چالش کتابخوانی طاقچه: اینترنت با مغز ما چه میکند؟
نیکلاس کار در کتاب «اینترنت با مغز ما چه میکند؟» به نقد و بررسی فراگیر شدن فناوری اینترنت پرداخته. این نویسنده در ده بخش تلاش میکند اثرات هر فناوری جدید بر ذهن و مغز انسان و به تبع آن اثرات اینترنت را توضیح دهد. نیکلاس کار در ابتدا با مطرح کردن نحوه ی کار مغز به توضیح اثرات تغییر رویه فکری میپردازد. به عقیده نیکلاس کار فناوری جدید باعث تغییر رویه ما در فکر کردن، خواندن و حتی نوشتن شده است. علاوه بر این اشاره میکند که این تغییرات منجر به کم شدن توجه و تمرکز ما میشود. در این باره به نقل از دیوید بل مورخ مینویسد: «چند کلیک و بعد متن روی صفحهی نمایش رایانهی من ظاهر میشود. مشغول خواندن میشوم، اما با اینکه کتاب بسیار خوب نوشته شده و حاوی اطلاعات خوبی است، به نظرم تمرکز کردن روی آن برایم سخت است. من در صفحات، به عقب و جلو میروم، دنبال کلیدواژهها میگردم و حتی گاهی از پای دستگاه بلند میشوم و فنجان قهوهام را پر میکنم، ایمیلم را چک میکنم، اخبار را مرور میکنم و بالاخره پروندههای توی کشوی میزم را مرتب میکنم. خواندن کتاب را تمام میکنم، خوشحال از اینکه موفق به این کار شدهام، اما یک هفته بعد، به یاد آوردن اینکه چه چیزی خواندهام برایم بینهایت سخت میشود.»
پس از بیان این مطلب که اینترنت بر روی توجه و تمرکز ما اثر میگذارد، نیکلاس کار به بررسی اثر اینترنت بر روی حافظه انسان میپردازد. و با توجه به این مساله که هرقدر اطلاعات در دسترستر باشند نیاز و اتکای ما به حافظه کمتر میشود نتیجه میگیرد بهرهگیری از حافظه با افزایش استفاده از اینترنت و فناوری جدید کم خواهد شد. و به عقیدهی وی این مساله اثر مستقیم بر روی فرهنگ دارد. چرا که «به مرور که شیرهی “ذخایر درونی میراث فرهنگی متراکممان” از جان ما کشیده میشود، خطر تبدیل شدن به “آدمهای پنکیکی” را به جان میخریم. “با اتصال به شبکهی وسیع اطلاعات که با لمس صرفاً یک دکمه در دسترس است، پهن یا باریک میشویم.”فرهنگ فراتر از مجموع چیزهایی است که گوگل “اطلاعات جهانی” مینامد. فرهنگ فراتر از چیزی است که بتوان آن را به کدهای دودویی تقلیل داد و روی وب آپلود کرد. فرهنگ برای اینکه زنده و پویا بماند باید در ذهن اعضای هر نسل مرتباً نوسازی شود. وقتی حافظهی ما به منابع بیرونی متصل میشود، فرهنگ پژمرده میشود.»
پس از بررسی اثرات فناوری بر زندگی ما، نویسنده در معترضهای در باب نگارش کتاب مینویسد که در نظر مخاطر احتمالا نگارش این کتاب با حرفهایی که زده شده در تناقض است. سپس توضیح میدهد که برای نگارش این کتاب برای مدتی به منطقهای دور و بدون دسترسی به اینترنت پر سرعت رفته و دسترسی به شبکههای اجتماعی خود را مسدود کرده و تماسهای اسکایپی و امثال آن را هم محدود کرده است. این نکته برای من قابل توجه و جالب بود.
به طور کل کتاب اطلاعات مفیدی در اختیار خواننده قرار میدهد ولی توضیحات و تکرار نکات اصلی کمی غیر ضروری به نظر میرسد و به طور کوتاهتر میشد تمام مطالب رو بیان کرد. به همین خاطر کتاب کمی در نیمهی دوم برای من خستهکننده شد و نمرهی مد نظرم برای کتاب از ۵، ۳.۵ است.
اگر مایل به خواندن کتاب در طاقچه هستید اون رو از لینک زیر دریافت کنید.
مطلبی دیگر از این انتشارات
چالش کتابخوانی طاقچه؛ از دیار حبیب
مطلبی دیگر از این انتشارات
چالش کتاب خوانی طاقچه: گتسبی بزرگ
مطلبی دیگر از این انتشارات
چالش کتابخوانی طاقچه | اعترافات یک تبلیغاتچی