اینجا، برای کتاب هایم.
چالش کتابخوانی طاقچه: مادمازل شنل
«به نام خدا»
و درنهایت به آخرین ماه تابستون رسیدیم یعنی شهریور ماه و چالش کتابخوانی ماهانه طاقچه با موضوع خواندن «کتابی درباره زندگی یک زن!» که اصولا زندگی نامه ها، ژانر موردعلاقه من هستند.
کتابی که بعد از کلی جستجو انتخاب کردم چیزی نبود جز «مادمازل شنل» که سی. دابلیو. گونتر نویسنده و خانم الهام عبادی زحمت ترجمه آن را کشیده اند. این کتاب در سال 1396 از نشر کوله پشتی به چاپ رسیده است. یک اتفاق خوب دیگری که متوجه شدم این بود که نسخه صوتی این کتاب را هم نشر مه آه با صدای نگین خواجه نصیر منتشر کرده و از همه بهتر اینکه طاقچه جان هر دو نسخه صوتی و مکتوب را دارد و خب همه شرایط برای خواندن این اثر فوق العاده به راحتی فراهم است!:)
نظر شخصی و معرفی کتاب
این کتاب 512 صفحه ای که در قالب رمان خارجی و زندگی نامه به چاپ رسیده است شامل پنج نمایش اصلی و دو بخش که در یک زمان و مکان رخ داده ولی در ابتدا و انتهای کتاب آورده شده است. مترجم هم یادداشتی خوب در اول و آخر کتاب اضافه کرده است. داستان واقعی گابریل کوکو شنل طراح مشهور مد و لباس و همچنین عطر معروف جهان که از 8 یا 10 سالگی او تا پایان زندگی اش به نگارش درآمده که جز به جز به تمام مسائل زندگی او پرداخته است. پس از خواندن کتاب حسرت خوردم که چرا زودتر از این درباره این زن نخواندم و ندیدم و نشنیدم! که چه زندگی پُر باری! به نظرم شنل از نوابغ جهان از جهات گوناگونی است؛ ما و نسل آینده باید زندگی او و تمام ویژگی های شخصیتی اش و کارهای بزرگش که خواه یا ناخواه گام بزرگی در تحول مد و لباس داشت و به بشر کمک کرد را بشناسیم و مورد بررسی قرار دهیم زیرا که قطعا میتواند در جنبه های مختلف الگوی ما باشد. البته که نویسنده کتاب تنها به ستایش شنل نپرداخته بلکه راوی تمام زندگی اش از جمله اشتباهات و تلخی های وی بوده است و ما به عنوان خواننده کتاب می بینیم که شنل نیز مانند همه انسان های تاریخ خطاها و اشتباهاتی داشته است، برخی ویژگی های شخصیتی منفی که منجر به اشتباهات و پشیمانی او شد و یا اشتباهاتی که پله ای برای فتح قله های موفقیت او.
این کتاب یا در واقع داستان زندگی این زن مشهور آنقدر پر ماجرا و هیجان انگیز است که من در مدت زمان کوتاهی آن را خواندم؛ در واقع از آن دسته کتاب هایی بود که وقتی شروع به خواندنش کردم نتواستم کتاب را زمین بگذارم. حتی لحظاتی تامل می کردم تا کتاب خیلی زود به صفحات پایانی نرسد چون قطعا برای شنل و دوستان و مزون هایش دلتنگ میشدم.
تصویرسازی و نمایش ها آنقدر خوب بیان شده بودند که تمام وقایع را با چشم خودم می دیدم و این از جذابیت های دیگر این کتاب است.
نقل قول هایی از کتاب
در مقدمه مترجم:
زندگی ام خوشایندم نبود، بنابراین دوباره آفریدمش... «گابریل کوکو شنل»
در ابتدای داستان و کوکو، دختربچه ای مادرمرده با پدری ولگردی که تنهایشان گذاشته و دختری که در خوابگاه این چنین به او طعنه میزد:
آهسته رو به من گفت : « اون کوکت صاف نیست. تو هیچ وقت خیاط نمی شی. تو هیچی نمی شی.»
