، ایمیل و سایر وب‌سایت‌ها برای ارتباط با مشتریان فعلی و بالقوه استفاده می‌کنند.

این همچنین شامل ارتباط از طریق پیام های متنی یا چند رسانه ای می شود.

با توجه به اینکه امروزه اینترنت چقدر در دسترس است، اگر به شما بگویم تعداد افرادی که هر روز آنلاین می شوند همچنان در حال افزایش است، باورتان می شود؟

این است. طبق تحقیقات پیو، در واقع، استفاده "مستمر" از اینترنت در میان بزرگسالان تنها در سه سال گذشته 5 درصد افزایش یافته است.

و اگرچه ما آن را زیاد می گوییم، نحوه خرید و خرید مردم واقعاً همراه با آن تغییر کرده است - به این معنی که بازاریابی آفلاین به اندازه گذشته مؤثر نیست.

بازاریابی همیشه برای برقراری ارتباط با مخاطبان در مکان و زمان مناسب بوده است.

امروز، این بدان معناست که شما باید آنها را در جایی که در حال گذراندن وقت خود هستند ملاقات کنید: در اینترنت.

دیجیتال مارکتینگ را وارد کنید - به عبارت دیگر، هر شکلی از بازاریابی که به صورت آنلاین وجود دارد.

در HubSpot، ما در مورد بازاریابی درونگرا به عنوان یک روش واقعا موثر برای جذب، تعامل و خوشحال کردن مشتریان آنلاین صحبت می کنیم.

اما ما هنوز سوالات زیادی از مردم سراسر جهان در مورد دیجیتال مارکتینگ دریافت می کنیم.

بنابراین، تصمیم گرفتیم به آنها پاسخ دهیم.

برای رفتن به هر سوال، روی پیوندهای زیر کلیک کنید، یا به خواندن ادامه دهید تا ببینید امروزه چگونه دیجیتال مارکتینگ انجام می شود.

  • دیجیتال مارکتینگ چیست؟
  • چرا دیجیتال مارکتینگ مهم است؟
  • انواع دیجیتال مارکتینگ
  • یک دیجیتال مارکتر چه می کند؟
  • بازاریابی ورودی در مقابل دیجیتال مارکتینگ: کدام است؟
  • آیا دیجیتال مارکتینگ برای همه مشاغل کار می کند؟
  • چگونه دیجیتال مارکتینگ انجام دهیم
  • نمونه های دیجیتال مارکتینگ

بنابراین، امروزه دیجیتال مارکتینگ را چگونه تعریف می کنید؟

یک بازاریاب ورودی باتجربه ممکن است بگوید بازاریابی ورودی و دیجیتال مارکتینگ تقریباً یک چیز هستند، اما تفاوت‌های جزئی وجود دارد.

و گفتگو با بازاریابان و صاحبان مشاغل در ایالات متحده، بریتانیا، آسیا، استرالیا و نیوزلند، من چیزهای زیادی در مورد چگونگی مشاهده این تفاوت های کوچک در سراسر جهان آموخته ام.

?

تجارت دیجیتال مارکتینگ را چگونه تعریف می کند؟

در این مرحله، دیجیتال مارکتینگ برای کسب و کار و آگاهی از برند شما حیاتی است.

به نظر می رسد هر برند دیگری یک وب سایت دارد.

و اگر این کار را نداشته باشند، حداقل یک حضور در رسانه های اجتماعی یا استراتژی تبلیغات دیجیتال دارند.

محتوای دیجیتال و بازاریابی آنقدر رایج است که مصرف کنندگان اکنون انتظار دارند و به آن به عنوان راهی برای یادگیری در مورد برندها اعتماد می کنند.

از آنجایی که دیجیتال مارکتینگ دارای گزینه ها و استراتژی های زیادی در ارتباط با آن است، می توانید خلاق باشید و انواع تاکتیک های بازاریابی را با بودجه ای آزمایش کنید.

بازاریابی دیجیتال با استفاده از تاکتیک‌ها و کانال‌های دیجیتال متعدد برای ارتباط با مشتریان در جایی که بیشتر وقت خود را سپری می‌کنند تعریف می‌شود: آنلاین.

بهترین بازاریابان دیجیتال تصویر واضحی از نحوه حمایت هر کمپین دیجیتال مارکتینگ از اهداف کلی خود دارند.

و بسته به اهداف استراتژی بازاریابی خود، بازاریابان می توانند از طریق کانال های رایگان و پولی که در اختیار دارند از کمپین بزرگ تری حمایت کنند.

به عنوان مثال، یک بازاریاب محتوا، می‌تواند مجموعه‌ای از پست‌های وبلاگی ایجاد کند که از کتاب الکترونیکی جدیدی که کسب‌وکار اخیراً ایجاد کرده، منجر به تولید شود.

پس از آن، بازاریاب رسانه های اجتماعی شرکت ممکن است به تبلیغ این پست های وبلاگ از طریق پست های پولی و ارگانیک در حساب های رسانه های اجتماعی کسب و کار کمک کند.

شاید بازاریاب ایمیل یک کمپین ایمیلی ایجاد کند تا به کسانی که کتاب الکترونیکی را دانلود می کنند اطلاعات بیشتری در مورد شرکت ارسال کند.

در عرض یک دقیقه بیشتر در مورد این بازاریابان دیجیتال خاص صحبت خواهیم کرد.

?

چرا دیجیتال مارکتینگ مهم است؟

دیجیتال مارکتینگ به شما کمک می‌کند تا از طریق روش‌های سنتی به مخاطبان بیشتری نسبت به آنچه که می‌توانید دسترسی داشته باشید، و مشتریان بالقوه‌ای را که احتمال خرید محصول یا خدمات شما را دارند، هدف قرار دهید.

علاوه بر این، اغلب مقرون به صرفه‌تر از تبلیغات سنتی است و به شما امکان می‌دهد موفقیت را به صورت روزانه اندازه‌گیری کنید و آن‌طور که مناسب می‌دانید حرکت کنید.

چند مزیت عمده دیجیتال مارکتینگ وجود دارد:

  • شما می‌توانید تلاش‌های خود را فقط روی مشتریان احتمالی برای خرید محصول یا خدمات خود متمرکز کنید.
  • مقرون به صرفه تر از روش های بازاریابی خارجی است.
  • دیجیتال مارکتینگ زمین بازی را در صنعت شما یکسان می کند و به شما امکان می دهد با برندهای بزرگتر رقابت کنید.
  • دیجیتال مارکتینگ قابل اندازه گیری است.
  • تطبیق و تغییر استراتژی دیجیتال مارکتینگ آسان تر است.
  • دیجیتال مارکتینگ می تواند نرخ تبدیل و کیفیت سرنخ های شما را بهبود بخشد.
  • شما می توانید در هر مرحله با دیجیتال مارکتینگ مخاطبان را جذب کنید.

بیایید در حال حاضر به آنها شیرجه بزنیم.

1. شما می توانید تلاش خود را فقط بر روی مشتریان احتمالی برای خرید محصول یا خدمات خود متمرکز کنید.

اگر تبلیغی را در تلویزیون، مجله یا بیلبورد قرار دهید، کنترل محدودی روی افرادی که آگهی را می بینند دارید.

البته، می‌توانید جمعیت‌شناختی خاصی را اندازه‌گیری کنید - از جمله خوانندگان معمولی مجله یا جمعیت یک محله خاص - اما هنوز هم تا حد زیادی در تاریکی است.

از سوی دیگر، دیجیتال مارکتینگ به شما این امکان را می‌دهد که مخاطبان بسیار خاص را شناسایی و هدف قرار دهید و پیام‌های بازاریابی شخصی‌شده و با تبدیل بالا به آن مخاطب ارسال کنید.

به عنوان مثال، ممکن است از ویژگی های هدف گذاری رسانه های اجتماعی برای نشان دادن تبلیغات رسانه های اجتماعی به مخاطب خاصی بر اساس متغیرهایی مانند سن، جنسیت، مکان، علایق، شبکه ها یا رفتارها استفاده کنید.

از طرف دیگر، می‌توانید از استراتژی‌های PPC یا SEO برای ارائه تبلیغات به کاربرانی که به محصول یا خدمات شما علاقه نشان داده‌اند یا کلمات کلیدی خاصی را که به صنعت شما مربوط می‌شوند، استفاده کنید.

