دوستدار نوشتن :)
سفری همراه با «ایرج پزشکزاد» و «ایوب آقاخانی» به بارگاه «هارونالرشید»
اگرچه کتاب «ماشاءالله خان در بارگاه هارونالرشید» نوشته «ایرج پزشکزاد» در فهرست کتابهای چالش تاریخی «طاقچه» برای آذرماه بود، اما به نظرم اگر وجه طنز آن بیشتر از جنبه تاریخی نباشد از آن کمتر هم نیست.
چطور در چالش کتابخوانی شرکت کنیم؟
شخصیت اصلی داستان مردی به نام ماشاءالله خان است که بعد از خواندن چند کتاب تاریخی آرزو دارد در دوره خلافت هارونالرشید زندگی کند، این آرزو توسط یک مرتاض برآورده میشود و از آنجا به بعد ما شاهد ماجراهایی هستیم که برای ماشاءالله خان در زمان خلافت هارونالرشید رخ میدهد ...
داستان از چه نظر تاریخی است؟
برای مخاطبی که کتاب «ماشاءالله خان در بارگاه هارونالرشید» را در سال 1401 میخواند، کتاب از سه جنبه تاریخی است:
اول؛ بخش عمده رخدادهای داستان در دوره خلافت هارونالرشید میگذرد. اگرچه کتاب مستقیماً به رخدادهای سیاسی آن زمان نمیپردازد؛ اما مخاطب شاهد یک داستان پرکشش برای شخصیت ماشاءالله خان است که در بستر یک ساختار سیاسی و حکومتی خاص اتفاق میافتد و خود این ساختار منجر به خلق موقعیتهای دیگری برای این شخصیت و تداوم رخدادها میشود. همچنین برخی مسائل که مربوط به تاریخ اجتماعی هستند مثلاً وضعیت زنان در آن دوره را با خواندن داستان درمییابیم. پس ما به نحو غیرمستقیم با نحوه خلافت هارونالرشید و مشکلات، تضادها و محدودیتهای آن دوره آشنا میشویم.
دوم؛ بخشهایی از رمان مربوط به زندگی ماشاءالله خان در زمان معاصر نویسنده است؛ یعنی همان حوالی دهه 30 خورشیدی. این نکات اگرچه مختصر است و راجع به روابط آدمها و برگزاری جلسه دادگاه است؛ اما به نظرم این بخش داستان هم جنبه هایی متفاوت از زندگی در حدود 70 سال پیش را برایمان روشن می سازد.
سوم، بعد تاریخی دیگر کتاب به نظرم به نویسنده برمیگردد. ایرج پزشکزاد، نویسنده رمان مشهور «دایی جان ناپلئون»، در 1306 به دنیا آمده و 23 دی 1400 از دنیا رفته است. برای ما در سال اول قرن پانزدهم، او یک نویسنده قرن چهاردهمی است که بخشی مهم از تاریخ طنزنویسی فارسی است....
جنبه طنز کتاب
طنز کلامی: ترکیب کلمات فارسی و عربی کنار هم و ساخت جملات معناداربا آنها در کتاب، زبان بامزهای ساخته که کارکرد ارتباطی هم میان شخصیت های داستان دارد. یعنی شخصیت های عربزبان بغداد در این سفر خیالی نیز به همین شیوه صحبت می کنند.
طنز موقعیت: به دلیل سفر ماشاءالله خان به زمان دیگر و قرار گرفتن در موقعیتهای مختلف که با آنها آشنا نیست، رخدادهای مختلفی برای او پیش می آید و از دل هر رخداد، رخداد جدیدی شکل میگیرد. این موجب شده که ما شاهد طنز موقعیت در بسیاری از بخشهای داستان باشیم.
برای مطالعه بیشتر درمورد تکنیکهای طنز نویسی ایرج پزشکزاد می توانید این مقاله را بخوانید:
تکنیک های طنزآفرینی در آثار ایرج پزشک زاد
نوشته اطهر تجلی و طاهره نعمت اللهی
درمجموع طنز کتاب مفرح است؛ احتمالاً گاهی در حد یک لبخند ساده و گاهی بیشتر شما را میخنداند البته ممکن است طنز کتاب موردپسند هر سلیقه ای نباشد.
در مورد خودم کشش داستان و میل به یافتن پاسخ این سوال که «بالاخره چه میشود؟» مرا بیشتر پای کتاب نگه داشت.
پس از شنیدن کتاب صوتی...
بعد از تمامشدن فایل صوتی 8 ساعته کتاب که چند شب پشتسرهم گوش داده بودم، حالم کمی تغییر کرد. احساس کردم میتوانم در دنیای واقعی و کنونی خودم مثل ماشاءالله خان مسائل را کمتر جدی بگیرم. یک مجموعه فشرده از رخدادهای دشوار برای یک شخص رخداده و تمام شده و او در تمام این رخدادها همان حالت نیمهجدی خود را حفظ کرده. تازه او در چند موقعیت نزدیک به مرگ هم بود. موقعیتهای دشوار زندگی من که آنقدر هم دشوار نیست مثلا تحویل دادن یک پروژه عقب افتاده کجا؟ گیرافتادن در قفس شیر کجا؟ :)
دیدم میشود حتی به موقعیت های نسبتا دشوار زندگی خودمان هم لبخند بزنیم و با حالتی نیمه جدی، آنها را پشت سر بگذاریم و مسیر را ادامه دهیم...
صدای ایوب آقاخانی
نمی دانم اگر صدا و اجرای بی نظیر ایوب آقاخانی نبود این تجربه بازهم همین شکلی بود که نوشتم یا نه؟ البته هیچوقت نمی توانم جواب این سوال را بفهمم چون حتی اگر الان متن کتاب کاغذی را بخوانم همه کلمات با لحن و صدای ایوب آقاخانی در ذهنم شنیده میشوند ... به این ترتیب من دیگر راهی به کتاب کاغذی ندارم :)
این یادداشت را برای چالش آذرماه طاقچه نوشتم.
یادداشتهای دیگرم برای چالش کتابخوانی طاقچه:
مطلبی دیگر از این انتشارات
چالش کتابخوانی طاقچه: زایو
مطلبی دیگر از این انتشارات
چالش کتابخوانی طاقچه:خودشناسی نوشته آلن دوباتن
مطلبی دیگر از این انتشارات
چالش کتابخوانی طاقچه: تنگسیر