نگاهت منو برد تا کجا

دلمو بردی با نگاهت با چشم و ابروی سیاهت

مگه میشه عاشقت نشم از این حس دست نمیکشم

با نگاهت رفتم تو هپروت

یهو اومد سکوت

شدم محو جلال و جبروت

صورتت واسه ام شد ملکوت

من بهار زندگی تو زیبا میکنم

واسه شعر نقش پاییز و ایفا میکنم

تو برام پیچیده ترین معادله

که سر میکنه باهاش هرکی عاقله

من بهار زندگی تو زیبا میکنم

واسه شعر نقش پاییز و ایفا میکنم

تو برام پیچیده ترین معادله

که سر میکنه باهاش هر کی عاقله

مگه میتونم به چشات خیره نشم زل نزنم

نه نمیشه به چشات گیره نشم پل نزنم

نمیشه این دل بازنده ی عشق

میدونم که یک روز میرسه وعده ی عشق