در نهایت، دیجیتال مارکتینگ شما را قادر می‌سازد تا تحقیقات لازم را برای شناسایی شخصیت خریدار خود انجام دهید و به شما امکان می‌دهد استراتژی بازاریابی خود را در طول زمان اصلاح کنید تا اطمینان حاصل کنید که به احتمال زیاد به مشتریان بالقوه‌ای دست خواهید یافت.

بهتر از همه، دیجیتال مارکتینگ به شما کمک می‌کند تا برای زیر گروه‌های مخاطب بزرگ‌تر خود بازاریابی کنید.

اگر چندین محصول یا خدمات را به شخصیت های خریدار مختلف می فروشید، این امر به ویژه مفید است.

?

2. مقرون به صرفه تر از روش های بازاریابی برون گرا است.

دیجیتال مارکتینگ به شما امکان می دهد کمپین ها را به صورت روزانه دنبال کنید و در صورتی که ROI بالایی را نشان نمی دهد، مقدار پولی را که در یک کانال خاص خرج می کنید کاهش دهید.

این را نمی توان در مورد اشکال سنتی تبلیغات گفت. مهم نیست که بیلبورد شما چگونه کار می کند - چه برای شما تبدیل شود یا نه، همچنان هزینه آن یکسان است.

به علاوه، با دیجیتال مارکتینگ، کنترل کاملی بر جایی که می‌خواهید پول خود را خرج کنید، دارید.

شاید به جای پرداخت هزینه برای کمپین های PPC، شما تصمیم می گیرید که برای ایجاد محتوای اینستاگرام با تبدیل بالا، برای نرم افزار طراحی هزینه کنید.

یک استراتژی دیجیتال مارکتینگ به شما امکان می دهد به طور مداوم چرخش کنید و مطمئن شوید که هرگز پول خود را برای کانال هایی که عملکرد خوبی ندارند هدر نمی دهید.

به عنوان مثال، اگر برای یک کسب و کار کوچک با بودجه محدود کار می کنید، ممکن است سعی کنید در رسانه های اجتماعی، وبلاگ نویسی یا سئو سرمایه گذاری کنید – سه استراتژی که می توانند حتی با حداقل هزینه، بازگشت سرمایه بالایی به شما بدهند.

?

3. دیجیتال مارکتینگ زمین بازی را در صنعت شما یکسان می کند و به شما امکان می دهد با برندهای بزرگتر رقابت کنید.

اگر برای یک کسب‌وکار کوچک کار می‌کنید، احتمالاً رقابت با مارک‌های اصلی در صنعت خود، که بسیاری از آنها میلیون‌ها دلار برای سرمایه‌گذاری در تبلیغات تلویزیونی یا کمپین‌های سراسری دارند، برایتان دشوار است.

خوشبختانه، فرصت‌های زیادی وجود دارد تا از طریق ابتکارات دیجیتال مارکتینگ استراتژیک از بازیگران بزرگ پیشی بگیرید.

به عنوان مثال، ممکن است کلمات کلیدی خاصی را که مرتبط با محصول یا خدمات شما هستند شناسایی کنید و محتوای باکیفیت ایجاد کنید تا به شما در رتبه بندی آن کلمات کلیدی در موتورهای جستجو کمک کند.

موتورهای جستجو اهمیتی نمی‌دهند که کدام برند بزرگ‌تر است – در عوض، موتورهای جستجو محتوایی را اولویت‌بندی می‌کنند که بهترین طنین‌اندازی را با مخاطب هدف داشته باشد.

4. دیجیتال مارکتینگ قابل اندازه گیری است.

دیجیتال مارکتینگ می‌تواند دیدی جامع و کامل از تمام معیارهایی که ممکن است برای شرکت شما مهم باشد - از جمله برداشت‌ها، اشتراک‌گذاری‌ها، بازدیدها، کلیک‌ها و زمان روی صفحه به شما ارائه دهد.

این یکی از بزرگترین مزایای دیجیتال مارکتینگ است. در حالی که تبلیغات سنتی می تواند برای اهداف خاصی مفید باشد، بزرگترین محدودیت آن قابلیت اندازه گیری است.

برخلاف اکثر تلاش‌های بازاریابی آفلاین، دیجیتال مارکتینگ به بازاریابان اجازه می‌دهد تا نتایج دقیق را در زمان واقعی ببینند.

اگر تا به حال تبلیغی را در روزنامه قرار داده باشید، می‌دانید که چقدر دشوار است تخمین بزنید که واقعاً چند نفر به آن صفحه رفته و به تبلیغ شما توجه کرده‌اند.

هیچ راه مطمئنی برای دانستن اینکه آیا اصلاً آن تبلیغ مسئول فروش بوده است وجود ندارد.

از سوی دیگر، با دیجیتال مارکتینگ، می‌توانید بازگشت سرمایه تقریباً هر جنبه‌ای از تلاش‌های بازاریابی خود را اندازه‌گیری کنید.

در اینجا چند نمونه آورده شده است:

?

ترافیک وب سایت

با دیجیتال مارکتینگ، می توانید تعداد دقیق افرادی را که صفحه اصلی وب سایت شما را در زمان واقعی مشاهده کرده اند، با استفاده از نرم افزار تجزیه و تحلیل دیجیتال موجود در پلتفرم های بازاریابی مانند HubSpot مشاهده کنید.

همچنین می‌توانید از بین سایر داده‌های تجزیه و تحلیل دیجیتال، ببینید که از چه تعداد صفحه بازدید کرده‌اند، از چه دستگاهی استفاده می‌کنند و از کجا آمده‌اند.

این هوشمندی به شما کمک می‌کند تا بر اساس تعداد افرادی که آن کانال‌ها به وب‌سایت شما می‌برند، اولویت‌بندی کنید که کدام کانال‌های بازاریابی را بیشتر یا کمتر صرف کنید.

به عنوان مثال، اگر تنها 10 درصد از ترافیک شما از جستجوی ارگانیک است، می دانید که برای افزایش این درصد احتمالاً باید مدتی را صرف سئو کنید.

با بازاریابی آفلاین، تشخیص اینکه مردم چگونه با برند شما تعامل دارند، قبل از اینکه با یک فروشنده تعامل داشته باشند یا خرید کنند، بسیار دشوار است.

با دیجیتال مارکتینگ، می توانید روندها و الگوهای رفتار افراد را قبل از رسیدن به مرحله نهایی سفر خریدارشان شناسایی کنید، به این معنی که می توانید تصمیمات آگاهانه تری در مورد نحوه جذب آنها به وب سایت خود درست در بالای قیف بازاریابی بگیرید.

عملکرد محتوا و تولید سرنخ

تصور کنید یک بروشور محصول ایجاد کرده اید و آن را از طریق صندوق پستی افراد پست کرده اید - آن بروشور نوعی محتوا است، هرچند آفلاین.

مشکل این است که شما نمی دانید چند نفر بروشور شما را باز کردند یا چند نفر آن را مستقیماً به سطل زباله انداختند.

حالا تصور کنید که در عوض آن بروشور را در وب سایت خود داشتید.

شما می توانید اندازه گیری کنید که دقیقا چند نفر صفحه ای را که در آن میزبانی شده است مشاهده کرده اند، و می توانید با استفاده از فرم ها، اطلاعات تماس کسانی که آن را دانلود کرده اند جمع آوری کنید.

نه تنها می توانید تعداد افرادی که با محتوای شما درگیر هستند را اندازه گیری کنید، بلکه هنگام دانلود آن توسط مردم، سرنخ های واجد شرایط ایجاد می کنید.

?

مدلسازی اسناد

یک استراتژی دیجیتال مارکتینگ موثر همراه با ابزارها و فناوری های مناسب به شما این امکان را می دهد که تمام فروش خود را به اولین نقطه تماس دیجیتال مشتری با تجارت خود ردیابی کنید.

ما به این مدل سازی اسناد می گوییم و به شما امکان می دهد روندهایی را در روش تحقیق و خرید افراد برای محصول خود شناسایی کنید و به شما کمک می کند تا تصمیمات آگاهانه تری در مورد اینکه کدام بخش از استراتژی بازاریابی شما مستحق توجه بیشتر است و چه بخش هایی از چرخه فروش شما نیاز به اصلاح دارد بگیرید.

اتصال نقاط بین بازاریابی و فروش بسیار مهم است – طبق گفته Aberdeen Group، شرکت‌هایی که فروش و همسویی بازاریابی قوی دارند به نرخ رشد سالانه 20 درصدی دست می‌یابند، در مقایسه با کاهش 4 درصدی درآمد برای شرکت‌هایی که همسویی ضعیف دارند.

