چالش کتابخوانی طاقچه: غواص‌ها بوی نعناع میدهند

سرزمین ما روزهای غمبار و تلخ زیادی رو پشت سر گذاشته و برخی از این روزها محملی شدند برای یک همدلی و شور ملی برای تمام افراد این سرزمین فارغ از گرایشات و نظرات متفاوت اجتماعی، سیاسی و مذهبی‌شون. یکی از این روزهایی که هم‌چنان در خاطر من مونده روزی بود که اعلام شد پیکر ۱۷۵ غواص دست‌بسته ایرانی حاضر در عملیات پرحاشیه کربلای۴ شناسایی شده و به زودی برای تشعییع و خاکسپاری به وطن برمی‌گرده. دست‌های بسته و مظلومیت و نحوه شهادت این غواص‌ها چیزی بود که قلب خیلی‌ها رو به درد آورد و در مراسم تشییع‌شون میتونستی افرادی با تفاوت‌های بسیار اما یک‌دل با چشم‌هایی پر از اشک رو ببینی. شاید اونجا یکی از اولین جاهایی بود که من دلم خواست بیش‌تر و بیش‌تر از جنگ و آدم‌هاش بخونم و بدونم.‌

چون دی‌ماه یادآور عملیات کربلای۴ در دی‌ماه ۶۵ هم هست و همین‌طور عنوان کتاب برای من جالب و خوش‌بو و سبز! بود (بله کلمات هم به نظر من رنگ و بو دارند و از این نظر نویسنده در انتخاب اسم کتاب خوش‌ذوق بوده) من برای اولین ماه زمستون خوندن کتاب "غواص‌ها بوی نعنا می‌دهند" که روایت داستانی از عملیات کربلای۴ با تکیه بر تجربیات و خاطرات بازماندگان اون عملیات هست رو شروع کردم.

کتاب کم‌حجمی هست، قلم نویسنده خوبه و این‌که سعی کرده در قالب داستان یک اتفاق مهم این سرزمین رو روایت کنه ستودنی هست. (نویسنده کتاب خودش ادبیات داستانی خونده، تجربه حضور در جبهه داشته و در بنیاد حفظ و نشر ارزش‌های دفاع مقدس هم مسئولیت داشته و همین‌طور چندین کتاب دیگه هم درباره جنگ ایران و عراق نوشته که البته من نخوندم! اما به نظرم قلمش خوب و صمیمی اومد و شاید در آینده باقی کتاب‌‌هاش هم بخونم.) نکته مثبت دیگه درباره کتاب اینه که در آخر کتاب عکس‌هایی از عملیات، افراد حاضر در این کتاب و محورهای عملیات موجوده که این‌ها می‌تونه از نقاط قوت کتاب باشه اما به عنوان نقطه ضعف بخواهم بگم این کتاب اگه شما از قبل اطلاعاتی از عملیات کربلای۴ نداشته باشید چیزی بهتون درباره حجم، علت و رخدادهای عجیبش در اختیارتون قرار نمیده و یک چیزی که البته در خیلی از آثار دفاع‌مقدس منو آزار میده و اینجا هم تکرار شده اینه که تلاش میشه همه‌چیز حتی کمبودها و بی‌مسئولیتی‌ها در زیر معنویت و خلوص رزمندگان پوشانده بشه و این خب مورد پسند من نیست. من به شدت دلم روایت‌هایی واقعی‌تر با ذکر تمام کاستی‌ها و عواملی که باعث اتفاقات تلخ این کشور شد می‌خواهد. حتی پایان کتاب هم به نظر من با گره زدن شکست کربلای۴ به عملیات کربلای۵ به نوعی سعی در تطهیر و گذر از رخداد لو رفتن عملیات کربلای۴ به بهانه در نهایت پیروزی با ما بود داره.(البته که شاید در جنگ کلمه پیروزی چندان معنادار نباشه و دوم این‌که تمام این‌ها چیزی از عظمت و رشادت افرادی که تحت سخت‌ترین شرایط و با کم‌ترین امکانات خالصانه برای وطن‌شون ایستادگی کردند اما مجموعه‌ای از عوامل باعث شکست‌ و شهادت تعداد زیادی از اون‌ها شد کم نمی‌کنه.)

امتیاز من به این کتاب سه از پنجه البته نظرم اینه اگه به طور کلی با اتفاقات کربلای۴ آشنا نیستید حتما بعدتر درباره این عملیات، اتفاقاتی که رخ داده، غواص‌های دست‌بسته و حتی حاشیه‌های سال‌های بعدش مطالب بیش‌تری مطالعه کنید. برای من این عملیات و خوندن از آدم‌هاش ترکیبی از غم، غرور و عشق به مجاهدان خالص این سرزمین و خشم و ناامیدی نسبت به کسانی که باعث چنین رخدادهای تلخی شدند بود.

گویا این کتاب توسط دو نشر منتشر شده که یکی کتاب رو به صورت صوتی هم عرضه کرده اما من با توجه به شناخته‌تر بودن نشر شهیدکاظمی کتاب از این نشر رو توصیه می‌کنم. این ترجمه از طریق لینک زیر در طاقچه در دسترسه:

https://taaghche.com/book/68372