چالش کتابخوانی طاقچه: اتاق مهمان
این نوشته برای چالش کتابخوانی 1400 طاقچه در ماه شهریور نوشته شده است و شامل نظر شخصی و خلاصهای از کتاب اتاق مهمان نوشتهی دریدا سی میچل با ترجمه محمد صالح نورانیزاده است. در نوشتن این یادداشت تلاش بر این بوده است که داستان کتاب لو نرود تا همچنان برای کسانی که قصد خواندن کتاب را دارند جذاب باشد.
چالش این ماه خواندن کتابی بود که در رابطه با زندگی یک زن باشد. به نظر موضوع سادهای است اما بیشتر باعث میشد از سادگی و شمول زیاد به شک بیفتم که چه متابی را بخوانم. منتظر پیشنهاد طاقچه ماندم که بیفایده بود (از همین تریبون از طاقچهی عزیز درخواست دارم که پست کتابهای پیشنهادی چالش هر ماه را حتما بگذارد شاید عدهای چشم به راه باشند). به هر حال پس از ناامیدی از این مساله، به صورت اتفاقی و با خواندن معرفی کتابها، این کتاب را انتخاب کردم که در ژانر تریلر است تا کمی متفاوتتر از دیگر کتابهایی که خواندم باشد.
در پیشگفتار داستان شرحی از مرگ یک نفر را میخوانیم که تا اواسط داستان ارتباطش با داستان مشخص نمیشود اما در عین حال به ما هشدار میدهد که با داستان عادیای روبهرو نیستیم. شخصی که در پیشگفتار دربارهاش سخن گفته میشود، مردی است ناامید که مدتهاست قصد خودکشی دارد و در حال نوشتن یکی از چندمین یادداشتهای خودکشی خود است که به بیهودگی و پوچی این کار پی میبرد و یادداشت را پاره میکند. او پس از اقدامهای ناتمام خود این بار قصد دارد که واقعا خودش را بکشد و تنها خواننده است که متوجه میشود که او در لحظات آخر از این کار پشیمان شده است هرچند دیگر سودی نداشته است.
پس از پیشگفتار، اعلامیهی اجارهی اتاق را میبینیم. اتاقی در شمال لندن و خانهای قدیمی و اشرافی که بعدها متوجه میشویم کتاب نامش را (اتاق مهمان) از همین اتاق میگیرد. این اتاق و خانه نقش بسیار مهمی در روند داستان بازی میکند. مالکان خانه نیز در این خانه ساکن هستند و میخواهند خانهی خود را با شخص دیگری شریک شوند.
لیزا –شخصیت اصلی کتاب- دختری است که این اتاق را اجاره کرده است و داستان دربارهی زندگی اوست. همانگونه که مالکان دلیلهای خود برای اجاره دادن اتاق را دارند او نیز دلایل منحصر به خودش را برای اجاره کردن این اتاق دارد. دلایلی که در ابتدا شک برانگیز نیستند (نزدیکی به محل کار، سخت بودن پیدا کردن محلی دیگر، پیدا کردن نامه و...) اما با وجود اتفاقهای ناخوشایندی که از همان روز اول برای لیزا میافتد و اصرار مالکان برای فسخ قرارداد، پافشاری او برای ماندن شک برانگیز و غیرمنطقی به نظر میرسد. شاید موضوع اصلی داستان پیدا کردن دلیل پافشاری اوست. در مسیر خواندن داستان به تدریج سرنخهایی در این باره در اختیار خواننده قرار میگیرد و دلیل این مساله مشخص میشود اما داستان به حل این معما، ختم نمیشود و پس از مشخص شدن دلیل، متوجه میشویم که این تنها بخشی از یک پازل بزرگتر است که حل آن خواننده را تا انتها با خود میکشاند.
کتاب جذابیت بالایی دارد و خواننده را با خود همراه میکند. با توجه به حالت معمایی داستان، حالتهای زیادی در ذهن خواننده ممکن میشود که هر لحظه به نفع یکی از حالتها تغییر میکند این پویایی به جذابیت داستان میافزاید. این کتاب برای من از آن دسته کتابهایی بود که تا خواندن خط آخر آن را زمین نگذاشتم و در چند ساعت تمام شد. خواندن این کتاب را به تمامی افرادی که از معما و چالشهای آن لذت میبرند توصیه میکنم. ترجمهی کتاب نیز نسبتا روان و بدون اشکال است که این مساله نیز خواندن کتاب را شیرینتر میکند.
مطلبی دیگر از این انتشارات
چالش کتابخوانی طاقچه: دختری که ماه را نوشید
مطلبی دیگر از این انتشارات
چالش کتابخوانی طاقچه: دایی جان ناپلئون
مطلبی دیگر از این انتشارات
چالش کتابخوانی طاقچه: کتاب صوتی مغازه خودکشی با صدای هوتن شکیبا