اگر بتوانید سفر مشتری خود را در چرخه خرید با استفاده از فناوری‌های دیجیتال بهبود ببخشید، احتمالاً تأثیر مثبتی بر نتیجه کسب‌وکار شما خواهد داشت.

5. سازگاری و تغییر پروپوزال دیجیتال مارکتینگ آسانتر است.

کار زیادی برای توسعه یک پروپوزال دیجیتال مارکتینگ انجام می شود.

به طور کلی، شما آن استراتژی را تا زمان تکمیل دنبال خواهید کرد، اجازه می‌دهید اثرگذار شود و سپس نتایج آن را قضاوت کنید.

با این حال، همیشه همه چیز طبق برنامه پیش نمی رود.

ممکن است در نیمه راه متوجه شوید که یک محاسبات غیرفعال بوده است، یک فرض نادرست بوده است، یا مخاطبان آنطور که انتظار می رود واکنش نشان نداده اند.

اینکه بتوانید استراتژی را در طول مسیر تغییر دهید یا تنظیم کنید بسیار سودمند است زیرا از شروع مجدد کامل جلوگیری می کند.

اینکه بتوانید استراتژی خود را به راحتی تغییر دهید، یک مزیت بزرگ دیجیتال مارکتینگ است. تطبیق یک استراتژی دیجیتال مارکتینگ بسیار ساده تر از سایر اشکال سنتی بازاریابی مانند پست الکترونیکی یا تبلیغات بیلبورد است.

به عنوان مثال، اگر یک تبلیغ آنلاین آنطور که انتظار می رود ارائه نمی شود، می توانید به سرعت آن را تنظیم کنید یا آن را متوقف کنید تا نتایج بهتری حاصل شود.

6. دیجیتال مارکتینگ می تواند نرخ تبدیل شما و کیفیت سرنخ های شما را بهبود بخشد.

همانطور که دیجیتال مارکتینگ اندازه گیری تلاش های بازاریابی شما را ساده تر می کند، این امر باعث می شود نرخ تبدیل شما نیز ساده تر شود.

توانایی اندازه گیری اثربخشی هر تاکتیک به شما کمک می کند تا استراتژی های بهتری ایجاد کنید.

اصلاح مداوم روش های خود نرخ تبدیل شما را بهبود می بخشد.

سرمایه گذاری در بازاریابی آنلاین تضمین می کند که همه چیز برای بیشترین میزان تبدیل بهینه شده است.

علاوه بر این، همه سرنخ ها ارزش یکسانی برای کسب و کار شما ندارند.

دیجیتال مارکتینگ فرصتی را برای شما فراهم می کند تا مخاطبان خاصی را هدف قرار دهید که منجر به مشتریان با کیفیت بالاتر می شود.

اتصال کسب و کار شما با با ارزش ترین سرنخ ها به طور مستقیم نرخ تبدیل شما را بهبود می بخشد.

?

7. می توانید در هر مرحله با دیجیتال مارکتینگ مخاطبان را درگیر کنید.

ضروری است که هر چه زودتر مخاطب خود را درگیر کنید.

برقراری ارتباط در مرحله اول سفر خریدار به هدایت پیشرو از طریق قیف مشتری کمک می کند.

استفاده از دیجیتال مارکتینگ به شما این امکان را می‌دهد که از ابتدا تا انتها و در هر نقطه‌ای بین آن‌ها این کار را انجام دهید.

کانال های آنلاین به شما این امکان را می دهند که کل سفر خرید مشتریان خود را دنبال کنید.

درک و تجزیه و تحلیل نحوه حرکت و عملکرد مشتریان برای تبدیل سرنخ مهم است.

دیجیتال مارکتینگ به شما این امکان را می دهد که آنها را از طریق این فرآیند ردیابی کنید.

و، حتی اگر در مراحل اولیه تبدیل نشوند، حداقل به شما کمک می کند تا مطمئن شوید که با کسب و کار شما ارتباط برقرار کرده اند.

  1. انواع دیجیتال مارکتینگ
  2. بهینه سازی موتور جستجو (SEO)
  3. مارکتینگ محتوا
  4. مارکتینگ از طریق رسانه های اجتماعی
  5. پرداخت به ازای کلیک (PPC)
  6. مارکتینگ وابسته
  7. تبلیغات بومی
  8. اتوماسیون بازاریابی
  9. مارکتینگ ایمیلی
  10. روابط عمومی آنلاین
  11. مارکتینگ درونگرا
  12. محتوای حمایت شده
  13. مارکتینگ موتورهای جستجو (SEM)
  14. مارکتینگ پیام فوری

در اینجا خلاصه ای سریع از برخی از رایج ترین تاکتیک های دیجیتال مارکتینگ و کانال های درگیر در هر یک آورده شده است.

1. بهینه سازی موتورهای جستجو (SEO)

این فرآیند بهینه سازی وب سایت شما برای "رتبه" بالاتر در صفحات نتایج موتورهای جستجو، در نتیجه افزایش میزان ترافیک ارگانیک (یا رایگان) وب سایت شما است.

کانال هایی که از سئو سود می برند شامل وب سایت ها، وبلاگ ها و اینفوگرافیک ها هستند.

راه های مختلفی برای نزدیک شدن به سئو به منظور ایجاد ترافیک واجد شرایط برای وب سایت شما وجود دارد.

این شامل:

  • سئوی روی صفحه: این نوع سئو بر روی تمام محتوایی که "در صفحه" وجود دارد هنگام مشاهده یک وب سایت تمرکز می کند. با تحقیق در مورد کلمات کلیدی برای حجم جستجو و هدف (یا معنی) آنها، می توانید به سؤالات خوانندگان پاسخ دهید و در صفحات نتایج موتور جستجو (SERP) که این سؤالات ایجاد می کنند رتبه بالاتری کسب کنید.
  • سئوی خارج از صفحه: این نوع سئو بر روی تمام فعالیت هایی تمرکز می کند که هنگام بهینه سازی وب سایت شما "خارج از صفحه" انجام می شود. "چه فعالیتی که در وب سایت شخصی من نیست می تواند بر رتبه من تأثیر بگذارد؟" ممکن است بپرسید. پاسخ، لینک های ورودی است که به عنوان بک لینک نیز شناخته می شوند. تعداد ناشرانی که به شما پیوند می‌دهند، و «اقتدار» نسبی آن ناشران، بر میزان رتبه بالای شما برای کلمات کلیدی مورد علاقه‌تان تأثیر می‌گذارد. با ایجاد شبکه با ناشران دیگر، نوشتن پست‌های مهمان در این وب‌سایت‌ها (و پیوند دادن به وب‌سایت خود)، و جلب توجه خارجی، می‌توانید بک لینک‌هایی را که برای ارتقای وب‌سایت خود در همه SERP‌های مناسب نیاز دارید، به دست آورید.
  • سئوی فنی: این نوع سئو بر روی باطن وب سایت شما و نحوه کدگذاری صفحات شما تمرکز دارد. فشرده‌سازی تصویر، داده‌های ساختاریافته و بهینه‌سازی فایل‌های CSS همگی اشکال سئوی فنی هستند که می‌توانند سرعت بارگذاری وب‌سایت شما را افزایش دهند - یک عامل رتبه‌بندی مهم در چشم موتورهای جستجو مانند Google.

برای مثال واقعی در مورد نحوه اجرای موفقیت آمیز SEO در استراتژی دیجیتال مارکتینگ خود، مطالعه موردی ما را در مورد Canva در اینجا بررسی کنید:

2. مارکتینگ محتوا

این اصطلاح به ایجاد و ارتقای دارایی های محتوا به منظور ایجاد آگاهی از برند، رشد ترافیک، تولید سرنخ و مشتریان اشاره دارد.

آیا می خواهید بازاریابی محتوا را در کسب و کار خود یاد بگیرید و به کار ببرید؟ صفحه منبع آموزش بازاریابی محتوای رایگان آکادمی HubSpot را بررسی کنید.

