طاقچه؛ جایی برای خواندن کتاب الکترونیکی و شنیدن کتاب صوتی. میتوانید با کتابهای مختلف در وبلاگ طاقچه آشنا شوید: https://taaghche.com/blog/
سفری به دوران کودکی با بازخوانی «بابا لنگ دراز»
صد سالی از نوشته شدن «بابا لنگ دراز» میگذرد، اما همچنان یکی از شیرینترین داستانهایی است که هر کسی در زندگیاش خوانده است. کمتر اثر داستانی وجود دارد که با وجود ساخته شدن فیلم، سریال و نمایش از روی آن باز هم در بین کتابخوانها محبوب باقی بماند، اما بابا لنگ دراز که جین وبستر در سال ۱۹۱۲ نوشته، هنوز هم به عقیدهی مخاطبان آنقدر جذاب، دلنشین و دوستداشتنی است که هر از گاهی مجددا به سراغش میروند.
[این معرفی کتاب را به قلم مریم شعبانی، نویسندهی وبلاگ طاقچه، میخوانید.]
خلاصهی داستان
«جروشا ابوت» که تا هفده سالگی پایش را از نوانخانه بیرون نگذاشته، در یک روز چهارشنبه درست پس از اینکه جلسهی اعضای هیئت امنای نوانخانه به پایان رسید، به دفتر خانم لیپت احضار میشود.
جروشا که تصور میکند حتما کاری را اشتباه انجام داده، وارد دفتر میشود و میفهمد که معلم ادبیات یک قطعهی شعر طنازانهی او به نام «چهارشنبههای دلگیر» که درمورد جلسهی هفتگی هیئت امنای نوانخانه است را در جلسه خوانده. در کمال ناباوری یکی از اعضای جلسه (با نام مستعار آقای جان اسمیت) حسابی از آن قطعه شعر خوشش آمده و به این علت که در او استعداد نویسندگی میبیند، تصمیم گرفته جروشا ابوت را به کالج بفرستد.
در ازای این لطف جروشا باید هر ماه یک نامه بنویسد و آقای جان اسمیت را در جریان روند تحصیلیاش قرار بدهد. به علاوه جروشا نباید درمورد آقای جان اسمیت و زندگی او کنجکاوی کند و انتظار دریافت هیچ نامهای را هم نباید داشته باشد. با پذیرش این شروط، جروشا نوانخانه را برای همیشه ترک میکند و وارد کالج میشود.
یکی از اولین تصمیمهای جروشا این است که اسمش را به جودی تغییر بدهد و نامههای خود را با این اسم برای کسی که هزینهی تحصیل او را تقبل کرده بنویسد. شور و سرزندگی جودی از همان نامهی ابتداییاش هم پیدا است و سعی میکند بدون اینکه زیر قولش بزند آقای جان اسمیتِ نادیده را در ذهنش زنده کند. به همین علت اسم بابا لنگ دراز را به او میدهد.
جودی خیلی زود با دنیای شعر و ادبیات آشنا میشود، به شیمی، تاریخ، اقتصاد و سیاست علاقه نشان میدهد و البته در درس ریاضی مشروط میشود که قول میدهد آن نمرات را جبران کند. او تمام وقایع کالج را ریز به ریز برای تنها کسی که در دنیا دارد، مینویسد و وانمود میکند که آقای جان اسمیت سرپرست و قیم او است.
شخصیت منحصر به فرد جودی، طنازی، خیالبافی، استقلالطلبی و جسارتش از جمله مواردی است که در نامههای او خودنمایی میکند. جودی دوستانی پیدا میکند که برعکس خودش از خانوادههای ثروتمندی آمدهاند و همین موضوع باعث میشود که دنیای جودی وسعت بیشتری پیدا کند. ماجرای جودی وقتی جالبتر میشود که او با عموی همکلاسی مغرورش آشنا میشود. آشنایی آنها رنگ و لعابی عاشقانه به داستان میدهد.
مخاطب بابا لنگ دراز چه کسانی هستند؟
کتاب بابا لنگ دراز کمتر از دویست صفحه دارد و به جز چند صفحهی ابتدایی تماما به شکل نامهنگاریهای یک طرفه نوشته شده و یک رمان برای نوجوانان است. نامهها مختصر و پر از اطلاعات جالبی هستند که مخاطب را به خوبی در جریان روند داستان و وقایع قرار میدهند. بنابراین برای شروع کتابخوانی و عادت کردن به خواندن کتاب عالی است. از طرفی دیگر وقایعی که دوشیزه جروشا ابوت از سر میگذراند، برای نوجوانان دوستداشتنی خواهد بود.
این رمان را بخوانیم یا بشنویم؟
کتاب بابا لنگ دراز اولین بار در سال ۱۳۶۲ با ترجمهی داریوش شاهین به زبان فارسی درآمد. بعدها مترجمها در دورههای مختلف ترجمههای دیگری از این کتاب ارائه دادند و این رمان محبوب، بارها به زبان فارسی ترجمه شد؛ میمنت دانا در نشر چلچله، مهرداد مهدویان در نشر قدیانی، سارا شکوهینیا در نشر پارمیس، سمیرا بیات در نشر آتیسا و...
در سالهای اخیر نسخههای صوتی از این رمان نیز منتشر شده است. پیشنهاد میکنیم کتاب صوتی بابا لنگ دراز را با صدای زهره شکوفنده و ترجمهی محسن سلیمانی در طاقچه بشنوید.
مطلبی دیگر از این انتشارات
چالش کتابخوانی طاقچه: وحشی
مطلبی دیگر از این انتشارات
چالش کتابخوانی طاقچه: هری پاتر و فرزند نفرین شده
مطلبی دیگر از این انتشارات
چالش کتابخوانی طاقچه: فرمول برنامهریزی