چالش کتابخوانی طاقچه:‌ «باغ‌وحش اساطیر»

«باغ‌وحش اساطیر» یا چگونه از بی‌ربط‌ترین مسائل داستان معنی‌دار بسازیم

احسان رضایی تو مقدمه این کتاب میگه «...بخش زیادی از ادبیات و فرهنگ عامه‌ی ما داستان‌های مربوط به حیوانات است. طوطی‌های مثنوی، پرنده‌های عطار، اسب‌های شاهنامه، موش و گربه‌ی عبید، سگ اصحاب کهف و... قصه‌هایی که خیلی وقتها ما یادمان میرود و حتی برای جوک ساختن هم سراغشان نمیرویم. ما اینجا خواستیم همین موضوع را یادآوری کنیم. منتها چون حیوانات معمولی را در باغ‌وحش و در مستندهای تلویزیونی هم میشود دید، سراغ آن دسته از حیواناتی رفتیم که متعلق به دنیای افسانه‌ها هستند و هیچ حمایتی از حقوقشان نمیشود. به علاوه که با محدود کردن کتاب به موجودات اسطوره‌ای، تمرینی هم برای ادامه‌ی سنت عجایب نویسی در قالب‌های جدید انجام دادیم. عجایب نامه‌ها از ژانرهای محبوب کتاب در ایران بودند که مدتی است مثل محتویات عجیب و غریب‌شان از یادها رفته‌اند...»

در هر بخش کتاب نویسنده با بیان طنز داستان کوتاهی درباره‌ی یک موجود اسطوره‌ای تعریف میکنه، از آل و بختک و لولو و نسناس تا رخش (اسب رستم) و سیمرغ و ققنوس و هما و مارهای ضحاک. قراره کمی بخندیم و در کنارش کلی اطلاعات عجیب و غریب درباره موجودات اسطوره‌ای در ادبیات فارسی به دست بیاریم، مثلا اینکه نسناس‌ها شبیه انسانن ولی نصف انسان هستن، مردآزما در جلد بزغاله ظاهر میشه، ققنوس و کرم هفتواد و هما و امثالهم داستانشون تو ادبیات چیه و... .

یکی از نکات مثبت کتاب ارجاعاتش بود، از گلستان سعدی و شاهنامه‌ی فردوسی و اشعار عطار گرفته تا هری‌پاتر و دیو و دلبر... مثلا در بخشی از داستان کلیله و دمنه میگه «... دمنه یک زوزه خفیفی میکشد و درباره فیلم «عروس» بهروز افخمی و سینمای موج نو ایران صحبت میکند. کلیله زوزه‌اش را جواب میدهد و میگوید البته منظورش از «عروس خطه خاور»‌ آفتاب عالم تاب بوده ولی لازم به ذکر است که نقد مسعود فراستی بر فیلم «عروس»‌ را قبول ندارد. بعد دمنه زوزه کشیده در باب چیستی نقد اخلاقِ منتقد کنفرانس میدهد. کلیله ضمن زوزه ارجاعش میدهد به رساله‌ی «در باب شکوه سخن»‌از کاسیوس لونگینوس. دمنه از ترجمه رضا سیدحسینی تعریف میکند و دوتا خاطره از شب‌نشینی‌های بزرگان ادب معاصر هم می‌اندازد تنگش. کلیله که میبیند بحث رسید به شعر معاصر، دوباره شروع میکند به زوزه کشیدن و نالیدن: «وای برمن، به کجای این شب تیره بیاویزم قبای ژنده‌ی خود را؟» دمنه یادش می‌افتد که یک چوب لباسی خوب ندارند توی خانه و بعد دوتایی به این نتیجه میرسند که...».

نکته‌ی مثبت دیگر کتاب تصویرسازی‌های خوب آقای مجید خسرو انجم بود، تصور بعضی از موجودات بدون تصویرسازیهای ایشون سخت بود.

اما همه‌ی داستان‌ها از نظر کیفیت و قوت یکی نبودن، بعضی پرارجاع یا با داستان‌پردازی قوی بودن و بعضی ضعیف‌تر. من از این جهت داستان‌های هفتواد، کلیله و دمنه، رخش و دوالپا رو بیشتر پسندیدم. مثلا داستان دوالپا با کتاب «سلیم جواهری» شروع و با ارجاعی به داستان هری‌پاتر تموم میشه... .

کتاب کوتاهیه (۱۲۰ صقحه تقریبا) و اگر سرعت خوندن متوسطی داشته باشین نهایتا دو ساعت طول میکشه. برای کمی سرگرم شدن، فاصله گرفتن از دنیای سخت و شلوغ اطرافمون و آشنا شدن عمومی و کلی با برخی اسطوره‌های ادبیات فارسی کتاب خوبیه. برای دانش‌آموزهای دبیرستانی علاقه‌مند به ادبیات یا طنز هم میتونه جذاب و مفید باشه.

این لینک کتاب در طاقچه است و اگر عضو طاقچه بی‌نهایت باشین میتونین مجانی بخونینش.

«باغ وحش اساطیر» را از طاقچه دریافت کنید