کانال هایی که می توانند در پروپوزال مارکتینگ محتوای شما نقش داشته باشند عبارتند از:

  • پست های وبلاگ: نوشتن و انتشار مقاله در وبلاگ شرکت به شما کمک می کند تخصص صنعت خود را نشان دهید و ترافیک جستجوی ارگانیک را برای کسب و کار خود ایجاد کنید. این در نهایت به شما فرصت های بیشتری برای تبدیل بازدیدکنندگان وب سایت به سرنخ برای تیم فروش خود می دهد.
  • کتاب‌های الکترونیکی و کاغذهای سفید: کتاب‌های الکترونیکی، وایت‌پیپرها و محتوای طولانی مشابه به آموزش بیشتر بازدیدکنندگان وب‌سایت کمک می‌کنند. همچنین به شما امکان می دهد برای اطلاعات تماس خواننده، محتوا را مبادله کنید، برای شرکت خود سرنخ ایجاد کنید و مردم را در سفر خریدار جابجا کنید.
  • اینفوگرافیک: گاهی اوقات، خوانندگان از شما می خواهند که نشان دهید، نه اینکه بگویید. اینفوگرافیک ها شکلی از محتوای بصری هستند که به بازدیدکنندگان وب سایت کمک می کند تا مفهومی را تجسم کنند که می خواهید به آنها کمک کنید یاد بگیرند.
  • محتوای صوتی یا تصویری: تلویزیون و رادیو کانال های محبوبی برای بازاریابی دیجیتال هستند. ایجاد محتوایی که می تواند به صورت آنلاین به صورت ویدئو به اشتراک گذاشته شود یا توسط شنوندگان در رادیو شنیده شود، می تواند مخاطبان بالقوه شما را تا حد زیادی گسترش دهد.
  • [caption id="attachment_2644" align="aligncenter" width="1920"]? دیجیتال مارکتینگ چیست؟[/caption]

3. مارکتینگ رسانه های اجتماعی

این روش برند و محتوای شما را در کانال های رسانه های اجتماعی تبلیغ می کند تا آگاهی از برند را افزایش دهد، ترافیک را افزایش دهد و برای کسب و کار شما سرنخ ایجاد کند.

اگر در پلتفرم های اجتماعی تازه کار هستید، می توانید از ابزارهایی مانند HubSpot برای اتصال کانال هایی مانند LinkedIn و Facebook در یک مکان استفاده کنید.

به این ترتیب، می توانید به راحتی محتوا را برای چندین کانال به طور همزمان برنامه ریزی کنید و همچنین تجزیه و تحلیل ها را از پلتفرم نظارت کنید.

علاوه بر اتصال حساب های اجتماعی برای اهداف پست، می توانید صندوق ورودی رسانه های اجتماعی خود را در HubSpot ادغام کنید تا بتوانید پیام های مستقیم خود را در یک مکان دریافت کنید.

کانال هایی که می توانید در مارکتینگ شبکه های اجتماعی استفاده کنید عبارتند از:

  • فیس بوک
  • توییتر
  • لینکدین
  • اینستاگرام
  • اسنپ چت
  • پینترست

بسیاری از بازاریابان از این پلتفرم های رسانه های اجتماعی برای ایجاد یک کمپین ویروسی استفاده می کنند.

شراکت با یک تولیدکننده محتوای محبوب یا شرکت در روندی که در حال حاضر با مخاطبان زیادی طنین انداز شده است، یک استراتژی مارکتینگ ویروسی است.

هدف ایجاد چیزی قابل اشتراک است به این امید که به طور ارگانیک در یک کانال رسانه اجتماعی پخش شود.

نمی دانید چگونه بازاریابی شبکه های اجتماعی را شروع کنید؟ برای راه اندازی استراتژی اجتماعی خود، تقویم محتوای رسانه های اجتماعی رایگان ما را دانلود کنید.

4. پرداخت به ازای کلیک (PPC)

PPC روشی است برای هدایت ترافیک به وب سایت شما با پرداخت هزینه به ناشر هر بار که روی تبلیغ شما کلیک می شود.

یکی از رایج‌ترین انواع PPC، تبلیغات گوگل است که به شما امکان می‌دهد برای اسلات‌های برتر در صفحات نتایج موتور جستجوی گوگل با قیمت «در هر کلیک» پیوندهایی که قرار می‌دهید، پرداخت کنید.

کانال های دیگری که می توانید از PPC استفاده کنید عبارتند از:

  • تبلیغات پولی در فیس بوک: در اینجا، کاربران می توانند برای سفارشی کردن یک ویدیو، پست تصویر یا نمایش اسلاید، که فیس بوک در فیدهای خبری افرادی که با مخاطبان کسب و کار شما مطابقت دارند، منتشر می کند، هزینه پرداخت کنند.
  • کمپین‌های تبلیغاتی توییتر: در اینجا، کاربران می‌توانند برای قرار دادن یک سری پست یا نشان نمایه در فیدهای خبری یک مخاطب خاص، پولی بپردازند که همگی برای رسیدن به یک هدف خاص برای کسب و کار شما اختصاص داده شده‌اند. این هدف می تواند ترافیک وب سایت، دنبال کنندگان بیشتر توییتر، مشارکت توییت یا حتی دانلود اپلیکیشن باشد.
  • پیام‌های حمایت‌شده در لینکدین: در اینجا، کاربران می‌توانند برای ارسال مستقیم پیام‌ها به کاربران خاص لینکدین بر اساس صنعت و پیشینه آن‌ها پول بپردازند.

درک PPC در ابتدا ممکن است سخت باشد، بنابراین ما یک راهنمای مبتدی برای شروع شما ایجاد کرده ایم. آن را در زیر دانلود کنید:

5. مارکتینگ وابسته

این یک نوع تبلیغات مبتنی بر عملکرد است که در آن شما برای تبلیغ محصولات یا خدمات دیگران در وب سایت خود کمیسیون دریافت می کنید. کانال های بازاریابی وابسته عبارتند از:

  • میزبانی تبلیغات ویدیویی از طریق برنامه شریک YouTube.
  • ارسال لینک های وابسته از حساب های رسانه های اجتماعی شما.

این بخشی از موج نسبتاً جدید اینفلوئنسر مارکتینگ است.

ایجاد یک کمپین با استفاده از اینفلوئنسرها می تواند شکل بسیار موثری از بازاریابی وابسته باشد. پیدا کردن تولیدکنندگان محتوای مناسب می تواند کمپین دیجیتالی شما را به سطح بالاتری برساند.

6. تبلیغات بومی

تبلیغات بومی به تبلیغاتی اطلاق می‌شود که عمدتاً مبتنی بر محتوا هستند و در یک پلتفرم در کنار محتوای غیر پولی دیگر نمایش داده می‌شوند.

پست های حمایت شده توسط BuzzFeed مثال خوبی هستند، اما بسیاری از مردم همچنین تبلیغات رسانه های اجتماعی را "بومی" می دانند - برای مثال تبلیغات فیس بوک و تبلیغات اینستاگرام.

7. اتوماسیون مارکتینگ

اتوماسیون مارکتینگ به نرم افزاری اطلاق می شود که به منظور خودکارسازی عملیات اصلی بازاریابی شما عمل می کند.

بسیاری از بخش‌های بازاریابی می‌توانند کارهای تکراری را که در غیر این صورت به صورت دستی انجام می‌دهند، خودکار کنند، مانند:

  • خبرنامه های ایمیل: اتوماسیون ایمیل فقط به شما این امکان را نمی دهد که به طور خودکار برای مشترکین خود ایمیل ارسال کنید. همچنین می‌تواند به شما کمک کند فهرست مخاطبین خود را در صورت نیاز کوچک و گسترش دهید تا خبرنامه‌های شما فقط به افرادی ارسال شود که می‌خواهند آنها را در صندوق ورودی خود ببینند.
  • برنامه ریزی پست رسانه های اجتماعی: اگر می خواهید حضور سازمان خود را در یک شبکه اجتماعی افزایش دهید، باید به طور مکرر پست بگذارید. این باعث می شود ارسال دستی کمی روند سرکش باشد. ابزارهای زمان‌بندی رسانه‌های اجتماعی، محتوای شما را برای شما به کانال‌های رسانه‌های اجتماعی منتقل می‌کنند، بنابراین می‌توانید زمان بیشتری را صرف تمرکز بر استراتژی محتوا کنید.
  • گردش کار پیشرو: تولید سرنخ ها و تبدیل آنها به مشتریان می تواند یک فرآیند طولانی باشد. شما می توانید این فرآیند را با ارسال ایمیل ها و محتوای خاص سرنخ ها به محض اینکه با معیارهای خاصی مطابقت داشته باشند، خودکار کنید.
  • ردیابی و گزارش کمپین: کمپین های بازاریابی می تواند شامل تعداد زیادی افراد مختلف، ایمیل ها، محتوا، صفحات وب، تماس های تلفنی و موارد دیگر باشد. اتوماسیون مارکتینگ می تواند به شما کمک کند هر چیزی را که روی آن کار می کنید بر اساس کمپینی که ارائه می کند مرتب کنید و سپس عملکرد آن کمپین را بر اساس پیشرفت همه این اجزا در طول زمان پیگیری کنید.

