در مسیر ارزش آفرینی
اول به این سوال باید جواب بدین: چه کسی به شدت به محصولتون نیاز داره؟
قسمت یک: چه کسی به شدت به محصولتون نیاز داره؟
یکی از اولین چیزهایی که از شرکتهای وای کامبینیتور میپرسیم اینه که اونها چه چیزی دارند می سازند و چرا.
ما به دنبال پاسخهای دقیق و مختصر در اینجا هستیم. این هم برای ارزیابی شما به عنوان یک موسس و هم خود ایده ست. مهمه که قادر به فکر کردن و ارتباط شفاف به عنوان یک موسس باشید - شما به این برای استخدام کردن، جمعآوری پول، فروش و غیره نیاز دارین و ایدههای پیچیده تقریبا همیشه نشانهای از تفکر مغشوش یا سخت هستند. اگر این ایده واقعا حداقل برخی از مردم رو برای اولین بار که اونو میشنوند، به وجد نیاره، این واقعاً بده.
چیز دیگری که ما میپرسیم این است که چه کسی به شدت به محصولتون نیاز داره. در بهترین حالت، خود شما مصرفکننده هدفید (یعنی درد رو دقیق میشناسید). در دومین حالت خوب، شما کاربر هدف را بسیار خوب درک کردید.
اگر یک شرکت از قبل کاربر داره، ما می پرسیم چه تعداد و چقدر سریع اون تعداد در حال افزایشه. ما سعی میکنیم بفهمیم چرا سریعتر رشد نمیکنه، به طور خاص سعی میکنیم بفهمیم که آیا کاربران واقعا محصول را دوست دارن یا نه. معمولا این به این معنیه که اون کاربرها به دوستانشون در مورد استفاده از محصول بدون درخواستی از طرف شرکت می گن یا نه. همچنین سوال میکنیم که آیا شرکت در حال تولید درآمد است، و اگر نه، چرا نه.
اگر شرکت هنوز کاربری نداشته باشه، ما سعی میکنیم حداقل چیزی را پیدا کنیم که ابتدا فرضیه رو آزمایش کنیم - یعنی، اگه ما از تجربه کامل به عقب برگردیم، سعی میکنیم بفهمیم که با کدام هسته (منظور کلیدیترین بخش محصوله که بیشترین نیاز رو برطرف می کنه) باید توسعه محصول رو شروع کنیم.
روش تست کردن ایده رو به دو صورت انجام می دیم، اول اینکه سعی میکنیم یه محصول حداقلی بسازیم و با انتشار اون تست بگیریم یا اینکه بدون هیچ کد نویسی یا ساخت محصولی سعی میکنیم بفروشیمش (و براش مشتری پیدا کنیم). به عنوان مثال سعی کنید قبل از اینکه یک خط کد بنویسید، یک درخواست برای استفاده از اون بگیرید.
مورد اول برای ایدههای مصرفی بهتر عمل میکنه (کاربران ممکنه به شما بگن که از اون استفاده خواهند کرد، اما در عمل هیچ کاری نمی کنن) و دومی برای ایده های سازمانی جواب می ده (اگر یک شرکت به شما بگه که چیزی رو میخرند (درخواست کتبی!)، سپس اون را بسازید).
به طور خاص، اگر شما یک شرکت با مشتریان سازمانی هستین، یکی از اولین سوالاتی که از شما میپرسیم اینه که آیا شما نامهای از یک مشتری دارین که میگوید اونا چیزی رو که شما می سازید، میخرند یا نه.
برای بیشتر شرکت های حوزه بیوتکنولوژی و شرکتهای سخت افزاری، روش آزمایش یک ایده اول صحبت با مشتریان بالقوه ست و باید سعی کنین به کوچکترین زیرمجموعه ای از فناوری که میتونید در ابتدا بسازید پی ببرید.
مهمه که اجازه بدید ایده تون به هنگام دریافت بازخورد از طرف کاربرها، تکامل پیدا کنه. و مهمه که شما درک کنید که کاربران شما واقعا خوب هستند - شما نیاز دارید تا یک، ایده رو ارزیابی کنید، دو، محصول عالی بسازید، و در نهایت یک شرکت بزرگ بسازید.
پایان قسمت یکم
مطلبی دیگر از این انتشارات
کمی هشدار قبل از تصمیم به شروع یک استارتاپ: خیلی مزخرفه!
مطلبی دیگر از این انتشارات
شما میتوانید کارهای خیلی کمتری از آنچه فکر میکنید انجام دهید.
مطلبی دیگر از این انتشارات
محصولتان را به یک شرکت بزرگ تبدیل کنید.