چالش کتابخوانی طاقچه: زندگی و زمانه مایکل ک
چالش آبان ماه طاقچه انتخاب کتابی بود که برنده جایزه من بوکر شده باشه. من بوکر چیه؟ طبق اطلاعات ویکیپدیا جایزهای که سالیانه به بهترین رمان انگلیس زبان اهدا میشه. طبق برنامه ماههای قبل چالش من به دلیل مشغلههای زیاد و فرصت کمی که برای مطالعه دارم با خودم قرار گذاشتم هرطوری هست در این یکسال همراه طاقچه باشم و چالش هرماه رو شرکت کنم ولو روزی یکصفحه کتاب بخونم پس برای پایبندی به این تصمیم هرماه کوتاهترین کتابی رو که موجود هست انتخاب میکنم که هم از چالش جا نمونم و بالاخره یک تصمیمی رو تا انتها ادامه بدم و هم اینکه فرصت کتابخوندن رو داشته باشم و برای این ماه کوتاهترین کتابی که موجود بود این کتاب بود که برنده منبوکر سال ۱۹۸۳ هست، ۳۸ سال قبل! زمانی که من حتی نبودم و میدونی چیزی که در کتابخوندن منو هیجانزده میکنه یکیش همونه! زمانی که تو حتی نبودی آدمهای دیگهای از چالشها و قصهها و گرفتاریهاشون ندشتن... و اما این کتاب! خب فکر کنم هنوز حتی با گذشتن ششماه از شروع چالش هنوز اونقدر اول راه هستم که خوندن این کتاب علیرغم همه نقدهای مثبت بهش و مفاهیم عمیق و زیرپوستی که گویا در خودش جا داده از جمله ستایش آزادگی و آزادی و نفی رژیم استعماری به خصوص آپاراید در آفریقای جنوبی و برنده شدن جوایز مهمی مثل نوبل و منبوکر اما من رو جذب نکرد و من حتی با اینکه کتاب هم کمحجم بود مدام چک میکردم کی تموم میشه و بالاخره قلاب قصه که منو گیر میاندازه کجاست! که خب تا آخر قصه همچنان برای من پیدا نشد! و فکر میکنم بهتر بود به کتابهای دیگهای که روند داستانی و نقطههای فراز و فرودش بیشتره مثل وصیتها و شیرفروش فرصت میدادم! چون هرچند تعداد صفحات بالاتره اما فکر میکنم شیوه روایتش باعث سرعتبخشی به مطالعه بشه برخلاف این کتاب که بااینکه صفحاتش کم بود اما چون منو جذب نکرد اما خوندنش خیلی طول کشید! (چون شخصیت اول کتاب مدام در نقاط مختلف داستان در پی اینه که درس زندگی کشف کنه حتی از خوردن یک کدو گفتم منم درس زندگیای رو که از این کتاب گرفتم اعلام کنم! بله کیفیت همیشه مهمتره از کمیته!) وقتی کتابخوان حرفهای باشی خب سخته به اثر برجسته و تحسینشدهای مثل این کتاب بگی دوستش نداشتم اما خوبی آماتور بودن همینه که با خیال راحت اونم همون اول یادداشت معرفی کتاب رک و پوستکنده میشه اعلام کرد من این کتاب رو دوست نداشتم! و امتیازم بهش از پنج دو هست. آیا به شما توصیه میکنم؟ اگه دنبال کتابی هستید که قصد دارید باهاش سرگرم باشید احتمالا نه!
و اما خود کتاب. این کتاب در نسخه الکتریکی ۴۳۲ هست(نسخه چاپی حدود ۲۰۰ صفحه) در ۳۰۰ اول ما روایتی از یک زندگی رو میخونیم مثل اکثر آدمهای دنیا. چطور به دنیا میان، روزمرگیهاشون رو چطور میگذرونن و افکار سادهشون چیه؟! بله اکثر ما آدمها حاوی زندگی هیجانانگیز و پر از اهداف والا نیستیم و فقط زندگیمون خلاصه میشه در دویدن و دویدن برای یک لقمه نون! فیلمها چون حتی ماجراهای عادی را با دور تند نشون میدن ممکنه حتی از همین نسخههای روزمرگی خطی هم یک روایت جذاب تحویل بدن اما خب من با اینکه همیشه طرفدار نظریه برتری کتابها به فیلمها هستم اما در مورد چنیو کتابهایی چون روند کنده و اتفاق شاخص و خاصی هم در طی قصه رخ نمیده ترجیح میدم که فیلمش رو ببینم تا ۳۰۰ صفحه این تلاشها رو دنبال کنم، البته فرقی که اینجا هست اینه که شخصیت اول ماجرا اینجا به نوعی آزادگی حتی از غذا خوردن هم رسیده و دیگه به سختی گرسنه میشه و همینطور به دلیل رنجهاش میتونه خودش را با هر شرایطی تطبیق بده و بخوابه یا زندگی میکنه. (این همون نکتهای هست که در نقدهای مثبت ابن کتاب میبینید، تلاش برای ستودن آزادگی و اعتقاد و انسانی که به باورهاش پاینده و ... ولی خب من ترجیح میدم این تلاشها رو در قالب روایتهای جذابتری دنبال کنم تا چیزی در سبکهای این کتاب.) ۱۰۰ صفحه بعدی کتاب از زبان درمانگری روایت میشه که وظیفه تیمار مایکل رو بعد از اینکه دستگیر میشه به عهده داره و اینجا اون چیزهایی که کتاب به خاطرش تحسین شده رو بارها و بارها از زبان این درمانگر در ستایش مایکل میخونیم که خب بازهم خوندن پنج یا شش صفحه خطابه در باب اینکه مایکل چرا آزاده و حسرتانگیزه من دوست نداشتم. این بخش با فرار مایکل خاتمه پیدا میکنه و ۳۰ صفحه آخر هم به روزگار مایکل بعد از فرار آخرش اختصاص داره.