8. ایمیل مارکتینگ

شرکت ها از ایمیل مارکتینگ به عنوان راهی برای برقراری ارتباط با مخاطبان خود استفاده می کنند.

ایمیل اغلب برای تبلیغ محتوا، تخفیف ها و رویدادها و همچنین هدایت افراد به سمت وب سایت کسب و کار استفاده می شود.

انواع ایمیل هایی که ممکن است در کمپین بازاریابی ایمیلی ارسال کنید عبارتند از:

  • خبرنامه های اشتراک وبلاگ.
  • ایمیل های بعدی به بازدیدکنندگان وب سایتی که چیزی را دانلود کرده اند.
  • ایمیل های خوش آمدگویی مشتری
  • تبلیغات تعطیلات برای اعضای برنامه وفاداری.
  • نکات یا ایمیل های سری مشابه برای پرورش مشتری.
  • با راهنمای رایگان ما درباره بازاریابی ایمیلی بیشتر بیاموزید:

9. روابط عمومی آنلاین

روابط عمومی آنلاین، عملی است برای تضمین پوشش آنلاین به دست آمده با نشریات دیجیتال، وبلاگ ها و سایر وب سایت های مبتنی بر محتوا.

این بسیار شبیه روابط عمومی سنتی است، اما در فضای آنلاین.

کانال هایی که می توانید برای به حداکثر رساندن تلاش های روابط عمومی خود استفاده کنید عبارتند از:

  • ارتباط با خبرنگاران از طریق رسانه های اجتماعی: به عنوان مثال، گفتگو با خبرنگاران در توییتر، راهی عالی برای ایجاد رابطه با مطبوعات است که فرصت های رسانه ای کسب شده برای شرکت شما ایجاد می کند.
  • بررسی آنلاین جذاب شرکت شما: وقتی شخصی شرکت شما را به صورت آنلاین بررسی می کند، خواه آن بررسی خوب یا بد باشد، غریزه شما ممکن است این باشد که آن را لمس نکنید. برعکس، بررسی‌های جذاب شرکت به شما کمک می‌کند برند خود را انسانی کنید و پیام‌های قدرتمندی ارائه دهید که از شهرت شما محافظت می‌کند.
  • نظرات جذاب در وب سایت یا وبلاگ شخصی شما: مشابه روشی که شما به نظرات شرکت خود پاسخ می دهید، پاسخ دادن به افرادی که محتوای شما را می خوانند بهترین راه برای ایجاد گفتگوی سازنده در اطراف صنعت شما است.

اگر یک تیم PR اختصاصی ندارید، شروع کار می تواند سخت باشد. خوشبختانه، ما شما را تحت پوشش قرار داده ایم. کیت رایگان روابط عمومی ما را در زیر دانلود کنید:

10. مارکتینگ درونگرا

مارکتینگ درونگرا به یک روش بازاریابی اشاره دارد که در آن شما مشتریان را در هر مرحله از سفر خریدار جذب، جذب و خوشحال می کنید.

شما می‌توانید از هر تاکتیک دیجیتال مارکتینگ که در بالا ذکر شده است، در طول یک استراتژی بازاریابی ورودی، برای ایجاد تجربه‌ای برای مشتری استفاده کنید که با مشتری کار می‌کند، نه علیه او.

در اینجا چند نمونه کلاسیک از بازاریابی درونگرا در مقابل بازاریابی سنتی آورده شده است:

  • وبلاگ نویسی در مقابل تبلیغات پاپ آپ
  • بازاریابی ویدیویی در مقابل تبلیغات تجاری
  • لیست مخاطبین ایمیل در مقابل هرزنامه ایمیل

11. محتوای حمایت شده

با محتوای حمایت‌شده، شما به‌عنوان یک برند به شرکت یا نهاد دیگری پول می‌دهید تا محتوایی را ایجاد و تبلیغ کند که به نوعی درباره برند یا خدمات شما بحث می‌کند.

یکی از انواع محبوب محتوای حمایت شده، اینفلوئنسر مارکتینگ است.

با این نوع محتوای حمایت شده، یک برند از یک اینفلوئنسر در صنعت خود حمایت می کند تا پست ها یا ویدیوهای مربوط به شرکت را در رسانه های اجتماعی منتشر کند.

نوع دیگری از محتوای حمایت شده می تواند یک پست وبلاگ یا مقاله باشد که برای برجسته کردن یک موضوع، خدمات یا نام تجاری نوشته شده است.

12. مارکتینگ موتورهای جستجو (SEM)

هنگامی که یک سرنخ بالقوه در حال جستجوی محصول یا کسب و کاری است که به شما مرتبط است، این یک فرصت عالی برای ارتقاء است.

تبلیغات پولی و سئو دو استراتژی عالی برای ارتقای کسب و کار شما برای سرمایه گذاری بر روی آن سرنخ های آینده هستند.

بازاریابی موتورهای جستجو راه دیگری برای افزایش ترافیک وب سایت با قرار دادن تبلیغات پولی در موتورهای جستجو است.

دو سرویس محبوب SEM عبارتند از Bing Ads و Google Ads.

این تبلیغات پولی به‌طور یکپارچه در بالای صفحات نتایج موتور جستجو قرار می‌گیرند و دید فوری را به شما می‌دهند.

این نیز نمونه ای از تبلیغات بومی موثر است.

13. مارکتینگ پیام فوری

بازاریابی محصولاتتان از طریق پلتفرم‌های پیام‌رسان راهی سریع برای دستیابی به سرنخ‌های بالقوه است، حتی برای کسانی که شماره تلفن همراه خود را ارائه نکرده‌اند.

این یک راه ساده برای اطلاع رسانی به مخاطبان خود در مورد فروش فلش، محصولات جدید، یا به روز رسانی در مورد سفارشات است.

اگر مشتریان شما سؤالی دارند یا به اطلاعات بیشتری نیاز دارند، این نیز راهی مناسب برای اتصال آنها به خدمات مشتری است.

می‌توانید پیام‌ها را مستقیماً از طریق پیامک یا از طریق پیام‌ها در پلتفرم‌هایی مانند Facebook Messenger یا WhatsApp ارسال کنید.

?

یک دیجیتال مارکتر یا کارشناس دیجیتال مارکتینگ چه می کند؟

بازاریابان دیجیتال مسئول هدایت آگاهی از برند و تولید سرنخ از طریق تمام کانال های دیجیتالی - اعم از رایگان و پولی - هستند که در اختیار یک شرکت است.

این کانال ها شامل رسانه های اجتماعی، وب سایت خود شرکت، رتبه بندی موتورهای جستجو، ایمیل، تبلیغات نمایشی و وبلاگ شرکت است.

دیجیتال مارکتر معمولاً روی یک شاخص عملکرد کلیدی متفاوت (KPI) برای هر کانال تمرکز می کند تا بتواند عملکرد شرکت را در هر کانال به درستی اندازه گیری کند.

برای مثال، یک دیجیتال مارکتر که مسئولیت سئو را بر عهده دارد، «ترافیک ارگانیک» وب سایت خود را اندازه گیری می کند.

در شرکت‌های کوچک، یک متخصص عمومی ممکن است همزمان صاحب بسیاری از تاکتیک‌های دیجیتال مارکتینگ باشد که در بالا توضیح داده شد ولی برای سازمان های بزرگ‌تر، این تاکتیک‌ها متخصصان متعددی دارند که هر کدام تنها بر روی یک یا دو کانال دیجیتال برند تمرکز دارند.

اینجا چند نمونه از این متخصصان آورده شده است:

مدیر سئو

KPIهای اصلی: ترافیک ارگانیک

به طور خلاصه، مدیران سئو کسب و کار را در رتبه بندی گوگل قرار می دهند.

با استفاده از روش‌های مختلف برای بهینه‌سازی موتورهای جستجو، این شخص ممکن است مستقیماً با سازندگان محتوا کار کند تا مطمئن شود محتوایی که تولید می‌کند در Google عملکرد خوبی دارد - حتی اگر شرکت این محتوا را در رسانه‌های اجتماعی نیز پست کند.

