چالش کتابخوانی طاقچه: تولستوی و مبل بنفش
به نظر من موضوع این ماه چالش طاقچه یکی از بهترین و جذاب ترین موضوع هایی بود که میشد ازش کتاب خوند... ''کتابی دربارهی کتاب ها!''
من برای این موضوع کتاب تولستوی و مبل بنفش که پشتش یک داستان واقعی دارد را انتخاب کردم.
شخصیت اول داستان که برگرفته از شخصیت خود نویسنده (نینا سنکویچ) و زندگی واقعی او است، پس از مرگ خواهرش و سوگی که وجودش را فرا گرفته به کتاب هایش پناه میبرد و خود را با قصهها آرام میبخشد. البته این نباید ناگفته بماند که خانوادهی آنها کلا عاشق کتاب بودهاند و بچه هایی عاشق کتاب پرورش دادهاند. شما هم به راحتی میتونید این عشق به کتاب رو توی این داستان حس کنید و به وجد بیایید. اما یکی از مشکل های این کتاب، این است که به خاطر صحبت دربارهی کتاب های متفاوتی که در طول داستان از آنها گفته میشود، ماجرای بقیهی کتاب های نخواندهتان را اسپویل میکند و شاید شما لذت خواندنی که از آن کتاب میتوانستید به دست آورید را با اسپویلی که برایتان شده، از دست بدهید :( و به نظرم به همین علت است که نظرات مثبت و منفی متفاوتی از این کتاب به گوشتان میخورد.
ولی خب به نظر من این کتاب به خاطر درگیر کردن شما با احساسات یک کتابخوان که قطعا خودتان با خواندن کتاب ها قبلا اونها رو حس کردهاید، شما رو با خودش همراه میکنه، مثلا یه جای کتاب میگه: (( آیا تا به حال قلبت به خاطر تمام شدن کتابی به درد آمده است؟ آیا شده تا مدتها بعد از تمام کردن کتابی نویسندهاش همچنان در گوشت نجوا کند؟ )) که به نظرم اکثر کسانی که کتاب میخوانند این حس را داشته اند.
حالا این کتاب علاوه بر اینکه ذوق و شوق خواندنِ کتاب های زیاد رو به شما میبخشه و همدردی عمیقی در موضوع احساسات، هنگام خواندن کتاب با شما داره؛ شما رو به نگاه مثبت دربارهی زندگی، پایبندی به هدف و عشق سوق میده که اگر بخوام متنی از کتاب رو درباره این موضوعات بیاورم به نظرم این متن جز بهترین هاست: « بله؛ زندگی سخت ، ناعادلانه و دردناک است ؛ اما تضمین میکند -صددرصد و بیهیچ شک و شبهه ای- که در لحظاتی غیرمنتظره و ناگهانی ، زیبایی را ، شادی ، عشق ، پذیرش و وجد را نیز پیشکش کند . » اتفاقات خوب . این دیگر توانایی خود ماست که این لحظه ها را تشخیص دهیم و برای نجات یافتن و حتی رشدکردن دودستی و محکم به آن لحظات خوب بچسبیم ؛ و زمانی که بتوانیم زیباییها را با هم شریک شویم ، امید دوباره زنده می شود! 》
و خب به نظرم لازم هست بعد این همه احساس خوبی که با کتاب داشتم از معایبش که باعث افت کتاب شده بود هم بگم... یکی از این معایب فلش بک هایی هست که به خاطرهی مردن خواهرش زده میشد، از نظر من این فلش بک ها هیچ چیز خاصی به فضای داستان اضافه نمیکرد و بیشتر باعث خستگی مخاطب میشد. در کل هم به نظرم این کتاب از دسته کتاب هایی هست که برای یک بار خوندن میتونه لذت بخش باشه.
و دوست دارم با یه جمله از کتاب این نظر رو تموم کنم: ((همه جا به جست و جوی آرامش برآمدم و آن را نیافتم، مگر نشسته در کنجی، تک و تنها با کتابی کوچک))
امیدوارم اوقات خوشی که با کتاب دارید همیشه پایدار باشه ؛)
لینک دریافت کتاب تولستوی و مبل بنفش از طاقچه⇩
لینک کتاب صوتی تولستوی و مبل بنفش⇩
مطلبی دیگر از این انتشارات
خلاصه سواد روایت (قسمت اول)
مطلبی دیگر از این انتشارات
نگاهی به کتاب "ازدواج بدون شکست" از ویلیام گلسر
مطلبی دیگر از این انتشارات
چالش کتابخوانی طاقچه _~» چنین گفت زردشت