چالش کتاب‌خوانی طاقچه: اگر باران نیستی نازنین، درخت باش

https://taaghche.com/book/62486/%D8%A7%DA%AF%D8%B1-%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D9%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA%DB%8C-%D9%86%D8%A7%D8%B2%D9%86%DB%8C%D9%86%D8%8C-%D8%AF%D8%B1%D8%AE%D8%AA-%D8%A8%D8%A7%D8%B4

یادداشتی برای چالش کتاب‌خوانی اردیبهشت‌ماه طاقچه، کتاب شعری که می‌تواند آهنگ زندگی‌ات را عوض کند.

« بر این خاک چیزی است که ارزش زیستن دارد: بر این خاک بانوی زمین است، مادر آغازها، مادر فرجام‌ها. چنان بود که فلسطین نامیده می‌شد. چنین شد که فلسطین نامیده می‌شود. بانوی من: چون تویی بانوی من، من سزاوارم، سزاوار زندگی.»

این جملات، بندهای پایانی شعر « بر این خاک» از کتاب « اگر باران نیستی نازنین، درخت باش» اثر محمود درویش، شاعر مقاومت فلسطین است. شعرهایی آمیخته به یاد و عطر وطن. وطنی که در کودکی شاعر بود و در جوانی و بزرگسالی بین بودن و نبودن بلاتکلیف. در سطرسطر اشعار این کتاب، حس عمیق دل‌تنگی برای وطن و حسرت گذشته‌ی ازدست‌رفته را با تمام وجود می‌توان حس کرد. اثر رانده شدن از وطن مآلوف و سزرمین مادری، غربت و مهاجرت اجباری و فرصت‌هایی که جنگ از آدمی دریغ می‌کند، سوگ دوستان و یاران و رد خون گرمشان را میتوان از لابه‌لای کلمات درویش آشکارا دید و لمس کرد.

عشق به اشکال مختلف در شعر او رخ نمایانده. معشوق شاعر گاه زنی است، گاه وطن و گاه این دو چنان به هم می‌آمیزند که تمییزشان دشوار است. اما هر چه هست، غم دوری از خانه و مام میهن در پیکره‌ی شعر درویش ریشه دوانده است. شاعر و شعرشناس نیستم اما با بندبند وجودم می‌توانستم بغض درویش را هنگام سرودن این اشعار حس کنم و بفهمم. گویی ساعات طولانی در کنارش نشسته‌ام و در لحظه‌ی تولد این واژه‌ها حضور داشته‌ام. واژگانی که نه صرفاً به عنوان وسیله‌ای برای انتقال معنا بلکه به‌مثابه اسلحه‌ای پرتوان به‌کارگرفته‌ می‌شوند تا هم شور برانگیزند و هم مایه‌ی سکون قلب خسته و روح رنج‌کشیده‌ی مبارزان و مردمان این خطه‌ی پرالتهاب باشند.

در کنار لذت و غمی که تؤامان از خواندن این کتاب بر دل می‌نشیند، بعضی از تعابیر شاعر برایم گنگ بود و این بدان خاطر است که من ترجمه‌ی این اشعار را خوانده‌ام و به طور حتم حظ تمام از هر شعری برای هم‌زبانان شاعر، عمیق‌تر و دقیق‌تر حاصل می‌شود. اما این هم چیزی از لطف خواندن این کتاب که همراه با مقدمه‌ای مشحون به نظرات خود درویش است، نمی‌کاهد.

در کنار مطالعه‌ی این کتاب اگر می‌خواهید به درک و شناخت بیشتری از زندگی و زمانه‌ی محمود درویش دست یابید و صدا و لحن پرصلابت و محزون او را بشنوید، اپیزود ششم پادکست رادیو تراژدی را در کست‌باکس از دست ندهید.

مطالعه‌ی بخش‌هایی از این کتاب، مصادف شد با روزهایی که حال وطن به‌خصوص مردم آبادان خوب نبود و به همین دلیل، بخش هایی از این اشعار بیشتر به دل و جانم نشست و مطمئنم که این کتاب را باز هم خواهم خواند زیرا کتاب‌های شعر از نظر من در شمار کتب مرجع قرار دارند و یک بار خواندن برای فهمیدن آن‌ها کفایت نمی‌کند و زمان و دقت بیشتری نیاز است تا مقصود شاعر به‌درستی شناخته و دریافت شود. انتخاب این کتاب مرا بر آن داشت تا بیشتر با ادبیات جهان عرب و نویسندگان و شعرای آن مآنوس شده و در یادگیری زبان عربی مصمم‌تر عمل کنم.