کارشناس بازاریابی محتوا

KPIهای اصلی: زمان در صفحه، ترافیک کلی وبلاگ، مشترکین کانال YouTube

متخصصان بازاریابی محتوا، تولیدکنندگان محتوای دیجیتال هستند.

آنها اغلب تقویم وبلاگ نویسی شرکت را پیگیری می کنند و استراتژی محتوایی را ارائه می دهند که شامل ویدیو نیز می شود.

این متخصصان اغلب با افراد در بخش‌های دیگر کار می‌کنند تا اطمینان حاصل کنند که محصولات و کمپین‌هایی که کسب‌وکار راه‌اندازی می‌کند با محتوای تبلیغاتی در هر کانال دیجیتال پشتیبانی می‌شود.

مدیر رسانه های اجتماعی

KPIهای اصلی: دنبال‌کردن، برداشت‌ها، اشتراک‌گذاری‌ها

نقش مدیر رسانه های اجتماعی را به راحتی می توان از عنوان آن استنباط کرد، اما اینکه کدام شبکه های اجتماعی را برای شرکت مدیریت می کنند به صنعت بستگی دارد.

مهم‌تر از همه، مدیران رسانه‌های اجتماعی یک برنامه زمان‌بندی پست برای محتوای نوشتاری و بصری شرکت ایجاد می‌کنند.

این کارمند همچنین ممکن است با متخصص بازاریابی محتوا همکاری کند تا یک استراتژی برای پست کردن محتوا در کدام شبکه اجتماعی ایجاد کند.

(توجه: بر اساس KPIهای بالا، «impressions» به تعداد دفعاتی که پست‌های یک کسب‌وکار در فید خبری یک کاربر ظاهر می‌شود، اشاره دارد.)

هماهنگ کننده اتوماسیون بازاریابی

KPIهای اصلی: نرخ باز شدن ایمیل، نرخ کلیک کمپین، نرخ تولید سرنخ (تبدیل)

هماهنگ کننده اتوماسیون بازاریابی به انتخاب و مدیریت نرم افزاری کمک می کند که به کل تیم بازاریابی اجازه می دهد رفتار مشتریان خود را درک کرده و رشد کسب و کار خود را اندازه گیری کند.

از آنجایی که بسیاری از عملیات بازاریابی که در بالا توضیح داده شد ممکن است جدا از یکدیگر اجرا شوند، مهم است که فردی وجود داشته باشد که بتواند این فعالیت های دیجیتال را در کمپین های فردی گروه بندی کند و عملکرد هر کمپین را ردیابی کند.

بازاریابی ورودی در مقابل دیجیتال مارکتینگ: کدام است؟

بازاریابی درونگرا روشی است که از دارایی های بازاریابی دیجیتال برای جذب، تعامل و خوشحالی مشتریان آنلاین استفاده می کند.

از سوی دیگر، دیجیتال مارکتینگ صرفاً یک اصطلاح جامع برای توصیف تاکتیک‌های بازاریابی آنلاین از هر نوعی است، صرف نظر از اینکه آنها ورودی یا خروجی در نظر گرفته می‌شوند.

دیجیتال مارکتینگ اغلب با بازاریابی درونگرا مقایسه می شود، اما بین روش های «داخلی» و «برون گرا» تفاوتی قائل نمی شود.

این بیشتر یک اصطلاح کلی برای تمام بازاریابی هایی است که شامل ارتباطات دیجیتالی می شود، در حالی که بازاریابی درونگرا بیشتر یک استراتژی است.

هدف تاکتیک‌های دیجیتال خروجی ارائه یک پیام بازاریابی در مقابل هر چه بیشتر افراد در فضای آنلاین است - صرف نظر از اینکه مرتبط باشد یا مورد استقبال قرار گیرد.

به عنوان مثال، تبلیغات بنری پر زرق و برقی که در بالای بسیاری از وب سایت ها مشاهده می کنید، سعی می کنند یک محصول یا تبلیغ را به افرادی که لزوماً آماده دریافت آن نیستند، سوق دهند.

از سوی دیگر، بازاریابانی که از تاکتیک‌های ورودی دیجیتال استفاده می‌کنند، از محتوای آنلاین برای جذب مشتریان هدف خود به وب‌سایت‌های خود با ارائه دارایی‌هایی که برای آنها مفید است، استفاده می‌کنند.

یکی از ساده‌ترین و در عین حال قدرتمندترین دارایی‌های دیجیتال مارکتینگ ورودی، یک وبلاگ است که به وب‌سایت شما اجازه می‌دهد تا از عباراتی که مشتریان ایده‌آل شما به دنبال آن هستند، سرمایه‌گذاری کند.

آیا دیجیتال مارکتینگ برای همه مشاغل کار می کند؟

دیجیتال مارکتینگ می تواند برای هر کسب و کاری در هر صنعتی کار کند.

صرف نظر از آنچه شرکت شما می فروشد، بازاریابی دیجیتال همچنان شامل ساختن شخصیت های خریدار برای شناسایی نیازهای مخاطبان و ایجاد محتوای آنلاین ارزشمند است.

با این حال، این بدان معنا نیست که همه مشاغل باید یک استراتژی دیجیتال مارکتینگ را به یک روش اجرا کنند.

دیجیتال مارکتینگ B2B

اگر شرکت شما تجارت به کسب و کار (B2B) است، تلاش‌های دیجیتال مارکتینگ شما احتمالاً حول محور تولید سرنخ آنلاین متمرکز می‌شود و هدف نهایی این است که کسی با یک فروشنده صحبت کند.

به همین دلیل، نقش استراتژی بازاریابی شما جذب و تبدیل بالاترین کیفیت سرنخ ها برای فروشندگان شما از طریق وب سایت و کانال های دیجیتالی است.

فراتر از وب‌سایت خود، احتمالاً تصمیم می‌گیرید تلاش‌های خود را بر روی کانال‌های متمرکز بر کسب‌وکار مانند LinkedIn متمرکز کنید، جایی که جمعیت‌شناسی شما وقت خود را آنلاین می‌گذراند.

دیجیتال مارکتینگ B2C

اگر شرکت شما تجارت به مصرف کننده (B2C) است، بسته به قیمت محصولات شما، احتمالاً هدف تلاش های دیجیتال مارکتینگ شما جذب افراد به وب سایت شما و تبدیل آنها به مشتری بدون نیاز به صحبت با آنها است. یک فروشنده.

به همین دلیل، احتمالاً کمتر روی «سرنخ‌ها» به معنای سنتی آن‌ها تمرکز می‌کنید، و بیشتر بر روی ایجاد یک سفر سریع خریدار تمرکز می‌کنید، از لحظه ورود شخصی به وب‌سایت شما تا لحظه خرید.

این اغلب به این معنی است که ویژگی‌های محصول شما در محتوای شما در قیف بازاریابی بالاتر از یک تجارت B2B است، و ممکن است لازم باشد از فراخوان‌های اقدام قوی‌تر (CTA) استفاده کنید.

برای شرکت‌های B2C، کانال‌هایی مانند اینستاگرام و پینترست اغلب می‌توانند ارزشمندتر از پلتفرم‌های متمرکز بر کسب‌وکار مانند لینکدین باشند.

?

چه نوع محتوای دیجیتالی باید ایجاد کنم؟

نوع محتوایی که ایجاد می کنید به نیازهای مخاطبان شما در مراحل مختلف سفر خریدار بستگی دارد.

شما باید با ایجاد پرسونای خریدار (از این الگوهای رایگان استفاده کنید، یا makemypersona.com را امتحان کنید) شروع کنید تا شناسایی کنید که اهداف و چالش های مخاطبان شما در رابطه با کسب و کار شما چیست.

در سطح پایه، محتوای آنلاین شما باید به آنها کمک کند تا به این اهداف برسند و بر چالش های خود غلبه کنند.

سپس، باید به این فکر کنید که چه زمانی به احتمال زیاد آماده مصرف این محتوا هستند، در رابطه با اینکه در چه مرحله ای از سفر خریدار خود هستند. ما به این نگاشت محتوا می گوییم.

با نگاشت محتوا، هدف هدف قرار دادن محتوا بر اساس موارد زیر است:

  1. ویژگی های شخصی که آن را مصرف خواهد کرد (این جایی است که شخصیت های خریدار وارد می شوند).
  2. آن شخص چقدر به خرید نزدیک است (یعنی مرحله چرخه زندگی او).

