Just Impossible Is Impossible
جنگ؛ زن؛ زندگی...
جنگ چهره زنانه ندارد.
این حس که تو برای یک موقعیت خاص باید از خودت بیرون بیایی و با بسیاری از ویژگیهای درونی و ظاهری خود حداقل برای مدتی خداحافظی کنی، در بیان، شاید آسان و حتی آرمانی به نظر برسد، اما در عمل، بسیار غیرقابل تحمل، سخت و پرفراز و نشیب است؛ هرچند دختران و زنان مصاحبه شونده سوتلانا الکسیویچ، تحقق این امر طاقتفرسا را ممکن کردند اما حتی پس از سالها از بیان آن همه تحمل و تغییر، ناتوان و فرسوده بودند.
شاید تصور اغلب ما اینگونه باشد که جنگ، جایی برای صحبت از رحم و شفقت و یا احساس و زیبایی نیست اما اگر به اقتضای زمان، منطق مردانه با زاویه نگاه مادرانه و ظرافتهای دخترانه، در جنگ همراه شود دیگر قاعده و فرمان میدان عوض میشود. اینجا فقط زنان و دختران نیستند که به ناچار مجبورند از خودشان از زنانگیشان و از احساس و به رخ کشیدنشان برای مدتی و -شاید همه عمر فاصله بگیرند، بلکه افسران جنگی و نیروهای نظامی نیز باید به تناسب این حضور در معادلات جنگیشان، تجدید نظر کنند.
همه می دانیم که این روی خوب ماجراست و در واقعیت چنین تناسب و رابطه دوطرفه ای برقرار نیست و اگر هم باشد بسیار بسیار وزن ش بر دوش زنان و حس زنانه، سنگینی میکند.
الکسیوویچ در کتاب "جنگ چهره زنانه ندارد"، سعی در به تصویر کشیدن چهره واقعی و بدون سانسور بخشی از رخداد تلخ جنگ های نازی و شوروی سابق را دارد که برگرفته از خاطرات زنده مصاحبه شوندگان یا زنان و دخترانی است که حتی پس از گذر ایام هنوز لحظه لحظه و نفس نفس اولین تجربه جنگی زندگی خود را به خاطر داشتند و مگر میشود زن باشی و مظهر زندگی و مُردن زندگی را با رگ و پوست خود درک کنی و بتوانی آن را فراموش کنی...به خصوص اگر آزادی بعد از جنگ برای تو به معنای از دست دادن همه باورها، دوستان و حتی خانواده ات باشد! دیگر تمام واژه ها معنای خودشان را برایِ تو از دست میدهند و تو دیگر خودت نیستی...دختر شاد یا عاشق یا عزیز دردانه پدر و مادرت.
زنان این روایت مستند جنگی، به زیبایی نثر روان نویسنده، روح و باطن زیبا و نگاه عمیقی به زندگی داشتند که نه تنها برای آن دوران جنگ امیدبخش و تاثیرگذار بودند بلکه هرکدام به سادگی انتخابهای متفاوتی برای ادامه زندگی خود پس از جنگ داشتند، انتخابهایی از جنس زنانه، لطیف، عجیب و متنوع؛ زیرا آن ها با خودشان صادق بودند یعنی خود خودشان بودند...قوی مصمم و در عین حال حساس، پرشور و سرشار از زندگی!
شنیدن این روایت ها از زبان خودشان دنیایی دیگر دارد، دنیایی که تودرتو و آمیخته با روحیه زنانه است، همان قدر سحرآمیز و البته پردرد...
شما را از این پنجره به چالش کتابخوانی ماهانه طاقچه و شنیدن این زنان زندگیساز دعوت میکنم.
جنگ چهره زنانه ندارد.
مطلبی دیگر از این انتشارات
چالش کتابخوانی طاقچه: زایو
مطلبی دیگر از این انتشارات
آن فرانک
مطلبی دیگر از این انتشارات
چالش کتابخوانی طاقچه: باشگاه قتل پنجشنبه