شاعر ترانه سرا
جدال فکر و دل
دلم در تکاپو مغزم در اسارت
من الان دارم با سنگ قبر غم شباهت
وقتی تو منو گذاشتی تنها
من موندم و غم بی معنا
ولی بازم عاشقه دل
گرچه پره هق هقه دل
میخونم میرسه نوبته من
گریه ها و کدورته من دوستت ندارمت اتمام فرصته من
نه رو گفتی و زل زدی تو صورته من
شعرام مثل موعظه شد بین دل و مغز مبارزه شد
دل شد شبیهه نوزاد
مغز دووم نیاورد حتی شد خم فولاد
میخوندم با تو کاملم میخونم تنها ی عالمم
میخونم که تویی قاتلمم قلب برد تو جدالمم
گم کردم جوابمو سهمم بی تو ماتمو
فکر کردم گم شده ترین معماتمو
بی جوابه کلماتمو
فعلش شد ماضی شدی راضی
میگفتم یه زمانی بودی نقل صحبت من
تو بودی گریه ی من حس من حس مثبت من
ظلم تو شب و ظلمت کرد
ظلم تو رحمت عشقو زحمت کرد
در نا خوداگاهم گفتم من غلطم و اون درسته
عشق بینتون قشنگه و حرفایی که گفته
دل گفت نگو که عادت عشق لیاقته تو لیاقته عشق
قشنگه حتی تکیه به غم
دوری معشوق اسارته عشق
میخونم میرسه نوبته من
گریه ها و کدورته من دوستت ندارمت اتمام فرصته من
نه رو گفتی و زل زدی تو صورته من
مطلبی دیگر از این انتشارات
از رپ متنفرم
مطلبی دیگر از این انتشارات
ادمای رو مخ
مطلبی دیگر از این انتشارات
جدایی بی منطق