از نظر قالب محتوای شما، چیزهای مختلفی برای امتحان کردن وجود دارد. در اینجا چند گزینه وجود دارد که توصیه می کنیم در هر مرحله از سفر خریدار از آنها استفاده کنید:

مرحله آگاهی

پست های وبلاگ برای افزایش ترافیک ارگانیک شما زمانی که با یک سئو قوی و استراتژی کلمات کلیدی همراه باشد عالی است.
اینفوگرافیک بسیار قابل اشتراک‌گذاری، به این معنی که وقتی دیگران محتوای شما را به اشتراک می‌گذارند، شانس شما را برای یافتن از طریق رسانه‌های اجتماعی افزایش می‌دهند. (برای شروع این الگوهای اینفوگرافیک رایگان را بررسی کنید.)

ویدیوهای کوتاه باز هم، این موارد بسیار قابل اشتراک‌گذاری هستند و می‌توانند با میزبانی مخاطبان جدید در پلتفرم‌هایی مانند YouTube، برند شما را پیدا کنند.

مرحله بررسی

کتاب های الکترونیکی برای تولید سرنخ عالی است زیرا عموماً جامع‌تر از پست وبلاگ یا اینفوگرافیک هستند، به این معنی که احتمال بیشتری وجود دارد که کسی اطلاعات تماس خود را برای دریافت آن مبادله کند.

گزارش های تحقیقاتی باز هم، این یک محتوای با ارزش بالا است که برای تولید سرنخ عالی است.

گزارش‌های تحقیقاتی و داده‌های جدید برای صنعت شما نیز می‌توانند برای مرحله آگاهی کارساز باشند، زیرا اغلب توسط رسانه‌ها یا مطبوعات صنعتی انتخاب می‌شوند.

وبینارها از آنجایی که وبینارها شکلی دقیق تر و تعاملی از محتوای ویدیویی هستند، وبینارها یک قالب محتوای مرحله بررسی موثر هستند زیرا محتوای جامع تری نسبت به یک پست وبلاگ یا ویدیوی کوتاه ارائه می دهند.

مرحله تصمیم گیری

مطالعات موردی داشتن مطالعات موردی دقیق در وب سایت شما می تواند شکل موثری از محتوا برای کسانی باشد که آماده تصمیم گیری خرید هستند، زیرا به شما کمک می کند تا بر تصمیم آنها تأثیر مثبتی داشته باشید.

گواهینامه ها اگر مطالعات موردی برای کسب و کار شما مناسب نیست، داشتن توضیحات کوتاه در اطراف وب سایت شما جایگزین خوبی است.

برای برندهای B2C، کمی بیشتر به توصیفات فکر کنید. اگر یک برند لباس هستید، این عکس‌ها ممکن است به شکل عکس‌هایی باشد که نشان می‌دهد دیگران چگونه یک پیراهن یا لباس را طراحی کرده‌اند، که از یک هشتگ مارک گرفته شده است که در آن افراد می‌توانند مشارکت کنند.

?

چگونه دیجیتال مارکتینگ انجام دهیم

  1. اهداف خود را مشخص کنید.
  2. مخاطب هدف خود را شناسایی کنید.
  3. برای هر کانال دیجیتال بودجه تعیین کنید.
  4. تعادل خوبی بین استراتژی های دیجیتال پولی و رایگان ایجاد کنید.
  5. محتوای جذاب ایجاد کنید.
  6. دارایی های دیجیتال خود را برای موبایل بهینه کنید.
  7. انجام تحقیق در مورد کلمات کلیدی
  8. بر اساس تجزیه و تحلیلی که اندازه گیری می کنید، تکرار کنید.

1. اهداف خود را مشخص کنید.

هنگامی که برای اولین بار دیجیتال مارکتینگ را شروع می کنید، بسیار مهم است که با شناسایی و تعریف اهداف خود شروع کنید، زیرا بسته به آن اهداف، استراتژی خود را متفاوت می سازید.

به عنوان مثال، اگر هدف شما افزایش آگاهی از برند است، ممکن است بخواهید توجه بیشتری به دستیابی به مخاطبان جدید از طریق رسانه های اجتماعی داشته باشید.

از طرف دیگر، شاید شما بخواهید فروش یک محصول خاص را افزایش دهید – اگر اینطور است، مهم تر است که روی سئو و بهینه سازی محتوا تمرکز کنید تا در وهله اول خریداران بالقوه را در وب سایت خود جذب کنید.

علاوه بر این، اگر هدف شما فروش است، ممکن است کمپین های PPC را برای هدایت ترافیک از طریق تبلیغات پولی آزمایش کنید.

در هر صورت، پس از تعیین بزرگترین اهداف شرکت، شکل دادن به یک استراتژی دیجیتال مارکتینگ ساده‌تر است.

2. مخاطبان هدف خود را شناسایی کنید.

ما قبلاً به این موضوع اشاره کرده‌ایم، اما یکی از بزرگترین مزایای دیجیتال مارکتینگ، فرصت هدف قرار دادن مخاطبان خاص است – با این حال، اگر ابتدا مخاطبان هدف خود را شناسایی نکرده باشید، نمی‌توانید از این مزیت استفاده کنید.

البته، مهم است که توجه داشته باشید، مخاطبان هدف شما ممکن است بسته به کانال یا اهدافی که برای یک محصول یا کمپین خاص دارید متفاوت باشد.

به عنوان مثال، شاید متوجه شده باشید که بیشتر مخاطبان اینستاگرام شما جوان‌تر هستند و میم‌های خنده‌دار و ویدیوهای سریع را ترجیح می‌دهند – اما مخاطبان لینکدین شما افراد حرفه‌ای مسن‌تری هستند که به دنبال توصیه‌های تاکتیکی بیشتری هستند. شما می خواهید محتوای خود را طوری تغییر دهید که برای این مخاطبان هدف متفاوت جذاب باشد.

اگر از صفر شروع می کنید، به راحتی نگاهی به نحوه پیدا کردن مخاطب هدف خود بیندازید.

3. برای هر کانال دیجیتال بودجه تعیین کنید.

مانند هر چیز دیگری، بودجه ای که تعیین می کنید واقعاً به عناصری از دیجیتال مارکتینگ بستگی دارد که می خواهید به استراتژی خود اضافه کنید.

اگر روی تکنیک‌های ورودی مانند سئو، رسانه‌های اجتماعی و تولید محتوا برای یک وب‌سایت از قبل موجود تمرکز می‌کنید، خبر خوب این است که اصلاً به بودجه زیادی نیاز ندارید.

در بازاریابی درونگرا، تمرکز اصلی بر ایجاد محتوای با کیفیت بالا است که مخاطبان شما مایل به مصرف آن هستند، که مگر اینکه قصد دارید کار را برون سپاری کنید، تنها سرمایه ای که نیاز دارید زمان شما است.

می توانید با میزبانی وب سایت و ایجاد محتوا با استفاده از CMS HubSpot شروع کنید.

برای کسانی که بودجه کمی دارند، می‌توانید با استفاده از وردپرس میزبانی شده در WP Engine، با استفاده از آنها ساده از StudioPress، و ساخت سایت خود بدون کد با استفاده از Elementor Website Builder برای وردپرس، شروع کنید.

با استفاده از تکنیک های خروجی مانند تبلیغات آنلاین و خرید لیست های ایمیل، بدون شک مقداری هزینه وجود دارد.

هزینه آن به این بستگی دارد که چه نوع دیدی را می خواهید در نتیجه تبلیغات دریافت کنید.

به عنوان مثال، برای پیاده سازی PPC با استفاده از گوگل ادوردز، با شرکت های دیگر در صنعت خود مناقصه می کنید تا در بالای نتایج جستجوی گوگل برای کلمات کلیدی مرتبط با کسب و کار شما ظاهر شوند.

بسته به رقابتی بودن کلمه کلیدی، این می تواند مقرون به صرفه یا بسیار گران باشد، به همین دلیل است که ایده خوبی است که روی دسترسی ارگانیک خود نیز تمرکز کنید.

4. تعادل خوبی بین استراتژی های دیجیتال پولی و رایگان ایجاد کنید.

یک استراتژی دیجیتال مارکتینگ احتمالاً به جنبه های پولی و رایگان نیاز دارد تا واقعاً مؤثر باشد.

به عنوان مثال، اگر برای شناسایی نیازهای مخاطبان خود برای ساختن پرسونای خریدار جامع وقت صرف کنید، و بر ایجاد محتوای آنلاین با کیفیت برای جذب و تبدیل آنها تمرکز کنید، احتمالاً در شش ماه اول با وجود حداقل تبلیغات، نتایج قوی خواهید دید. خرج کردن.

