مهم نیست چقدر تو موفق باشی، حسودها هرگز از بین نمی‌روند.

قسمت دوم: اداره شرکت های نوپا واقعا سخته

همان طور که قبلا گفتیم، اداره شرکت‌های نوپا واقعا سخته. این ها زمان بسیار طولانی و تلاش زیادی رو برای نتیجه گرفتن می طلبند. بنیانگذارها و کارمندها باید یک حس مشترک از ماموریت برای حفظ اونها داشته باشن. بنابراین ما می‌پرسیم چرا بنیانگذاران می‌خوان این شرکت خاص را راه‌اندازی کنن.

همچنین می‌پرسیم که چگونه این شرکت یک روز امتیاز انحصاری خودش رو به دست میاره. شرایط مختلفی برای این کار وجود داره، اما ما از روش پیتر ثیل استفاده می کنیم. بدیهیه که ما نمی خوایم شرکت شما در مقابل رقبا رفتار غیر اخلاقی داشته باشه. در عوض، ما به دنبال کسب و کارهایی هستیم که با مقیاس قدرتمندتر می شن و کپی کردن اونها دشواره.

در نهایت، ما درباره بازار سوال می‌کنیم. می‌پرسیم که امروز چقدر بزرگه، چقدر سریع رشد می‌کنه، و چرا در عرض ده سال بزرگتر خواهد شد. ما سعی می‌کنیم درک کنیم که چرا بازار به سرعت رشد می‌کنه، و چرا بازار خوبی برای راه اندازی یک استارتاپه.ما از استارتاپ هایی که تغییر نسل تکنولوژی رو قبلا از اینکه اکثر مردم متوجه بدن، تشخیص میدن خیلی خوشمون میاد،‌ حتی شرکت های خیلی بزرگ هم توی این شناخت خیلی بد هستن. و به طور کاملا مشهودی، به نظر ما بهترین انتخاب بخش بزرگی از یک بازار کوچیکه.

چند فکر دیگر درباره ایده‌ها

ما چیز جدیدی رو به یک چیز مشتق شده ترجیح می‌دیم. اکثر شرکت‌هایی که روزی بزرگ میشن با چیزی اساسا جدید شروع می‌کنن (یک تعریف قابل‌قبول از جدید ۱۰ برابر بهتر از موارد مشابه یا قدیمی هاست). اگر ده شرکت دیگر هم در همان زمان با همان برنامه شروع می‌کنن، و به نظر کلی شبیه چیزی است که از قبل وجود دارد، ما به انتخاب درست خودمون مشکوکیم.

یکی از دلایل مهم برای این کار اینه که انجام کاری جدید و سخت آسانتر از یک چیز مشتق و آسونه. در مورد اول مردم می‌خوان به شما کمک کنن و به شما ملحق شن و اگه انتخاب آن دومی ست اینطوری نیست.

بهترین ایده‌ها به ظاهر بد هستند اما در واقع خوب اند. بنابراین نیازی نیست که با ایده خود بیش از حد پنهان کار باشین - اگر واقعا ایده خوبیه، به نظر نمی‌رسه که ارزش دزدیدن داشته باشه. حتی اگه اینطوری به نظر برسه که ارزش دزدی داره، حداقل هزار بار بیشتر افرادی هستن که ایده های خوبی دارن از افرادی که مایل به انجام چنین کاری هستن تا اون ایده خوب رو به یک شرکت بزرگ بدل کنند. و اگه به مردم بگی که چی کار می‌کنی، ممکنه کمک کنن.

صحبت کردن از گفتن ایده- در حالی که مهمه که این ایده واقعا برخی از مردم را برای اولین بار هیجان‌زده می‌کنه، تقریبا همه می‌خوان به شما بگن که ایده شما مزخرفه.

شاید حق با اونها باشه. شاید توی ارزیابی کردن استارتاپ ها زیاد خوب نباشن. یا شایدم فقط حسودی میکنن.

دلیلش هر چه که باشه، زیاد اتفاق می‌افته، آسیب خواهید دید، و حتی اگر فکر می‌کنید که تحت‌تاثیر آن قرار نخواهید گرفت، باز هم خواهید گرفت! هر چه سریع‌تر بتونید اعتماد به نفس خودتون رو گسترش بدید و بیش از حد به زور به پایین کشیده نشید، بهتره این کار را بکنید. مهم نیست چقدر موفق باشی، حسودها هرگز از بین نمی‌روند.

پایان قسمت دوم