کتاب هنر خوب زندگی کردن
حتما شما هم اسم این کتاب را شنیده اید. با برند عادل فردوسی پور و نشر چشمه، حسابی توجهمان را به خود جلب کرده. اما جالب اینجاست که اولین کتاب نویسنده، ناگهان در کل جهان هم مشهور شد. پس فکر میکنم اگر ابتدا دلایل شهرت کتاب را ریشه یابی کنیم، بجاست.
رولف دوبلی، نویسنده و کارآفرین سوئیسی که الان نزدیک به شصت سال سن دارد، از آن آدمهایی است که یکجا نمینشیند و در یک قاب جایش نمیشود. تیپهای شخصیتی جنرال که به درد ایده پردازی و رهبری میخورند اما اگر برای کار جزئی و تخصصی به کار گرفته شوند، احتمالا نتیجهی درخشانی تحویل نخواهند داد. این را از فعالیتهایش میتوان متوجه شد. برای ارشدش ام بی ای خوانده و دکترایش را در فلسفه اقتصاد گرفته، از اعضای مشهور چند انجمن است؛ از جمله:
۱. Edge.org
که یک شرکت تکنولوژی است،
۲. PEN international
که انجمنی است مخصوص نویسندگان و هدفش ایجاد همکاری و پیوندهای دوستی بین نویسندگان جهان است و از بیش از صد کشور عضو دارد،
۳. Royal Society of Arts
که بی ارتباط با اسمش، راهحلهای عملی برای مشکلات اجتماعی پیدا میکند.
و در نهایت، خودش از 2008 بنیاد
World Minds
را پایه گذاری کرده که هدفش، کمک به بهبود فرایند تصمیمگیری در زندگی روزمره است. این بنیاد، متشکل از خوشفکران، فعالان اجتماعی و کارآفرینان است و ساز و کاری مخصوص به خودش را دارد. هر کسی نمیتواند در آن عضو شود. ورود افراد به انجمن تنها با معرفی اعضای قدیمی امکانپذیر است. آدمها واقعا یکدیگر را میشناسند و ارتباطات حقیقی شکل میگیرد. سالی چند بار اعضا دیدار حضوری دارند و از الان برنامههای دورهمیشان تا سال 2025 با موضوع و تاریخ و مکان دقیق برگزاری مشخص است.
پس میتوان حدس زد منبع بیشتر کتابهایی که رولف نوشته و نظریاتی که دارد، از همین اجتماعات و دور همیها میآید. انصافا بانک اطلاعاتی ارزشمندی ست و تعجبی ندارد که وقتی چنین راهکارهای خوبی را در قالب کتاب عرضه میکند، خوب فروش میرود و از همینجاست که معروف میشود. حوالی سال 2013.
در کتاب هنر خوب زندگی کردن، نویسنده بدنبال پاسخی جامع برای سوالی قدیمیست. یک زندگی خوب یعنی چه؟
چطور باید زندگی کرد؟
در بین تمام پاسخهای موجود، رولف به این نتیجه میرسد که مجموعهای از ترفندها و اصول میتواند بکار بیاید. اسمش را میگذارد: جعبه ابزار ذهنی. چه اسم برازندهای!
این ابزارها را خودمان هم بلدیم اما شاید گاهی نیاز است کسی به ما یادآوریشان کند. چیز پیچیدهای نیست. فقط توجه و تمرین میخواهد. در ادامه به چند مورد که برای خودم جالبتر بوده اشاره میکنم.
حال خوب ما در زندگی، بیشتر از اینکه ناشی از عوامل بیرونی باشد، تابع حال ذهنی خودمان است. همیشه بزرگتر نگاه کردن و پذیرفتن واقعیتها و در عین حال با آرامش دنبال راهحل گشتن، چاره ساز است. اینطوری میتوانی در یک شرایط پر تنش، حرص نخوری، آرامشت را به هم نریزی و باخت را به برد تبدیل کنی.
مثلا اگر کیف پولت را زدند و کاری از دستت بر نمیآمد، چه اشکالی دارد اگر فکر کنی خودت با دست خودت به کسی که احتیاج به کمک داشته، مبلغی را بخشیدهای؟ بطور کلی، اگر مقداری پول داشته باشی که حاشيهی امنت باشد و بود و نبودش در زندگیت تاثیر مستقیم نداشته باشد، آرامش بسیار بیشتری خواهی داشت.
یا مثلا اگر توی ترافیک ماندن و توی صف ماندن همیشه عصبی ات میکند، چرا به این فکر نکنی که با حفظ آرام روحی، میتوانی یک سال بیشتر زندگی کنی و این چندین برابر مدت توی صف و ترافیک ماندنت است؟
از دیگر مواردی که یادم مانده، پیدا کردن دایرهی شایستگیهاست. در چه زمینههایی خوب هستی و در کدام زمینهها میتوانی خوب بشوی؟ این شناختن خود و تواناییها، باعث میشود تلاشی که میکنیم، کمتر و پربازده تر باشد. البته که تا خودت و تواناییهایت را تست نکنی، عمرا متوجه نمیشوی در مدام خوبی، کدام بد.
و در نهایت اینکه یک اتومبیل، هواپیما و دوچرخه، مدام نیاز به کنترل و پایش دارند تا بتوانند در مسیر درست حرکت کنند. دقیقا مثل حفظ یک رابطهی خوب. رابطه مدام نیاز به اصلاح دارد و همینطور همهی کارهایی که شروع میکنیم. نقطه شروع ایدهآلی وجود ندارد. باید پا در مسیر گذاشت و اشکالات را برطرف کرد...
ممنون از عادل فردوسی پور و همه مترجمینِ خوش قلمی که ما را با دنیای بزرگتر آشنا میکنند و ممنون از طاقچه که با چالش کتابخوانی اش، بهانهای شده برای اینکه خواندن کتاب، با خواندنش تمام نشود. تازه شروع شود.
لینک دریافت کتاب را هم میگذارم.
مطلبی دیگر از این انتشارات
چالش کتابخوانی طاقچه: 77 شعر احمد شاملو
مطلبی دیگر از این انتشارات
چالش کتابخوانی طاقچه:چراغ سبزها
مطلبی دیگر از این انتشارات
زنده تر از زندگی