فائزه در جستجوی تعادل... =)
راهنمای کهکشان برای اتواستاپزنها
کتاب راهنمای کهکشان برای اتواستاپزن ها، نوشتهی داگلاس آدامز، کتابیه با محتوای داستانی پست مدرن که خب علمی-تخیلی و طنزه. داستان به صورت دنباله داره و بعد از این جلد اول، پنج جلد دیگه هم ادامه پیدا کرده. ماجرای کتاب در رابطه با مردیه به اسم آرتور که یه دوستِ فضایی داره که نمیدونه فضاییه و وقتی یه سری فضاییِ دیگه زمین رو نابود میکنن، توسط همین دوستش نجات پیدا میکنه و باهم به بخشهای مختلف کهکشان میرن و اتفاقاتِ مختلفی که تو این مسیر براشون پیش میاد شرح داده میشه. که خب هم به دلیل سبک داستان هم به دلیل ادامه داشتن کتاب پایان خاصی وجود نداره یعنی اصلا پایانی نیست فقط اتفاقاتِ این جلد اول تموم میشه. البته من جلدهای بعدیشو نخوندم نمیدونم آخرین جلدش چطور تموم میشه ولی خب ماهیتِ داستان پست مدرن همین نداشتن پایان مشخصه دیگه.
اولین چیزی که در مورد این کتاب دوست دارم بگم اینکه من به شخصه آدمیم که معتقدم طنزپردازی به شدت مرتبط با فرهنگ ها و رفتارهای هر ملتی هستش و خیلی از مواردی که باعث خندهی ما میشه برای افراد کشورهای دیگه کاملا بیمعنیه. و این ویژگی به نظرم توی کتاب خیلی بیشتر خودشو نشون میده تا فیلم. توی فیلم های خارجی شاید طنزپردازی قابل فهمتر باشه و ماهم خوشمون بیاد ولی تو کتاب به نظرم اصلا اینطوری نیست و تا الان کتابهای طنز خارجی که من خوندم به هیچ عنوان برام طنز نبودن به اون صورت که بخواد خندم بگیره نهایت اگه یه نویسنده قلمِ خیلی خوبی داشته باشه( مثل کتاب جزء از کل) واسم جالب بوده متنش. در صورتی که وقتی کتابای طنز ایرانی رو میخونم( مثل آبنبات هلدار) تمام متنش واسم طنز بوده و اصلا بخاطر همین یکی بودن فرهنگها و عادتهامون کاملا تجسم میکنم چیزایی رو که میگه. خلاصه اینکه از لحاظ طنز بودن کتاب برای من با این طرز تفکر کششِ خاصی نداشته و بیشتر واسم متنِ بامزهای داشته تا اینکه بگم طنز بوده.
از لحاظ داستانی هم که خب همونطور که از سبک و ژانرش مشخصه هر اتفاقی ممکنه بیوفته و نظم و قاعدهی خاصی وجود نداره. توی روند داستان یه سری جاها نقدهایی شده از طرز زندگی و تفکر آدما که جالب بودن.
یکی از قسمتهای جالبش واسه من این تیکه بود که فورد( دوست فضایی آرتور که برای تحقیق در مورد زمین و نوشتن مقاله راجبش اومده بود زمین) چیزی که راجب زمین نوشته بود رو میده آرتور بخونه که تمام چیزی که نوشته بود اینه:
که خب خداوکیلی اگه تمدنهای پیشرفته تری تو کهکشان وجود داشته باشه واقعا کلِ ما چیز خاصی نیست?البته تو مقاله جدیدش بهتر شده اوضاع: «بیشترش چیزِ خاصی نیست»
درنهایت اینکه برای من از هرلحاظ که بخوای بهش نگاه کنی گزینههای ارجحتری برای مطالعه وجود داره. چه از لحاظ داستان بودنش، چه از لحاظ طنز بودنش و چه از لحاظ به چالش کشیدن سبک زندگی اگه بخوام به کسی پیشنهاد کنم کتابهای دیگه ای رو پیشنهاد میکنم. اما به نظرم همه چی بستگی به سلیقه و طرزتفکر هرشخص داره چون این کتاب توی سبک خودش خیلی سروصدا کرده و اگه کسی طرفدار این نوع سبکی باشه احتمال زیاد خیلی کتاب جذاب و قشنگیِ براش.
فیلمش هم فکر میکنم ساخته شده اما من به شخصه رغبتی برای دیدنش نداشتم :)
مطلبی دیگر از این انتشارات
چالش کتابخوانی طاقچه: یادت باشد
مطلبی دیگر از این انتشارات
چالش کتابخوانی طاقچه: سیزده دلیل برای این که...
مطلبی دیگر از این انتشارات
چالش کتابخوانی طاقچه: یادداشتی بر کتاب «دایی جان ناپلئون»