چالش کتابخوانی طاقچه: راهنمای کهکشان برای اتواستاپ زن ها

نویسنده: داگلاس آدامز

مترجم: آرش سرکوهی

انتشارات چشمه

حدود دو سالی بود که این کتاب در کتابخانه ام خاک می خورد و خواندنش را به تعویق می انداختم. ادبیات علمی-تخیلی و گمانه زن در ایران بسیار مجهور است و هنوز بسیاری این دست کتاب ها را کتاب نوجوان می پندارند و جدی نمی گیرند و به همین دلیل تعداد زیادی از این آثار هرگز به فارسی ترجمه نشده اند. کتاب در خارج از ایران با اقبال خوبی مواجه شده است و سریال تلویزیونی و فیلم سینمایی هم از آن ساخته شده شده.

کتاب" راهنمای کهکشان برای اتواستاپ زن ها" در واقع اولین جلد از یک مجموعه ی پنج جلدی است. داستان درباره ی مردی انگلیسی به نام آرتور دنت و دوست فضایی اش که در زمین گیر افتاده، است و ماجراهایشان را پس از نابودی زمین که به شکل خنده داری بی اهمیت است، دنبال می کند. در حین خواندن کتاب به یاد داشته باشید که این جلد در واقع مقدمه ای بر این پنج جلد کتاب است و هدف اصلی اش آشنایی خواننده با شخصیت ها و فضای کتاب است که به نظرم به خوبی رسالتش را انجام می دهد. اوایل کتاب انتظار کتابی را داشتم که در هر سطر مرا بخنداند اما اصلا این طور نبود. باید کمی مهلت به کتاب داد و با زبان طنز فوق العاده اش آشنا شد و آن وقت است که قدرت و مهارت نویسنده باعث شگفتی من شد. در دو سوم پایانی کتاب، خنده از لبم پاک نمیشد. در واقع باید قلقش دست آدم بیاید.

در کتاب موضوعات و مفاهیم عمیق و فلسفی و هر چه که هست از قوانین و فیزیک و تفکرات و افراد و اشخاص و هر چه که فکر کنید را، به زبان طنز تلخی به میان می آورد و این هنر داگلاس آدامز است که این طنز هرگز لوس و لوده نمی شود. نثر کتاب روان است و خواندش یکی دو روز بیشتر طول نمی کشد.

ترجمه را با زبان اصلی مقایسه نکرده ام اما ترجمه روان است و معادل سازی های خوبی انجام داده است از جمله عنوان کتاب که همان طور که در پیشگفتار امده است، از معادل فرانسوی hitchhiking، یعنی "اتواستاپ زن" استفاده شده که جای خوشحالی دارد، واژه را ایرانیزه نکردند.

از خواندن کتاب بسیار لذت بردم و آن را به همه ی دوستداران این ژانر توصیه می کنم و همچنین به افرادی که تا به حال ادبیات علمی- تخیلی را امتحان نکرده اند. حتما بقیه ی مجموعه را خواهم خواند چرا که این کتاب تنها، شروع ماجرای های خواندنی این گروه نامانوس و عجیب و غریب است.


در ادامه چند قسمت از کتاب را که دوست داشتم می نویسم شاید که کسی را راغب به خواندن این کتاب فوق العاده کند:

  • رئیس جمهور فقط یه عروسکه و هیچ قدرتی نداره. البته دولت رئیس جمهور رو انتخاب میکنه, اما شاخصه های رئیس جمهور منتخب کمترین نسبت و ارتباطی با توانایی هاو مدیریت رهبری نداره. مهم ترین خصوصیت رئیس جمهور, پررو بودنه, که البته نباید به چشم بخوره و تو ذوق بزنه. وظیفه رئیس جمهور اعمال قدرت نیس, وظیفه رئیس جمهور اینه که حواس مردم رو از قدرت پرت کنه. در تمام عالم فقط شش نفر میدونن که قدرت اصلی دست کیه.

اون سر دنیا، توی یه بخش ملال آور و کشف نشده ی یکی از نواحی بی اهمیت و از مدافتاده بازوی غربی کهکشان، خورشید زرد و کوچکی می درخشه که هیچ کس براش تره هم خرد نمی کنه. دور این خورشید و به فاصله ی نود و هشت میلیون مایلیِ اون، یه سیاره کوچک و بی اهمیت می چرخه. ساکنان این سیاره‌ی سبز و آبی رنگ، که جدشون به میمون ها می رسه، اون قدر عقب مونده اند که فکر می کنند با اختراع ساعت دیجیتال فیل هوا کردند. مشکل این سیاره اینه، یا بهتر بگیم این بود، که اغلب ساکنانش بیشتر وقت‌ها ناراضی بودند و احساس خوشبختی نمی کردند. برای حل این مشکل طرح های متفاوتی مطرح و اجرا شدند که بهترینشون طرح مبادله و دست به دست شدن کاغذهای رنگی بود که چند تا عدد روشون چاپ شده بود. این راه حل صد البته بی فایده و بی اثر بود چون اگه درست نگاه کنیم کاغذهای کوچک رنگارنگ هیچ مشکلی نداشتند. مشکل، مشکلِ خود ساکنان سیاره بود.


کتاب را می توانید از لینک زیر در طاقچه بخوانید:

https://taaghche.com/book/51710