طراح و توسعه دهندهی دیوونهبازی
گپ و گفت خودمانی با علی آجودانیان
این اولین نوشتهی من روی پلتفرم ویرگول است که به مناسبت تولد علی دارم دربارهی آشنایی و گپوگفتی که همین چند وقت پیش در اصفهان با هم داشتیم مینویسم.
قبل از هر چیزی خیلی خوشحالم که علی به دنیا اومد تا چنین محصول زیبا و ارزشمندی رو در کنار دوستان فوقالعادهاش خلق کنه. از دوستی و رفاقت با علی در آغاز دههی چهارم زندگیش خیلی خوشحالم، امیدوارم از اون دست رفاقتهای طولانی و زیبا باشه.
من همیشه عاشق نوشتن بودم، شاید بشه گفت تمام پلتفرمهایی که برای نوشتن ساخته میشن رو تست میکنم، وقتی ویرگول ساخته شد، همزمان شده بود با آشنایی من با وردپرس و ساخت بلاگم روی دامین شخصیم، ولی ویرگول رو باز کردم، گشتوگذاری بین محتواش داشتم و از دیزاین ساده و زیبایی که داشت لذت بردم، ولی تا امروز موفق نشده بودم ازش استفاده کنم.
حالا با علی کجا آشنا شدم؟ در توییتر، وسط انتقاد یکی از ویرگول منم وارد شدم و شروع کردم به انتقاد کردن، واکنش علی نسبت به انتقادم چی بود؟ بعد از اینکه دید من قانع بشو نیستم، میوتم کرد، غافل از اینکه چند وقت بعدش مجبور میشه بهم شام بده، همیشه از دوستیهایی که اینطوری بوجود میان خیلی خوشم میاد، پایدارتر از بقیه هم میشن، چون اولش با انتقاد شدید شروع شده، حالا اینکه چی شد از میوت بودن در اومدم و کار به شام دادن در اصفهان و دفتر ویرگول رسید رو خود علی در ویدیویی که در کانال یوتیوبم گذاشتم توضیح میده، این ویدیو حاصل چهل دقیقه گپوگفت من و علی بعد از شام دربارهی موضوعاتی مثل داستان زندگیش، نحوهی شکلگیری ویرگول، تفکراتش دربارهی بینش، انتخاب، تعامل، کنترل، موفقیت و ... است، راستش میدونم خیلی طولانی شده ولی اصلا دلم نیومد جایی از ویدیو رو به خاطر کوتاه کردنش حذف کنم، علی بیان خیلی شیوایی داره، برعکس من خیلی شخصیت آرومی هم داره و با تمرکز خیلی بالایی حرف میزنه، من چند بار این ویدیو رو دیدم و به تکتک حرفهاش گوش دادم، حتی کتابی هم که در ویدیو دربارهاش حرف میزنه رو بین کتابهایی که قراره تابستون امسال بخونم، قرار دادم.
در آخر باید از مهموننوازی که طی دو روز دیدارمون در اصفهان داشت ازش تشکر ویژه کنم، امیدوارم همیشه زندگی سرشار از شادی، هیجان و سربلندی داشته باشه.
بریم با هم این گپوگفت رو ببینم و لذت ببریم، ...
مطلبی دیگر از این انتشارات
ایستگاه ویرگول
مطلبی دیگر از این انتشارات
گپوگفت خودمانی با پیمان امیدی
مطلبی دیگر از این انتشارات
اولین تجربهی کارمندی در ویرگول