دانشجوی کتاب خوان، اگر عشق باعث شود که من از خود خواهی و خود پرستی رها شوم حاضر هستم عاشق شوم تا همه من را دیوانه و مستی عارفانه بخوانند.
چالش کتابخوانی طاقچه» تولستوی مبل بنفش
نام اثر،،،_~» تولستوی ومبل بنفش
نویسنده ~_» نینا سنکویچ
مترجم ~_» لیلا کرد
انتشارات _~» کوله پشتی
کتاب است که جالب از واقعیت های زندگی خود شروع می کند و می خواهد چند موضوع به تصویر بکشد که بیشتر آن موضوعات را همه مردم دنیا با آن سرو کار دارند البته هرکس به رویش خود وارد عمل می شود نویسنده هم می خواهد طریق برخورد مشکلات زندگی را از دیدگاه خودش بررسی و دنبال راه حل می گشته تا شاید یکی از بهترین را ه حل را پیدا نماید.
اولین، موضوع را که به تصویر می کشد، مرگ خواهر او هست که می خواهد هر کاری را انجام می دهد کمی از درد های از دست دادن خواهرش را به باد فراموشی بسپارد ولی موفق نمی شود چرا که چنین کاری ناممکن است شخص که از دنیا رفته بر نخواهد گشت باید با این مشکل به هر طرق شده کنار بیاید،
بعد تلاش می کند تا حسابی خودش را مشغول کار های روزانه نماید سر کار می رود و هنگام برگشت از دوباره خود را سرگرم می کند که اصلا ذهن اش فرصت پیدا نکند تا به فکر فرو رود، با کار باز هم خیلی موفق نمی شود چرا که نزدیک یک سال میگذرد هنوز غمی خواهرش را با خود دارد
دنبال راه حل های دیگر می گرده تا متوجه می شود که برخی از دانشمندان در چنین مواقع کتاب خواندن را پیشنهاد می کند که جالب است که وقت شروع به مطالعه کتاب می کند اول یک وب سایت راه اندازی می کند بنام هر روز یک کتاب بعضی بخش های از کتاب را با خوانندگان به اشتراک می گذارد تا هر کسی مطابق سلیقه خود از آن کتاب برداشت نماید جالب است توی این راه واقعا موفق می شود تا هر روز یک کتاب مطالعه نماید و تمام کتاب خوان ها را به چالش می کشد چون واقعا کار بس دشوار است که در یک سال هر روز یک کتاب مطالعه کند تا ارقام کتاب های شان به سه صدو شت و پنج برساند.
اینجاست که هر کتاب را وقت مطالعه می کند برخی شان بعد از تمام شدن کنار می گذارد کار به آن ندارد ولی برخی شان را یادداشت برداری می نماید که این کار شان دو دلیل عمده دارد یک این کتاب با تمام جزئیات شان به ذهن خواننده می ماند می داند نقاط ضعیف و برعکس نقاط شان کتاب کجاست و دوم اینکه کتاب را می تواند برای صاحب و نویسنده کتاب هم با تمام جزئیات بیان نماید این یک کمک بزرگ به نویسنده کتاب خواهد بود.
معمولا کتاب خوان حاضر به چنین کاری نمی شود بعد از مطالعه سریع کتاب را کنار می گذارد کار به آن ندارد.
جالب اینجاست که حالا نویسنده متوجه یک چیزی جدید و عجب غریب شده من حالا به دو بخش تقسیم شدم چرا که یک بخش من کنار جنازه خواهرم ماندگار شده در بیمارستان در آن اتاق که بیمار بود تا هنگام که فوت شد و از دنیا رفت همیشه به روز های که به بیمارستان بودم تا به او امید دهم هرروز وقت ملاقات با او سعی داشتم به هر طرق و فنی شده او را بخندونم مثلاً شلوار گشاد با کمر بند عجب تا حسابی با دیدن می خندید اصلا نمی توانست جلو خنده خود را بگرد
و من هم خیلی خوشحال می شود وقتی خواهرم می دیدم با ان چهره زیبا و نازنین اش از ته دل می خنده،
حرف خود نویسنده این است که من سعی کردم همه راه ها را امتحان نمایم یک راه حل واقعی برای فراموشی از دست دادن خواهر از دنیا رفته ام پیدا کنم ولی متاسفانه
تلاشی بیهوده بود خود مشغول هر کار می کردم به محض کم شدن کار یا خلوت شدن ذهن سریع به سراغ درد و رنج های خواهرم و تمام ماه ها و روزهای که در بیمارستان بودم می رفت که خود هیچ کنترل روی آن نداشتم،
آخرین چاره من این شد که مرگ خواهرم بخشی از زندگی مرا تشکل دهد و من با بخش خیلی خوب کنار بیام
در هر تصمیم که بگیرم باید با آن بخشی مشورت نمایم بعد نتیجه کلی را اعلام نمایم،
نکته که برای شخص من خیلی جالب بود این است از این کتاب که تا حالا فکر کرده ام که انسان ها را از چه راه های می توان شناخت، قبلاً شنیده بودم از دکتر رفیعی که می گفت برای شناخت انسان ها سه راه وجود دارد ولی برای هر کسی این سه رویش وجود نداشت، بررسی بعد اجتماعی
دوم بعد سیاسی، سوم بعد عبادی خوب این رویش برای ادم های بزرگ جواب می دهد نه دوست و رفیق خود مان
چون خود دکتر این سخنان را بیان می کند برای شخصیت امام حسین علیه السلام.
ولی اینجا نویسنده راه حل خیلی جالب و راحت را پیشنهاد می کند که قابل دست رس و امکان پذیر است
اگر می خواهی خواسته های ادم ها و درون انها را بشناسی یا پی ببری با هدیه گرفتن ین کتاب به راحتی تمام ذهن آن می خوانی البته کتاب که مورد علاقه و نظر شخص باشد و بخواهد به شما پیشنهاد نماید باین کار تمام اسرار ادم ها عریان می شود چیزی دیگر به درون آو وجود ندارد
برخی ادم ها از کتاب های رمان، جنایی، مجازی غیر واقعی، رمان های عاشقانه، داستان های خیال پردازی را خوش داشته باشد، نمی توان اینکار کرد،
در واقعی اگر بعد از خواندن کتاب نظر خود را در مورد کتاب بگوید نباید مسخره نماید چرا که توهین به کتاب مورد علاقه شخص چیزی نیست جز توهین به خود آن شخص.
تشکری می کنم از خوانندگان خوب که نظریات من را در مورد این کتاب مطالعه می نماید برای دریافت کتاب
بنام (تولستوی،مبل بنفش) اینجا کلیک نماید.
مطلبی دیگر از این انتشارات
چالش کتابخوانی طاقچه: غواصها بوی نعناع میدهند
مطلبی دیگر از این انتشارات
چالش کتابخوانی طاقچه: دوستش داشتم
مطلبی دیگر از این انتشارات
چالش کتابخوانی طاقچه: بهار برایم کاموا بیاور