چالش کتابخوانی طاقچه: سفر
خوندن داستان سفرِ پاندای بزرگ و اژدهای کوچک مانند تمرین مراقبه و آرامش ذهنی بود. یه ماجرای کوچک با درونمایهی انگیزشی و تنها دو شخصیت. کتاب شامل یک داستان کوتاه فلسفیه که همراه با نقاشیهای زیبای نویسنده شرح داده میشه.
داستان سفر پاندای بزرگ و اژدهای کوچک پس از کتابی با نام این دو شخصیت نوشتهشده. کتابِ نخست یک داستان نیست؛ مجموعهای از نقاشیهای نویسندهست به همراه جملههای زیبایی که محتوایی انگیزشی دارن. نویسنده این نقاشیها رو در زمان همهگیری کرونا منتشر کرده و هدفش القای آرامش در کسانی بوده که احتمالا بهش نیاز دارن. پس از انتشار، بازخوردهای مثبت زیادی دریافت کرده و فهمیده که این نوشتهها و نقاشیها تونستن به آدمهای بسیاری کمک کنن. به دنبال دریافت این بازخوردها، تصمیم گرفته که با این دو شخصیت دوستداشتنی، پاندای بزرگ و اژدهای کوچک، یه داستان بنویسه که توی کتابِ سفر میخونیم. این کتاب کوچکیه و میشه به قول کتابخونها، توی یک نشست خوندش. مفهوم داستان دربارهی لزوم پیدایش تغییر و دگرگونی توی زندگیه. دو دوست به همراه هم به یک سفر میرن تا این تغییر رو تجربه کنن.
داستان خیلی سادهست؛ مفهوم عمیقی داره. با این حال به نظرم میشه این داستان رو برای بچهها هم خوند. فکر میکنم به خاطر نقاشیهای قشنگش، میشه با این داستان لزوم تغییر در زندگی رو برای بچهها به تصویر کشید.
زیبایی ویژهی این کتاب نقاشیهای سادهی خالقش هستن که همهی سفر این دو دوست رو به نمایش میگذارن. در واقع نقاشیها تنها کتاب رو مصور نکردن و در شرح داستان نقش دارن؛ هنگام خوندنش لازمه که نقاشیها با دقت دیده بشن چون بنا بر روند داستان تغییرهای ریزی در نقاشیها ایجاد میشه؛ مانند رنگهایی که به کار رفته یا حتی جهت حرکت شخصیتها. حتی در قسمتهایی که جریان رودخانه و بارش باران توصیف میشه، نقاشیها به گونهای کشیدهشدن که انگار رنگهای آبرنگ رقیقتر بودن و قطرههایی عمدا کنار تصویر پاشیده شدن. انگار نقاشی هم مانند اون بخش از داستان خیسه.
الهام خلق این دو شخصیت و سفرشون، از آموزههای مراقبه و تمرکز ذهنی بودایی در ذهن نویسنده پیدا شده؛ فکر میکنم در اصل برای همینه که داستان در محیط خاور دور به تصویر کشیده میشه و همین طور پاندای بزرگ و اژدهای کوچک، موجوداتی از این جهان هستن. از اون جایی که هدف نویسنده ایجاد آرامش در خوانندهها به سبک مراقبهست، این داستان سراسر در طبیعت شکل میگیره. پدیدهای که از هر گوشهش میشه آرامش رو دریافت و در ساخت این داستان نقش حیاتی داره. توی داستان همراه با پاندای بزرگ و اژدهای کوچک از رودخانه و جنگل و اقیانوس میگذریم؛ روند داستان و دیالوگها همه آرام هستن. خود شخصیت پاندای بزرگ انگار مدام خواننده رو به آرامش دعوت میکنه. همین طور تجسمکردن حرکت آرام و بدون تنشِ پاندا توی ایجاد این حس سکون نقش داره. برای همین پررنگترین چیزی که به ذهنم میاومد اینه که خوندن این داستان مانند یک نشست مراقبه و تمرین تمرکز ذهنی بود که در طولش جلوههای آرامشبخش طبیعت رو جذب میکنیم. شاید نقش پاندای بزرگ مانند استاد مراقبهست و اژدهای کوچک مانند شاگرد تازهکاره که از استاد عقبتره ولی با این حال هر دو همچنان در مسیر زندگی و یافتن سکون والای ذهنی همسفر هستن.
مطلبی دیگر از این انتشارات
چالش کتابخوانی طاقچه: کتابخانه نیمه شب
مطلبی دیگر از این انتشارات
چالش کتابخوانی طاقچه: 77 شعر احمد شاملو
مطلبی دیگر از این انتشارات
چالش کتابخوانی طاقچه: عشق با صدای بلند.