چالش کتابخوانی طاقچه: عادتهای اتمی
کتاب عادتهای اتمی رو اولین بار سه چهار سال پیش خوندم و به نظرم توی ژانر خودش کتاب خیلی خوبیه. به همین خاطر تصمیم گرفتم که به مناسبت موضوع آبان ماه چالش کتابخوانی طاقچه که دربارهی «کتابی که کنترل زندگی را به دست خودت میدهد» هست، دوباره این کتاب رو بخونم و نکتههاش رو برای خودم مرور کنم. به نظرم واقعا کتابیه که میشه چند وقت یک بار برای یک مرور حتی کوتاه بهش برگشت.
کتاب با این شروع میکنه که اگه به مدت یک سال، هر روز یک درصد بهتر از روز قبل یک کاری رو انجام بدیم، در پایان سال ۳۷ برابر بهتر از روز اول شدیم. در واقع میگه که تغییرات کوچیک ولی مستمر، باعث نتایج بزرگی میشن. پس ما باید سیستمی بسازیم که باعث شده بتونیم به طور مستمر کاری رو که موجب میشه به هدفمون برسیم انجام بدیم و برای این کار باید تمرکزمون رو بذاریم روی اینکه سیستم پایداری برای خودمون طراحی کنیم. برای این کار باید انجام دادن کاری که مورد نظرمونه تبدیل به یه عادت بشه تا با صرف کمترین انرژی و تلاش ممکن به طور مرتب بتونیم اون کار رو تکرار کنیم تا بهتر بشیم.
نویسنده در ادامه توضیح میده که چجوری با چهار گام ساده میشه برای خودمون عادتسازی کنیم. البته راستش من خیلی مطمئن نیستم که ساده باشن، ولی بگذریم... و اما این چهار مرحله چی هستن؟
اولین قانون: سرنخ، آن را شفاف و آشکار کنید.
دومین قانون: تمایل، آن را جذاب کنید.
سومین قانون: پاسخ، آن را ساده کنید.
چهارمین قانون: پاداش، آن را رضایتبخش کنید.
برای اینکه یه عادت بد رو از بین ببریم هم مسلما لازمه دقیقا برعکس این کارها رو انجام بدیم.
اولین مرحله برای عادتسازی اینه که اون رو شفاف و آشکار کنیم. یکی از پیشنهادهایی که کتاب میده زنجیرهسازی عادته، به این صورت که یک عادت جدید رو به یه عادت قدیمی ربط بدیم. مثلا اگه میخواید بعد از مسواک از دهانشویه هم استفاده کنید، میتونید دهانشویه رو کنار مسواکتون بذارید تا موقع مسواک زدن ببینیدش و یادتون بیاد که باید از دهانشویه استفاده کنید. به نظرم خیلی مهمه که مرحلهی دوم که جذاب کردن اون عادته چجوری انجام بده. این که چجوری یک پاداشی برای اون کارمون تعیین کنیم که خودش چیز بدی نباشه ولی به اندازهی کافی تشویقکننده باشه. چون من اساسا تمایل داریم کارهایی رو انجام بدیم که نتیجهاشون رو همون موقع میبینیم و اگه کاری به زمان احتیاج داره تا به نتیجه برسه، سختتره که به انجام دادنش ادامه بدیم. سومین مرحله ساده کردنشه. به نظر من یه مثال خوب میتونه این باشه که اگه میخوایم کتاب خوندن رو شروع کنیم، به جای اینکه با کتابهای حجیم و سنگین شروع کنیم، میتونیم با کتابهای سادهتر و آسونتر عادت کتاب خوندن رو شکل بدیم و بعدها که کتاب خوندن برامون تبدیل به عادت شد، کم کم گسترهی کتابهایی که میخونیم رو افزایش بدیم. در ادامه نویسنده راجع به قانون کمترین تلاش صحبت میکنه که فکر میکنیم همه ناخودآگاه باهاش آشنا هستیم، ولی چطوری در پروسهی عادتسازی میتونیم ازش استفاده کنیم؟ فرض کنید ما میخوایم عادت خوردن غذای خونگی رو با عادت فستفود خوردن جایگزین کنیم. یک کاری که میتونه خیلی کمککننده باشه اینه که دو روز در هفته رو به غذا پختن و فریز کردن اختصاص بدیم، به جای اینکه از خودمون انتظار داشته باشیم که هر روز که خسته از سر کار برمیگردیم برای فردا غذا درست کنیم. مرحلهی چهارم به نظرم خیلی نزدیک به مرحلهی دومه. توی این مرحله باید یک جور پاداش آنی برای اون عملمون ایجاد کنیم که حس رضایتمندیای که در لحظه ایجاد میشه باعث بشه که دوست داشته باشیم که اون کار رو تکرار کنیم.
در کل به نظرم کتاب نکات ساده و کاربردیای رو مطرح میکنه که میتونن به راحتی استفاده بشن و باعث بشن که عادتهایی که نمیخوایم رو ترک کنیم و عادتهای جدید برای خودمون بسازیم.
کتاب عادتهای اتمی نوشتهی جیمز کلیر ترجمهی هادی بهمنی رو میتونید از طریق لینک زیر در اپلیکیشن طاقچه مطالعه کنید.
مطلبی دیگر از این انتشارات
چالش کتابخوانی طاقچه"بانو گوزن"
مطلبی دیگر از این انتشارات
شبهای روشن
مطلبی دیگر از این انتشارات
چالش کتابخوانی طاقچه: چراغ سبزها