چالش کتابخوانی طاقچه: باشگاه ۵ صبحی ها
اولین چالش کتابخوانی سال ۱۴۰۱ طاقچه و موضوعی که من هیچ علاقه ای به آن نداشته و ندارم? یعنی کتابی که می تواند به کارهایمان سرو سامان بدهد یا به عبارتی خودمانی همان کتاب های موفقیت و انگیزشی!
به همین دلیل تلاش کردم از بین کتاب های موجود و پیشنهادی، کتابیرا پیدا کنم که فقط یکسری جملات انگیزشی به دنبال هم نباشد و اگر بشود که داستانی هم داشته باشد که نور علی نور خواهد بود. در نهایت به کتاب باشگاه ۵ صبحی ها رسیدم که تعداد صفحات کمی هم نداشت!
داستان اصلی کتاب از یک سمینار بهینه سازی فردی شروع می شود، جایی که سخنران پیر و حرفه ای آن پس از سخنرانی انگیزشی موفق اما نصفه و نیمه ای بر زمین می افتد و چشمانش بسته می شود و بدین ترتیب سمینار پایانی ناگهانی می یابد.
در همین موقع شخصیت های اصلی کتاب یعنی کارآفرین، هنرمند و مرد خیابان خواب! در کنار هم قرار می گیرند و مسیر اصلی داستان را شکل می دهند.
شخصیت کارافرین، زنی است که درزندگی کاری خود به مشکلات جدی خورده و قصد دارد خود کشی کند، اما وقتی بلیط رایگان این سمینار از مادرش هدیه میگیرد، تصميم می گیرد این فرصت را هم امتحان کند.
هنرمند مردی است که در زندگی هنری و فردی به موفقیت چندانی دست نیافته.
و مرد خیابان خواب، در حقیقت یک میلیارد موفق است که گاهی خود را شبیه به خیابان خواب ها میکند تا نفسش را ادب کند! و همین میلیارد است که هنرمند و کارافرین را به سفری در جزیره اش دعوت می کند، آن هم در صورتی که فردای روز سمینار در ساعت ۵ صبح در مکان مشخصی حاضر باشند.
این دو هم بعد از کلنجار فراوان با خودشان حتی تا دقایقی قبل از پنج صبح، در مورد اینکه توسط یک خیابان خواب به بازی گرفته شده اند یا نه، با یک ماشین شخصی بسیار گران قیمت و و بعد از آن با خطوط هواپیمایی شخصی و جتی خصوصی وارد جزیره موریس و املاک فرد میلیاردر می شوند.
این دو یعنی کارآفرین و هنرمند هر روز ساعت پنج در جلساتی با میلیارد حاضر می شوند و در مورد نکات مختلفی پیرامون اهمیت سحرخیز بودن از وجهه های مختلف به گفتگو می نشینند. هرازگاهی هم سخنران همایش ان روز را که مشخص می شود اولین استاد میلیاردر هم بوده، در جزیره ملاقات می کنند. در طی این جلسات هم علاقه ای بین خانم کارافرین و اقای هنرمند ایجاد می شود?.
برخلاف انتظارم جملات شخصيت ها، تلنگرهای خوب و به جایی برای من داشت، برای منی که مدتی است وقت نسبتا زیادی را در شبکه های اجتماعی می گذرانم و ساعت بیداری ام مدام از طلوع افتاب فاصله بیشتری می گیرد.
خیلی از جملات کتاب، نقل قولی از شحصیت های معروف و مشهور جهانی هستند که این هم به نوبه خود، جنبه متمایزی به کتاب بخشیده بود.
اگر شما هم مدت زیادی است که با خودتان کلنجار می روید و منتظر یک هل نه چندان بزرگ برای ایجاد تغییرات کوچک یا بزرگی در زندگیتان هستید، پیشنهاد می کنم حتما این کتاب را بخوانید.
این هم لینک کتاب در نرم افزار کتابخوانی طاقچه
مطلبی دیگر از این انتشارات
چالش کتابخوانی طاقچه: بچه مثبت مدرسه
مطلبی دیگر از این انتشارات
چالش کتابخوانی طاقچه : شکار هیولا
مطلبی دیگر از این انتشارات
چالش کتابخوانی طاقچه: مرگ ایوان ایلیچ