و کوکو دختربچه ای کتابخوان با شخصیتی از همان ابتدا متفاوت:
اینقدر اخم نکن. پیشونیت خط می افته.
دوستانی که نقش ویژه ای در زندگی شنل داشتند:
انتخاب! اسلحه زن انتخابه عزیزدلم.
بوی، مردی که عاشق و معشوق کوکو بود:
چیزی رو که آدم خودش به دست نیاورده باشه در حقیقت مال خودش نیست و هر لحظه ممکنه اون رو ازش بگیرن. اما حتی اگه آدم همه اون چیزی رو که با کار به دست می آره از دست بده باز هم موفقیت در اون کار و اون دستاوردها رو خواهد داشت.
اعتقادات و جملات فوق العاده از شنل:
من همیشه به مشریانم می گفتم زن ها معتقدند شیک پوشی نقطه مقابل فقر است، در حالی که شیک پوشی نقطه مقابل عام بودن است.
و یا:
شعار من همواره این بود که تجملات کمتر زیبایی افزون تر است.
اعتراف وی به سهم ویژه مجموعه روسی در شهرت جهانی اش:
مجموعه روسی من، مرا شهرت جهانی بخشید.
تنهایی درونی وی در طول زندگی اش که بارها در طول داستان خودش به آن اشاره می کرد:
علی رغم اطمینان دائمی که همه به من می دادند دال بر اینکه من آزاد بودم که هرچه می خواهم بکنم، همه فراموش کرده بودند که قلب من از سنگ نیست. من آنقدر هم که همه گمان می بردند بی احساس نبودم.
تفسیر جالب کوکو شنل که در میانسالی برای اولین بار پا به آمریکا گذاشت:
لس آنجلس بسیار روشن بود. هیچ واژه دیگری برای توصیفش نداشتم. اگرچه اواخر مارس بود کلان شهر وسیع لس آنجلس زیر تابش خورشید بی رحم سوزان بود؛ سپید و پهناور گویی خود صحنه تصنعی نمایش فیلمی بود. همه چی ز آمریکا به نظرم بیش از اندازه عظیم می رسید؛ ساختمان ها، ماشین ها، جمعیت مردم؛ محصولات ردیف شده بر قفسه های مزون ها.
خانم گابریل کوکو شنل
ترجمه
یکی از نکته های مهم این کتاب که در جذابیت آن تاثیر زیادی داشته ترجمه عالی کتاب بوده است؛ خانم عبادی قطعا با موفقیت توانسته از پس ترجمه این کتاب بربیاد؛ اصطلاحات و کلمات جالب توجه که به خوبی به زبان فارسی ترجمه شده اند و ترجمه اسامی واقعا بی نقض و عالی ترجمه شده اند.
سخن آخر
این کتاب به یکی از محبوب ترین کتاب های من تبدیل شد و از خواندنش بسیار لذت بردم و همینطور با کوکو شنل معروف جهان آشنایی بسیار خوبی پیدا کردم. به نظرم کوکو شنل در یکی از مهم ترین دوران ها که هم عصر افرادی چون پیکاسو، چرچیل و هیتلر بوده است و قسمت جالب ماجرا گاه حضور مستقیم و غیرمستقیم این افراد در زندگی اش را می خوانیم. قطعا خواندن این کتاب و بررسی تمام جنبه های شخصیتی و زندگی شنل را به همه و به ویژه به خانم ها توصیه می کنم.
مطلبی دیگر از این انتشارات
چالش اسفند ماه طاقچه: «جایی که خرچنگها آواز میخوانند»
مطلبی دیگر از این انتشارات
چالش کتابخوانی طاقچه: چرا ملتها شکست میخورند
مطلبی دیگر از این انتشارات
چالش کتابخوانی طاقچه: ماجرای عجیب سگی در شب