شیمی شریف - فلسفه علم - فعال حوزه محتوا و بازارهای مالی
چالش کتابخوانی طاقچه: زندگی و زمانه مایکل ک
چالش آبانماه طاقچه برای اول راهیها، مطالعه کتابی از نویسنده برنده من بوکر بود. جایزه بوکر «یکی از مهمترین جوایز ادبی دنیاست که هر سال به بهترین رمان جدید انگلیسیزبان اعطا میشود. این جایزه تا سال ۲۰۱۴ تنها به نویسندگان کشورهای مشترکالمنافع، انگلیسیها و ایرلندیها تعلق میگرفت؛ اما از سال ۲۰۱۴ تمام آثار نوشتهشده به زبان انگلیسی حق شرکت در آن را پیدا کردهاند. نام برنده این جایزه بهطور وسیعی در مطبوعات آورده میشود و بنابراین بردن جایزه بوکر تأثیر فراوانی در فروش کتاب میگذارد.» ویکیپدیا
یکی از کتابهایی که برنده جایزه بوکر شده بود، کتاب زندگی و زمانه مایکل ک بود. انتخاب این کتاب، چندان آسان نبود. چرا که چند کتاب دیگر برنده جایزه من بوکر بودند که مطالعهشان وسوسهکننده بود. با این وجود این کتاب را از طاقچه بینهایت دانلود کردم تا ببینم در ادامه چه پیش میآید.
آنچه در روایت کتاب میگذرد
مایکل ک، یک فرد ناتوان ذهنی با وضعیت اقتصادی فقیرانه معرفی میشود که به همراه مادر ناتوانش روزگار میگذراند. کتاب خیلی سریع از روی کودکی و نوجوانی او میگذرد و به معرفی مختصر این دو بخش زندگی او اکتفا میکند. داستان از آن جایی قوام پیدا میکند که مایکل و آنا – مادرش – تصمیم میگیرند تا به ولایت قدیمی خود برگردند. روستایی در حاشیه شهر که با خودرو پنج ساعته میتوان به آن رسید. اما شما گمان نکنید که قرار است بروند آنجا و حسابی بهشان خوش بگذرد! خیر عزیزانم. در داستانی که به آدمیزاد خوش بگذرد، خبری نیست. مثل اینکه اخبار دنیا را به بدبختی گره زدهاند.
کم کم اوضاع هویدا میشود. در دوران جنگ به سر میبرند. منع تردد و محدودیت جابهجایی از اولین مشکلات این سفر است. مایکل ک. میروند تا پروانه خروج بگیرد. بلیت قطار هم میخرد، به تاریخ دو ماه بعد. بعد از کلی مشقت ثبتنام میکند برای پروانه خروج و حالا باید منتظر بماند تا پروانهاش برسد. این ایام را با مادرش در اتاق نمور صاحبکار مادرش سر میکند. اتاقی که توصیف خفتباری دارد که از آن بگذریم!
در این روزها، شورشی سر میگیرد و صاحبکار و همسرش از خانهشان فراری میشوند. مایکل آن خانه رو کم کم، تصرف میکند و چندی میآساید. در اوایل کتاب، جایی را پیدا نمیکنید که آسایش بیشتری نصیب این دو، یعنی مایکل و آنا شود. هرچند این آسایش هم دیری نمیپاید و خانه توسط افراد دیگری تخلیه میشود. مجوز خروج هنوز نرسیده و مایکل به فکرش میرسد که گاریچهای درست کند. با آن گاریچه، بدون مجوز از شهر به روستا بروند. خیالات خامی که فکر میکند نهایتاً دو روزه به روستا میرسند و تازه وقتی برسند، پس از آن ایام به کام است؟ خیر!
یکبار با گاری تا خارج شهر میروند و میفهمند حتی خروج با گاری – و نه حالا قطار! – هم نیاز به مجوز و پروانه خروج دارد. برمیگردند. اما جوانی مایکل به او شهامت میدهد که دوباره این خروجِ بیپروانه را امتحان کند. مادرش اینبار چندان راضی نیست. به هر ضرب و زوری حرکت میکنند. شب را در جای نامناسبی میگذرانند. حال مادرش وخیم میشود. در شهری بینراهی به بیمارستان میروند. بعد از گیرودارهایی، مادرش در همان بیمارستان تمام میکند! مشتی خاکستر را جای مادرش تحویل میگیرد. شاید از سر ترحم، لباس و حوله و صابونی هم به مایکل میدهند که چندان بابتش خوشحال نمیشود!
همین اوضاع را بگیرید و تا آخر نخ ماجرا بروید!
زندگی و زمانه مایکل ک را بخوانیم؟
بگذارید کمی از روند کتاب بگویم. حوصلهسربر است و هر ماجرا را حسابی کش میدهد. البته از خیلی از مسائل هم سریع میگذرد و ایدهای برایشان ندارد. مثل قبل از ناتوانی مادر مایکل که ما چیز چندان خیره کنندهای از آن نمیخوانیم و تنها چند تصویر است که از ذهن مایکل و آنا میگذرد و همین! در حالیکه جای پرداخت بیشتری داشت. به هر حال مایکل به عنوان یک فرد طرد شده میتوانست زندگی متفاوتی را با مادر غیرناتوانش رقم بزند. اینطور فکر نمیکنید؟
از طرف دیگر، نگاه نقدآمیز روایت میتواند حسابی جذبتان کند. اگر بتوانید سرعتتان را با روند کند کتاب هماهنگ کنید، آن نگاه بیخیال و آزاد نویسنده در پیش بردن داستان، یک زاویه دید و نقطهنظر متفاوت را نسبت به جنگ، حکومتها و شهروندهای غیروابسته به شما نشان میدهد که بسیار تأملبرانگیز است. البته اگر وقت کافی یا حوصله کافی ندارید، شاید انتخاب کتاب مناسبی برای شما نباشد.
طاقچه، پلتفرم کتابهای الکترونیکی
طاقچه یک پلتفرم خرید قانونی کتاب الکترونیکی است که میتوانید بیش از ۸۵ هزار کتاب را به صورت قانونی روی آن مطالعه کنید یا کتابهای صوتی را بشنوید. طرح طاقچه بینهایت مانند یک کتابخانه عمومی بزرگ میماند که میتواند حسابی شگفتزدهتان کند. با وجود طاقچه بینهایت شما میتوانید تمامی کتابهایی که در این طرح حاضر هستند را مطالعه کنید. (خیالتان راحت، بسیاری از کتابهایی که قصد مطالعهشان را دارید، توی این طرح حضور دارند.) پس اگر تابهحال با طاقچه یا طرح طاقچه بینهایت آشنا نبودید، بد نیست یکسر به آن بزنید و چند خطی از این کتاب را هم بخوانید.
مطلبی دیگر از این انتشارات
چالش کتابخوانی طاقچه: بیروت ۷۵
مطلبی دیگر از این انتشارات
چالش کتابخوانی طاقچه : برجاده های آبی سرخ
مطلبی دیگر از این انتشارات
چالش کتابخوانی طاقچه؛ کتاب اینترنت ما؛ اطلاعات زیاد و فهم کم در عصر کلانداده