شیمی شریف - فلسفه علم - فعال حوزه محتوا و بازارهای مالی
چالش کتابخوانی طاقچه: اعجوبه
وقتی متفاوت باشی، همهچیز برایت متفاوت میشود. محیط زندگیات رنگش فرق میکند، دوستانت متفاوت میشوند، شغلات با همه فرق میکند. از همه چیز مهمتر اینکه دغدغههایت، نگرانیهایت، خستگیهایت و دردهایت با همه انسانها فرق میکند. وقتی بخواهی با یک تصویر متفاوت زندگی کنی، باز تمام ابعاد زندگیات متفاوت میشود. اما مگر کسی هم هست که هیچ تفاوتی با دیگری نداشته باشد؟ یا کسی هست که بتواند ادعا کند بدون تفاوتها اصلا زندگی شکل میگرفت؟ نه! همه میدانیم که همین تفاوت و حتی تضاد است که توانسته ما را تا به اینجا برساند. همین تغییرها، جداییها. اما چرا هر تفاوتی، تفاوت نیست؟
تفاوتی که تفاوتتر است!
ماجرای اعجوبه از یک تفاوت عجیب آغاز میشود. داستان خیلی نرم وارد ماجرا شده و شما را با اصل قضیه آشنا میکند. «شکافی در سق دهان» که دکترها در ابتدا تنها آن را «ناهنجاریهای جزئی» میخواندند. همین جزئیات، همین تفاوتهای ریز و کوچک توانستند باعث خلق این داستان شوند. حالا ماجرا خیلی عجیبتر میشود. کودکی که باید برود کلاس پنجم، بیآنکه قبل از آن مدرسه رفته باشد. تعامل او با همسایگان و دوستان و آشنایان نزدیک، آن هم نه هر دوست و آشنایی که بتواند معمولی بودن خودش را فراموش کند، محدود میشد. او باید از این حاشیه امن پا را فراتر بگذارد، برود بین افرادی که خیلی معمولی، خیلی یک دست و خیلی شبیه به همدیگرند! همه افراد دیگر، یک نفرند و «اعجوبه» ماجرای ما یک نفر مقابل که تفاوتهای بسیاری با دیگران دارد. تفاوتهایی که میتواند تمامی روابط، افکار، دردها و دغدغههایش را تغییر دهد و منقلب کند.
اعجوبه ماجرا را درست پیش میبرد. او میتواند با تغییر و برخوردها کنار بیاید. البته نه آسان. البته نه سریع. او میداند که فرق میکند و هزینه فرق او، تلاش بیشتر، صداقت و صبر است. البته برای دانستن تمام اینها آنقدر بزرگ نشده، پس باید آزمون و خطا کند. یاد بگیرد. ارتباطهایش را تنظیم کند و در آخر به هدف اصلی خود، چه برنده شدن در مسابقه مدرسه باشد و چه شرکت در یک برنامه خارج شهر، برسد. پس بهتر است که با داستان برای رسیدن به بزنگاهها همراه شوید و ببینید که در هر بخش اعجوبهی ماجرا، چگونه از پس همهچیز، حتماً و نه فوراً، برمیآید. خیالهای اعجوبه ماجرای ما، میتواند مانعهایی که ما، آدمهای معمولی سر راه او سبز کردهایم را دور بزند و خودش را به دشت سبز زندگی برساند.
نکته مهم داستان، ایمان به تدریج، مرور و تلاش است. ناامیدی، لجبازی، بهانهگیری و غر زدن کاری است که از دست هر آدمی برمیآید. اما اعجوبه بودن نه. اعجوبه بودن قواعدی دارد که مهمترینش، برهم زدن قاعدههای پیشین و گذشتن از درد در راه دردی دیگر است. کمی توضیحش دشوار است: تو باید بتوانی دردهایت را بشناسی، تا بتوانی آنها را دور بزنی، فدای یکدیگر کنی و در نهایت، درد بزرگتری را خلق کنی. تمامی اینها نیاز به این دارد که در گذشته، و قاعدههای آن باقی نمانی.
داستانی که دوستش خواهی داشت!
داستان روان نوشته شده است. شما به راحتی با آن ارتباط میگیرید. خیالتان از این بابت راحت! مسیر داستان پیچوخمهایی دارد که طبیعی است. این پیچوخمها گاهی شیرین، و گاهی تلخ است. اما نهایتاً طعم شیرین پیروزی و غلبه بر سختیهای همیشگی، روزتان را میسازد.
اعجوبه را در طاقچه بخوانید
من این کتاب را از طاقچه بینهایت خواندهام. طاقچه یک پلتفرم مطالعه قانونی کتابهای الکترونیکی روی گوشی، تبلت و ویندوز است. شما میتوانید به راحتی به گنجینه بزرگی از کتابهای ارزشمند دسترسی پیدا کنید. طاقچه بینهایت طرحی از طاقچه است که در آن میتوانند مانند یک کتابخانه واقعی، میان قفسهها بچرخید و کتاب دلخواهتان را تورق کنید و از مطالعه ارزان و سودمند لذت ببرید. لینک اعجوبه را در انتها قرار میدهم. یک سری بزنید، خالی از لطف نیست!
مطلبی دیگر از این انتشارات
کتاب بخونیم:)
مطلبی دیگر از این انتشارات
نقد رمان ناطوردشت (جی دی سلینجر)
مطلبی دیگر از این انتشارات
چالش کتابخوانی طاقچه: ما تمامش میکنیم