چالش کتابخوانی طاقچه: زندگی پنهان ذهن

خب، من خیلی اهل خوندن کتاب‌های روانشناسی‌طور نیستم و چند تلاشی که در این زمینه داشتم ناموفق بوده! یعنی یه مقدار از کتابو خوندم و تموم‌نکرده رهاش کردم! ولی این دفعه تصمیم گرفتم برای شرکت تو «چالش کتابخوانی طاقچه» یه بار دیگه شانسمو امتحان کنم :)))


عنوان چالش تیرماه این بود: کتابی که می‌تواند کمک کند خودت را بهتر بشناسی


با توجه به تجربهٔ ناموفقم در زمینهٔ کتاب‌هایی با این مضمون، مونده بودم که دست رو چه کتابی بذارم؟ تا اینکه یهو یاد یکی از کتاب‌های نشان‌شده‌م افتادم! «زندگی پنهان ذهن» اثر ماریانو سیگمان. اسم نویسنده رو جستجو کردم و دیدم یه دانشمند درست و حسابیه! خودمم که عاشق ذهن و مغزم، پس دیگه چی این بهتر؟ :)


حالا بریم سراغ معرفی کتاب!


انسان موجود واقعا عجیبیه که موضوع مطالعهٔ علوم بسیاری بوده و هست. بعد از سالها پژوهش، هنوز که هنوزه سوالای بنیادی زیادی در مورد این موجود دو پا به درستی پاسخ داده نشدن ولی با این وجود، الگوهای خاصی در رفتار انسان‌ها هست که باعث میشه بتونیم پیش‌بینی کنیم در موقعیت‌های خاص چطور عمل می‌کنن.


در سالهای اخیر، علوم متنوع و مختلفی با کمک همدیگه دریچه‌های جدیدی از شناخت انسان رو به روی ما باز کردن، از فیزیولوژی و زیست‌شناسی گرفته تا روانشناسی و علوم شناختی.


در «زندگی پنهان ذهن» آقای ماریانو سیگمان، یه چهرهٔ شناخته‌شده در علوم اعصاب شناختی، با یه زبون ساده و همه‌فهم سعی می‌کنه یافته‌های این علوم رو با ما به اشتراک بذاره تا بیشتر و بهتر از قبل خودمون رو بشناسیم. همون‌طور که خودش تو مقدمهٔ کتاب میگه:

«هدف این کتاب این است که ذهنمان را کشف کنیم تا به درک عمیق‌تری از خودمان، تا خردترین کنج‌های نهانی که ما را می‌سازند، برسیم.»


کتاب از دوران کودکی شروع میشه و با بحث در مورد آزمایش‌هایی که روی نوزادان انجام شده ابعاد جالبی از انسان رو به نمایش می‌ذاره. اینجا با نتایج عجیبی مواجه میشیم که نشون میده ما با ذهنی خالی پا به این دنیا نمی‌ذاریم. برای مثال اینکه حتی نوزادان چندماهه هم بر اساس درست و غلط‌های اخلاقی رفتار می‌کنن و اینکه چطور بچه‌ها قبل از اینکه حتی درکی از هویت خودشون داشته باشن مفهومی مثل مالکیت شخصی رو درک می‌کنن!


تو فصل دوم به ویژگی‌های مختلف فرآیندهای تصمیم‌گیری در انسان‌ها پرداخته شده و اینکه چطور همهٔ ما انسان‌ها با خطاهای مختلفی در عملکرد شناختی‌مون مواجه هستیم که شاید در نگاه اول دست و پاگیر به نظر برسن ولی همینها زندگی رو این کرهٔ خاکی رو برای ما ممکن کردن. در این فصل، در مورد پایه‌های خوش‌بینی و بدبینی می‌خونیم و با ریشه‌های اعتماد به نفس آشنا می‌شیم. نویسنده با آزمایش‌های جالبی به ما نشون می‌ده که انسان‌ها چه زمانی کاملا عاقلانه و با بررسی تمام جوانب موضوع، تصمیم می‌گیرن و چه زمانی بر احساسات و شمّ درونیشون تکیه می‌کنن و اینکه چطور قواعدی ساده بر تصمیم‌‌گیری‌های افراد تأثیر می‌ذاره، مثلا اینکه ما آدما همیشه دنبال تأیید چیزایی هستیم که قبل از این بهش باور داشتیم.


فصل سوم به موضوع بحث‌برانگیز آگاهی می‌پردازه، بحثی که نظریات فروید رو با یافته‌های جدید تلفیق می‌کنه و به قلمروی بخش ناآگاه ذهن و تأثیرش در رفتارهای ما پا می‌ذاره و بعد وارد فصل چهارم میشیم که به کنکاش در رویاهای انسان اختصاص داده شده.


در فصل پنجم فرآیندهای رشد و تغییر در مغز انسان بررسی شدن و در نهایت فصل ششم به این سوال پرداخته که چطور با این دانسته‌ها در مورد ذهن انسان میشه فرآیندهای آموزشی رو بهبود داد؟


با توجه به اینکه خودم در دورهٔ دکترای علوم شناختی تحصیل می‌کنم از این کتاب انتظار بحث‌های دقیق‌تری داشتم. احساس کردم در بعضی موارد، نتایج به صورت قطعی عنوان شدن در صورتی که به نظرم این نتیجه‌گیری‌ها هنوز محل بحثه. با این وجود، به نظرم این کتاب دید جالب‌توجه و روونی از فرآیند‌های پیچیده‌ٔ ذهن انسان میده که برای هر مخاطبی با هر سطح تحصیلاتی قابل درکه. این کتاب مخاطب رو با گوشه‌ای از شگفتی‌های ذهن آدمی روبه‌رو می‌کنه، همین شگفتی‌ها بودن که باعث شدن از دوران نوجوانی عاشق مغز و ذهن انسان بشم و حالا در جوانی به دنبال این عشق در این رشته تحصیل کنم :)


من نسخهٔ زبان اصلی کتابو خوندم. این کتاب با ترجمه خانم ماندانا فرهادیان تو طاقچه موجوده که از نمونه‌ش برمی‌اومد مثل ترجمهٔ خانم‌ فرهادیان از کتاب «مردی که زنش را با کلاه اشتباه می‌گرفت» روون و دقیق باشه :)


https://taaghche.com/book/104223/%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C-%D9%BE%D9%86%D9%87%D8%A7%D9%86-%D8%B0%D9%87%D9%86