یک نکتهای که من برای در این کتاب جالب بود که شخصیت اول کتاب در واقع هیچکاره است، یک عمر سعی کرده سرش به کار خودش باشه و حتی جایی که فرصت این رو پیدا میکنه که به آشوبگران و قهرمانانی که اسمشون در تاریخ پررنگه(کی آخه داستان ما معمولیها رو یادش میمونه؟! هیچکس! اما اونا که جنجال میکنن و آشوب میآفرینند حتی اگه هیچوقت موفق هم نشن به هدفشون برسن اما باز حداقل اسمی ازشون در گوشه و کنارهای صفحات تاریخ هست.) بپیونده باز میترسه و امتناع میکنه با اینکه دلش پر از شور کمک به اوناست اما حتی همین شخصیت هم که کاری به کار زندگی نداره توی فصل دوم ماجرا گیر بازیهای جذاب زندگی میافته! و به عنوان یک فرد آشوبگر دستگیر میشه! (میبینی! تو حتی ممکنه هیچکاره باشی و قصه ات معمولی باشه اما روزگار عاشق زدن ضدحال به حتی معمولیهاست!)
چیز دیگهای که میخواستم درباره این کتاب بگم اینه که نقدهای این کتاب، مایکل رو قهرمان اصلی و در واقع شخصیتی وارسته و آزاده معرفی میکنند اما مگه نه اینه که خود مایکل وقتی یکجایی از ماجرا فرصت دزدکی دید زدن مبارزان علیه وضع موجود(داستان در زمان جنگجهانی روایت میشه) رو پیدا میکنه آرزو میکنه کاش یکی از اونا بود حتی شده در حد هیزمشکنشون؟! پس این آزادگی و وارستگی و عدم تعلق مایکل حتی به غذا و سرپناه شاید نه از بزرگی روحش که از ضعفش میاد. اینطوری زندگی میکنه چون شهامت طور دیگهای رو نداره! البته به طور کلی هم نمیشه گفت مایکل ترسو هست چون دوبار طی قصه از جاهایی که دوست نداره فرار میکنه و بارها حتی با همون سادهدلیاش علیه وضع موجود اعتراض میکنه(با خفتگیرها درگیر میشه، شهامت رسوندن مادرش به آرزوش رو نشون میده، با کسی که هیچکس حاضر نیست کمکش کنه همدلی میکنه و ...) پس شجاع هست اما نوع خاصی از شجاعت که در نهایت به پررنگ شدن خودش به عنوان یک انسان آزاده منجر میشه و نه نجات جمعی بقیه مثل مبارزان علیه حکومت و جنگ.
نکته بعدی اینکه در طی کتاب فکر میکنم بهندرت اسم کامل شخصیت اول قصه آورده میشه(مایکل)و در باقی جاها در حد ک معرفی میشه... همینقدر بیاهمیت و البته نمادی!
من خودم بعد از خوندن لین کتاب هرنقدی در باب این کتاب خوندم همگی گویا کپیپیست شده از یکجا و حاوی عبارات شاهکار، خیلیخوب، زیبا و جذاب بود اما خب دلم میخواهد نظر واقعیام درباره هر کتابی بنویسم پس اگر این نقد یک نقد درست و حسابی و ژورنالپسند! مناسب یک شاهکار جهانی نیست امیدوارم با ایت دید بخونید که یک آماتور در خوندن شاهکارها نوشتنش! خدا رو چه دیدی! شاید هم یکروز دوباره وقتی بزرگ شدم! و این کتاب رو خوندم از نظر من هم یک شاهکار اومد!
در ضمن من همیشه علاوه بر متناصلی پیشگفتارها و مقدمهها رو هم میخونم و نکات جالبی بعضا اونجا به نظرم میاد درمورد این کتاب هم هرچند خود کتاب رو دوست نداشتم اما این جمله توی مقدمه رو خیلی دوست داشتم درباره معجزه ادبیات! که همون دلیلی هست که به خودم قول دادم هرچی هم سرم شلوغ باشه و هرچی هم هیچی از شاهکارها نفهمم! بازم کتاب بخونم!
این کتاب رو از طریق لینک زیر در طاقچه میتونید بخونید:
مطلبی دیگر از این انتشارات
چالش مطالعهی طاقچه: کار عمیق
مطلبی دیگر از این انتشارات
چالش کتابخوانی طاقچه: کار عمیق
مطلبی دیگر از این انتشارات
با لبخند وارد شوید:)