با این حال، اگر تبلیغات پولی بخشی از استراتژی دیجیتال شما باشد، ممکن است نتایج سریع‌تر به دست آید.

در نهایت، توصیه می‌شود برای موفقیت طولانی‌مدت و پایدار، روی ایجاد دسترسی ارگانیک (یا «رایگان») با استفاده از محتوا، سئو و رسانه‌های اجتماعی تمرکز کنید.

هنگامی که شک دارید، هر دو را امتحان کنید، و روند خود را تکرار کنید تا بدانید کدام کانال - پولی یا رایگان - بهترین عملکرد را برای برند شما دارد.

5. محتوای جذاب ایجاد کنید.

هنگامی که مخاطبان خود را شناختید و بودجه ای در نظر گرفتید، زمان آن رسیده است که برای کانال های مختلفی که قرار است استفاده کنید، محتوا تولید کنید.

این محتوا می تواند پست های رسانه های اجتماعی، پست های وبلاگ، تبلیغات PPC، محتوای حمایت شده، خبرنامه های بازاریابی ایمیلی و موارد دیگر باشد.

البته هر محتوایی که ایجاد می کنید باید برای مخاطبانتان جذاب و جذاب باشد زیرا هدف محتوای بازاریابی افزایش آگاهی از برند و بهبود تولید سرنخ است.

6. دارایی های دیجیتال خود را برای موبایل بهینه کنید.

یکی دیگر از اجزای کلیدی دیجیتال مارکتینگ، بازاریابی موبایلی است.

در واقع، استفاده از گوشی های هوشمند به طور کلی 69 درصد از زمان صرف شده برای مصرف رسانه های دیجیتال در ایالات متحده را تشکیل می دهد، در حالی که مصرف رسانه های دیجیتال مبتنی بر دسکتاپ کمتر از نیمی از آن را تشکیل می دهد - و ایالات متحده هنوز هم بزرگ ترین طرفدار تلفن همراه در مقایسه با سایر کشورها نیست.

این بدان معنی است که بهینه سازی تبلیغات دیجیتال، صفحات وب، تصاویر رسانه های اجتماعی و سایر دارایی های دیجیتال برای دستگاه های تلفن همراه ضروری است.

اگر شرکت شما یک برنامه تلفن همراه دارد که کاربران را قادر می سازد با برند شما درگیر شوند یا محصولات شما را خریداری کنند، برنامه شما نیز زیر چتر بازاریابی دیجیتال قرار می گیرد.

کسانی که به صورت آنلاین از طریق دستگاه های تلفن همراه با شرکت شما درگیر هستند، باید همان تجربه مثبتی را داشته باشند که روی دسکتاپ دارند.

این به معنای اجرای یک طراحی وب سایت سازگار با موبایل یا واکنش گرا است تا مرور را برای افرادی که در دستگاه های تلفن همراه دارند کاربرپسند کند.

همچنین ممکن است به معنای کاهش طول فرم‌های تولید سرنخ شما باشد تا تجربه‌ای بدون دردسر برای افرادی که محتوای شما را در حال دانلود می‌کنند ایجاد کنید.

در مورد تصاویر رسانه های اجتماعی خود، مهم است که همیشه یک کاربر تلفن همراه را هنگام ایجاد آنها در نظر داشته باشید، زیرا ابعاد تصویر در دستگاه های تلفن همراه کوچکتر است و می توان متن را قطع کرد.

راه‌های زیادی وجود دارد که می‌توانید دارایی‌های بازاریابی دیجیتال خود را برای کاربران تلفن همراه بهینه کنید، و هنگام اجرای هر استراتژی بازاریابی دیجیتال، بسیار مهم است که به نحوه ترجمه این تجربه در دستگاه‌های تلفن همراه توجه کنید.

با اطمینان از این که این همیشه در ذهن شماست، تجربیات دیجیتالی ایجاد می‌کنید که برای مخاطبانتان مفید است و در نتیجه به نتایجی که امیدوارید دست خواهید یافت.

7. تحقیق در مورد کلمات کلیدی انجام دهید.

بازاریابی دیجیتال تماماً در مورد دستیابی به مخاطبان هدف از طریق محتوای شخصی سازی شده است - که همه اینها بدون تحقیق مؤثر کلمات کلیدی امکان پذیر نیست.

انجام تحقیقات کلمات کلیدی برای بهینه سازی وب سایت و محتوای شما برای سئو و اطمینان از اینکه مردم می توانند کسب و کار شما را از طریق موتورهای جستجو پیدا کنند بسیار مهم است.

علاوه بر این، تحقیق کلمات کلیدی رسانه های اجتماعی می تواند برای بازاریابی محصولات یا خدمات شما در کانال های اجتماعی مختلف نیز مفید باشد.

حتی اگر یک استراتژیست سئو تمام وقت نداشته باشید، باز هم می خواهید تحقیقات کلمات کلیدی را انجام دهید.

سعی کنید لیستی از کلمات کلیدی با عملکرد بالا که به محصولات یا خدمات شما مربوط می شود ایجاد کنید و برای فرصت های بیشتر، تغییرات طولانی را در نظر بگیرید.

8. بر اساس تجزیه و تحلیلی که اندازه گیری می کنید، تکرار کنید.

در نهایت، برای ایجاد یک استراتژی دیجیتال مارکتینگ موثر برای بلندمدت، بسیار مهم است که تیم شما یاد بگیرد که چگونه بر اساس تجزیه و تحلیل حرکت کند.

به عنوان مثال، شاید بعد از چند ماه متوجه شوید که مخاطبان شما دیگر به محتوای شما در اینستاگرام علاقه ندارند - اما آنها آنچه را که در توییتر ایجاد می کنید را دوست دارند.

مطمئنا، این ممکن است فرصتی برای بررسی مجدد استراتژی اینستاگرام شما به عنوان یک کل باشد، اما ممکن است نشانه ای باشد که مخاطبان شما کانالی متفاوت را برای مصرف محتوای برند ترجیح می دهند.

از طرف دیگر، شاید متوجه شده اید که یک صفحه وب قدیمی تر ترافیکی را که قبلاً داشت دریافت نمی کند.

می‌توانید صفحه را به‌روزرسانی کنید یا به طور کامل از شر آن خلاص شوید تا مطمئن شوید که بازدیدکنندگان جدیدترین و مرتبط‌ترین محتوا را برای نیازهای خود پیدا می‌کنند.

بازاریابی دیجیتال فرصت‌های بسیار انعطاف‌پذیری را برای رشد مستمر به کسب‌وکارها ارائه می‌کند – اما این به شما بستگی دارد که از آنها استفاده کنید.

من آماده هستم تا دیجیتال مارکتینگ را امتحان کنم. حالا چی؟

اگر در حال حاضر بازاریابی دیجیتال انجام می دهید، احتمالاً حداقل در حال دسترسی به برخی از بخش های مخاطبان خود به صورت آنلاین هستید.

بدون شک می توانید به برخی از زمینه های استراتژی خود فکر کنید که می تواند از کمی بهبود استفاده کند.

به همین دلیل است که ما یک راهنمای گام به گام ایجاد کردیم تا به شما در ایجاد یک استراتژی بازاریابی دیجیتالی کمک کند که واقعاً مؤثر باشد، چه مبتدی کامل باشید و چه کمی تجربه بیشتر داشته باشید.

در مرحله بعد، بیایید به چند نمونه از دیجیتال مارکتینگ نگاه کنیم که مطمئناً الهام بخش شما خواهد بود.

نمونه های دیجیتال مارکتینگ:

  1. کمپین Lego's Rebuild the World
  2. کمپین زیبایی واقعی Dove's
  3. چالش #درصبح جنیفر لوپز
  4. کمپین #LikeAgirl همیشه

دیجیتال مارکتینگ را در استراتژی خود ادغام کنید

هر فرصتی که بتوانید با مخاطبان خود ارتباط برقرار کنید، فرصتی برای تبدیل سرنخ یا جذب مشتری است.

دیجیتال مارکتینگ با امکان دسترسی به خریداران احتمالی از طریق کانال‌های مختلف، فرصت‌های بسیار بیشتری را ایجاد می‌کند.

چه پلتفرم‌های رسانه‌های اجتماعی، وب‌سایت‌ها، پیام‌های متنی یا هر رسانه آنلاین، راهی ارزشمند برای تبلیغ کسب‌وکار، خدمات یا محصول شماست.