چالش کتابخوانی طاقچه :شرلی
سلام :)
چالش مرداد ماه طاقچه، خوندن کتاب بلندی بود که بعد از تموم شدنش دلمون برای شخصیت های داستان تنگ میشه.
من کتاب "شرلی" از شارلوت برونته رو انتخاب کردم.
کتاب حدودا 800 و خورده ای صفحه بود.
و من نسخه چاپی اش رو هم داشتم. چون خیلی زیاد بود، نسخه چاپی رو خوندم. چون حس کردم این مدت انقد گوشی رو نگاه میکنم چشمام اذیت میشه. البته کتاب توی طاقچه وجود داره و علاقمندان به مطالعه میتونن از طاقچه دانلودش کنن.
اگر به کتاب کلاسیک علاقه داشته باشید حتما خواهران برونته رو میشناسید. و این کتاب از شارلوت شونه:))
کتاب صرفا عاشقانه نیست. یه رمان اجتماعی محسوب میشه که شرایط زمان خودش رو بیان میکنه. شما تو خیلی از مکالمات شخصیت های داستان، دیدگاه های سیاسی و اجتماعی شون رو شاهدید.
اینکه همه افرادی که در جامعه هستند چه دیدگاهی نسبت به تغییرات دارن و چقدر کنشگر اجتماعی محسوب میشن واقعا جالبه. تو این داستان یه جایی داره توصیف میکنه که جامعه در حقیقت سه دسته است. طبقه افراد فرودست و کارگر، افرادی که معمولی هستند ولی از فرودست ها بالاترن و دسته سوم هم ثروتمند ها.
جالب بود برام که حتی فرودست ها هم، انتخاب های متفاوتی داشتند با اینکه شرایط برای همشون خیلی سخت بود. آدم حس میکرد داره زیست اخلاقی افراد رو میبینه و متوجه میشه هرکسی، مبنای اخلاق یا دین، یا عرف، توش چقدر مهمه.
یه سری افراد که هرچی هم سختی بکشن اصول اخلاقی خودشون رو زیر پا نمیگذارن و افرادی که بدون فشار زیاد هم به راحتی کارهای دون شأن انسانیت میکنن.
تو کتاب ارجاعات خیلی زیادی به کتاب مقدس مسیحی ها شده و همینطور ارجاعاتی به شعر ها و نمایشنامه های مشهور. جالبه برام که انقدر اهل خوندن این کتابها هستند که میتونن از حفظ، استعاره های معنادار از این کتابها در مکالمات معمولی شون به کار ببرن.
یه چیزایی البته تو هر جامعه تبدیل به ضرب المثل میشه. ولی خب یه سری ارجاعات از زیادی مطالعه شخصیت های داستان خبر میداد.
دوست داشتم میتونستم خواهران برونته(خصوصا شارلوت) رو ببینم و متوجه بشم خودش بیشتر به کدوم یکی از شخصیت های داستان هاش شباهت داره.
انسان شناسی و توصیف افراد متفاوت رو خیلی قشنگ تو کتاب هاش انجام میده.
و یه نکته جالبی که تو کتاب هاش دقت کردم، اینه که به شدت سعی میکنه از توصیف افراد زیادی کامل بپرهیزه و اگر خوبی های افراد رو میگه ضعف هاشون رو هم بگه. تازه افرادی که تو رمان هاش هستن هم همینقدر رئال به روابطشون نگاه میکنن!! حتی تو عشق ورزی!! مثلا با اینکه عاشق طرف هستن ولی عشق کورشون نکرده و وقتی کسی بهشون میگه ولی فلانی که تو عاشقشی چهره زیبایی نداره تایید میکنن...
یا تو این کتاب، کارولین با اینکه جرارد رو دوست داشت ولی خودش عیب هاش رو هم میدونست. بهش انتقاد میکرد. یا اگر کسی میگفت که این عیب توی جرارد وجود داره میپذیرفت ولی خب از جای دیگه و نقاط قوتش برای دفاع کردن ازش استفاده میکرد.
و اینکه آقایون تو این داستان ها انقدر ریزبین و جزئی نگر هستن یکم به نظرم عجیبه. چون اکثریت کلی نگرن. اینکه به اشاره چشم طرف، حالت برق نگاهش، نوع حرف زدنش، یک طره خاص از موهاش و... توجه کنن بجز در موارد خاص، کم پیش میاد. ولی خب شما این توجه در جزئیات رو توی رمان های کلاسیک انگلیس خیلی میبینید. حتی تو مواردی که خاص محسوب نمیشه و از روزهای معمولیِ زندگیشونه.
یکی از نکاتی که در رمان های کلاسیک توجه منو به خودش جلب میکنه، سبک رفتاری خانواده ها، کارهای خانوم ها به طور متداول، شخصیت پردازی های با جزئیاته.
تقریبا تو اکثر رمان های کلاسیک شما توصیف جزئیات رو شاهدید که برای من دلنشینه. البته شاید یه جاهایی از زیادی توصیفات خسته بشید.
به طور کلی به نظرم توصیف خواهران برونته، نسبت به کسی مثل جین آستین، کمی دارک تره. فضای خصوصا جامعه فقیر، فضای ناراحت کننده تریه نسبت به قلم خانم آستین.
داستان نمیشه گفت کاملا حول محور شرلی (یکی از شخصیت های رمان) هست. چون به نظرم افراد دیگه مثل کارولین هلستون و یا دوتا برادر مور هم نقش پررنگی دارند. ولی شاید به خاطر جایگاه شرلی و نوع شخصیتش نویسنده تصمیم گرفته اسم این فرد رو روی کتابش بذاره.
یکی از نکات جالب برای من این بود که اسمِ شرلی، برای اولین بار در این کتاب به عنوان اسم کوچک یک نفر استعمال شده. قبل از اون شرلی فقط فامیلی افراد بود:))
و نهایتا، این یه رمان بلند بود. و من دلم برای کارولین و شرلی تنگ میشه. بین برادر های مور احتمالا بیشتر دلم برای آقای معلم تنگ بشه و اون خونسردی کاریزماتیکش :))
نمره ای که من بهش میدم:
⭐️⭐️⭐️⭐️
لینک کتاب در طاقچه:
مطلبی دیگر از این انتشارات
چالش کتابخوانی طاقچه: دایی جان ناپلئون
مطلبی دیگر از این انتشارات
مغزی که خود را تغییر می دهد (قسمت 1)
مطلبی دیگر از این انتشارات
چالش کتابخوانی طاقچه: وقتی نیچه گریست.