چالش کتابخوانی طاقچه:آن‌چه پرنده‌ی کوچک به من آموخت

«آن‌چه پرنده‌ی کوچک به من آموخت» نوشته بیز استون بنیانگذار توئیتر است.

توییتر شبکه اجتماعی مورد علاقه من است و به همین دلیل خواندن این کتاب به تنهایی برای من بسیار سرگرم کننده بود.علاوه بر این من عاشق خوندن کتاب های حوزه تکنولوژی و نحوه شکل گیری این کمپانی های بزرگ هستم. بنابراین این کتاب را هم جالب و هم الهام بخش یافتم. هیچ چیز فوق العاده عمیقی در این کتاب وجود ندارد، اما پر از حقایق زیادی در مورد خلاقیت، اشتیاق و همدلی است.

«چیزهایی که یک پرنده کوچک به من گفت» یک کتاب تجاری معمولی نیست. من آن را بیشتر به عنوان یک خاطره خلاقانه از زندگی و زمانه بیز می بینم. او یکی از چهار بنیانگذار اصلی توییتر بود (ایوان، جک و نوح سه نفر دیگر بودند). بیز ما را با استخدام اولیه تا حدودی سوررئال خود در گوگل (با کمک ایوان که دوست صمیمی او شد) شروع می کند، سپس حرکت خود را به استارتاپ جدید ایوان Odeo، و سپس تولد توییتر.

سه چهارم اول این کتاب بسیار عالی بود. نوشته هایی مربوط به تأسیس توییتر با جک دورسی، کشف پتانسیل آن با مشاهده نحوه استفاده دیگران از آن و تماشای عواقب ملی و بین‌المللی آن بسیار جذاب است.او در مورد مشکلات اقتصادی خود قبل از توییتر خیلی راحت نوشته است، در مورد همسرش، لیووی، که تمام چالش ها و شادی های زندگی خود را با او به اشتراک گذاشته بود.اما تقریبا یک چهارم نهایی کتاب برای من نا امید کننده شد چندین صفحه آخر بر نوع دوستی او و بینش دنیایی بهتر تمرکز دارد. او توضیح می دهد که چگونه به اشتراک گذاری بی طرف اطلاعات می تواند شرایط را برای کسانی که خوش شانس تر هستند بهبود بخشد. با تمام افکار او در مورد کمک کردن انسان های به هم پیوسته به یکدیگر، کمی موعظه گرفتن رو حس کردم. منظورم این است که، بله، موافقم و توییتر همه این کارها را انجام داده است. اما فکر نمی‌کنم کس دیگری به جز انسان بتواند به خودش کمک کند.

با این حال، واقعاً، بیز استون یک مرد عالی و دوست داشتنی است، دقیقاً همان فردی است که شما می خواهید موفق شوید.خوشحالم که او کتابی درباره تجربیاتش نوشت. و این فقط در مورد توییتر و کمک به دیگران نیست. بخش اول داستان همچنین به آنچه برای موفقیت به عنوان یک کارآفرین نیاز است، می پردازد.

به طور کلی، این بیوگرافی خواندنی فوق العاده خاطره انگیز و سرگرم کننده بود.

من از آنچه بیز استون برای گفتن داشت لذت بردم، دیدگاه او نسبت به کار، کاربر/مشتری محور بودن همه چیزهایی هستند که من شخصاً به شدت در مورد آنها دوست دارم بدانم و بنابراین کتاب برای من لذتی بی اندازه به ارمغان آورد.داستان‌های او سرشار از صداقت است، و بسیاری از سطرهای مورد علاقه‌ام از کتاب در امتداد این جمله است: «این احتمالاً بهترین ایده نبود» یا «به گذشته، شاید نباید آن‌طوری می‌کردم». با این حال، به نظر نمی‌رسد که او هم برای کارهایش عذرخواهی کند - بالاخره اینطوری به این جایگاه رسید. او در مورد تجربیات و درس های زندگی خود صادق است. من آن را دوست دارم. این کتاب تلاقی بین خاطرات بیز استون و درس های زندگی برای کارآفرینان است.اما برخلاف بسیاری از کتاب های هم سبک، خواندنی آسان و دلپذیر است.

https://taaghche.com/book/13321/%D8%A2%D9%86-%DA%86%D9%87-%D9%BE%D8%B1%D9%86%D8%AF%D9%87-%DB%8C-%DA%A9%D9%88%DA%86%DA%A9-%D8%A8%D9%87-%D9%85%D9%86-%D8%A2%D9%85%D9%88%D8%AE%D8%AA