خوندم و می خونم و عاشق خوندن هستم ولی ، ، ، ارزشمندترین چیزا رو از خود زندگی یاد گرفتم ، وقتی گوشامو تیز کردم !
اگر زن اسلحه بردارد و به جنگ برود ! !
جنگ چهره ی زنانه ندارد. برای اولین بار است که یک کتاب مستند توانسته جایزه ی نوبل را ببرد ! این کتاب ارزشمند توانسته جایزه ی نوبل سال 2015 را برنده شود.
خوب همه ی وقایع کتاب حقیقی ست و در واقعیت اتفاق افتاده . داستان مربوط به زنانی ست که در جنگ جهانی دوم در روسیه علیه آلمان ها یا بهتر بگم نازی ها وارد جبهه ی جنگ شده و خیلی واقعی و ملموس اسلحه دست گرفتند و راستی راستی جنگیدند!
سبک نگارش کتاب در خور توجه است. کتاب روایت آدم های مختلف از جنگ است و هر کس یک برش در قصه دارد.یعنی میتونی شروع کنی وهر شب یا هر روز یک تکه را بخوانی . داستان هر کس با دیگری متفاوت است و حتی مثلا در اتوبوس میشه یک قصه رو خوند و یک قصه ی دیگه رو مثلا زمانی که در صف پمپ بنزین هستی :)
من خودم اینطوری خوندم . یک نکته ی دیگه هم که داره اینه که بعضی داستان هاش بلند هستند و بعضی کوتاه و چون قبل و بعد شون خیلی بهم مرتبط نیست ، من مثلا اگر وقتم کم بود یا حس و حال خوندن نداشتم یک داستان کوتاه رو انتخاب می کردم مثل پمپ بنزین ! اما اگر وقتم زیاد بود و حس و حال خوندن هم داشتم یک قصه ی بلند رو انتخاب می کردم . می خوام بگم چون قصه ها کاملا مجزا هست میشه کتاب رو پس و پیش بخونی و این به نظر من نقطه ی قوت این کتاب هست.
قبلا هم گفته بودم من کتاب هایی رو که دوست داشته باشم دو بار یا سه بار می خونم اما معمولا برای بار دوم صبر می کنم حداقل یکسال از خوندن کتاب بگذره . چون هم مطالب تو ذهن م جاگیر شده و هم خودم از نظر رشد عقلی احتمالا کمی جلو رفته و نگرش م عوض شده. ولی در مورد این کتاب جذاب من نتونستم اینطوری عمل کنم ! حتی قبل از اینکه کتاب رو تموم کنم بر می گشتم و بعضی قصه ها رو دوباره می خوندم !ووقتی کل داستان رو خوندم بلافاصله از اول شروع به دوباره خوندن کردم !
قصه هاش خیلی جالبه ، زن ، بره جنگ ؟ اسلحه دست بگیره / یکی بیسیم چی یکی تک تیرانداز یکی راننده یکی مسلسل چی یکی سرباز پیاده یکی خلبان
کتاب روایتی بسیار متفاوت و عجیب رو از جنگ بیان میکنه ! تلخی ها و چهره ی خشن جنگ رو خیلی بیشتر از اونی که تا حالا میدونستیم به نشون میده اما یک چیز عجیب تر هم داره : با اینکه تمام این زنان در طول سال هایی که در جنگ بودند و از زنانگی و حس زن بودن بسیار دور شده بودند اما این کتاب منو خیلی به یاد زن بودنم انداخت ! این که تعریف می کردند که چقدر دلشون برای پوشیدن کفش پاشنه بلند تنگ شده ! یا پوشیدن دامن ! و یا عاشقی کردن ، زن بودن رو خیلی به من نهیب می زد.
راستش خط مطالعاتی من بیشتر روان شناسی و جامعه شناسی هست ولی تا حالا هیچ روان شناسی و هیچ کتاب روان شناسی ای نتونسته بود اینقدر خوب به من این مهم رو یادآوری کنه !
زن چقدر میتونه قوی باشه ! حتی زنهایی بودن که بچه هاشون رو با خودشون بردن جنگ ! فکرشو بکن ؟بچه تو میدون جنگ ! حالا ما میگیم با بچه نمیشه سرکار رفت با اینکه مهد کودک هم داریم !
خوندن این کتاب رو به همه و مخصوصا به تمام زن های سرزمین م توصیه می کنم . مخصوصا خانم های سخت کوش ! اونایی که کار می کنن شاغل هستند و همیشه در تلاش اند . بد نیست دوباره یادشون بیاد چه گوهری در وجود خودشون دارند!
این کتاب فوق العاده در طاقچه وجود داره . طاقچه یک فروشگاه آنلاین عرضه ی کتاب و محصولات صوتی هست . یک نکته مثبتی که تو طاقچه وجود داره اینه که پادکست های اساتید برتر حوزه های مختلف هم اونجا وجود داره و این به نظرم خیلی ستودنی ست .دیگه اینکه طاقچه اپلیکیشن هم داره و با نصب اون روی موبایل تون می تونید دسترسی به این منبع عظیم خواندنی ها و شنیدنی ها رو برای خودتون آنی کنید.
مطلبی دیگر از این انتشارات
چالش کتابخوانی طاقچه: پیرمرد و دریا
مطلبی دیگر از این انتشارات
مادر بزرگ سلام رساند و گفت متاسف است!
مطلبی دیگر از این انتشارات
چالش کتابخوانی طاقچه: دلهره های کودکی