چالش کتابخوانی طاقچه : دیوان حافظ

سلام. من علی ضیغمی نژاد اینجا ویرگول. به دعوت طاقچه دوست داشتنی و چالش جذابشون برای ماه دوم از سال 1401 کتاب یا شاید بتونم بگم گنجینه دیوان حافظ رو انتخاب کردم. راستش رو بخواین، من خیلی وقته تونستم با حافظ و غزل های نابش ارتباط بگیرم. درسته رشته دانشگاهیم ادبیات نبوده، اما همیشه سعی کردم دیوان حافظ رو تو طاقچم و در معرض دیدم داشته باشم. البته که خواندن اشعار حافظ به تنهایی کافی نیست و برای این که بتونیم به عمق معنا و محتوای اون پی ببریم، نیاز به تعمق و تأمل داریم. به همین منظور میخوام در خلال این نوشته، به یک کتاب بی نظیر در همین راستا اشاره کنم. کتاب حافظ نامه که در دو جلد به قلم استاد بهاءالدین خرمشاهی نوشته شده. الحق و الانصاف خیلی از ابیات رو من با این کتاب تونستم تا حدی درک کنم و برداشت ادبی تر و جامع تری داشته باشم. شاید نتونم عظمت و ارزش دیوان حافظ رو در قالب کلمات و جمله ها بیان کنم اما میخوام به یه بیت از دیوان اشاره کنم برای این که بدونیم خیلی از شعرهایی که ما می خونیم و از کنارشون رد می شیم، تا چه حد می تونه ظرافت و زیبایی داشته باشن.

چشمم از آینه داران خط و خالش گشت / لبم از بوسه ربایان بر و دوشش باد

شاید در دید اول و با دقت به ظاهر این بیت، در مصراع اول این گونه برداشت کنیم که حافظ داره اشاره می کنه که از شدت زیبایی یار، چشمم از آینه دارانش گشت و همیشه باز موند. در مصراع دوم هم یک جمله دعایی داریم که میگه الهی من بتونم یار رو بوس کنم. اما با کمی تأمل، در مصراع اول بعد از کلمه چشمم تا آخر مصراع، حین خوانش آن دهان حالت باز و نیم باز داره و به طور ضمنی اشاره به این می کنه که علاوه بر این که چشمم باز موند و نتونستم چشمم رو ببندم از شدت اون همه زیبایی، دهانم هم باز موند از شدت شگفتی و تعجب. در خوانش مصراع دوم هم لب حالت بوسه به خودش می گیره. این فقط نمونه ای از وسعت و ژرفای شعر خواجه شیرازه. امیدوارم در این زمانه که زندگی می کنیم و جو غلط غالب که به هر شکل ممکن ذائقه موسیقیایی و ادبی و هنری ما رو هدف قرار گرفته، از ادبیات و هنر فاخرمون دور نشیم و بتونیم بیشتر با این آثار انس بگیریم. شعرهای حافظ میتونه برای گستره وسیعی از آدم ها جذاب باشه. چرا که شامل اشعار عارفانه، عاشقانه، معنوی و مذهبی است. شاید اسم گوته به گوش خیلی از خوانندگان این نوشته خورده باشه. شیوایی و جذابیت اشعار حافظ تا جایی است که یوهان ولفگانگ گوته، شاعر و نویسنده آلمانی بعد از خوندن فقط ترجمه شعر حافظ می گه: « ای حافظ، سخن تو همچون ابدیت بزرگ است؛زیرا آن را آغاز و انجامی نیست. کلام تو چون گنبد آسمان، تنها به خود وابسته است، لاجرم میان نیمه غزلت با مطلع و مقطع آن فرقی نمی توان گذاشت، چون همه آن آیت جمال و کمال است.»

خوندن کتاب دیوان حافظ رو به همه ایرانی ها با هر سلیقه و تفکری توصیه می کنم.


https://taaghche.com/book/210/%D8%AF%DB%8C%D9%88%D8%A7%D9%86-%D8%AD%D8%A7%D9%81%D8%B8